بالای دره ای در جنوب ایذه در نقطه ای که به شهر مسلطه طاق بزرگی از سنگ طبیعی وجود داره که از نظر زیبایی و عظمت خیره کننده است. درون آن چشمه آب شیرینی جاریه و در فصول بارندگی از بالای طاق آبشار خروشانی جاری می شه. در این محل چهار نقش برجسته دیگر ایلامی دیده می شه که دو تای آن داخل غار و دو تای دیگر در خارج از غاره. بزرگ ترین نوشته خط میخی از دوره عیلامی در این غار موجوده که از زمان شاهک عیلامی، شاه بومی آیاپیر یا آیاتم، به جا مونده و هم چنین برای اولین بار حضور مصور زن دوشادوش مرد در نقش برجسته های این غار دیده شده.این محل نیایشگاه تاریشا بوده.
اشکفت سلمان یک غار کوچکی در جنوب شهر ایذه است که چهار سنگ نگاره عیلامی سه هزار ساله را در دل خود جای داده است. اشکفت در زبان محلی یعنی شکاف یا غار. موضوع همه سنگ نگاره ها، نیایشِ هانی (هن نی) پادشاه محلی عیلامی است. در سنگ نگاره اول، هانی در کنار همسر، فرزند و وزیرش در حال نیایش است و در سنگ نگاره دوم او را در کنار همسرش نشان می دهد که قدیمی ترین سند کشف شده از نمایش اهمیت هم اندازه مرد و زن است. سنگ نگاره سوم که درون غار هست تا حد زیادی آسیب دیده و با اسپری رو آن رنگ پاشیده شده و نکته عجیب اینکه یکی از جملات این کتیبه نفرین پادشاه است مبنی بر اینکه کسی در آینده به این کتیبه آسیب بزند! کتیبه چهارم هم هنوز رمزگشایی نشده است.
شهرستان ایذه بخشی از سرزمین کهن بختیاری است که در دامان کوه الهک امانتدار بخشی از میراث تاریخی سرزمینمان به نام اشکفت سلمان است که در دل کوه قرار گرفته است (اشکفت به معنی غار است).
اینجا مکان پرستش تاریشا الهه پارتی است که چهار نقش برجسته از دوران عیلام نو را به یادگار دارد. اینجا خبری از اخذ بلیط، لیدر و ارایه بروشور راهنما نیست!
چراکه ایذه موزه روباز سنگ نگاره های ایران است. در ابتدای راه کنار کانکس نگهبانی تابلوی فلزی بزرگی توجهتان را جلب خواهد کرد که ترجمه سخنان پادشاه هانی بر آن نوشته شده است (برگرفته از نقش شماره 3 اشکفت سلمان). گفته می شود این خط نبشته بزرگترین خط نبشته میخی دوران عیلام نو است.
در نقش اول و دوم صحنه نیایش به تصویر کشیده شده است. هانی پادشاه عیلام، با لباس ساده و دستانی که برای نیایش بالا گرفته شده است رو به سمت اشکفت نموده است. پشت سرش به ترتیب وزیر و پسر کوچکش دیده می شوند. اما به نظرم با ارزشمندتر از همه نقش همسر پادشاه به نام هوهین است که با متانت تمام و با لباسی بلند و ساده در این مراسم شرکت کرده است که نشان از جایگاه ویژه زن در این بخش از تاریخ داشته است.
در درون خود اشکفت نقش شماره 3 و 4 را میتوان دید. در نقش شماره 3 هانی به تنهایی در حال مناجات است. پشت سر او سطرهای خط میخی به چشم می خورد که ترجمه آنها را در تابلوی فلزی اول مسیر خواندید.
آخرین نقش برجسته در کنار نقش برجسته سوم قرار دارد که متاسفانه آسیب های زیادی به آن وارد شده است. سمت راست داخل اشکفت چشمه شیرین گوارایی با لوله به سمت بیرون هدایت شده که می توانید از آن آب بنوشید.
کمی بالاتر از اشکفت آثاری از یک بنا ساخته شده از سنگ و گچ و یک محراب به جا مانده است که در بالای آن غاری به چشم می خورد. گفته می شود اینجا محل نیایش سلمان فارسی بوده است. اما کاوش های باستان شناسی نشان داده احتمال اینکه متعلق به دوره اسلامی (اتابکان لر) باشد بیشتر است. چند دقیقه ای به نظاره شهر کوچک و زیبای ایذه بپردازید و خود را در سکوت و آرامش کوه رها کنید.