يكى از علاقه مندهاى من ديدن فرشهاست و به هر شهرى كه ميرم حتما سعى ميكنم به بازار فرش فروشها يا موزه ى فرش شهر يه سرى بزنم. همون طور كه بازار فرش تبريز و كاشان و شيراز برام هميشه از جذابيتهاى سفر بوده و ديدن موزه ى فرش تهران هم.
اما دريكى از استانبول گرديهام و درست جنب عمارت اياصوفيه تابلوى موزه ى فرش نظرم رو جلب كرد و باعث شد به ديدنش برم.
ابعاد اين موزه خيلى بزرگ نيست اما فرشها به قشنگى و بنا بر قدمتشون به نمايش گذاشته شدن و قدمت بعضى فرشها به چندصد سال ميرسه.
اين موزه از سه نمايشگاه مستقل از هم تشكيل شده كه سه دوره ى تاريخى تركيه رو شامل ميشه.
به علت نور كم موزه عكاسى كار سختيه و استفاده از فلش دوربين اكيدا ممنوعه.
رو به روی موزه داشتم بازدید کردن یا نکردن را سلک سنگین می کردم که یکی از آن بارانهای استانبول باریدن گرفت و برای پناه گرفتن از باران هم که شده دیدن موزه را انتخاب کردم و پشیمان هم نشدم. من بودم و یک توریست اروپایی و سه تا ساختمانِ پر از فرش های صد ساله و بیشتر! شاید من بیشتر از توریست اروپایی در عمرم از نزدیک فرش دیده باشم ولی فکر نمی کنم کمتر از او از موزه لذت برده باشم. زیبایی و تاریخ تماشایی است. حوصله داشته باشید توضیحات جذابی هم درباره بعضی نمادهای پر تکرار در فرش ها در موزه پیدا می کنید.