رستوران زوبیر اکاکباشی در حوالی میدان تکسیم و اوایل خیابان استقلال واقع شده است. برای رسیدن به آن کافیست پس از ورود به خ استقلال از سمت میدان تکسیم وارد سومین کوچه از سمت راست خود (کوچه بکار) شده و پس از رسیدن به تقاطع، ان را در سمت راست خود خواهید یافت. همه اینها یعنی صرفا پنج دقیقه از میدان تکسیم!
نمره این رستوران در گوگل ۴.۳ و در سایت معتبر و محبوب زوماتو که بطور تخصصی به نقد رستورانها از دید مشتریان میپردازد ۴.۴ است. اگر شما در سایت زوماتو به دنبال کباب در محله تکسیم باشید قطعا نام این رستوران را در صفحه اول جستجو به دلیل این امتیاز بالا خواهید یافت.
انگیزه اصلی ما از انتخاب این رستوران در حقیقت ویدیویی بود که در یکی از سفرهای مارک وینز به استانبول دیده بودیم. جهانگردی که با افتخار "سفر بخاطر غذا" را شعار خود قرار داده و طبعا با پیروی از آن سر از جای نامطلوبی درنخواهید آورد. هرچند الزاما سلیقه غذایی شما ممکن است مشابه نباشد ولی توجه داشته باشید که در مورد یک غذای مطلوب و معمول یعنی جناب کباب آنهم در یک شهر ایرانی پسند مانند استانبول صحبت میکنیم نه یک خوراک عجیب و غریب در اسیای شرقی پس دیگر جای شک و شبهه باقی نیست.
بی انصافی است که یادآور نشویم که ما در انتخاب رستوران کمی محتاط عمل میکنیم و قضیه به همین سادگی دیدن چند ویدیو از یوتیوب و ..خلاصه نمیشود. ما راهکارها یا بهتر بگویم قربانیان خاص خودمان را داریم بدین ترتیب که " ابتدا یک رستوران را با دقت فراوان برگزیده و سپس با خلوص نیت اشنایان را بدانجا ترغیب نموده تا چنانچه مورد پسند ایشان واقع شد و شاکی نبودند، ما نیز چه بسا زمانی گذرمان بدانجا خورد و تلذذی نماییم اگر هم خوششان نیامد که بدا بحالشان و بحالمان ". در همین خصوص بود که ما این رستوران را ابتدا به پدرومادر همسرم و سپس مصرانه برادرهمسرم و خانمش پیشنهاد کردیم و هربار پرسیدند چرا خودتان تابحال نرفته اید پاسخ دادیم " وقت نشد! " و چون گویا انها هم دست ما را پس از پیشنهادت مشابه قبلی از بر بودند خیلی شیک پس از سفر استانبول و پرسش ما در مورد رستوران مذکور پاسخ دادند که "قسمت نشد!!"
ما در اخرین سفرمان به استانبول برای شام به رستوران هتلمان رفته بودیم که انهم یکی از بهترین رستورانها البته در منطقه شیشلی است یعنی رستوران حمدی. ساعت ده و سی و پنج دقیقه شب بود و پس از ورود به ما گفته شد که رستوران بعد از ساعت ده و نیم دیگر سفارش غذای جدید نمیگیرد هرچند در گوگل و حتی سایت خود هتل تا ساعت ۱۲ شب اعلام شده بود که رستوران باز است. ما قبلا هم با چنین مساله ای مواجه شده بودیم و از همین رو یک ساعت زودتر حضور در رستوران را کافی میدانستیم که خوب حدسمان درست از اب در نیامد. همسرم که به من وعده یک کباب عالی در شب اول سفرمان را داده بود و از طرفی به دلیل خستگی روز اول سفر به رستوران خیلی خیلی نزدیک به ما بسنده کرده بود نگاهی به ساعت کرد دستم را گرفت و فورا خود را در تاکسی به سمت تکسیم یافتیم. بله گویا زوبیر خوب یا بد تنها رستوران موجهی بود که در آن ساعت میشد یافت. از هتل رادیسون بلو شیشلی فقط ده دقیقه طول کشید تا انجا برسیم. گویا اهی ما را گرفته بود و نوبت به آن رسیده بود که این بار ما پیش قراولان تست یک رستوران جدید برای عزیزانمان باشیم!
منقل رستوران زوبیر بخوبی از لحظه ورود به رستوران خودنمایی میکند. درست همانطور که انتظارش میرفت استقبالی گرم برای ورود و راهنمایی به محوطه اصلی رستوران که چهار میز بیشتر نداشت و این در نگاه اول خیلی عجیب می نمود. هرچند میز بزرگی هم انسوی در و در سمت خیابان قرار داشت که ظرفیتش به اندازه کل محوطه اصلی بود همراه با پشتی و تختی به سبک فرحزاد خودمان. مدیر رستوران پیرمردی بسیار موقر و مودب نیز به کنار میز امد و شخصا خوش امد گفت. سپس یکی از ویترها با منو برای سفارش غذا امد و همسرم طبق معمول برای پیش غذا پرسید "پیشنهاد خود شما چیست". او نیز پاسخ داد که تمام مشتریان ما سه پیش غذا رو همواره سفارش میدهند که یکی ماست مخصوصاش بود دیگری بادمجان کبابی و اخری خوراک گوجه و پیاز و سبزیجات که متفاوت با سالاد بود. (پیشخدمت تسلط کافی به زبان انگلیسی داشت و منو هم مصور و گویا بود) جالب انکه ما هم دقیقا همین سه پیش غذا را در همان ویدیو مارک وینز دیده بودیم و سریعا موافقت کردیم. برای غذای اصلی هم من به پیشنهاد همسرم لمب چاپس سفارش دادم و همسرم کباب کوبیده سبزلی اصیلی..قیمت پیش غذاها هریک ۱۶ لیر بود و کبابها به ترتیب ۶۰ و ۴۶.
پیش غذاها بجز بادمجان کبابی همان لحظه بر سر میز اورده شدند. واقعا بعضی چیزها توصیفش سخت تر از خوردنش است. ماست ماست است دیگر چه توقع خاصی دارید؟! صادقانه بگویم ان مزه ماست را دیگر هیچ کجای استانبول تجربه نکردم. بعد از قاشقی دیگر اینبار از خوراک گوجه و سبزیجات بود که کم کم داشت مشخص میشد این رستوران کوچک چگونه توانسته به چنین شهرتی برسد. محبوب مشتریان خاص و وفاداردر فضایی دنج و کمی دور از شلوغی خیابان استقلال که مقصد اصلی صرف شام برای اکثریت توریستها به شما می آید. دلیل دیر رسیدن بادمجان کبابی هم مشخص شد انقدر داغ بود که مشخص بود همان لحظه کباب و کوبیده شده بود در واقع به شکل ساطوری. مزه بادمجانش فوق العاده منحصر به فرد بود.اینکه فقط یک بادمجان دودی ساده چطور میتواند اینقدر طعمی خاص داشته باشد، معلوم نبود.
بعد از صرف پیش غذا با اجازه از اشپزی که مشغول کباب کردن غذای ما بر روی منقل بود کمی فیلم گرفتیم تا بعدا برای مارک بفرستیم و دلش را اب کنیم!
غذای اصلی یعنی کباب به همراه تکه نانهایی که موقع کباب کردن گوشت روی سیخها میگذاشنند و بو رنگ و رطوبت کباب را بخوبی در خود داشتند سرو شد. فوق العاده بود. لمب چاپ یا همان دنده کباب خودمان بهمراه نون رو کباب ( یا همان نون زیر کباب خودمان! )
من برای مقایسه میتوانم به لمب چاپسی که در سفر قبلی به استانبول و در رستوران فوق العاده انتیوچیا خورده بودم برگردم رستورانی به مراتب لوکستر و گرانتر. صادقانه بگویم این یک چیز دیگر بود. تردی گوشتی که زودتر از انچه باید در دهان اب میشد قبل از حتی یک احوالپرسی کوچک و فقط با اولین سلام در دهان گم میشد، کاملا فرای انتظارات قبلی من بود. از کباب کوبیده همسرم هم تست کردم انچنانی نبود و از نظر من منصفانه بگویم کمی هم چرب بود. شاید از دید برخی نقطه ضعف این رستوران را بتوان فضای نه چندان شیک و بروز رستوران دانست هرچند ما چیزی بجز حس مثبت از این فضا درنیافتیم. سختگیرانه تر بگویم اوردن اب در پارچ بجای اب معدنی شاید برایمان تازگی داشت که اینهم باز به سبک رستورانی قدیمی انجا باز میگردد و هارمونی با سایر المانهای رستوران را کامل میکرد. مانند تمام رستورانهای مشابهی که تا ان زمان رفته بودیم فاکتور در یک کیف دستی با خواهش ما بر سر میز اورده شد و مقداری انعام از سوی ما بعنوان تشکر، تشکری کوچک از انسانهای محترمی که تا قبل از خروج ما حتی اقدام به نگاه مبلغ هم ننمودند چه برسد به شمردن!! هیچ وقت زبان ترکی یاد نگرفتیم ولی هیچ وقت هم در فهم ادب و مهربانی این همسایگان عزیز به مشکل برنخوردیم. لبخندهای غیر تصنعی و سادگی نگاهشان همواره گویای همه چیز است و بسیار از اداب مصنوعی بسیاری دیگر که صرفا برای جلب مشتری است فاصله دارد، تفاوتی بزرگ بنام "اصالت" که از برخورد مدیر رستوران تا پارچ اب روی میزشان نمایان بود. صرفا خودشان بودند وادا در نمی آوردند. بی دغدغه ای برای کسی یا چیزی دیگر بودن و شاید حتی بهتر بودن در این بازار رقابت و همین بود که به دل مینشست والا بهترین مزه ها هم عمر کوتاهی دارند.
هدف اصلی من از پرداختن به این رستوران تشویق دوستان لست سکندی است به اندکی وقت سپردن برای انتخاب رستوران و تن ننهادن به رستورانهای هرچند شلوغ خیابانهای اصلی و یا مراکز خرید که در آن در قدمیم و شاید نزدیکترین فاصله را داشته باشد. این مساله برای ما در اولین سفرمان به استانبول شکل گرفت که در شلوغی خ استقلال به رستورانی رفته بودیم و غذایی که حتی نتوانستیم کامل ان را میل کنیم. همین بود که تصمیم گرفتیم برای رستوران هم مانند هتل وقت گذاشته و سورپرایز شدن با بهترینهای موجود را بخود هدیه دهیم. این بود که لیستی از رستورانهای مختلف محلهای مختلف که احتمال حضور در انجا میرفت بهمراه ساعات کاری انها در دفتر کوچکی یادداشت کرده بودیم تا از روی استیصال و بصورت ریسکی ناچار به تجربه چیزی و جایی بدون هیچ شناخت قبلی نشویم.
در مجموع رستوران زوبیر رستورانی است که ما دوست داریم هربار دیگر در سفر به استانبول دیدارش کنیم. قیمتها و منو در عکسها گنجانده شده. امیدوارم شما هم ان را تجربه کنید. با تشکر از سایت لست سکند که فرصتی در اختیارمان قرار داد تا نام این رستوران درخور توجه مسافران استانبول را به لیست رستورانها اضافه نماییم. #گلفام_سفر
یکی دیگه از رستورانهای استانبول که تعریف و تمجیدهای زیادی درباره اش خونده بودم و توصیه شده بود که حتما با رزرو قبلی اینجا برین. رفتم و رزرو هم نمیخواست اتفاقا. میگفتن غذاهای گوشتی اینا رو حتما امتحان کنین تا زندگیتون عوض شه! غذایی که سفارش دادم لم چاپس بود. شاید مقایسه درستی نباشه که بخوام این غذا رو با شیشلیک مقایسه کنم، اما بهرحال توی مغزم این اتفاق افتاد و با هر گاز از این غذا شیشلیکهای بی نظیر مشهد خودمون با اون کیفیت و طعم لذیذ توی ذهنم میومد! در کل شاید برای ما ایرانی ها این غذا توی این رستوران چیز چشمگیر و خاصی نباشه. لااقل برای من که اینطور بود. قیمت لم چاپس هم ۴۵ لیر بود