یکی از روزهای شهریور ماه 95 بود که همسرم با خوندن یکی از سفرنامه های اروپا سایت لست سکند بهم پیشنهاد خوندن این سفرنامه و برنامه ریزی برای یک سفر اروپا اونم بدون تور رو برای یک فرصت مناسب در بهار سال آینده داد و
پاریس شهری در شمال فرانسه که به شهر عشق و هنر معروف شده. پاریس، پایتخت کشور فرانسه، لقب های زیبای بسیاری را آز آن خود کرده که برجسته ترین این القاب، عروس شهرهای جهان! می باشد. آب و هوای پاریس اقیانوسی است به این
آفتاب که غروب میکند، تو از پنجره اتاقت به بیرون خیره شدهای. آدمها در رفت و آمد هستند و شهر در جنب و جوش است. فکر تو در دور دستها سیر میکند. به فردا میاندیشی. روزهایی بینظیر و پر از تجربههای تازه را از سر
روز هفتم امروز روز حرکت به سمت رم بود . بعد از فرایند چک اوت کردن در هتل که مثل هتل قبلی بسیار کوتاه و فقط شامل پس دادن کارت و خداحافظی می شد ! با مترو به سمت فرودگاه رفتیم . چون کارت
روز چهارم صبح زود بیدار شدیم و چمدان ها را بستیم و راهی فرودگاه شدیم تا به بارسلونا برویم . باز هم سوار RER B به مقصد فرودگاه شارل دوگل شدیم . ماموران قطار در اواسط مسیر شروع به چک کردن بلیط ها کردند
وقتی حرف از سفر اقتصادی می شود ، کمتر کسی به برنامه ریزی و خریدهای زودتر از موعد فکر می کند . بعد از چند سفر به کشورهای همسایه و آسیایی ، من و همسرم احساس می کردیم دوست داریم یک سفر بدون تور و
مجسمه ابوالهول یا همان اسفینکس مربوط به 2500 سال قبل از میلاد ! ابوالهول های زیادی در مصر باستان وجود دارد که بزرگترین آنها 28 متر ارتفاع دارد و در مصر قرار دارد .! این نوع مجسمه ها معمولا به صورت یک پارچه از سنگ
شب از شدت خستگی خوابیدیم فقط یه خانومی اومد و پاسپورت هامونو گرفت.صبح 1 ساعت مونده به پاریس بیدار شدیم.کوپه ای که داخلش بودیم پر شده بود از آدمهای سیاه رنگ .از کوپه بیرون رفتم دیدم همه داخل راهرو دارن بیرون رو نگاه میکنن.آنقدر مناظر
سفر ما به پاریس در ساعت پنج صبح چهارشنبه سوم فروردین ماه 1390 با قطار از لندن به سمت پاریس آغاز شد.بنا بر ویزای ده روز شینگنی که داشتیم،تصمیم گرفته بودیم که پاریس و اگر هم زمان اجازه داد، یک کشور اروپایی دیگر را ببینیم.