پس از آن به جایی رسیدم که خیلی از ایرانیها نیز با آن آشنا هستند " سالن نمایش Odeon of Herodes Atticus " این همان سالنی است که "یانی" ( Yanni )موسیقیدان و رهبر ارکستر معروف , در آنجا برنامه زنده ای را اجرا کرده بود. بیشترین عاملی که من را تشویق کرد تا به این سفر بروم , دیدن این محل بود. یک نجیب زاده آتنی بنام Herodes Atticus , این سالن تئاتر را به یاد همسرش( Aspasia Annia Regilla ) بنا کرد. این در اصل یک آمفی تئاتر سنگی با شیب تند میباشد که با سه طبقه دیوار سنگی در جلو ساخته شده و در سقف آن در آن زمان از چوبهای گران قیمت استفاده شده بود. اکنون تمامی سکوهای سنگی را ترمیم کرده اند. ظرفیت این سالن 5000 نفر است.در جواب پرسشهای من از تاریخچه این محل , آنها گفتند که از این سالن بعنوان برگذاری مراسم دختر شایسته جهان سال 1973 نیز استفاده شده است همچنین هنرمندان معروف معاصر زیادی در آن برنامه اجرا کرده اند.
تصاویری از سالن نمایش Odeon of Herodes Atticus
تصاویری از سردر ورودی سالن نمایش Odeon of Herodes Atticus
بعد از کمی کوه پیمایی ,به پیش دروازه معبد پارتنون رسیدم(مکان شماره 5 نقشه بالا) .یونانی های باستان , پیش از ورود به یک مکان مقدس , پیش دروازه با ستونهای سنگی بزرگ احداث می کردند. طبق نوشته های آنجا, ساختن این دروازه پنج سال طول کشیده و هیچ وقت هم تکمیل نشد. در طرفین آن ,کتابخانه و نخستین تالار نقاشی ایجاد شده بود.
تصاویر پیش دروازه معبد پارتنون
پس از پیش دروازه , در سمت راست , پناه گاه Artemis Brauronia قراردارد. او از زنان در دوران بارداری و زایمان محافظت میکرد. البته مکان اصلی اش در Brauron است و این بنا فقط محرابی برای او در آکرو پلیس میباشد.
تصاویر پناه گاه Artemis Brauronia
از کنار این محل که گذشتم به دروازه معبد پارتنون رسیدم که ستونهایی قطور و بلند داشت و در سقف آن تیرهای سنگی بزرگی بصورت موازی در کنار هم قرارداده شده بودند تا در میان آن سفال های سقف قرار گیرد. بر روی این دروازه , مجسمه آتنا قرار داشته است.
تصاویر دروازه معبد پارتنون
بعد از گذر از این دروازه , به یک محیط وسیعی بر روی بلندترین نقطه تپه آکروپلیس که مشرف به تمام شهر آتن بود رسیدم . با قدم زدن در این محل میشد صدای پای تاریخ رو شنید.در روبروی من چند سازه سنگی بزرگ , بنا شده بود.مهمترین آن معبد پارتنون (Parthenon) است(مکان شماره 1 نقشه بالا). این معبد, ویژه الهه آتنا (بانوی محافظ شهر) ساخته شدکه اسم شهر آتن هم به افتخار این معبد نام گذاری شده و پارتنون به معنی" محل اقامت باکرهها " میباشد. زمانیکه زئوس همسرش متیس را می بلعد ,متیس پا به ماه بود.بعد از گذشت مدت زمانی زئوس دچار سردرد شدیدی می شود. هفائیستوس برای درمانش جمجمه اش را با تبری می شکافد و از ان شکاف نوزادی با نیزه ای بیرون می آید ,در این لحظه همه خدایان متعجب می شوند. آن نوزاد الهه ای بنام آتنا بود. آتنا الهه آذرخش بود و او پشتیبان مردان جنگی بود که با سپر خود آنها را در میان ابرها پنهان می کرد. همچنین آتنا الهه هوش و خرد و هنر هم بود و او را خدای کشاورزی نیز می دانستند.آتنا بسیار پاک بود و همواره دوشیزه باقیماند. در صحن مرکزی این معبد, مجسمه الهه ی آتنا قرارداشته . نکته جالب و تاسف بار این میباشد که سالها پیش یک گلوله توپ , بدون هدف به این معبد برخورد کرده وموجب تخریب سقف وستونهای آن شده است.
تصاویر معبد پارتنون (Parthenon)
در ضلع شمالی تپه , معبد Erechtheum ارختئوم (مکان شماره 3 نقشه بالا ) قراردارد.نام این معبد , از اسم Erichthonius قهرمان افسانه ای یونانی اقتباس شده و بین سالهای 421 و 405 قبل از میلاد و طبق داستان اساتیرها در محل نبرد تن به تن بین "پوسیدون" و آتنا برای مسلط شدن بر شهر آتن ساخته شده است.شکل این معبد با تمامی معابد آتن ( که مستطیلی شکل هستند)فرق دارد چون بصورت T شکل با یک سردر ورودی در شمال و یک بالکن در جنوب ساخته شده.
تصاویر معبد Erechtheum ( ارختئوم )
متن تاریخچه معبد Erechtheum
در این بالکن, مجسمههای مونثی قرارداردکه از سنگ تراشیده شده و بار تحمل وزن سقف , بر روی سر آنها قراردارد. این درحالیست که سنگ تراش با خم کردن یکی از زانوهای این مجسمه ها طوری به بیننده القا میکند که سقف خیلی سبکه و این زنها اصلا تحت فشار سقف نبوده و به راحتی ایستاده اند. همچنین سنگتراش , بسیارماهرانه با قلم خود لباسهای چیندار و چسبیده به تن آنهارا تراشیده است.
تصاویر مجسمههای مونث معبد در ضلع شمالی , تالار ورودی معبد قراردارد که 6 ستون سنگی , آن را در بر گرفته
تصاویر ضلع دیگر معبد Erechtheum اگر به زیر سقف دقت کنید , تیرهای چوبی بزرگی را میبینید که بصورت افقی قرار گرفته و سفالهای سقف برروی آن قرار میگیرد.
ستونها , تیرها و سفال های سقف معبد Erechtheum در انتهای این تپه, محراب روباز Pandion قراردارد (مکان شماره 14 نقشه بالا ) با یک شکل چند ضلعی بادیواره ای از سنگ که از اون لبه میشد معبد زئوس و نمایی ازشهر رادید.خیلی منظره خوبی داره.
نمایی از شهر آتن و معبد زئوس
خلاصه جای خیلی باشکوهی بود اما شکم گرسنه دیگه اجازه نمیداد بیشتر در آنجا بمانم چون از ظهر خیلی گذشته بود لذا از کنار این معابد رد شدم و با عبور از دروازه و پایین آمدن از تپه , از درب غربی آکروپلیس خارج شدم و خودم رو به میدان Monastiraki رساندم. من از این میدان خیلی خوشم امد,پر است از رستورانهای متنوع و مغازه های فروش کالاهای مثلا باستانی و چه روز باشد وچه شب, همیشه بروبیا دارد. در یک رستوران , غذایی سفارش دادم بسیار لذیذ بود بعد از آن کمی در آن اطراف چرخی زذم و یادبودی از آکروپلیس به قیمت 2 یورو خریدم و از طریق ایستگاه متروی آن میدان, به هتل بازگشتم.
روز سوم
صبح رو با ادامه بازدید از آثار باستانی آغاز کردم.از طریق مترو خودم رو به میدان Monastiraki رساندم (طبق عکس پیوست)
تصویر هوایی مسیر حرکت روز سوم
و با کمی پیاده روی بهLibrary of Hadrian رسیدم .بلیطی رو که دیروز تهیه کرده بودم به نگهبان دم در نشان دادم آنهم فقط نگاهش کرد و اجازه ورود داد حتی یک برگ آن راهم نکند. بازهم ذوق مرگ شدم که با خرید 1 بلیط میتوانم هر روز به دیدن آثار تاریخی برم. این کتابخانه توسط امپراتور روم, Haderian در سال 132 بعد از میلاد ساخته شد.در آن کتابهارا بصورت رول از ورق پاپیروس نگهداری میکردند.بعد ها توسط حمله امپراتور روم Herulian خیلی آسیب دید . سپس در دوران بیزانس، سه کلیسا در این سایت ساخته شد و متاسفانه الان چیزی بجز چند ستون باقی نمانده
تصاویری از کتابخانه Hadrian این مکان دارای سالن مطالعه و سخنرانی هم بود.
بعد از چرخیدن در گوشه و کنار کتابخانه , از آنجا خارج شدم به با کمی پیاده روی به torre de los vientos یا Tower of the Winds (برج باد)رسیدم .در آن محوطه هیچکس نبود الا من و یک نفر راهنما. آن بلیط طلایی را به نگهبان که تو اطاقک خودش بود نشان دادم و رفتم تو. این بنا شامل یک معبد بزرگ سنگی بوده که بیشتر آن در اثر زلزله تخریب شده و سنگهای آنرا مردم آن زمان برای ساختمانهای خود مورد استفاده قرارداده اند و در انتهای آن پس از بالارفتن از چند پله سنگی یک برج کوچک هشت ضلعی سنگی به ارتفاع 12 متر و با قطری حدود 8 متر قرارگرفته. این برج حدود 50 سال قبل از میلاد ساخته شده
تصاویری از " برج باد "
ازویژگی های این بنا, ترکیب ساعت آفتابی – ساعت آبی و بادنما در آن میباشد. هشت وجه این ساختمان مسیر وزش باد در جهتهای: شمال/شمال غربی/غرب/جنوب غربی/ جنوب/جنوب شرقی/شرق /و شمال شرقی را نشان میدهد همچنین هشت وجه آن , هشت ساعت از 12 ساعت را مشخص میکند (12- 1.30- 3- 4.30- 6- 7.30- 9- 10.30- 12) ارتفاع برج در دقت ساعت بسیار موثر بود. خیلی جالبه و آدم فکر نمیکنه که میشود اینجوری یک بنای باستانی , چند منظوره هم باشد. اینطور که راهنما تعریف میکرد: در کنار این برج یک ساعت آبی قرار داشت که از طریق آبی که از اکروپلیس به پایین میامد , کار میکرد اما راهنما اصلا نتوانست کارکرد انرا به من توضیح دهد!آخه این چه راهنماییه؟! خلاصه در انتها بگم که در بالای این برج مجسمه های سنگی تراشیده از خدای باد شمال Boreas و خدای بادشمال غربی Skiron قرارداده شده است.
خدای باد شمال Boreas و خدای بادشمال غربی Skiron
تصویری از ساختمان برج باد
تصویر ساعت آبی
از این جا که خارج شدم به سمت Ancient Agora رفتم که شامل محوطه خیلی خیلی بزرگی بود و مهمترین مکانهای موجود آن عبارتند از: موزه مردم شناسی The Ancient Agora , معبد Hephaestus و کلیسای Apostoli و مکانهایی که درگذشته در آن ساختمانی احداث شده ولی الان جز زمین و چند سنگ ستون چیزی از آن وجود ندارد مانند:معبد Apollo Patroos , محل ساختمان Bouleuterion (شورای شهر ) , محل ساختمان Heliaia(دادگاه عالی آتن باستان ) , زندان سقراط , محراب 12 خدایان , گردشگاه سرپوشیده Zeus Eleutherios , ساختمان Tholos ( روسای شورای شهر برای آنکه در دسترس باشند , بعضی اوقات شب را در این ساختمان که مدور شکل نیزبود , صرف میکردند) , ساختمان Strategeion ( آن جا محل 10 ژنرال بوده یعنی ستاد ارتش امروزی ). , بازهم دم در فقط بلیطم را نگاه کردند و کوپونی از آنرا نکند. وارد محوطه شدم و شروع به تماشای مجسمه های نیمه شکسته که برروی سنگها قرارداده شده بود شدم.
تصاویر محوطه Ancient Agora
همانطور که مشغول گشت وگذار و خواندن کتیبه ها و سوال از مامورین آن سایت بودم , در یک لحظه چشمم افتاد به آکروپلیس که در بالای کوه قرارداشت و یاد اون همه قصه های خدایان افتادم که برام تعریف کردند.
دورنمایی از آکروپلیس
تنها معبدی که در آتن سالم مانده است معبد Hephaestus میباشد .اما قصه آن از این قرار است که : Hephaestus خدای حامی صنعتگری و فلزکاری و فرزند زئوس و هرا بود. او تمام سلاح های خدایان را در کوه المپ , می ساخت. و به خدایان سرویس آهنگری میداد و تمام صنعتگران یونان اورا میپرسدیدند. نماد این خدا : چکش اسمیت، سندان، و یک جفت انبرک میباشد. در کنار این معبد , کارگاه های آموزشی متعدد سفالگران و فلز کاری قرار داشت همچنین مغازه های فروش آن صنایع. اما زمانیکه که هرا و زئوس درباره هراکلس Heracles (نام قهرمان اسطورهای یونان /هرکول/ فرزند زئوس و آلکمنه )مشاجره میکنند، هفائیستوس جانب مادرش را میگیرد و زئوس که از این کار عصبانی میشود یک پای هفائیستوس را میگیرد و او را به آسمان پرتاب میکند و پس از این ماجرا هفائیستوس لنگ میشود. هفائیستوس از المپ رانده میشود و در زمان غیبت خود , تختی از طلا میسازد و آن را برای مادر خود به المپ میفرستد و هرا با نشستن بر تخت نمیتواند از آن بلند شود. چون تنها سازنده تخت از این راز آگاه بود، خدایان , دیونیزوس را به دنبال هفائیستوس میفرستند. دیونیزوس؛ هفائیستوس را مست و اورا سوار بر یک خر به المپ باز میگرداند و مادر را آزاد میکند. از این معبد بعدها به عنوان کلیسای ارتدوکس یونانی نیز استفاده میشود.
تصاویر معبد Hephaestus
بعداز شنیدن قصه خدای این معبد , با عبور از مکانهایی که فقط اسمی از آن باقی مانده بود , به موزه مردم شناسی The Ancient Agora رفتم.
سرستون سنگی از سنگ مرمر این موزه در اصل یک گردشگاه سرپوشیده با ستونهایی از سنگ مرمر بود .در این موزه آثار سفالی , ،آهنی و زیورآلات طلا بنمایش گذاشته شده بود.
تصویر موزه و گردشگاه سرپوشیده سابق
تصاویری از اشیاء داخل موزه از همه جالب تر سنگ ساعت زنی و حضوروغیاب کارگران بود , که آن زمان با این روش کارگاه هارا کنترل میکردند.
تصویر سنگ ساعت زنی و حضوروغیاب مکان بعدی , کلیسای Holy Apostles است که ظاهر آن با تمامی بناهایی که در آنجا بود فرق دارد (یعنی جدیدتر بود).این کلیسا قدیمیترین کلیسای آتن اززمان دوره بیزانس بود.بنظر خیلی کوچک , نقلی و قشنگ میآمد . درب آن بسته بود و نمیشد از داخل آن دیدن کرد.
تصاویر کلیسای Holy Apostles
نویسنده : علیرضا مستوفی راد