سفرنامه مالزی (قسمت دوم)
ایستگاه بعدی هم دریاچه کنار پل Seri Jemaling بود که منظره کاملی از دریاچه داشت، همون موقع هم کشتی هایی که هر کدوم نمادهای ایالتهای مختلف مالزی رو حمل می کردن وارد دریاچه شدن. یکی از هم تورهامون که زنی اتریشی بود و ظاهراً اطلاعات مفصلی در مورد تمامی کشورهای جنوب شرق آسیا داشت هر کدوم از اون نمادها رو برامون توضیح می داد
دریاچه
کشتی های تبلیغاتی
دیگه تور گردش پوتراجایا تمام شد و با اتوبوس به ایستگاه مترو برگشتیم و با خرید بلیط برگشتیم ایستگاه KL SENTRAL. دیگه اونقدر گشنه و خسته بودیم که بدون هر نوع فکری رفتیم یه فست فود و نهار و عصرانه رو یکی کردیم و بعدش هم با منوریل مستقیم رفتیم هتل. امروز واقعاً خسته کننده بود و فقط یه استراحت حسابی می تونست همین انرژی رو برای گردش فردا بهمون بده. روزسوم: برنامه امروزمون رفتن به ارتفاعات گنتینگ و دیدن معبد Chin Swee (معروف به بهش و جهنم). گنتینگ یه مجموعه تفریحی بسیار معروف در مالزی هست که از چند هتل، پارک بازی، مرکز شرط بندی، انواع فروشگاهها و رستورانها و معبد Chin Swee تشکیل شده
نقشه گنتینگ
قبلاً تو سفرنامه ها و فرومهای خود مالزی خونده بودیم که بلیط رفتن به گنتینگ رو میشه در KL Sentral خریداری کرد ولی دیروز ما فقط یه آژانس اونجا دیدیم که تعطیل هم بود، واسه همین صبح زود صبحانه رو خوردیم و زدیم بیرون. برای اطمینان رفتیم سراغ کارمند پر اطلاعات تا بهتر راهنماییمون کنه ولی متاسفانه هنوز نیومده بود و یه کارمند دیگه بهمون گفت تو ایستگاه پشت هتل میتونیم اتوبوسهای گنتیگ رو پیدا کنیم ما هم سریع خودمون رو به ترمینال اتوبوس رسوندیم و با یه کم پرسو جو فهمیدیم که اون خط رو تعطیل کردن پس بهتر بود که با مونو ریل بریم KL Sentral ولی با اصرار یه راننده اتوبوس که من شما رو تا یه جایی میرسونم سوار اتوبوس شدیم! اسم راننده اتوبوس (زین العابدین بن ستار) خیلی واسمون عجیب بود که یهو سر صحبت رو با ما باز کرد که شما اهل کجایی هستین و یهویی شروع کرد به فارسی صحبت کردن که واقعاً واسه ما خیلی عجیب بود.
انصافاً با اینکه مالایی بود خیلی خوب فارسی صحبت می کرد و اطلاعات خوبی هم از جغرافیای ایران داشت، بعد از یه کم صحبت بهمون پیشنهاد داد که من فردا تعطیل هستم و با ماشین میام دنبالتون و یه روزه می برمتون همه جا رو بهتون نشون میدم و خیلی ارزون حساب می کنم و از این حرفا و ما هم فهمیدیم که اون همه اصرار برای سوار کردنمون به اتوبوس الکی نبود. خلاصه سرتون رو درد نیارم مسیری رو که ما می تونستیم با مونوریل و پیاده روی کمتر از 10 دقیقه بریم دوستمون یک ساعته ما رو رسوند. خلاصه با کلی اعصاب خوردی از این اتلاف وقت بی مورد تو ایستگاه KLCC پیاده شدیم و خودمون رو به مونوریل رسوندیم و رفتیم KL SENTRSL و بدون اتلاف وقت رفتیم سراغ آژانس. متاسفانه اونجا فقط تاکسی داشت و خبری از اتوبوس نبود و برای هر نفر بلیط یک طرفه رو 55 رینگنت میفروخت که واقعاً گرون بود چون میشد با 200 رینگت برای رفت و برگشت به گنتینگ تاکسی گرفت و این قیمت خیلی بالا بود. خلاصه با یه کم پرسو جو فهمیدیم که یه ایستگاه اتوبوس تو قسمت پایینی KL Sentral هست که بلیط گنتیگ میفروشه و سریع رفتیم ولی دیر رسیده بودیم و مجبور شدیم واسه ساعت 10 بلیط اتوبوس و تله کابین رو 10 رینگت بخریم (4 رینگت بلیط اتوبوس و 6 رینگت تله کابین) که واقعاً با آپشن اولمون خیلی فرق داشت
بلیط گنتینگ
بعد از یه کم دور زدن تو ایستگاه KL Sentral و انتظار اتوبوس مورد نظر اومد، دم اتوبوس هم شلوغ بود و خبری هم از شماره صندلی نبود و دقیقاً مثل اتوبوس واحدهای خودمون هر کی زودتر میرفت بالا حق انتخاب صندلی رو داشت، خلاصه سوار شدیم و اتوبوس بی تاخیر راه افتاد. بعد از طی مسیر 50 دقیقه ای بسیار زیبا و سرسبز رسیدیم به ایستگاه تله کابین گنتینگ، با آسانسور رفتیم طبقه بالا و خوشبختانه هیچ صفی شلوغی برای تله کابین نبود و خیلی سریع سوار کابین شدیم تا بریم مرکز تفریحی گنتیگ. هرکابین تله کابین دو ردیف صندلی پشت به پشت داره که به همه اجازه میده یه ویوی خوب رو تو مسیر داشته باشن و ظرفیتش هم 8 نفر بود. مسیر حرکت تله کابین تقریباً 4 کیلومتر هست و حدوداً 13 دقیقه طول کشید تا ما به قسمت بالای مجموعه برسیم
تله کابین گنتینگ
اولین مقصدمون تو ارتفاعات گنتیگ مرکز شرط بندی این مجموعه بود که به محل پیدا شدن از تله کابین یعنی هتلHighlands نزدیک بود. تو قسمت ورودی باید یه کمد هوشمند برای قرار دان کیف کرایه می کردیم تا وسایلمون رو بذاریم، ارزونترین اپشنی که موجود بود 5 رینگت برای 3 ساعت بود. بعد از جا دادن کیف رفتیم داخل مرکز شرط بندی که یه سال بزرگ پر از چینی ها ی عموماً سن و سال دار بود که پشت میزها نشسته بودن و در حال پول خرج کردن بودن ما که اصلاً تو این بازیها وارد نبودیم و نمی فهمیدیم الان چند چند هست، ولی هر چند وقت یه بار صدای جیغی از یکی از میزها می اومد که نشون می داد یکی برنده شده، یه قسمتی هم بود که تمام بازیها رو بصورت دیجیتالی داشت و مردم پشت مونیتورها در حال بازی انفرادی بودن. واقعیتش رو بخواید چون نابلد بودیم بیشتر وقت صرف کردن هیچ لطفی نداشت واسه همین زدیم بیرون تا بریم سراغ شهر بازیش، شهربازی داخلیش که بیشتر به درد بچه ها می خورد ولی مجسمه ها و دیزاین جالب و دیدنی داشت. متاسفانه شهر بازی بیرونی گنتیگ هم که یکی از اصلی ترین جاذبه هاش هست رو کلاً صاف کرده بودن و در حال از نو ساختنش بودن و ظاهراً سال 2016 قرار افتتاح بشه، این هم از شانس ما بود. جاذبه بعدی گنتینگ که خیلی معروف بود معبد Chin Swee بود که تو ایران به بهشت و جهنم معروف هست
نقشه Chin Swee Temple
با پرس و جو فهمیدیم اتوبوسهای رایگان برای رفتن به این معبد در قسمت زیرین First World Hotel در دسترس هست که هر یک ساعت یه بار حرکت میکنه. بعد از عبور از یه مسیر واقعاً عجیب و پیچ در پیچ رسیدیم ولی اولین سرویس ساعت 2 بعداز ظهر حرکت میکرد
برنامه حرکت اتوبوس ازGenting به Swee tempele
بعد از نیم ساعت انتظار اتوبوس رسید، متاسفانه اینجا هم هیچ صفی نبود ما هم سعی کردیم اتوبوس رو از دست ندیم چون اگه این سرویس رو از دست می دادیم 1 ساعت دیگه باید صبر می کردیم. بعد از طی یه مسیر کوتاه رسیدیم به معبد، اول از همه رفتیم سراغ Cave Temple که یکی از مهمترین عبادتگاههای چینی های مالزی بود، دیوارهای سنگی با تراشکاریهای بسیار محسور کننده، ستونهای قرمز بلند، مجسمه های نگهبان، مجسمه Reverend، مجسمه ها و نقش و نگار رو دیوار و عود ها در اندازه های مختلف از اندازه یه خلال دندون گرفته تا تنه درخت و ویوی بالکن بیرونی اونقدر جذاب بود که آدم دوس داشت ساعتها همونجا بمونه و از این همه زیبایی لذت ببره
Cave Temple
قسمت بعد عمارت Pagoda بود که یه ساختمان نه طبقه زیبا بود که عملاً داخلش جز راه پله چیزی نبود و تلاش ما برای صعود و دیدن جاذبه ای خاص بی نتیجه بود و جز ویوی خوب برای عکس چیزی نصیبمون نشد
Pagoda
معبد اصلی ، مجسمه Tan Sri Lim Goh Tong (موسس معبد)، مجسمه Kuan Im و مجسمه بودای نشسته از جاذبه های محوطه اصلی معبد بود
معبد اصلی
مجسمه Kuan Im
مجسمه بودای نشسته
جالبترین قسمت این معبد هم 10 طبقه جهنم بود که قسمتهای مختلف جهنم با عذابهایی که نصیب گناهکاران می شد رو با مجسمه روایت می کرد، جالب اینکه شباهت گناهانشون با ما زیاد بود
طبقات جهنم
تقریباً تو 5/1 ساعت کل مجموعه رو گشتیم، واقعاً خسته و گرسنه بودیم و رفتیم سراغ نهار، نکته جالب غذا گرفتنمون هم سوال ما در مورد غذا بود که به فروشنده گفتیم این غذا چیه و فروشنده به فارسی گفت "میگو"!، ما موندیم اینا کجا فارسی یاد گرفتن. بعد از غذا با اومدن اتوبوس برگشتیم سمت هتلها و مستقیم رفتیم سراغ تله کابین برای برگشت. امروز کلاً تو زمان سنجی دچار مشکل بودیم و هر جا میرفتیم سرویس رفته بود و ما مجبود بودیم صبر کنیم، باز هم یه نیم ساعتی صبر کردیم تا اتوبوس KL Sentral اومد و سوار شدیم
ساعت حرکت اتوبوسها از گنتیگ به KL Sentral
تقریباً کل مسیر برگشت رو تو چرت و خواب بودیم و وقتی رسیدیم Kl Sentral کاملاً پر انرژی شده بودیم و تصمیم گرفتیم بریم سمت Bukit Bintang ، چون شنیده بودیم این قسمت دیدنی کوالالامپور در شب بسیار سرزنده و دیدنی هست. مطمئناً تمام چیزهایی که درباره بوکیت بینتانگ شنیده بودیم درست بود، این منطقه پر بود از فروشگاه، هتل، رستوران و مرکز تفریحات.Plaza , Berjaya ,Times Square, Bukit Bintang Plaza ,Imbi KL Plaza, Fahrenheit 88, Sungei Wang Plaza, Pavilion معروفترین شاپینگ سنترهای این منطقه هستن که پر از فروشگاه، فست فود، فوت کورت و موسسه های توریستی هستن
مرکز خرید پاوالیُن
بعد از یه روز خسته کننده تصمیم گرفتیم یکی از این رستورانها رو برای شام انتخاب کنیم، اونقد رستوران و فست فود تو اون منطقه بود که نمی دونستیم کدوم رستوران رو انتخاب کنیم و بصورت رندوم رستوران The Loaf رو انتخاب کردیم که پایه ی غذاهاش نون های خوشمزه بود ولی در کل خیلی خاص نبود. بعد از شام هم رفتیم سمت هتل تا خودمون رو برای گردش فردا آماده کنیم.
روز چهارم: امروز تصمیم داشتیم که به سمت دهکده فرانسویها و ژاپنی ها در Berjaya hillبریم و از اونجایی که تو یه سفرنامه خونده بودیم توTime Square Berjaya می تونیم بلیط سفر رو بخریم بعد از صبحانه با مونو ریل رفتیم ایستگاه بوکیت بینتانگ. یه رستوران ایرانی (رستوران ناب) تو این منطقه بود که برای سوال رفتیم اونجا گرچه نمی دونستن که چطور میشه رفت برجایا هیل ولی برجایا تایم اسکور رو بهمون نشون دادن، یه برج بسیار بزرگ دقیقاً روبروی ایستگاهimbi و بسیار نزدیک بوکیت بنتانگ بود. یه آژانس مسافرتی جلوی برج بود ولی برای برجایا هیل تور نداشت و گفت باید برین طبقه 7 اونجا می تونید تور برای برجایا هیل بخرید، ما هم سریع رفتیم بالا ولی متاسفانه تور امروزشون پر شده بود و ما هم واسه فردا یه تور 55 رینگتی خریدیم. ما که برنامه امون عوض شده بود تصمیم گرفتیم بریم سمت KLCC تا از سرویس hop on hop off برای دیدن جاذبه های کوالالامپور استفاده کنیم.
این سرویس یکی از معروفترین سرویسهای توریستی کوالالامپور هست که با خرید یه بلیط اتوبوس توریستی دو طبقه می تونید 22 نقطه دیدنی رو ببینید، هر ایستگاهی خواستید می تو نید پیاده بشید و با نشون دادن بلیط به اتوبوس بعدی دوباره سوار بشید، بلیطش رو هم تو خود اتوبوس می تونید بخرید. روبروی MATIC یکی از این سرویسها رو دیدیم ولی فهمیدیم که بلیطش 80 رینگت هست و واسه ما که حداکثر 7 یا 8 ایستگاه این مسیر رو می خواستیم ببینیم قیمتش زیاد بود. باز هم برنامه امون عوض شد و باید روزمون رو پر می کردیم از روی نقشه دیدیم با رفتن به Detaran MerdeKa می تونیم چند جای دیدنیKL رو ببینیم، در ضمن این منطقه به CENTRAL MARKET و محله چینی ها نزدیک بود و با یه تیر چند تا نشون میزدیم. با مونو ریل رفتیم KL Sentral و با عوض کردن خط رفتیم ایستگاه Masjid Jamek. بعد از پیاده شدن مستقیم رفتیم سمت مسجد جامع کوالالامپور، یه مسجد نه چندان بزرگ با سه گنبد و دو گلدسته اصلی بزرگ و یه عالمه ستون و گلدسته های کوچک که واقعاً معماری منحصر بفرد و زیبایی داشت. موقع ورود به مسجد توریستها باید مشخصاتشون و اسم کشورشون رو تو یه دفتر ثبت می کردن و یه شنل بنفش هم به هم میدادن
مسجد جامع کوالالامپور
بعد از دیدن مسجد با 5 دقیقه پیاده روی رسیدیم به Merdeka Square، جذابترین قسمت این میدان ساختمان سلطان عبدالصمد هست که در گذشته دیوان و دادگاه عالی کوالالامپور بود و الان به یه منطقه توریستی تبدیل شده. معماری این عمارت بسیار شبیه مسجد جامع کوالالامپور بود و واقعاً چشمگیر بود
ساختمان سلطان عبد الصمد
در حال گشتن تو میدون بودیم که یه کلیسا (کلیسا جامع مریم) اطراف میدون نظرمون رو به خودش جلب کرد، ظاهراً امروز یه عروسی هم تو این کلیسا بود و ترغیب شدیم تا بریم تو کلیسا رو ببینیم. معماری داخلی کلیسا واقعاً زیبا بود و همه مشغول آماده سازی مراسم عروسی بودن
کلیسای جامع مریم مقدس
از میدون به سمت سنترال مارکت رفتیم که یه فروشگاه بسیار بزرگ پر از صنابع دستی مالایی، هندی، چینی و حتی ایرانی! بود. تو خیلی از سایتها این مکان رو بهترین محل برای خرید سوغاتی معرفی کرده بودن، قیمت اجناس بعضی مغازه ها خیلی خوب بود ولی قیمت بعضی از اجناس خیلی بالا بود و بیرون از این مرکز میشد همین سوغاتی ها رو ارزونتر خرید
بعد از یه دور اجمالی داخل فروشگاه و خرید یه سری سوغاتی یادگاری از کوالالامپور رفتیم سراغ غذا که یه موسسه اسپا و ماساژ دیدیم و با توجه به اینکه تو برنامه هامون رفتن به ماساژ هم بود تصمیم گرفتیم از همین موسسه اسپا استفاده کنیم. یه ماساژ نیم ساعته رو 40 رینگت گرفتیم، ماساژش واقعاً خیلی خوب بود و خستگی پیاده رویهای این چند روز رو حسابی به در کرد ولی تایمش کم بود و هر لحظه منتظر بودیم که یارو بگه نیم ساعتتون تموم شد که خودش هم تبدیل شد به یه خاطره خنده دار. بعد از ماساژ هم یه چای چینی بهمون دادن که شبیه چای سبز بود، دیگه گشنه بودیم و رفتیم سراغ فود کُرت عالی این مجتمع و دوتا غذای بسیار لذیذ و فراموش نشدنی خوردیم . با توجه به نزدیکی این منطقه به محله چینی ها دوست داشتیم این محله رو هم ببینیم ولی با توجه به پیاده روی زیاد امروز دیگه رمقی برای رفتن به محله چینی ها نداشتیم و رفتیم سمت هتل تا با استراحت بتونیم از شب های کوالالامپور بیشتر استفاده کنیم. چون شب اول در KLCC خیلی بهمون خوش گذشته بود واسه شب دوباره تصمیمی گرفتیم بریم KLCC و اینبار از مجتمع خرید سوریا استفاده کنیم. برخلاف اون چیزی که ما همه جا شنیده بودیم که کوالالامپور جای گرونی برای خرید هست، بیشتر فروشگاهها تو حراج بودن و قیمتها بسیار بسیار مناسبتر از ایران بود و برای خرید خیلی مناسب بود ولی ما برنامه ای برای خرید لباس و کفش نداشتیم و در مقابل این فروشگاهها خیلی مقاومت کردیم ولی باز هم مجبور شدیم چند خرید خوب داشته باشیم. تو هایپر مارکت سوریا میوه های استوایی دیدیم که همشون برای ما جالب بود و از هر کدوم چند تا واسه تست خریدیم تا ببینیم چه مزه ای دارن
میوه های استوایی
ما که از گردش امروزمون بسیار خوشحال بودیم رفتیم هتل تا برای فردا آماده بشیم ولی بدترین قسمت امروز و حتی این سفر وقتی بود که رسیدیم هتل و دیدیم دوربینمون خراب شده و لنزش به محض روشن شدن بسته میشه و نمیشه هیچ عکسی باهاش گرفت. شوهرم واقعاً دپرس شده بود، هنوز 3 روز دیگه از سفرمون مونده بود و متاسفانه کیفیت عکس گوشیمون هم خوب نبود و این تنها چیزی بود که اصلاً یک درصد هم بهش فک نمی کردیم، به هر حال کاریش نمی شد کرد، خوابیدیم به امید اینکه دوربین هنگ کرده باشه و فردا صبح درست میشه.
روز پنجم: صبح رو با امید درست شدن دوربین عکاسی از خواب بیدار شدیم ولی ظاهراً قضیه کاملاً جدی بود و قرار نبود به این راحتی این مشکل برطرف بشه. امروز برنامه امون رفتن به برجایا هیل و دیدن دهکده فرانسوی ها و ژاپنی ها بود . ساعت 10 باید خودمون رو به برج تایم اسکویر می رسوندیم و نسبت به روزهای دیگه یه کم دیرتر رفتیم برای صبحانه. چون سالن اصلی خیلی شلوغ بود ما رو فرستادن رستوران طبقه پایین که دیزاین هندی داشت ولی غذاها و پذیرایی دقیقاً مثل رستوران طبقه بالا بود. بعد از صبحانه با مونوریل رفتیم ایستگاه imbi روبروی برج برجایا تایم اسکور و تو لابی هتل بسیار شیک برجایا منتظر موندیم تا راننده بیاد دنبالمون.
دقیقاً ساعت 10 طبق برنامه حرکت کردیم، مسیر تا قسمت زیادی همون مسیر گنتینگ بود و از یه جایی به بعد مسیر برجایا از گنتینگ جدا می شد. بعد از یک ساعت رسیدیم به ارتفاعات برجایا که متشکل هست از دهکده فرانسویها، دهکده ژاپنی ها، زمین گلف، پارک حیوانات، باغ گیاهشناسی، پارک بازیهای ماجراجویانه و مجموعه اسب سواری. اولین قسمتی که واسه دیدنش رفتیم Colmar tropical یا به قول ایرانیها دهکده فرانسویها بود که در اصل یه سری هتل هست که به سبک دهکده کولمار در فرانسه ساخته شده، یه مجموعه بسیار دیدنی که واقعاً یه حسی در حد عکسهای دهکده های اروپایی به آدم دست میداد
دهکده فرانسوی
بعد از یه کم دور زدن و عکس گرفتن یه تیم هنری جوون رفتن روی سن تو میدون اصلی دهکده و شروع به اجرای برنامه های بسیار شاد کردن که واقعاً دیدنی و بامزه بود. بیرون دهکده شاتلهای رایگان برای حرکت به سمت Japanese tea house بود که هر یک ساعت یکبار حرکت می کرد ما هم با یکی از این شاتلها رفتیم سمت خانه چای ژاپنی که تقریباً یه 10 دقیقه ای با کولمار فاصله داشت
برنامه حرکت شاتلها
از محل پیاده شدن با چند دقیقه پیاده روی رسیدیم به خانه چای ژاپنی، یه باغ با دیزاین ژاپنی و چند اتاق ژاپنی که آدم رو یاد سریالهای ژاپنی قدیمی می انداخت
دهکده ژاپنی
تو اتاقک اصلی کیمونوی ژاپنی کرایه میدن و می تونید با 20 رینگت برای هر نفر 10 دقیقه از این کیمونها استفاده کنید، ما که می دونستیم این فرصت دیگه پیش نمیاد سریع دوتا کیمونو گرفتیم و مشغول عکس گرفتن شدیم البته ناراحت بودیم چون تو این موقعیت تکرار نشدنی دوربین به درد بخور نداشتیم. نکته جالب اینجا هم این بود که اون خانمی که کیمونها رو بهمون داد اصرار کرد که ازمون عکس بگیره و وقتی عکس گرفت به عکسمون نگاه کرد و گفت "قشنگ"!! ما واقعاً موندیم که این خانوم، اینجا چطور این کلمه های فارسی رو یاد گرفته! بعد از تحویل دادن کیمنو رفتیم سمت باغ گیاهشناسی، باغ بسیار زیبا و بزرگی بود که تنوع گیاهی جالبی داشت اولش هم یه رستوران ژاپنی بود که خیلی هم شلوغ بود
باغ گیاهشناسی
بعدش رفتیم سمت فروشگاهی که تو قسمت ورودی بود و چند تا یادگاری از دهکده ژاپنی ها خریدیم و با شاتل برگشتیم سمت کولمار. بعد از خوردن یه کافی و دیدن دوباره برنامه تیم نمایش و انتظار 1 ساعته، ساعت 4 ماشین اومد دنبالمون و برگشتیم مرکز شهر. وقتی رسیدیم برج برجایا تایم اسکور یه دوری تو مراکز خرید برج زدیم و از دیدن قیمتها واقعاً تعجب کردیم، با چیزایی که ما از مالزی شنیده بودیم اصلاً فک نمی کردیم اجناسی با این قیمتهای مناسب بشه اینجا پیدا کرد. چون خیلی خسته بودیم نمی تونستیم زیاد تو مرکز خرید دور بزنیم و رفتیم پایین و از فرصت استفاده کردیم و یه قهوه بسیار خوشمزه تو استارباکس زدیم که خستگیمون رو حسابی بدر کرد. وقتی برگشتیم هتل طبق معمول شوهرم گرسنه اش بود و واسه شام پیشنهاد کرد که از KFC بغل Suny Hotel غذا بگیریم، پیشنهاد ویژه خود فست فود زینگر ریمیکس بود که یه ساندویچ تند استثنایی با کنتاکی بود که شدیداً به ما چسبید و توصیه می کنم حتماً این ساندویچ رو امتحان کنید، با این شام عالی روز پنجم سفرمون به پایان رسید و باید خودمون رو برای فردا آماده می کردیم.
روز ششم: امروز برنامه مون رفتن به پارک آبی Sunway Lagoon بود. برای رفتن به پارک آبی با مترو رفتیم ایستگاه KL SENTRAL و از اونجا با خط KTM Commuter رفتیم ایستگاه Setra Jaya از اونجا هم باید پیاده می رفتیم پارک آبی. پیاده روی 15 دقیقه ای در یک محله نه چندان تمیز هندی زیاد جالب نبود مخصوصاً اینکه از ورودی خود پارک تا محل اصلی پارک پیاده روی وکلی پله داشت که یه مقدار خسته کننده بود. تصور ما از این پارک آبی مثل پارک آبی های ترکیه بود ولی این مجموعه یه مجموعه کامل متشکل از پارک آبی، پارک بازی و باغ وحش بود
نقشه Sunway Lagoon
ورودی این پارک 120 رینگت بود و با این ورودی از تمامی بازیهای پارک می تونستیم استفاده کنیم ولی برای خرید مواد غذایی یا کرایه کردن باکس نگهداری وسایل باید از باجه های داخل پارک یه دستبند شارژی می گرفتیم و همه خریدها با همون دستبند بود. تو تمامی قسمتهای پارک هم عکاسها ازمون عکس میگرفتن و به ازای هر عکس یه دستبند بهمون می دادن که موقع خروج هر کدوم رو خواستیم برامون چاپ کنن. اولین قسمتی که رفتیم African Python و Cameron Climb یا همون سرسره آب های خودمون بود که در مقابل سرسره های پارک آب ترکیه واقعاً لایت و بدون هیجان بود. بازیهای آبی دیگه رو هم امتحان کردیم و رفتیم سراغ سینما 5 بعدی که واقعاً عالی بود و توصیه می کنم اصلاً این سینما رو از دست ندید. بعدش رفتیم سراغ پارک وحشت چون تعریف تونل وحشتش رو زیاد شنیده بودیم. یه مسیر تنگ و تاریک که بازدید کننده ها بصورت ردیفی می رفتن توش و یه سری آدم که خودشون رو مثل زامبیها درست کرده بودن در طول مسیر قصد ترسوندنمون رو داشتن، چون چند نفری مسیر رو طی می کردیم اونقدرها هم ترسناک نبود ولی در نوع خودش جالب بود. بازیهای پارک سرگرمی هم جمع و جور ولی جالب و هیجانی بود مخصوصاً Costar کوچولوی پارک.
واسه نهار هم یه فست فود زدیم و رفتیم سراغ Vuvuzela، که با تیوپای 4 نفره ازش می اومدیم پایین و یه حس سقوط از آبشار هم به آدم دست میداد. زیپ لاین و بانجی جامپینگ و پل معلق هم از بازیهای هیجانی این پارک هست، شوهرم زیپ لاین رو بعد از یه صف طولانی سوار شد و خیلی لذت برد و جالب اینکه می گفت مسئول هندی صف زیپ لاین هم کلی فارسی بلد بوده و کلی باهاش چاق سلامتی کرده، ظاهراً کسایی که تو مالزی زندگی می کنن استعدا زبان آموزی خیلی خوبی دارن. بعد از دیدن باغ وحش و نمایش شیرجه بازی که تو ساحل مصنوعی پارک برگزار میشد و یه کم عکس گرفتن، تصمیم گرفتیم که برگردیم هتل. تو گیت خروجی هم عکسهایی که ازمون گرفته بودن رو نگاه کردیم ولی چون قیمتش حدود 30 رینگت بود فقط یدونه عکس واسه یادگاری گرفتیم. تو قسمت سر در اصلی پارک آبی هم مرکز خرید پیرامید هست که ظاهراً قیمتهاش مناسب هم هست ولی ما چون خسته بودیم بی خیال مرکز خرید شدیم مستقیم رفتیم هتل
پارک آبی Sunway Lagoon
روز هفتم: امروز آخرین روز سفرمون بود و تقریباً بیشتر جاهای دیدنی که دوست داشتیم تو کوالالامپور رو ببینیم ، دیده بودیم و مقصد دیگه ای برای دیدن نداشتیم. بعد از صبحانه رفتیم سمت برج برجایا تایم اسکور برای خرید سوغاتی و تا عصر یه پیاده روی بسیار عجیب و خسته کننده داشتیم که هم فال بود، هم تماشا و هم خرید. به بهانه خرید کل منطقه تایم اسکور و بوکیت بینتانگ رو گشتیم، تازه متوجه شدیم که تو طبقات 7 به بالای برج تایم اسکور کلی آژانس توریستی هست که برای سفر به تمامی نقاط کوالالامپور و مالزی خدمات ارائه می دن. تازه کلی هم موسسه اسپا اونجا هست که میشد از خدمات ماساژش استفاده کرد.
نیم روز آخر: سفر یک هفته ای جذاب ما به پایان رسیده بود و امروز باید بر می گشتیم. بعد از خوردن صبحانه اتاق رو تحول دادیم و منتظر اومدن اتوبوس شدیم تا بریم فرودگاه. حدود ساعت 30/8 اتوبوس اومد دنبالمون و بعد از یک سفر 1 ساعته رسیدیم به فرودگاه. تو مسیر هم با یه زوج بسیار دوست داشتنی همدانی آشنا شدیم و خیلی ناراحت شدیم که چرا این دوستان رو زودتر پیدا نکردیم، دوستانمون تور ترکیبی کوالالامپور- سنگاپور بودن و خیلی از سنگاپور تعریف می کردن و می گفتن قیمتها خیلی خوب بود.امنیت پایین فرودگاه و کنترل غیر دقیق مدارک در فرودگاه KLIA خیلی برای ما جالب بود طوری که تو یه گیت شوهرم اشتباه با پاسپورت من از گیت عبور کرد و مامور حواسش به همه جا بود غیر از مدارک ما، با این وضع واسمون روشن شد چرا دو ایرانی که تو اون پرواز معروف شرکت مالزی بودن به راحتی با پاس اروپایی از گیتها رد شدن و کسی نفهمید اون خدا بیامرزها به اروپایی ها شباهتی ندارن. پرواز برگشت ساعت 12:05 بدون تاخیر پرواز کرد و هواپیما از پرواز رفت خیلی بهتر بود. تقریباً حدود ساعت 5 عصر به وقت محلی به فرودگاه امام رسیدیم و سفر جذابمون به کشور چند ملیتی مالزی به پایان رسید.
نکات و توصیه ها: تو این قسمت سعی کردم بعضی از نکاتی که شاید در متن ارائه نشده رو جداگانه بگم، ترتیب نکته ها هم براساس ترتیب حوادث سفر نامه هست
1. مهمترین نقاط دیدنی کوالالامپور: برجهای پتروناس، KLCC ، بوکیت بنتانگ، برجهای Berjaya Time Square، برج مخابرات، باتو کیو، معبد Sri Mahmariamman، معبد Thean Hou، پوترا جایا، ارتفاعات گنتینگ، مسجد جامع، مسجد ملی، ساختمان سلطان عبدالصمد، میدان Merdeka، پارک پرندگان، پارک ارکیده، پارک پروانه، مجسمه ملی، محله چینی ها، محله هند کوچک، ارتفاعات.Bejaya
2. مالزی عملاً کشور چند ملیتی هست و با سفر بهش عملاً سفری به چین و هند هم دارید
3. برای انتخاب هتل در کوالالامپور خیلی سخت گیر نباشید، کیفیت و دسترسی تمامی هتلهای کوالالامپور بسیار قابل قبول هست. فقط قبل از سفر حتماً محل هتل رو تو Google Earth دربیارید و موقع گرفتن اتاق بگید که اتاق خوش منظره بهتون بدن.
4. درصورتی که مسائل مالی مطرح نیست برای سفر به مالزی از پروازهای عربی استفاده کنید، کیفیت پرواز و خدمات برای یک پرواز 8 غیر قابل مقایسه با پرواز ایرانی هست، پروازهای مالزیایی خدماتشون پولی هست که اصلاً دلچسب نیست.
5. 8 ساعت پرواز و 5/4 ساعت اختلاف پرواز در رفت و برگشت رو در انتخاب روزهای سفرتون در نظر بگیرید.
6. برخلاف ترکیه شما در مالزی مشکل زبان ندارید و تقریباً همه زبان انگلیسی متوجه میشن و می تونن راهنماییتون کنن.
7. ما از تورهای آژانس پالم بیچ استفاده نکردیم ولی تجربه ما نشون داد تورهایی که ارائه میده بدک هم نیست، قیمت شب مالایی، پارک آبی، پکیج دهکده فرانسوی ها و آکواریم خیلی مناسب هست و توصیه می کنم این سه مورد رو از تورها استفاده کنید، ولی ارتفاعات گنتینگ و پوترا جایا رو خودتون با قیمت خیلی پایین تر می تونید برید. ولی یه نکته رو فراموش نکنین که بیشتر تورهاشون در مراکز خرید تمام میشه و برگشت به هتل با خودتون هست که خیلی عجیب به نظر میرسه.
8. اصلاً از سیم کارت ایرانتون حتی برای خبر دادن اینکه رسیدید استفاده نکنید که نقره داغ میشید، نرخ مکالمه همراه اول با ایران دقیقه ای 10000 تومن و پیامکی 2000 تومان بدون مالیات و مخلفات دیگه هست، همون سیم کارتی رو که بهتون میدن شارژ کنید هزینه اش مناسب تر هست. اینترنت سیم کارتها هم خیلی خوب هست.
9. تقریباً بیشتر جاها در مالزی می تونید پول اکسچنج کنید، سوپری ها و مراکز تبدیل ارطرافی ها مهمترین شون هست. بهترین نرخ تیدیلی که ما داشتیم یه صرافی تو برج تایم اسکور بود و بدترینش هم تو هتل بود. توصیه میشه که پول زیاد اکسچنج نکید چون حمل پول زیاد خطرناکه.
10. فروشگاههای eleven/7 ، kk، و سوپریهای هندی همه جا در دسترس هست. ولی قیمت اجناسشون با هم فرق میکنه.
11. موقع خرید آب حتماً به معدنی بودن یا تصفیه بودن آب خیلی دقت کنید چون قیمتش خیلی فرق میکنه.
12. فست فود Mc Donald، KFC و Subway همه جای کوالالامپور هست، ارزونترینش هم همون مک دونالد هست. تو تمامی مجتمع های فروش مالزی Food Court های حرفه ای هست که همه جور غذایی توش هست، اصلاً این Food Court ها رو از دست ندید .
13. در فصل بارونی همیشه چتر همراهتون باشه چون هر لحظه امکان بارون اومدن هست. لباس گرم و خنک با خودتون ببرید چون هوای مالزی یه نمه غیر قابل پیش بینی هست.کلاً بیرون که میرید کرم ضد آفتاب و آب فراموش نشه.
14. تمامی جاهای دیدنی داخل شهر رو می تونید با استفاده از خطوط ریلی و کمی پیاده روی ببینید. با این روش هم در هزینه ها و هم در وقتتون صرفه جویی می کنید. تابلوهای راهنمای تو ایستگاهها خیلی مفید هست و قبل از تمام ایستگاهها هم چند بار اسم ایستگاه رو اعلام میکنه، پس نگران نباشید.
15. اگه ترنها رو اشتباه سوار شدید اصلاً خوشحال نشید که از گیت ورودی رد شدید، تو ایستگاه خروجی بلیطتتون کار نمیکنه و باید برید باجه بلیط فروشی و پول مسیر اشتباه رو پرداخت کنید.
16. در ایستگاههایی که شلوغ هست و صف خرید بلیط شلوغ هست از باجه های خود پرداز بلیط بخرید
17. سیستم اتوبوس کوالالامپور مثل ایران اینقد تو ایستگاهها توقف داره که پیر میشد، سعی کنید کمتر استفاده کنید.
18. ما اصلاً از تاکسی استفاده نکردیم ولی استفاده از تاکسی به قدرت چانه زنی شما ارتباط مستقیم داره، کلاً تو مالزی ایرانی ها و عربها تو کار تاکسی دربست بود و اروپایی ها تو خط ترن، اونا حتی برای رفتن به فرودگاه هم از ترن استفاده می کردن.
19. در خرید سوغاتی یادگاری خیلی عجله نکنید، تقریباًً هم جا از این فروشگاهها هست فقط قیمتها رو خوب چک کنید.
20. در معبد باتو کیو حتماً شیر نارگیل بگیرید و مواظب میمونها هم باشید.
21. برای دیدن پوترا جایا با تور صبح قبل از ساعت 10 و عصر قبل از ساعت 2 تو ایستگاه اتوبوسهای پوترا جایا باشید، کلاه آفتابی و کفش راحت فراموش نشه.
22. ارتفاعات گنتینگ و پارک آبی رو در روزهای تعطیل نرید، چون اونقدر شلوغ هست که هیچی حالیتون نمیشه
23. برای رفتن به ارتفاعات گنتینگ با اتوبوس قبل از ساعت 30/7 دقیقه تو ایستگاه KL Sentrsal باشید.
24. تو گنتینگ و کلاً مالزی در سوار شدن به اتوبوس تیز باشین چون اصلاً تعارف ندارن.
25. اگه کمی در مورد بازیهای شرط بندی اطلاعات داشته باشید، کازینو گنتینگ جذاب خواهد بود.
26. مراکز خرید گنتیگ تقریباً همیشه تو تخفیف هستن و برای خرید خیلی مناسب هستن.
27. Bukit Bintang و KLCC رو تقریباً هر شب تو برنامه هاتون داشته باشید.
28. برای رفتن به دهکده فرانسوی ها و ژاپنی ها کلی موسسه توریستی تو طبقات 7 به بالای برج Berjaya Time Square هستش یه تور نیم روزه برای اونجا کافیه، بیشتر از 3 ساعت برای اونجا وقت در نظر نگیرید که مثل ما در به در میشید.
29. مدیونید اگه از طرف ما نرید Starbucks و از کافی های خوشمزه اش استفاده نکنید.
30. خیابانهای اطراف بوکیت بینتانگ و طبقات بالای تایم اسکور پر هست از موسسه ماساژ و اسپا، حتماً استفاده کنید.
31. ماه رمضان، سال جدید هندی ها و سال نو چینی همه چیز تو مالزی با تخفیف ارائه میشه، اگه اهل خرید هستید این تاریخها رو از یاد نبرید.
32. حتماً میوه های استوایی رو تست کنید