سفرنامه روسیه (قسمت اول)

4.4
از 19 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفرنامه روسیه

52-Russia-Blog cover (01-03-17).jpg

سفر به روسیه (شهرهای سن‌پترزبورگ و مسکو)
همه ما همیشه از روسیه بسیار شنیده‌ایم و مطمئناً می‌تواند یکی از کشورهای دیدنی، جذاب و متفاوت برایمان باشد که با توجه به سفرهایی که داشته‌ام، الحق همینطور بود. معمولاً اکثر ایرانیان در قالب تور به مسکو سفر میکنند. هزینه اقامت در مسکو گران است، به همین دلیل معمولاً برنامه تورهای مسافرتی، به‌صورت بازدید ترکیبی از مسکو و سن‌پترزبورگ است. دین اکثریت مردم روسیه مسیحی است و تقریباً اکثریت مطلق آنها پیرو مذهب ارتدوکس هستند. تعداد مسلمانها و یهودیها هم کم نیست. هرچند درصدی از جمعیت مسن، کمونیست و درصد قابل توجهی از جوانان، لائیک هستند. واحد پول روسیه، «روبل» است و در زمان سفر ما هر روبل برابر با 300 تومان ایران بود. بهترین زمان سفر به روسیه فصل تابستان است. مردم روسیه خود را از جهاتی برتر میدانند، زیرا عقیده دارند که چند بار، دنیا را از خطر جنگهای خانمانسوز (خصوصاً جنگ‌های جهانی اول و دوم) نجات دادند و از نظر جمعیت و وسعت بر دیگر کشورها برتری دارند، بنابراین احساس می‌کنند که مردم دیگر کشورها باید الفبای روسی را یاد بگیرند، لذا شما در تمام روسیه به‌ندرت تابلویی را پیدا میکنید که به زبان انگلیسی نوشته شده باشد. سفر من و همسرم به روسیه در 23 شهریور 1390 با هواپیمایی ایران‌ایر و با تأخیر 5 ساعته از فرودگاه امام انجام شد. بهرحال پرواز در ساعت 11 صبح انجام شد و بعد از 4.5‌ساعت به فرودگاه سن‌پترزبورگ رسیدیم (خوشبختانه مقصد اولیه ما به سن‌پترزبورگ بود و ما مجبور نبودیم که مانند خیلی از تورهای روسیه ابتدا به مسکو پرواز کرده و بعد با تغییر پرواز به سن‌پترزبورگ برویم).

در فرودگاه با پرکردن فرم‌های مخصوص که به 2 زبان روسی و انگلیسی بود و اعلام تاریخ ورود و خروج و نام هتل و چک کردن آن بدست ماموران فرودگاه روس که فقط به زبان روسی صحبت می‌کردند (و این مورد کار را کمی مشکل می‌کرد) و حدود یک ساعت معطل شدن (تا همه همراهان این قسمت را بگذرانند) به اتفاق راهنمایان تور که 2 پسر جوان ایرانی و دانشجوی دانشگاه مسکو بودند، فرودگاه را ترک کردیم. نام شهر سن‌پترزبورگ از نام پتر مقدس یکی از حواریون مسیح گرفته شده است. کسی که انجیل را با کمک شخص دیگری به نام پاول به روسی برگرداند. کلمه «بورگ» هم در زبان روسی به معنی بندرگاه است. پتر(بزرگترین پادشاه روسیه) در سال 1712 پایتخت را از مسکو به سن‌پترزبورگ منتقل کرد و تا سال 1918 همچنان این شهر پایتخت باقی ماند اما بعد از انقلاب کمونیسم نام آن به احترام «لنین» به لنینگراد تغییر کرد و پایتخت هم دوباره به مسکو منتقل شد. پتر که یکی از با فرهنگ‌ترین و متجدد‌ترین پادشاهان روسیه است، برای این کشور کارهای بسیار زیادی انجام داد. او بود که استارت پیوستن روسیه به کشورهای اروپایی را زد و شهر سن‌پترزبورگ را بنا نهاد. او که در آمستردام تحصیل کرده و مهندسی مکانیک خوانده بود، بعد از روی کار آمدن، اولین دانشگاه روسیه را ساخت. اولین ضرب سکه را انجام داد. اولین روزنامه را در کشور به چاپ رساند. اولین کارخانه و صنعت دریانوردی و کشتی‌سازی را در روسیه ایجاد کرد. اولین موزه‌ها در زمان او ساخته شد و.... خلاصه برای روس‌ها یکی از بزرگترین پادشاهان کشورشان محسوب می‌شود. (البته بماند که برای ما ایرانیان زیاد آدم خوبی به حساب نمی‌آید زیرا او بود که در وصیت‌نامه خود به فرزندانش عنوان کرد که هرطوری که می‌توانند ایران را تسخیر کرده تا راه به آب‌های گرم جنوب پیدا کنند.) در زمان جنگ جهانی دوم ارتش آلمان تا پشت دروازه‌های شهر آمد و آن را محاصره کرد. نهصد روز مردم سن‌پترزبورگ مقاومت و از شهرشان دفاع کردند. آنها نگذاشند تا پای ارتش آلمان به آنجا باز شود. وضع مردم به‌قدری وخیم شده بود که جیره روزانه غذایشان تنها ۱۱۵ گرم نان جو بود. تمام تیرهای فلزی چراغ‌ها و هرچه فلز و آهن در شهر بود را ذوب کردند و اسلحه ساختند و به مبارزه پرداختند. تا سرانجام جنگ به پایان رسید و شهر از محاصره درآمد. از آن به بعد مردم این شهر در تاریخ جنگ جهانی اروپا به قهرمانانی بی‌مانند معروف شدند. این شهر روی 44 جزیره واقع شده که تمام آنها توسط 300 پل بهم مرتبط هستند. به همین دلیل به شهر جزیرهها هم معروف است. رود نوا(neva) به طول 74 کیلومتر از وسط این جزایر عبور می‌کند که در تمام زمستان یخزده است. عمق آن بین 520 متر تا 1 کیلومتر متغیر است. در روزها کشتی و قایق‌های تفریحی زیادی از روی آن عبور می‌کند. در شب پل‌های آن از وسط باز می‌شود تا کشتی‌های تجاری از بینشان بگذرند. زمان باز شدن پلها از 1:30 شب تا 5 صبح است. اگر به هر دلیلی شما از جزیره خود بیرون باشید و تا قبل از این زمان به جزیره برنگردید، چاره‌ای ندارید جر اینکه پشت جزیرهتان در انتظار بسته شدن مجدد پل در ساعت 5 صبح بمانید زیرا به‌هیچ دلیلی پل‌ها را نمی‌بندند. این جزایر کوچکند و شما عموما از صبح تا شب بین چند جزیره در گردش هستید. به این شهر لقب شهر عشاق و یا ونیز کوچک هم می‌دهند. (البته به نظر من نام دیگر شهر سن‌پترزبورگ می‌تواند شهر مجسمه‌های عظیم و بسیار بسیار زیبا باشد به‌طوری که در همه جای شهر این مجسمه‌ها که هر کدام با دیگری متفاوت هستند در اندازه‌های بسیار بزرگ، شما را به تعجب می‌اندازند).

هتل ما، هتل 4 ستاره‌ای به نام park inn بود که هتلی بزرگ و بسیار تمیز بود. در محوطه جلوی هتل مجسمه بزرگ یکی از مشاهیر روسیه قرار داشت. هتل دارای 2 رستوران، چهار آسانسور، چند مغازه در لابی، استخر و پارک آبی سرپوشیده بود. داخل اتاق‌ها دم‌پایی نیست، کتری نیست، داخل یخچال هیچ چیز خاصی نیست حتی سشوار هم ندارد. برای استفاده از اینترنت هتل باید هزینه جداگانه‌ای بپردازید. البته هزینه اینترنت در روسیه با توجه به سرعت بالای آن مناسب بود.

سفرنامه روسیه

قبل از رسیدن به هتل، راهنمای تور برای تهیه سیم کارت رایگان از مسافران ثبت نام کرد و روز بعد سیم کارت‌های ما را تحویل داد. درجه دمای هوا از 13 تا 21 درجه متغیر بود یعنی در این چند روز ما شاهد روزهای نسبتاً خنک و گاهی بارانی همراه با آفتاب نیمه روز و شب‌های بسیار سرد بودیم که وجود لباس‌های گرم را ضروری می‌کرد. روزها بسیار بلند بودند بطوری که تا ساعت 10 شب هوا روشن بود ولی البته از زمان «شب‌های سفید» روسیه گذشته بودیم. (در ماه‌های خرداد و تیر، عمر شب به چند ساعت می‌رسد و روزها تا نیمه شب ادامه دارد) بخاطر معطلی روز قبل در فرودگاه ایران و تأخیر پرواز، متاسفانه آن شب نتوانستیم در برنامه گشت شب تور شرکت کنیم و از بقیه جا ماندیم (البته شرایط خیلی‌های دیگر نیر مثل ما شد). روز دوم، بعد از صرف صبحانه بسیار مفصل هتل که شامل همه نوع میوه و کمپوت و انواع مغزها و شیرینی‌های مخصوص و آب میوه و انواع کالباس و ... بود، به اتفاق راهنما با اتوبوس تور بطرف مرکز شهر حرکت کردیم. مقصد اولیه تور، میدان کاخ شهر سن‌پترزبورگ و مقابل در ورودی «موزه هرمیتاژ» بود. هرمیتاژ کلمه‌ای فرانسوی است و به معنای جای آرام در کنار آب و جنگل است. در این میدان وسیع، شاهد ستون بسیار بلندی به ارتفاع 47‌متر در وسط میدان بودیم که در نوک آن، مجسمه بسیار زیبایی خودنمایی می‌کرد. سنگی که در وسط میدان است، 400 تن وزن دارد که یک‌تکه بوده و بدون هیچ پی، تنها به خاطر وزن زیادش بر روی زمین قرار گرفته است. مجسمه بالای آن هم فرشته‌ای با صورت الکساندر اول(یکی از پادشاهان روسیه) است.

سفرنامه روسیه

در بالای میدان، ساختمان ستاد کل ارتش روسیه (طولانیترین ساختمان اروپا به طول 850 متر) با طاق پیروزی بزرگی قرار داشت که روی آن مجسمه‌های بزرگ زیبایی قرار داشت. در قسمت وسط این مجسمه‌ها، مجسمه گیتا -الهه پیروزی– است که تاجی از برگ زیتون در دست دارد.

سفرنامه روسیه

در سمت پایین میدان، ساختمان کاخ تابستانه کاترین کبیر با نام فعلی موزه هرمیتاژ که در حال حاضر سومین موزه بزرگ دنیاست، قرار دارد.

سفرنامه روسیه

بازدید از این موزه، برنامه بعدی ما بود که بلیط آن توسط راهنما تهیه شده بود. مجموعه عظیم هرمیتاژ در شش بنا به نمایش گذاشته شدهاست. بنای اصلی کاخ زمستانی نام دارد و در گذشته محل سکونت رسمی تزارهای روسیه بوده است. موزه هرمیتاژ شعبههایی بینالمللی در آمستردام، لندن و لاسوگاس نیز دارد. از جمله هنرمندانی که آثارشان، نقاط قوت مجموعه هنر غرب در موزه هرمیتاژ هستند، میتوان به میکلآنژ، لئوناردو داوینچی، روبنس، ون‌دایک، رامبراند، رودن، مونه، سزان، ون‌گوگ، گوگن و پیکاسو اشاره کرد.

سفرنامه روسیه

این موزه، مجموعه آثار متعددی دارد که از جمله آنها میتوان به نشانها، لباسها و جواهرات سلطنتی، مجموعه متنوعی از جواهرات ساخته فابرژه و بزرگترین کلکسیون موجود در جهان از طلای باستانی متعلق به اروپای شرقی و آسیای غربی اشاره کرد.

سفرنامه روسیه

در سال ۱۷۶۴، کاترین کبیر با خرید بیش از دویست نقاشی در اروپا، جمع‌آوری این مجموعه مشهور را آغاز کرد. در همه جا علامت تزارها یعنی «عقاب دوسر» وجود دارد. علامت عقاب دوسر مفهوم خاصی در روسیه دارد. یک سر، دولت و سر دیگر مذهب است و تاج حکومت روی سر هر دو قرار دارد. یعنی دولت و مذهب با هم حکومت را ایجاد می‌کنند. در روسیه همیشه مذهب در کنار حکومت بوده است (به غیر از دوره کمونیستی). یک معنی دیگر عقاب دوسر هم این است که حکومت یک نگاه به شرق و نگاهی دیگر به غرب دارد و این وسعت دولت روسیه را نشان می‌داده است.

سفرنامه روسیه

بزرگترین مجموعه آثار «رامبراند» در جهان نیز متعلق به موزه هرمیتاژ است. همراه داشتن هرگونه وسیله‌ای و توقف در موزه ممنوع است. پوشیدن لباس‌های بلند مثل پالتوهای زمستانی در موزه ممنوع است و در ورودی موزه، ‌این لباس‌ها را به امانت می‌گیرند. تمام این اقدامات برای حفاظت از موزه می‌باشد. گرفتن عکس در موزه آزاد است و فقط در سالنی که 2 اثر معروف لئوناردو داوینچی قرار داشت، برای جلوگیری از تخریب آثار، استفاده از فلاش ممنوع است. این 2 نقاشی، حضرت مریم و حضرت عیسی را نشان می‌دهد که اولی را لئوناردو در زمان جوانی کشیده و چون به او ایراد گرفته‌اند (و حق هم داشتند) که حضرت مریم را در این نقاشی به صورت دختری خیلی جوان نشان داده، وی در سال‌های بعد نقاشی دوم را کشیده و حضرت مریم را در این تابلو با سن بیشتری نقاشی کرد. همچنین در این موزه آثار مربوط به بعضی کشورها و تمدن مربوط به آن‌ها را جداگانه به نمایش گذاشتند مثل سالن مربوط به کشور مصر و اشیا و مومیایی‌های آنها و سالن مربوط به ایران و قدیمی ترین فرش دنیا، سالن ایتالیا و نقاشی‌های مشهور آنان و سالن اسپانیا و نقاشی‌ها و اشیا قدیمی مربوط به این کشور.

سفرنامه روسیه

سالن دیگری مربوط به اشیایی بود که کاترین از روسای کشورها یا از دوستانش هدیه گرفته بود و همچنین مجسمه ناتمام در هم تنیده اثر میکل آنژ در یکی از سالن‌ها به نمایش درآمده بود. به گفته مسئولان موزه اگر برای دیدن هر قطعه از مجموعه آثار درون موزه فقط یک دقیقه وقت صرف کنید، دیدن کامل موزه 12 سال طول خواهد کشید که البته ما این برنامه را در طی 3 ساعت انجام دادیم که خب ناگفته پیداست چقدر سریع از قسمت‌های مختلف موزه عبور کردیم و حتی موفق به دیدن بسیاری از سالن‌ها نشدیم. مطمئناً نوشتن تمام جزئیاتی که دیدیم هم در این متن امکان پذیر نیست.

سفرنامه روسیه

بعد از بازدید از این موزه بزرگ و زیبا با اتوبوس تور به سمت مقابل موزه و آنطرف رودخانه نوا که در وسط شهر قرار دارد، رفتیم. در کنار 2 نماد شهر سن‌پترزبورگ توقفی کوتاه داشتیم. این دو شامل 2 فانوس دریایی می‌باشد که در میان دیوار هرکدام 4 کشتی کوچک که نشاندهنده کشورهای شکست خورده از روسیه در جنگ می‌باشند، به صورت نمادین ساخته شده است. دور تادور آن، ۴ تا مجسمه قرار دارد که مردم اعتقاد دارند، اینها حامی ۴ رودخانه اصلی شهر میباشند.

سفرنامه روسیه

در روزهایی که ما در سن‌پترزبورگ بودیم شهر پر از عروس و دامادهایی بود که در کنار تمام این نمادها و مجسمه‌های عظیم عکس یادگاری می‌گرفتند.

سفرنامه روسیه

به گفته راهنمای تور تمام جوانان این شهر، مراسم عروسی خود را حتما در تابستان می‌گیرند تا بتوانند بعد از مراسم عقد با لیموزین‌های بزرگ و زیبای کرایه‌ای در شهر با دوستانشان بچرخند و در کنار همه این نمادها عکس یادگاری بگیرند.

سفرنامه روسیه

البته رفتار تمام این جوانان و حتی تمام مردم شهر سن‌پترزبورگ با توریستها و افراد خارجی که در شهر بودند بسیار سرد بود. به گفته راهنما این رفتار جزو خصلت آنان بود و شاید از سرمای بیش از حد آنجا نشأت می‌گرفت بطوری که مثلاً در اتوبوس، اگر کسی بلند می‌شد و جایش را به فرد مسن‌تری می‌داد همه با تعجب نگاه می‌کردند. توقف بعدی در کنار ناو جنگی «آورورا» بود که طی سال‌های ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۰ ساخته شد و در سال ۱۹۰۵ در جنگ روسیه با ارتش ژاپن شرکت داشت. این ناو دارای ۱۲۶/۸ متر طول، ۱۶/۸ متر عرض و وزن ۷۶۰۰ تن میباشد. شهرت این ناو به آن خاطر است که در تاریخ ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷با فرمان کمیته فوق‌العاده انقلاب روسیه شلیک کرد و این شلیک، نشانه‌ای برای آغاز حمله نظامی نیروهای کمونیستی و انقلابی روس به قصر زمستانی تزارها در سن‌پترزبورگ بود. پس از جنگ جهانی دوم و شرکت این ناو در جنگ، ناو به موزه تبدیل و به روی علاقه‌مندان گشوده شد. درون کشتی مجموعه عکس‌هایی از جنگ‌های مختلفی که این کشتی در آن شرکت داشته، وجود دارد. همچنین عکس‌هایی از یوری گاگارین، اولین فضانورد، را هم می‌بینید زیرا او خدمت سربازی خود را به مدت ۲ سال در این کشتی گذرانده بود.

سفرنامه روسیه

برنامه بعدی تور، توقف در کنار فروشگاه بزرگی بود که در 3 طبقه برای خرید یادگاری و سوغاتی مناسب بود. البته در تمام روسیه قیمت‌‌ها برای ما آنچنان گران بود که جز اشیا کوچک و تزئینی، نمی‌توانستیم خرید کنیم و این مورد شامل تمام همسفران ما هم می‌شد.

سفرنامه روسیه

سپس برای ناهار به رستورانی روسی در میدان قیام در انتهای خیابان معروف سن‌پترزبورگ بنام «نفسکی» رفتیم که به صورت سلف سرویس بود. گفتنی است که طعم غذاها در روسیه با ذائقه ایرانی‌ها سازگار است و شما می‌توانید براحتی غذا و رستوران دلخواه خود را بیابید. ساعت 6 عصر به هتل برگشتیم. بعد از صرف شام در هتل و کمی استراحت، در اطراف و پشت هتل که رودخانه جریان داشت، کمی قدم زدیم. فردا با تور برنامه‌ای نداشتیم و باید خودمان برنامه‌ریزی می‌کردیم. روز بعد تصمیم گرفتیم که به دیدن خیابان بسیار زیبای نفسکی (نوسکی) و دیدنی‌های این خیابان برویم. هوا کمی سرد بود و در طی روز هم گاهی باران می‌بارید. یک تاکسی به مبلغ 300 روبل کرایه کردیم که راننده‌اش تاجیک بود. او مسلمان بود و برای ما از برپایی نماز در مسجد شهر تعریف کرد. به میدان قیام رفتیم و از آنجا تمام طول خیابان نفسکی را قدم زدیم.

سفرنامه روسیه

روز زیبایی بود. مردم سنپترزبورگ هم بسیار شیک‌پوش بودند. این شهر از همان ابتدا بر روی اصول و نقشه شهری ساخته شد. در اینجا ساختمان ویلایی دیده نمیشود. همه ساختمانهای این شهر، ۴ یا ۵ طبقه و با رنگ‌های مختلف ساخته شدهاند و کسی اجازه ندارد که به ظاهر ساختمان خود دست بزند یا خانه‌ای ویلایی بسازد. گاهی در خیابان نفسکی موتورسیکلت سوارهایی را می‌دیدیم که با سرعت زیاد طول خیابان را طی می‌کردند(به گفته راهنما به علت تعداد کم موتور در این شهر قانونی برای آنها وجود نداشت و آنها آزاد بودند). در مسیر از چند مرکز خرید هم دیدن کردیم.

سفرنامه روسیه

سفرنامه روسیه

هم پوتین و هم مدودف هر دو متولد سنپترزبورگ هستند و به آبادانی اینجا به شدت علاقه‌مندند. در زمان پوتین کارهای زیادی برای این شهر انجام شد، به طور مثال دادگستری کل روسیه به دستور او به سنپترزبورگ منتقل شد. در طی این خیابان با ساختمان بسیار بزرگ و زیبای کلیسای جامع شهر یعنی کلیسای «کازان» که به شکرانه پیروزی بر ناپلئون ساخته شده، روبرو شدیم. بازدید از این کلیسا رایگان بود. در بیرون ساختمان کلیسا شاهد مجسمه‌های عظیمی بودیم که بسیار دیدنی بود. در داخل هم مراسم یک عروسی جریان داشت که بسیار جالب بود. تنها در این کلیسا عکس گرفتن ممنوع بود.

 

سفرنامه روسیه

ناهار را در رستورانی ترکی استانبولی در خیابان نفسکی خوردیم، در حالی که در بیرون از رستوران باران شدت گرفته بود. خیابان نفسکی پر از رستوران‌هایی است که در پیاده‌روهای عریض آن و در جلوی هر رستوران، به زیبایی، میز و صندلی و سایبان‌هایی تعبیه کرده‌اند که در این روز بارانی امکان استفاده از آنها نبود. مقصد بعدی ما کلیسای اسحاق بود که از طریق دو خیابان فرعی، پیاده به طرف آن رفتیم. بازدید از داخل این کلیسا بخاطر خرید بلیط در برنامه تور نبود. 2 نوع بلیط برای خرید وجود داشت؛ یکی برای بازدید از داخل کلیسا و دیگری برای بالارفتن از پله‌ها و بازدید از ایوان کنار گنبد بلند کلیسا که از آنجا تمام شهر دیده می‌شد.

سفرنامه روسیه

کلیسای اسحاق در قلب سن‌پترزبورگ است. کلیسایی به معنای واقعی زیبا و جذاب. بنایی که به شدت انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این کلیسا چهارمین کلیسای بزرگ جهان است. فاصله گنبد آن تا زمین حدود ۱۰۱ متر است و تقریبا از همه جای شهر دیده میشود. دور تا دور آن ۴۸ ستون سنگی از جنس گرانیت قرار دارد که همه آنها از سنگ‌هایی یک تکه ساخته شده‌اند. بر روی بعضی از سنگ‌ها هنوز جراحات ناشی از خمپارههای جنگ جهانی دیده می‌شود. اسحاق یکی از حواریون مسیح بوده و از آنجایی که تاریخ تولد پتر کبیر با تاریخ تولد اسحاق یکی بوده، پتر علاقه خاصی به او داشته و نام او را بر روی این کلیسا قرار می‌دهند. البته ساخت کلیسا در زمان الکساندر اول٬ یعنی ۲۱۰ سال پیش شروع می‌شود اما اتمام بنا ۴۰ سال به طول می‌انجامد. بعد از انقلاب اکتبر این بنا به موزه تبدیل شد و در حال حاضر هم بجز بعضی از اعیاد بزرگ مذهبی که مراسم بسیار با شکوهی در آن برگزار می‌گردد، جنبه موزه دارد.

سفرنامه روسیه

تمام چهار ایوان با مجسمه‌ها تزئین شده است. در گوشه چپ ایوان کلیسا مجسمه قدیس پیوتر ایستاده است که کلید دروازه بهشت را در دست دارد. در گوشه سمت راست روی نمای بیرونی شمالی مجسمه قدیس پاول قرار دارد. شمشیری که پاول در دست دارد سمبل خدمت جاویدان پتر به عیسی مسیح است. در بخش شمالی تجدید حیات عیسی مسیح، کار مجسمه ساز لمپرو، قرار دارد. در مرکز، عیسی در حال صعود از قبر و سمت راست و چپ آن فرشتگان و پشت آنها خادمان هراسان و زنانی که با نظاره آنچه رخ می دهد شوکه شده‌اند، ایستاده‌اند. در میدان جلوی کلیسا، مجسمه‌های بسیار زیبایی قرار داشت که شامل مجسمه نیکلای اول به همراه همسر و سه دخترش بود. نیکلای اول فرزند کاترین کبیر و پتر سوم بود. در راه برگشت از جلوی میدان دیگری گذشتیم که یکی دیگر از نمادهای سن‌پترزبورگ در آن خودنمایی می‌کرد. مجسمه پتر کبیر که کاترین کبیر دستور ساخت آن را در کنار رود نوا صادر کرد. تنها نقطه اتکای مجسمه، روی دو پای اسب و دم اوست. زیر پای اسب مار خوابیده‌ای قرار دارد که نشان از شکست دشمن است؛ در آن زمان هم دشمن کسی نبود جز سوئدی‌ها. تخته سنگی که مجسمه روی آن قرار دارد همان سنگی است که در خلیج فنلاند قرار داشته و پتر عادت داشته با دوربین روی آن بایستد. 9 ماه طول کشید تا توانستند این تخته سنگ را به این مکان منتقل کنند. موهای مجسمه را به سبک خدایان باستانی تاب‌دار و پریشان ساخته‌اند، اما موهای پتر صاف بوده، علت این کار تنها این بوده تا او را به شکل قهرمان‌های باستانی درآورند. پتر کبیر سرانجام در سن 52 سالگی بر اثر قانقاریا مرد.

سفرنامه روسیه

صبح روز بعد با تور به باغ پترهوف در 25 کیلومتری شهر رفتیم که در بدو ورود دو نوازنده روس با زیبایی هر چه تمام‌تر آهنگ «ای ایران» را برای این جمع ایرانی نواختند. منطقه‌ای دنج و زیبا و باشکوه که به دهکده تزارها معروف است و در آنجا قصر باشکوه پترهوف قرار دارد که مشرف به خلیج فنلاند است. خانه ها بسیار شیک و گران و ویلایی هستند. منطقه سراسر از جنگل سبز و دریاچه های آبی پوشیده شده است و جمعیتی نزدیک به ۱۸۰۰۰۰ نفر در آن ساکنند. پترکبیر در سال ۱۷۰۳ تصمیم به ساخت شهری جدید در کنار دریاچه‌های خلیج فنلاند گرفت. قبل از او سوییسیها در این محل اقامت داشتند. پتر با آنها جنگید و بیرونشان کرد و کاخ تابستانی خود را در اینجا بنا نهاد و آن را به همسر خود کاترین اول هدیه کرد. پترهوف یا پترگوف در زبان روسی به معنی قصر پتر کبیر میباشد. در سال ۱۷۱۴ ساختن این قصر شروع می‌شود. پتر علاقه زیادی به شهرسازی و محوطه‌سازی داشت و خودش مستقیم بر مراحل ساخت نظارت می‌کرد. این پارک شامل ۲ قسمت بالایی و پایینی است. قسمت بالایی شامل قصر مسکونی است و قسمت پایینی، ساحل خلیج فنلاند را دربرمی‌گیرد. شکل این قصر مدل کپی شده قصر ورسای فرانسه است که در آن دوران یکی از مجلل‌ترین قصرهای جهان بشمار می‌رفت. این قصر ۱۸۰ آب‌نما (فواره) دارد و بهمین دلیل به قصر فواره‌ها هم مشهور است.

سفرنامه روسیه

تمام آب نماها بدون نیروی برق کار میکنند. تنها با ایجاد اختلاف فشار در لوله‌های آب، فواره‌ها ایجاد می‌شوند. از آنجایی که پتر، مهندسی مکانیک سیالات خوانده بود تمام طراحی این آبنماها را خود به‌عهده گرفت. این قصر در دوران جنگ جهانی کمترین آسیب را دید و تنها محتاج به کمی تعمیر شد. 18 عدد از مجسمه‌های آب‌نما، شمایل سامسون مقدس هستند که پتر علاقه زیادی به او داشت. تاریخ شکست سوئد مقارن با تاریخ تولد سامسون شد. مجسمه بزرگی هم در وسط فواره‌ها وجود دارد که سامسون را در حال مبارزه با شیری درنده نشان می‌دهد که با دست‌هایی خالی، دهان شیر را باز کرده و او را کشته است. در زمان قدیم در وسط پرچم سوئد تصویر یک شیر وجود داشت و این نمادی از شکست سوئد توسط ارتش روسیه است. علت اینکه اینجا را خلیج فنلاند مینامند این است که از کنار این ساحل تا کشور فنلاند تنها ۲ ساعت راه است. قسمت شمالی پارک که شامل قصر است با پلکان‌هایی به قسمت پایینی متصل می‌شود. دو طرف راه پر از درختان جنگلی است. این راه سرسبز در آخر به ساحل دریا می‌رسد. بدین ترتیب قصر که در ارتفاع واقع شده، منظره بسیار زیبایی برای ساکنینش فراهم می‌آورد. تمام محوطه پارک قصر با درختان تناور و گیاهان زیبا و مجسمه و ساختمان‌های کوچک پوشیده شده است. در بیرون از فضای کاخ قبل از سوار شدن به اتوبوس تور، از میان بازار دستفروش‌ها گذشتیم.

سفرنامه روسیه

در راه برگشت به هتل در شهر پترهوف توقف کوتاهی در کنار کلیسای این منطقه داشتیم و عکس‌هایی به یادگار با کل گروه گرفتیم.

سفرنامه روسیه

سپس من بخاطر دیدن کلیسای دیگری که در برنامه تور نبود در خیابان نفسکی از اتوبوس تور پیاده شدم. نام این کلیسا «خون ریخته شده» بود و علت نامگذاری آن هم این بود که در این محل الکساندر دوم ترور شد و پسرش دستور داد تا به یاد پدر در این مکان که خون او ریخته شده، کلیسایی ساخته شود. نمای بیرونی کلیسا شامل 8گنبد پیازی شکل است. اصطلاح پیازی شکل به نوعی گنبد اطلاق می‌شود که عمدتاً در معماری کلیساهای روسی از آنها استفاده شده است. از ویژگی‌های این نوع گنبد، یکی قطر آن است که از قطر یک طبل بزرگتر بوده و دیگری، بیشتر بودن ارتفاع هر گنبد نسبت به عرض آن است. شکل ظاهری این نوع گنبدها کاملا شبیه پیاز است به طوری که از پایین به بالا به‌آرامی باریک شده و به یک نقطه نوک تیز می‌رسند.

سفرنامه روسیه

بعد از تهیه بلیط وارد کلیسا شدم. زیبایی شگفت‌انگیز داخل کلیسا چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌کرد. از کف‌زمین تا نوک سقف بلند آن، با موزاییکهای ریز، تابلوهای از حضرت مسیح و مریم مقدس و حواریون را ساخته بودند. همیشه در گوشه‌ای از محوطه داخلی کلیسا، به احترام الکساندر دوم، دسته گل تازه‌ای از میخک وجود دارد.

سفرنامه روسیه

متأسفانه چون راهنمای فارسی نداشتم و به زبان روسی آشنا نبودم، نتوانستم تمام جزئیات داخل کلیسا را درک کنم. سپس در خیابان نفسکی با اتوبوس به هتل برگشتم. ساعت 6 غروب به هتل رسیدم و بلافاصله شام را در رستوران هتل خوردیم. در سنپترزبورگ صبحانه و شام با هتل بود. ساعت 7 به اتفاق بعضی از اعضای گروه که برای دیدن نمایش روسی ثبت‌نام کرده بودند، به اتفاق راهنمای تور، به محل تئاتر شهر رفتیم. از نمایش خوشم نیامد و به نظرم برای ما کسل کننده بود. البته برای یکبار، دیدن آن خالی از لطف نبود. متاسفانه فردا روز عزیمت گروه به طرف مسکو بود و به نظرم هنوز بسیاری از دیدنی‌های سن‌پترزبورگ را ندیده بودم. در لابی هتل با لیدر‌تور ایرانی دیگری به نام خانم افسانه آشنا شدم که تصمیم داشت اعضای گروهش را به دیدن شب‌های سن‌پترزبورگ و بازدید از نمای بیرونی یک صومعه قدیمی و نمای بیرونی کلیسای خون ریخته شده در شب و نورپردازی زیبای شهر و پل‌های روی رود نوا و باز شدن پل‌ها ببرد که موافقت کرد من هم با گروهش همراه شوم. بسیار خوشحال شدم. همسرم خسته بود و در هتل ماند. 50 دلار هزینه این گشت بود. گشت خوبی را با این گروه تجربه کردم. بسیار شاد و عالی بودند. ساعت 5/2 نیمه شب به هتل برگشتیم و بعد از جمع کردن وسایل توانستم نیم ساعت بخوابم. دیدنی‌های این شهر آنقدر زیاد بود که نتوانستم با این وقت اندک همه آنها را ببینم از جمله قلعه پتر و پاول - جزیره خرگوشها - رقص باله - مترو سن‌پترزبورگ. از طرفی به این خاطر و بخاطر زیبایی بی‌نظیر شهر بسیار متاسف بودم که در حال ترک شهر هستم و از طرف دیگر با اینکه در طی 24 ساعت گذشته نخوابیده بودم و پایم بخاطر پیاده‌روی طولانی درد میکرد، اما بخاطر اینکه از فرصت استفاده کردم و لحظه‌ای از این سفر که شاید تکرار نشود را از دست ندادم، خوشحال بودم. در تمام سفرها من بساط چای را با خودم می‌برم و در اتاق هتل با خیال راحت هر غروب چای ایرانی می‌خوردیم. این‌بار ساعت 5 صبح بعد از بستن چمدان‌ها چای درست کردم و بعد از خوردن صبحانه اولیه ساعت 6 در لابی هتل بودیم تا با گروه به طرف مسکو حرکت کنیم. تور با اتوبوس به طرف ایستگاه قطار سن‌پترزبورگ حرکت کرد. ما بر خلاف دیگر تورها قرار بود با قطار سریع‌السیر زیمنس و نه با هواپیما، به مسکو برویم. قطار بسیار تمیز و عالی بود و مسیر بیش از هشتصد کیلومتری را گاهی با سرعتی نزدیک به هواپیما، کمتر از 3.5 ساعت طی می‌کرد. برای صبحانه هم می‌شد از رستوران قطار استفاده کرد، البته افراد تور ایرانی هرکس مواد خوراکی داشت، برای صبحانه استفاده کرد و به بقیه هم تعارف کرد. در این سفر دوستان خوبی پیدا کردیم که همچنان با ایشان ارتباط داریم. ساعت 30/11 به ایستگاه لنینگراد مسکو رسیدیم. در این ایستگاه زیبا و تاریخی، 3 ایستگاه قطار به شهرهای مختلف روسیه قرار دارد.

سفرنامه روسیه

تا زمان تحویل گرفتن هتل 2 ساعت وقت داشتیم، لذا از این فرصت استفاده کرده و با اتوبوس تور به دیدن شهر بزرگ و زیبای مسکو به معنای شهر کنار رود رفتیم. معماری این شهر کمی با سن‌پترزبورگ تفاوت دارد. در مسکو به جای ساختمان‌های 4 طبقه، به دستور استالین و به علت افزایش جمعیت، از الگوی ساختمان‌های یکسان 7 طبقه استفاده شده، البته برج‌های بلند جدید و همچنین 7 ساختمان عظیم بنام هفت خواهران استالین وجود دارد که شامل هتل بزرگ اکراین، هتل لنینگراد، وزارت امور خارجه، پست و تلگراف، دانشگاه مسکو، موزه و یک ساختمان مسکونی است.

سفرنامه روسیه

از کنار دیوار سرخ مسکو (که در قدیم، برای حفاظت از شهر ساخته شده بود) و طاق پیروزی گذشتیم.

سفرنامه روسیه

پس از گذشتن از بزرگراه‌های عریض شهر و خیابان کنار رودخانه مسکو که از وسط شهر عبور می‌کرد، به طرف پارک پیروزی رفتیم. ناپلئون در زمان جنگ تا این پارک در مسکو پیش میآید ولی در نهایت موفق به فتح شهر نمی‌شود و بازمیگردد. در این پارک بزرگ و زیبا شاهد ساختمان موزه جنگ مسکو خواهید بود. این موزه یکی از زیباترین موزه های مسکو می باشد که در سال 1993 ساخته شد. این موزه از دو بخش تشکیل شده است. بخشی در داخل ساختمانی زیبایی که به شکل نیم دایره ساخته شده، قرار دارد و بخش دیگر در داخل فضای آزاد می باشد. بخشی از تسلیحات نظامی به همراه تصاویری از صحنه های جنگ، اسامی سرداران و مبارزان در داخل ساختمان و ادوات نظامی بزرگ مانند تانکها و توپها و هواپیماهای جنگی در فضای آزاد مستقر شده است. همه روزه جهانگردان و علاقمندان بسیاری از این موزه بازدید میکنند. در وسط پارک، ستون یادبود (که این ستون از آب کردن سلاح‌های به غنیمت گرفته شده در جنگ، ساخته شده) دیده میشود. در بالای این ستون، «مجسمه مادر» دیده می‌شود که برگ زیتونی را در دست دارد و در پایین پای آن، مجسمه 2 فرشته که یکی به طرف شرق و دیگری به طرف غرب، شیپور پیروزی را مینوازند.

نویسنده : فاطمه منتظری

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.