ما عید امسال تصمیم گرفتیم که همراه با خانواده به مالزی سفر کنیم. این سفر روز دوم فروردین 1391 با پرواز هواپیمایی ماهان و از شیراز شروع شد. مدت زمان پرواز 8 ساعت و کیفیت پرواز بسیار خوب بود. در طول پرواز چندین بار پذیرایی شدیم و رفتار مهمانداران هم بسیار خوب بود. گرچه دختر بچه ای که دقیقا پشت صندلی من نشسته بود مدام گریه می کرد و پاشو به صندلی من می زد و اجازه نداد حتی برای 1 ساعت هم بخوابم. بالاخره با خستگی زیاد ناشی از طول پرواز و عدم استراحت حدود ساعت 6 صبح به وقت مالزی به اونجا رسیدیم و بعد از گذر از گیت کنترل پاسپورت و انگشت نگاری به سالن اصلی فرودگاه رسیدیم که پر از انواع برند های مختلف و تابلوهای راهنمای مسافران بود. ما همراه دیگر همسفرانمان سوار ترنی شدیم تا به سالن خروجی فرودگاه برسیم. در این مسیر کوتاه تعدادی از مهمانداران هواپیمایی مالزی نیز با ما همراه بودند که نکته جالب آن استفاده از پارچه های طراح دار سنتی کشورشان در لباس های فرم آنها بود. سپس به سالن خروجی رسیدیم و طبق برنامه قبلی خانمی از اژانس palm beach منتظر ما بود او ما را به اتوبوسی که بیرون توقف کرده بود راهنمایی کرد و بعد از جمع شدن همه مسافران گشت نیم روزی ما آغاز شد. من که از خستگی مفرط معده درد گرفته بودم سفرم را با حس خوبی شروع نکردم. چون به نظرم آژانس ها باید طوری برنامه راتنظیم کنند که مسافران بعد از پرواز 8 ساعته امکان استراحت در هتل را داشته باشند و با انرژی کافی به گشت شهری بروند.
1. گشت نیم روزی
خلاصه اینکه گشت شهری ما با دیدار از المان سربازان گمنام آغاز شد.سپس به میدان استقلال رفتیم. این میدان، محلی است که در تاریخ 31 اگوست سال 1957 در آن استقلا ل مالزی اعلام گشت و پرچم کشور انگلیس پایین آورده شده و به جای آن پرچم مالزی برافراشته شد.نقطه جالب توجه در این محل، وجود بلندترین میله پرچم جهان است که ارتفاع آن 1000 متر می باشد(منبع: www.chehoteli.com )
در راه از موزه هنر اسلامی مالزی نیز گذشتیم. از اینجای گشت من به علت دل درد شدید مجبور شدم با تاکسی به هتل بروم و ادامه برنامه طوری که از خواهرم شنیدم بازدیدی از کارخانه شکلات سازی و سپس صرف چلو کباب به عنوان نهار تور بوده است.
ضمننا راهنمای تور لیستی از برنامه های روزهای آتی را در اختیار ما قرار داد که شامل بازدید از غار باتوکیو، کشتی کروز، شهر پوتراجا و غیره بود که از این بین پارک آبی سان وی لاگون و مجتمع تفریحی گنتینگ روی پکیج تور ما قرار داشت. من ترجیح دادم با توجه به قیمت های بالایی که از طرف راهنمای تور ارایه شده بود وظیفه لیدری! همسفرا ن را خودم به تنهایی به دوش بگیرم.
2. هتل کونکورد
سپس بعد از طی مسافتی کوتاه با تاکسی به هتل کونکورد رسیدیم. که هتل زیبایی 4*top در جالان(خیابان) اسماعیل بود. ما چون زودتر از زمان تحویل اتاق که ساعت 2 بود به هتل رسیده بودم اتاقی آماده نبود و من با در اطلاع قرار دادن پذیرش در مورد وضعیتم از آنها خواهش کردم در صورت امکان اتاق را زودتر به ما تحویل دهند. سپس ساعت 12 دو اتاق دو نفره یکی با منظره پتروناس و استخر هتل و دیگری با منظره ساختمانی در حال احداث به ما تحویل داده شد. ابتدا از اینکه اینقدر بین دو اتاق اختلاف وجود داشت ناراحت بودم ولی روزهای آینده از اینکه فرصتی فراهم شده تا نحوه ساخت و ساز در یک کشور دیگر را از نزدیک ببینم خوشحال بودم. امکانات و طراحی اتاق در عین سادگی بسیار زیبا بود. سرویس هتل شامل نظافت روزانه دو بطری آب و نسکافه بود در ضمن اینکه امکان استفاده از سالن ورزشی و استخر هتل نیز فراهم بود. بعد از استراحت حسابی در هتل ساعت 9 شب به کنسرت ایرانی رفتیم و شبی شاد و خاطره انگیز را گذراندیم.
3. معبد تین هو
روز بعد با تاکسی به معبد تین هو که فاصله نسبتا زیادی تا هتل مان داشت رفتیم. این معبد یکی از معابد اصلی چینی ها دراین شهر به شمار می رود و خیلی از بودایی ها مراسم عروسی خود را در اینجا برگزار می کنند. معبدی برگرفته از معماری چینی که رنگ غالب آن قرمز بود و در محو طه حیاط آن حیوانات نمادین ماه های چینی قرار داشت. معبد شامل سه طبقه بود که در طبقه زیرین فروشگاه وسایل چینی، در طبقه اول سالنی احتمالا برای عروسی و در طبقه آخر که راه آن از پله های کناری بود؛ معبد اصلی قرار داشت. ابتدا وارد محوطه سرباز و زیبایی می شدیم که دید زیبایی به اطراف داشت و سپس با گذر از ایوانی که در آن عود دود می کردند و به دعا مشغول بودند و روی میز آن ظرف های میوه نذری وجود داشت؛ وارد سالن اصلی می شدیم. در این سالن سه الهه طلایی رنگ به نام های خدای ثروت، خدای قدرت و سومی خدای سلامت قرار داشت که هریک ازآنها حالت دست مخصوص به خود را داشتند. در دو گوشه سالن فانوس های استوانه ای قرار داشت که پر از چراغ های کوچک بود و هر چراغ نمادی از افراد کمک دهنده به معبد بود آنهایی که بالاتر و درخشان تر بودند نماد افرادی بود که کمک بیشتری به معبد می کنند و آنهایی که خاموش بود نماد افرادی بود که یا از این دنیا رفته اند یا کمک خود را قطع کرده اند. وسیله جالبی که من در این معبد دیدم ظرفی بود که روی آن تعدادی چوب قرار داشت و شخص می توانست نیت کرده همه چوب ها را بلند کرده و داخل ظرف بیندازد. شماره چوبی که بالاتر از همه قرار گرفته شماره صندوقی است زیر ظرف که باید فال خود را از آن بردارد.
4. پارک سان وی لاگون
روز بعد همراه با تور به پارک آبی سان وی لاگون رفتیم. این پارک حدود20 دقیقه با شهر فاصله دارد. راهنمای تور دستبندهای زرد مخصوصی از گیت ورودی گرفت که با آنها می توانستیم از اکثر تفریحات داخل پارک استفاده کنیم. ضمننا در قسمت ورودی می توانستیم نقشه هایی را بگیریم که به صورت تصویری تمام قسمت های پارک را معرفی کرده و بسیار کمک کننده بود. حدود 4 ساعت ما داخل پارک بودم و از پارک جیغ(نزیک ورودی)، پارک آبی، باغ وحش؛ رافتینگ و بازی های مختلف پارک استفاده کردیم. توصیه می کنم اگر اهل هیجان هستید حتما از این پارک دیدن کنید. بعد از آن از مرکز خرید بزرگی به نام پیرمید که در نزدیکی این پارک قرار گرفته بود دیدن کردیم. معماری این فروشگاه بزرگ از اهرام مصر الهام گرفته شده بود و بسیار بزرگ و زیبا شامل سالن پاتیناژ و فست فود های متعدد بود. من در این فروشگاه بزرگ، والدین خو را گم کرده! و از تور جا موندم و مجبور شدم با تاکسی های جلوی فروشگاه برگردم. البته نکته خوبی که داشت یاد گرفتم که تاکسی های مخصوص فروشگاه نرخ بهتری از تاکسی مترها دارند. شب آن روز پرماجرا، شام را در رستورانی در منطقه اروپایی نشین کوالالامپور به نام شیشیا لانچ میل کردیم! که با موسیقی زنده ایرانی اش شب رویایی برایمان رقم زد.
5. شهر پوترا جایا
روز بعد خودمان تصمیم گرفتیم به پایتخت سیاسی_ اداری مالزی یعنی شهر پوتراجایا برویم. به علت مسافت زیاد با تاکسی هزینه رفت و برگشت ما حدود 70 هزار تومان آب خورد. که البته بازهم از نرخ تور کمتر بود. دراین شهر تعدادی پل زیبا برگرفته از پل خواجو، پل های معمار معروف کالاتراوا و ... روی دریاچه قرار داشت. همچنین مسجد عظیم صورتی رنگ که قسمتی از آن روی آب قرار گرفته بود در ابتدای شهر خودنمایی می کرد. مسجد گنجایش 15000 نفر را دارد . مناره این مسجد 116 متر بلندی دارد و 5 ردیف روی آن نشان دهنده 5 اصل دین اسلام و 5 بار اذان برای نماز می باشد(منبع: (me1.persianblog.ir. قسمتی جلوتر ساختمان گنبدی سبز رنگ پارلمان قرار داشت. البته آنروز به علت گرمای هوا و حال نامساعد من فرصت زیادی برای کشف این شهرک برنامه ریزی شده البته خالی از جمعیت رخ نداد.
6. پتروناس و مرکز خرید سوریا
شب آن روز به بازدید از برج های پتروناس و مرکز خرید سوریا که در فاصله کمی از هتل قرار داشت و قدم زدن در شهر و دیدن فرهنگ مالایی ها از نزدیک، اکتفا کردیم. یکی دیگر از مراکز خرید لوکس در نزدیکی این محل و با نام pavilion بود که وقتی به آنجا رفتیم یک شوی مد نیز در حال اجرا بود. البته این فروشگاه به علت قیمت های بالا برای خرید مناسب نبود!
7. جنتینگ
روز بعد طبق برنامه تور به بازدید از مجتمع تفریحی گنتینگ که توسط نجار جوان چینی ساخته شده بود، اختصاص داشت. این شهرک حال و هوای نمک آبرود خودمان را داشت پر از جنگل های انبوه وسرسبز. که شامل یک هتل بزرگ و تنها کازینوی مالزی بود. ما بعد از بازدید از یک کارگاه کوچک قلع که یکی از فلزات مهم مالزی محسوب می شود به سمت این مرکز تفریحی حرکت کردیم. بعد از حدود40 دقیقه به آنجا رسیدیم. ابتدا سوار تله کابینی به طول 3.38 کیلومتر شدیم که منظره فوق العاده ای را روبرری چشمانمان قرارداد. سپس وارد شهربازی شدیم که باب دل بچه ها بود و چیزهای جالبی که برای بزرگترها داشت یکی اتاق برف و اتاق بی وزنی بود و دیگری فروشگاه های متعدد!(سایت مجموعه: /www.rwgenting.com/)
8. معبد بهشت و جهنم
بعد از آن با توبوس تور به سمت معبد بهشت و جنهم که در راه برگشت گنتینگ قرار داشت رفتیم. که در نوع خود دیدنی بود و در مسیری رو به بالا با استفاده از مجسمه انواع مجازات جهنمیان به تصویر کشیده شده بود و در نهایت به بهشت موعود ختم می شد. در کنار آن یک بنای مرتفع پاگودا که از بناهای مذهبی شاخص چینیان است و در چین به وفور دیده می شود قرار داشت. در انتها بعد از صرف شام تور در ساعت 7 به هتل بازگشتیم
9. مرکز خرید
فردای آن روز را که به خرید اختصاص داده بودیم در مرکز خرید times square که قیمت های نسبتا مناسبی داشت سپری گشت. شب را با خواهرم به سینما رفتیم که تقریبا شبیه به پردیس های سینمایی تهران بود و به تماشای فیلم جدید the vow نشستیم.
10. آکواریوم
آخرین روز سفرمان هم به بازدید از اکواریوم سوریا که در زیر مرکز خرید سوریا قرار داشت سپری شد. این آکواریوم مجموعه ای از انواع آبزیان و دیگر جانوران بود که قسمت جالب آن برای من نقاله متحرکی بود که از بین یک اکواریوم شیشه ای عبور می کرد و این احساس به فرد دست می داد که خود در حال غواصی کردن در اعماق آبها ست. هر از گاهی یک کوسه یا سفره ماهی بزرگ از بالای سرمان می گذشت و همه بازدید کنندگان را به وجد می آورد.
ذکر چند نکته:
1. در کوالالامپور 3 نوع تاکسی وجود دارد زرد، آبی و قرمز که ازاین بین زردها کمترین و آبی ها بیشترین ورودیه را دارند.
2. پیشنهاد من این است که اگر می خواهید به مالزی سفر کنید از یک تور ترکیبی همراه با یکی از جزایر مالزی یا همرا با کشور سنگاپور بهره ببرید.
3. یکی از جاهای دیدنی که فرصت دیدنش به ما دست نداد شهرک فرانسوی ها بود که پیشنهاد می کنم شما از دستش ندهید.
4. فروشندگان در مالزی همچون بسیاری از کشورهای آسیای شرقی چانه پذیرند، پس جنس گران نخرید.
5. من قیمت ها رو ذکر نکردم چون به تومان فقط یادم هست و با توجه به تغییر لحظه ای نرخ ارز ترجیحا بهتره خودتان از سایت های مربوط به هر مجموعه چک کنید.
6. در صورتیکه صبح ساعت 8-9 در سالن طبقه اول مجتمع پتروناس نوبت بگیرید امکان بازدید رایگان از پلی که طبقه 41 و 42 برج رابه هم متصل میکند برایتان فراهم می گردد.
نویسنده : شقایق روشن