بعد از ماه ها که به اتفاق همسر جان تصمیمات متفاوتی درباره سفر تابستانی گرفته بودیم، بالاخره بر سر مالزی و سنگاپور توافق کردیم. اما بعد از مشورت با دوستانی که قبلا این سفر رو رفته بودند و همچنین جستجو در اینترنت، به این نتیجه رسیدیم که این تور ترکیبی، زمان خیلی کمی رو برای گشت و گذار در سنگاپور در اختیارمون می گذاره، که اصلا کافی نیست. بنابراین برنامه ریزی رو به صورتی انجام دادیم که هفت شب در سنگاپور بمونیم. اگرچه بعد از پایان سفر به این نتیجه رسیدیم که حتی هفت شب هم برای سنگاپور کافی نیست.
برای سفر، ماه جولای رو انتخاب کردیم به سه دلیل: اول اینکه فصل تعطیلات مدارس در سنگاپور به پایان رسیده و مکان های دیدنی پر از دانش آموز نیست! دوم اینکه جولای فصل حراج بزرگ سنگاپور هست، که تمام برندها و فروشگاه¬های معتبر تخفیف های خوبی دارند. اما سومین و مهم ترین دلیل اینکه جولای ماه کم باران سنگاپوره و هوا برای توریست ها مناسب تره. اگرچه دمای هوا در طول سال ثابت و میانگین اون حدود 30 درجه سانتیگراده.
یه مرجع خیلی خوب برای جمع آوری اطلاعات سفر به سنگاپور سایت yoursingapore.com هست که مراجعه بهش قبل از سفر به سنگاپور رو حتما بهتون پیشنهاد میکنم.
برای سفر به سنگاپور دو روش کلی وجود داره (در تیرماه 95): روش اول استفاده از پروازهای مستقیم قطری یا امارات به مقصد سنگاپور ، که با توقف حدود سه ساعته در دبی یا دوحه و حدود هشت ساعت پرواز، می-تونید به سنگاپور برسید. اما روش دوم که نسبت به روش اول در حدود یک میلیون تومان به ازای هرنفر ارزونتره، استفاده از پرواز ماهان یا ایراشیا به مقصد کوالالامپوره. از کوالالامپور هم میشه با اتوبوس یا هواپیما به سنگاپور رسید. با توجه به اختلاف قیمت، ما این روش رو انتخاب کردیم و تور رو از آژانس رامان گشت خریدیم.
سنگاپور توی ایران سفارت نداره و ویزا رو واسطه هایی که توی مالزی هستن برای ایرانی ها میگیرن. بنابراین لازم نیست اصل مدارک رو تحویل کسی بدین. یعنی فقط اسکن صفحه اول پاسپورت و عکس رنگی 4×3 کافیه. ویزا رو هم میشه توی فرودگاه کوالا تحویل گرفت، یا با پرداخت هزینه پست ویزا رو ایران تحویل بگیرین.
پرواز هواپیمایی ماهان به موقع و راس ساعت 22:30 از فرودگاه امام خمینی تهران انجام شد و با وجود اختلاف سه و نیم ساعت بین تهران و کوالالامپور (ساعت تهران عقب تره) و طول پرواز هشت ساعته، ساعت 9:45 به وقت کوالا به زمین نشست. فرودگاه کوالالامپور فرودگاه عجیبیه. اول وارد بخش فری شاپ میشید، اونجا یک ترن هست که شما رو به بخش دیگه ای از فرودگاه میرسونه که میتونید بارها رو تحویل بگیرید و چک پاسپورت رو انجام بدید. اونجا بود که ما یادمون اومد که دوربینمون رو توی ماشین توی فرودگاه امام جا گذاشتیم!
بعد از اینکه لیدر رو دیدیم، فهمیدیم فقط ما دو نفر قراره بریم سنگاپور و بقیه همه کوالا می مونن. ویزای سنگاپور و بلیط اتوبوس رو بهمون دادن و ما رو بردن ترمینال پیاده کردن که خودمون با اتوبوس بریم.
اتوبوس ساعت دو بعد از ظهر با ده تا مسافر به راه افتاد. بعد از حدود دو ساعت، یه توقف کوتاه داشت برای دستشویی و دوباره راه افتاد. ساعت هفت عصر رسیدیم مرز مالزی. بدون وسایل پیاده شدیم، پاسپورتها رو مهر کردیم و دوباره سوار شدیم. از روی پل بین مالزی و سنگاپور رد شدیم و این بار با تمام وسایل پیاده شدیم تا از گمرک سنگاپور رد بشیم. صف های بسیار طولانی برای توریست های غیرسنگاپوری وجود داشت که یک ساعت و نیم ما رو اونجا معطل کرد.
توی صف با یه دختر نوزده ساله پرتغالی دوست شدیم که با یه کوله پشتی و تنها داشت میرفت سنگاپور بگرده. یاد دخترای نوزده ساله خودمون افتادم که تنهایی کلاس زبان هم نمیرن! بعد از چک پاسپورت ما دو نفر رو با نهایت احترام به یه اتاق هدایت کردن و یه چندتا سوال درباره تاریخ برگشت و هدف از سفر و ... ازمون پرسیدن که یک دقیقه هم نشد و بعد هم با گفتن "به سنگاپور خوش آمدید" فرستادنمون که بریم. وقتی اومدیم بیرون دیدیم اتوبوسی که باهاش تا مرز اومده بودیم، منتظر نمونده و رفته. یه اتوبوس دیگه از همون شرکت رو پیدا کردیم و ماجرا رو به راننده ش گفتیم. قبول کرد که ما رو برسونه تا ترمینال.
خلاصه ساعت ده شب رسیدیم ترمینال سنگاپور. پیاده که شدیم دیدیم کسی نیومده دنبالمون. از فروشنده یه مغازه خواهش کردیم که به شماره ای که از لیدرمون (امین) داشتیم زنگ بزنه. اونم لطف کرد و قبول کرد. یه نفر تلفن رو جواب داد و وقتی ماجرا رو براش گفتم، گفت: "امین خطش رو دایورت کرده روی موبایل من و منم نمیتونم بیام دنبال شما، یه جایی پول چنج کنین و تاکسی بگیرین و برین هتل". ما هم گردنمون از مو باریک تر، گشتیم و پول چنج کردیم و تاکسی گرفتیم و رفتیم هتل Furama City Center که توی ووچرمون بود.
خوبی ماجرا اینه که زبان اصلی مردم سنگاپور انگلیسیه و اگرچه لهجه سختی برای فهمیدن دارن، اما بالاخره با یه کم زبان دونستن میشه با همه راحت ارتباط برقرار کرد. پول چنج کردن هم خیلی راحت و بی دردسره و لازم نیست نگران باشین که کلاه سرتون میره. ما با هر صد دلار آمریکا بین 130 تا 134 دلار سنگاپور میگرفتیم. از اینجا به بعد هر چی که قیمت مینویسم، بر حسب دلار سنگاپوره.
خلاصه رسیدیم هتل و پاسپورتها رو دادیم که اتاق بگیریم، اما در کمال تعجب بهمون گفتن به اسممون اتاقی رزرو نشده. دوباره زنگ زدیم به شماره امین، که این بار هیچکس جواب نداد. رسپشن هتل که دلش برامون سوخت یکی دو تا تلفن زد و بعد گفت ووچرتون اشتباه چاپ شده، گویا براتون توی هتل Fuarama Riverfront اتاق رزرو شده. برای ما که زمان خرید تور از آژانس رامان گشت خیلی تاکید کرده بودیم که حتما فورامای سیتی سنتر رو می خواهیم، خیلی عصبانی کننده بود که این اشتباه پیش اومده باشه، مخصوصا که ووچر هم همونی بود که خودمون تاکید کرده بودیم. گویا فقط میخواستن دهن ما رو ببندن!! اما ساعت دوازده شب، بعد از سی و شش ساعت تحمل توی راه بودن از کرمان تا سنگاپور، دیگه حوصله چونه زدن رو نداشتیم.
اگرچه اصلا دستمون به جایی بند نبود که بخواهیم چونه بزنیم. دوباره تاکسی گرفتیم و رفتیم هتل جدید. اتاق گرفتیم و از خستگی بیهوش شدیم. درباره ویژگی های هتل توی بخش نظر سنجی هتل ها کامل توضیح می دم.
اتاق ما در هتل فوراما
اما الان یه کم از سنگاپور براتون بگم.
سنگاپور یک جزیره کوچک، با آب و هوای استوایی، در جنوب شرقی آسیاست. این کشور با مساحتی یه کم بیشتر از نصف مساحت جزیره قشم خودمون، فقط یک ایالت یا یک استان داره که اون هم اسمش سنگاپوره. زبان رسمی ،همونطور که قبلا گفتم، انگلیسیه. بیشتر از هفتاد درصد ساکنین سنگاپور از نژاد چینی هستند. بعد از چینی ها، هندی ها و مالایی ها نژادهای غالب در سنگاپور هستند. بعد از استقلال سنگاپور و بیرون اومدنش از زیر سلطه انگلیسی ها، این منطقه بخشی از مالزی شد. اما به خاطر اختلافات ایدئولوژیکی، دو سال بعد سنگاپور از مالزی هم جدا شد و در سال 1965به یک کشور کاملا مستقل تبدیل شد. از اون وقت تا امروز سنگاپور اونقدر پیشرفت کرده که یکی از امن ترین مناطق دنیا برای سرمایه گذاری و البته یکی از گرون ترین کشورهای دنیاست.
روز اول:
صبح بعد از خوردن صبحانه توی لابی منتظر امین موندیم تا بریم گشت شهری رایگان. یه آقا اومد دنبالمون و گفت امین امروز هم گرفتاره و نمیاد و باید با همون آقا بریم گشت شهر. اول رفتیم باغ گیاه شناسی سنگاپور یا Botanic Garden. یه باغ بسیار بزرگ که توی اون میشه نهایت زیبایی طبیعت استوایی و معجزه قلم موی نقاشی خداوند رو دید. ورودی این باغ رایگانه، اما یک قسمت ازش، که باغ ارکیده هست، پنج دلار سنگاپور ورودی داره که میشه اونجا انواع گلهای زیبای ارکیده رو دید.
باغ ارکیده
باغ گیاه شناسی
دیدن تمام باغ گیاه شناسی توی دو-سه ساعت عملا غیرممکنه. ما تصمیم گرفتیم یه بار دیگه دوباره خودمون برای دیدن این باغ زیبا برگردیم، اما متاسفانه تا روز آخر دیگه فرصت نشد. بعد از باغ ارکیده مقصد تور نمایشگاه جواهر و بعد هم یه معبد چینی کوچیک بود که واقعا هیچکدومشون ارزش وقت گذاشتن و دیدن رو نداشتن.
نمایشگاه و کارگاه جواهر
معبد چینی
بعد از اون ما از تور جدا شدیم و رفتیم به پاساژ China Square Center. میدونستیم که یکشنبه ها مغازه های پاساژ تعطیله و توی محوطه اون، یکشنبه بازار چینی هست. قصد خرید نداشتیم؛ اما جوِ به شدت چینی اونجا و چیزهای جالبی که دستفروش ها میفروختن، ارزش دیدن رو داشت. ناهار فست فود خوردیم. هر وعده غذای فست فود توی رستورانهای زنجیره ای مثل مک دونالد، برای هر نفر حدود ده دلار سنگاپور آب میخوره. با استفاده از مپ موبایل رفتیم به سمت یه معبد بودایی به اسم Buddha Tooth Relic Temple که توی محله چینی هاست. این معبد بسیار دیدنیه و اگه گذرتون به سنگاپور افتاد حتما برین و ببینیننش. روزی چند بار سر ساعت های مشخص مراسم مذهبی توش برگزار میشه، که ما هم به یکی از این مراسم ها رسیدیم و از تماشاش لذت بردیم.
معبد بزرگ بودایی در زمان مراسم مذهبی
خود محله چینی ها یا China Town هم پر از فروشگاه ها و رستوران های چینیه و دیدنش خالی از لطف نیست. اگه کسی با خرید اجناس چینی مشکلی نداشته باشه، میتونه خریدهای خوب و با قیمت مناسبی اونجا انجام بده.
محله چینی ها
بعد از برگشتن به هتل و یه استراحت مختصر تصمیم گرفتیم بریم skypark. همون هتلی که به شکل سه تا برج بلنده و بالای این برجها یه کشتی قرار داره. با تاکسی رفتن مقرون به صرفه نبود. البته تاکسی ها، تاکسی متر دارند و چون سنگاپوریها خیلی به قانون مقید هستند، مطمئن بودیم که تاکسی کلاه سرمون نمیذاره. اما تجربه نشونمون داده بود که کلا کرایه تاکسی توی سنگاپور زیاده و برای یه مسیر کوتاه ده دقیقه ای آدم مجبور میشه پونزده دلار بده. به خاطر همین ما کلا با اتوبوس و MRT همه جا میرفتیم.
MRT در واقع سیستم مترو هست که توی بعضی قسمتهای شهر میاد روی زمین. بعضی جاها که مترو نداره، اتوبوس داره. اتوبوس ها مسیرشون با شماره مشخصه و هر جا که بخواهید که برید باید بدونید اتوبوس کدوم شماره رو سوار شین.
البته به لطف تکنولوژی، مپ موبایل خیلی راحت بهتون میگه برای هر جا کدوم اتوبوس رو سوار شین. یه سیستم شبیه اتوبوس هم هست به اسم LRT، که زیاد به درد توریست ها نمیخوره، چون مسیرش نزدیک جاهای دیدنی نیست. بلیط مترو رو میشه از دستگاههای موجود توی ایستگاهها خرید و پول اتوبوس رو هم میشه نقد داد. قیمت ها بسته به مسیر متفاوته. اما یه گزینه خوب برای توریست ها خرید کارت حمل و نقل توریستیه. این کارت که بهش میگن Tourist Pass برای MRT و اتوبوس و LRT قابل استفاده ست و میشه اونو از ایستگاههای مترو خرید. قیمت یک روزه، دو روزه و سه روزه ش به ترتیب میشه 10 و 16 و 20 دلار. البته ده دلار اضافه هم بیعانه باید پرداخت بشه که روز آخر باید کارت رو پس داد و اون بیعانه رو پس گرفت. هر نفر هم یه کارت جدا میخواد، چون توی تمام ایستگاه ها هم باید زمان ورود کارت زد و هم زمان خروج. از زمانی که کارت سه روزه برای اولین بار استفاده بشه، سه روز بعدش ساعت 12 شب، کارت باطل میشه.
برای کارت های یک روزه و دو روزه هم همینطور. پس بهتره اولین بار از کارت صبح استفاده بشه، تا بشه بیشترین استفاده رو ازش کرد. ما یه کارت سه روزه خریدیم و بعد از سه روز هم واسه دو روز دیگه تمدیدش کردیم.
با این مقدمه بالاخره رسیدیم سکای پارک که بالای هتل مارینا قرار داره. سه گروه آسانسور برای بالا رفتن وجود داره. گروه اول برای مسافرای هتله و برای استفاده ازشون کارت هتل لازمه. گروه دوم آسانسورها، مقصدشون بارها و رستوران های روی پشت بام هتله. میشه رفت اونجا نوشیدنی یا غذا خورد و منظره اطراف رو نگاه کرد. البته زاویه دید خیلی خوبی برای تماشای پایین و اطراف نداره. در ارزونترین حالت هم هر نفر باید یه نوشیدنی ارزون 25 دلاری بخره. دسته سوم آسانسورها، که ما هم ازشون استفاده کردیم، مقصدشون خود اسکای پارکه و برای سوار شدن بهشون یه بلیط بیست و سه دلاری لازمه. توی آسانسور برای طبقات وسط کلید وجود نداره و فقط میشه رفت تا پشت بام! اونجا یه قسمت کوچیک از سازه کشتی شکل رو جدا کردن و دیواره شیشه ای براش زدن و میشه از اون ارتفاع تمام سنگاپور و حتی اگه روز باشه و هوا هم صاف باشه میشه ساحل مالزی رو هم دید. شبها هم نورپردازی های زیبای شهر سنگاپور رو میشه از بالا دید.
منظره از بالای سکای پارک
اگرچه انتظار من از اسکای پارک، یه پارک بود با درخت و طبیعت!! اونجا هیچ درختی وجود نداشت، اما به دیدنش می ارزید. پایین هتل مارینا، درست اونطرف خیابون، یه مجموعه طبیعی خیلی خوشگل وجود داره به اسم Gardens by the bay. ورودی این باغ سرسبز و زیبا رایگانه، اما داخلش یه سری جاهای دیدنی و موزه وجود داره که باید براش بلیط خرید. ما شب رفتیم اونجا و همه بخش ها به جز باغ اصلی تعطیل بود.
روز دوم:
صبح که از خواب پا شدیم دیدیم به! چه بارونی! برنامه روز دوم رو رفتن به سنتوزا انتخاب کرده بودیم. سنتوزا یه جزیره کوچیک به مساحت 5 کیلومتر مربع و چسبیده به سنگاپوره که هر تفریحی که فکرش رو بکنید توش پیدا میشه. از پارک آبی و یه شهربازی با شهرت جهانی گرفته تا موزه و آکواریوم. سالانه به طور متوسط بیست میلیون توریست به سنتوزا سفر میکنن. سنتوزا در زبان مالایی یعنی صلح و آرامش و این اسم حقیقتا برازنده این جزیره است.
بعد از خوردن صبحانه هتل، با MRT رفتیم به ایستگاه Harbor front. توی این ایستگاه با پیاده شدن از مترو، وارد یه مجتمع تجاری بزرگ و شیک به اسم ویوو سیتی شدیم. از اونجا برای رفتن به سنتوزا چهار تا روش وجود داره. روش اول تله کابین، روش دوم اتوبوس، روش سوم پیاده و روش چهارم که ما ازش استفاده کردیم منوریل. بلیط منوریل نفری 4 دلار بود و توی سنتوزا سه تا ایستگاه داشت. وقتی کسی وارد جزیره بشه میتونه هر چندبار که بخواد از این منوریل برای جابجایی داخل جزیره به صورت رایگان استفاده کنه و هر وقت هم که بخواد باهاش برگرده به ویوو سیتی. مهم نیست که اصلا برای رفت بلیط منوریل خریده باشه یا به روش دیگه رفته باشه.
برای تفریحات داخل جزیره هم قیمت بلیط ها متفاوته. به گمونم گرون ترین بلیط مال شهربازی Universal Studio هست که یکی از پرهیجان ترین شهربازی های دنیاست و قیمت بلیطش 74 دلاره. اما برای بعضی از تفریحات پکیج های ترکیبی وجود داره که خرید اون بلیط ترکیبی مقرون به صرفه ست. مثلا بلیط موزه مادام توسو 37 دلار و بلیط آکواریوم 32 دلار بود، که جمعش میشه 69 دلار. اما ما پکیج ترکیبی این دو تا رو خریدیم برای هر نفر 48 دلار.
موزه مادام توسو یه موزه زنجیره ای که شعبه اصلیش رو توی لندن خانم ماری توسو، که یک بانوی مجسمه ساز فرانسوی بود، در سال 1836 پایه ریزی کرد. بعدها این موزه توی بیشتر شهرهای مهم دنیا هم ایجاد شد. مجسمه های داخل موزه از جنس موم و از افراد مشهور دنیای سیاست و موسیقی و ... و بسیار طبیعی هستن و میشه باهاشون عکس گرفت. من قبلا موزه مادام توسوی شانگهای رو رفته بودم و خیلی بهم خوش گذشته بود. شکر خدا این بار هم توی سنتوزا همونقدر بهم خوش گذشت و عکسای خوبی گرفتیم.
الویس پریسلی در موزه مادام توسو
بعد هم رفتیم آکواریوم، که اون هم خیلی بزرگ و دیدنی و البته خیلی شلوغ بود.
آکواریوم سنتوزا
توی ساعت های مشخص برنامه غذا دادن به ماهی های مختلف اجرا میشه. این ساعت ها رو توی نقشه ای که دم در وجود داره میشه دید. ما خودمون رو به غذا دادن کوسه ها رسوندیم و تماشا کردیم. دوتا غواص با زره توری فلزی رفتن بین کوسه ها و بهشون ماهی میدادن. بنازم قدرت خدا رو که اینقدر همه آفریده هاش دیدنی هستن. آدم باورش نمیشه که اینقدر رنگ و طرح مختلف برای ماهیا وجود داشته باشه، یا اینکه عروس های دریایی هم بتونن شنا کنن.
بقیه عصر توی سنتوزا به قدم زدن کنار ساحل، قدم زدن توی جزیره، تماشای رقص نور و آب وگشتن توی شکلات فروشی هایی که آدمو یاد هانسل و گرتل مینداخت، گذشت.
و خلاصه اینجوری یه روز پرماجرای دیگه هم تموم شد. تصمیم داشتیم یه روز دیگه برگردیم سنتوزا و از تفریحات دیگه ش هم استفاده کنیم، ولی متاسفانه بازم فرصت نشد.
روز سوم:
بنا به تصمیم قبلی، بعد از خوردن صبحانه، به سمت باغ وحش به راه افتادیم. مجموعه باغ وحش سنگاپور چهار قسمت داره: باغ وحش، ریور سافاری، نایت سافاری، و باغ پرندگان. میشه بلیط هر کدوم رو به تنهایی خرید. اما اگه پکیج ترکیبی رو بخرین تخفیف خوبی داره. یعنی مجموع قیمت بلیطهای چهار پارک به صورت جداگانه میشه حدود 130 دلار ولی ما پکیج چهار پارک رو خریدیم 69 دلار. میتونستیم توی مدت یک هفته بعد از خرید این بلیط، از این چهار پارک استفاده کنیم. ولی چون باغ وحش و ریور سافاری و نایت سافاری کنار هم هستن و از هتل ما خیلی دور بودن تصمیم گرفتیم این سه تا رو توی یه روز ببینیم و باغ پرندگان رو بذاریم برای یه روز دیگه. البته ناگفته نمونه که حسابی خسته شدیم. ولی ارزشش رو داشت.
با باغ وحش شروع کردیم. طبیعت بسیار زیبا و حیوون های آشنا و غریب! بسیار دیدنی بود. مسیر پیاده روی یه کم طولانی بود و کسانی که میخواستن میتونستن با پرداخت 5 دلار از قطار کوچولویی که برای جابجایی بازدید کننده ها بین بخش های مختلف باغ وحش وجود داشت، استفاده کنن. دیدن باغ وحش حدود چهار ساعت زمان نیاز داره.
زرافه های باغ وحش
بعد از خوردن ناهار توی یکی از رستورانهای مجموعه، رفتیم ریور سافاری. قسمت ریور سافاری نسبتا کوچیکه. دیدنی های مهمش پاندا و گاو آبیه. یه قایق سواری ربع ساعته روی دریاچه هم داره که به خاطر آفتاب و گرمای هوا، زیاد بهمون نچسبید. برای قسمت ریور سافاری یک ساعت و نیم کافیه. دیگه غروب شده بود و رفتیم نایت سافاری. قبل از ورود، نمایش باحال آتیش خوری! رو دیدیم. بعد از ورود هم شوی حیوانات شب بود که بدک نبود. اما بعد از اون سوار قطار شدیم و قسمت اصلی ماجرا شروع شد. قطار از بین محل زندگی حیوونها می گذشت و توقف های کوتاه داشت که بازدید کننده ها بتونن حیوونها رو ببینن.
جالبه که بر خلاف انتظار قبلی ما که فکر میکردیم شبها حیوونا خوابن، نه تنها خواب نبودن بلکه به خاطر هوای خنک خیلی هم سرحال و فعال بودن. قطار سواری چهل و پنج دقیقه زمان میبره و بعد از اون میشه توی مسیری که برای پیاده روی تعیین شده حرکت کرد و حیوون های بیشتری رو دید. دیدنیهای اون روز رو نمیشه توصیف کرد و حتی نمیشه توی عکس نشون داد. فقط میشه از نزدیک دید و لذت برد و خاطره ش رو توی ذهن حک کرد.
روز چهارم:
از روزی که رسیده بودیم سنگاپور هیچی خرید نکرده بودیم. اهل خرید نیستیم، ولی از خرید سوغاتی نمیشه گذشت، یه قسمت از لذت سفره. رفتیم مصطفی سنتر که تعریفش رو شنیده بودیم. ولی در واقع یه جور وقت تلف کردن بود.
مصطفی سنتر یه فروشگاه خیلی بزرگه شبیه دی تو دی دبی. همه چیز داره، قیمتهاش هم نسبت به سنگاپور خوبه. ولی پیدا کردن یه چیز باکیفیت کار سختیه. وسیله ها چینیه و لباسها مثل لته به نظر میاد. ظهر برگشتیم هتل، بعد از ناهار و یه استراحت کوتاه رفتیم باغ پرندگان. خدای من! باغ پرندگان بهشت روی زمینه. چشم آدم برای دیدن اون همه زیبایی کم میاره. تا آخرین لحظه هایی که میشد توی پارک موند، موندیم و کیف کردیم.
باغ پرندگان
بعد از تعطیل شدن باغ پرندگان، چون هنوز خرید نکرده بودیم رفتیم ویوو سیتی که قبلا معرفیش کردم. با وجود اینکه فصل حراج بود، چیز زیادی که به بودجه ما
بخوره پیدا نکردیم.
روز پنجم:
سنگاپور دو تا محله سنتی مهم داره: محله چینی ها یا China town و محله هندی ها یا Little India. هتل ما نزدیک محله چینی ها بود و اونجا رو مرتب میدیدیم. اما صبح روز پنجم رو اختصاص دادیم به دیدن هند کوچک. اول که از ایستگاه مترو اومدیم بیرون، خیابونای کثیف و ساختمانهای قدیمی توی ذوقمون زد. ولی بعد که توی کوچه و خیابونا قدم زدیم دیدیم اسم هند کوچک چقدر برازنده اون منطقه هست. فروشگاههای شلوغ، ساختمانهای رنگی، معبدهای دیدنی، بوی عود، رستورانهای هندی،... و خلاصه همه چیز حس خوب هندوستان رو داشت.
معبد هندی در محله هندی ها
ناهار رو توی یه رستوران شیک خوردیم. بعد از چند روز ناهار کنسروی خوردن، حقمون بود که به خودمون حال بدیم.
نکته جالب در مورد رستورانهای سنگاپور اینه که به قیمت منو هفده تا نوزده درصد اضافه میشه. ولی در عوض انعام دادن مرسوم نیست و اصلا گارسونها توقع انعام ندارن و حتی اگه پول اضافه بر صورتحساب بدین، بقیه ش رو پس میدن.
عصر رفتیم خیابان Orchard. تا رسیدیم هوا تاریک شده بود و ما محو نورپردازی های فروشگاهها و پاساژها شدیم. این خیابون یکی از مهمترین خیابونهای خرید دنیاست و واقعا شبها فوق العاده ست. البته ساعت ده شب همه جا تعطیل میشه. حراج بزرگ سنگاپور اونجا هم برقرار بود و وبالاخره تونستیم خرید کنیم. ساعت ده که همه جا تعطیل شد پیاده رفتیم به سمت Clarke Quay یا محله شبانه سنگاپور، خیابون بارها و رستوران ها و کلابها. توی سنگاپور که ساعت ده شب همه جا، واقعا همه جا تعطیل وسوت و کوره، شور و شلوغی شبانه این محل دیدنیه. ما که دلارهای سنگاپورمون رو خرج خرید کرده بودیم فقط تونستیم دونفری یه پیتزا بخوریم و قدم بزنیم و با مترو برگردیم هتل.
روز ششم:
صبح روز آخر توی سنگاپور برای دیدن مجسمه معروف مرلیون رفتیم به پارک مرلیون. مجسمه مرلیون که خیلی هم بزرگه، سرش به شکل شیره و بدنش به شکل ماهی. این مجسمه نماد سنگاپوره. یه کوچیکترش توی سنتوزا هم هست.
اما مجسمه اصلی که از دهنش آب میریزه بیرون و کسانی که میرن سنگاپور عکسای خوشگلی باهاش میگیرن، همینه که ما روز آخر رفتیم. از اون محل میشه تقریبا دورنمای تمام دیدنی های سنگاپور رو دید.
بقیه روز رو هم توی خیابونا قدم زدیم، توی کافه های محلی وقت گذروندیم و زندگی روزمره آدما رو تماشا کردیم.
روز هفتم:
صبح زود رفتیم ترمینال، با اتوبوس برگشتیم کوالا و با پرواز ماهان برگشتیم تهران. نکته جالب مسیر برگشت تفاوت دفترهای اداری مرز زمینی سنگاپور و مالزی بود. قسمت پاسپورت چک سنگاپور خیلی شیک و مدرن، و قسمت پاسپورت چک مالزی کهنه و کثیف و با وسایل فرسوده ست. تفاوتشون به شدت محسوسه.
سنگاپور کشوریه که اگرچه خیلی کوچیکه و مساحت آن تقریباً نصف جزیره قشم خودمونه، ولی حداقل یک هفته برای دیدنش لازمه. توی هواپیما با کسانی که تور ترکیبی مالزی و سنگاپور رو رفته بودن صحبت کردیم و تقریبا همه گفتن برای سنگاپور خیلی وقت کم آوردن. تازه ما هم که شش روز کامل رو توی سنگاپور بودیم نتونستیم خیلی جاها را ببینیم مثل پارکهای جنگلی، چرخ و فلک بزرگ سنگاپور (که دومین چرخ و فلک بزرگ دنیاست)، خیلی از تفریحات سنتوزا و ... . درباره قیمت ها سعی کردم لابلای نوشته ها به اندازه کافی توضیح بدم. فقط اینو اضافه کنم که کلا سنگاپور خیلی کشور گرونیه. کرایه وسایل نقلیه، خوردنی و هر چیز دیگه ای که بخواهین بخرین گرونه. ولی حتما ارزش یه بار رفتن رو داره.
امیدوارم ما هم یه روزی فرصت دوباره ای برای دیدن بقیه دیدنی های سنگاپور به دست بیاریم.
هتل فوراما ریور فرانت
هتل فوراما ریور فرانت مزیت های فراوان و یک عیب بزرگ دارد. کارکنان هتل بسیار خوش برخورد و اتاق ها تمیز است. اتاق ها مجهز به مینی بار، چای ساز، تلویزیون و وای فای هستند. استخر هتل تمیز و زیباست. اما غریق نجات ندارد. صبحانه تقریبا هرروز تکراری است. اما گزینه های مطابق ذائقه اهالی آسیای جنوب شرقی تنوع زیادی دارد.
اما عیب بزرگ هتل موقعیت قرارگیری نامناسب آن است که تا نزدیکترین ایستگاه مترو ربع ساعت پیاده روی در مسیری نه چندان دلچسب، فاصله دارد. نزدیکترین فروشگاه به هتل هم سوپر مارکت کوچک یک پمپ بنزین است. سرویس رایگان هتل به مقصد مرکز شهر فقط چند مرتبه در روز سرویس دهی دارد و هماهنگی با برنامه آن کار سختی است. شب ها هم که اصلا فعال نیست.
در کل اگر مشکلی با پرداخت کرایه های سرسام آور تاکسی سنگاپور ندارید یا برای دیدن جاهای دیدنی همراه تور میروید، این هتل انتخاب بسیار خوبی است. در غیر اینصورت به دنبال هتلهای مناسبتری در سنگاپور باشید.
کیفیت و تنوع غذا: 8
تمیزی و زیبایی هتل و اتاقها: 8
کارکنان: 10
تفریحات و امکانات هتل:6
منطقه و دسترسی: 4
ارزش قیمت نسبت به خدمات: 6