مقدمه دنیا مانند یک کتاب است و کسانی که به سفر نرفته اند، تنها یک صفحه آن را خوانده اند. (سنت آگوستین) روزمرگی و یکنواختی زندگی ، روح آدمی را نا آرام میکند و راکد بودن و سکون ، روان انسان را دستخوش افسردگی وناامیدی می سازد.
سفر به ترکیه برای من که بیست و شش کشور دنیا رو تا قبل از این دیده بودم و بارها به شهرهای مختلف ترکیه سفر کرده بودم در خرداد ماه 1401 اما بسیار متفاوت بود،چرا که این سفر بعد از اینهمه تجربه ،اولین سفری بود
ممکن است در آغاز سفر شما حرفی برای گفتن نداشته باشید اما سفر در پایان از شما یک نویسنده میسازد (ابن بطوطه) وقتی یه همسفر خوب داشته باشی دیگه دنبال رسیدن به مقصد نیستی! دنبال طولانیترین جاده های دنیا میگردی. جاده هایی که تموم شدن رو
درود به تمامی کاربران لست سکند من (سعید) و دوستم حسین تقریبا از 10 شهریور 1401 برنامه ریزی سفر خود به استانبول رو شروع کردیم. اولین کارم مراجعه به سایت لست سکند و استفاده کردن از تجربیات سفرهای بقیه دوستان بود که واقعا ازشون ممنونم. مقدمه
سفر کردن از بهترین لذتهای زندگی است، من و همسر جان از مدتها پیش اول با ایرانگردی شروع کردیم و بعد جهانگردی، البته جهانگرد، کسی است که دیگر به مکان اولیه برنمی گرده و بهتر است برای سفرهای ما، لفظ سفرهای توریستی رو بکار برد،
سلام. سفرنامهای که میخونید در مورد سفر به شهر وان ترکیه از مرز زمینی هست. گرچه خیلی از اهالی سفر و گشت گذار این مسافرت رو با تور وان یا بدون تور تجربه کردن و خاطرات و یادگارهای خودشون رو از این سفر دارند، ولی
سلام میخام از سفر وان ترکیه براتون بگم. شهر وان یه شهر کوچیکه.نزدیک ترین شهر ترکیه به ایران.سمت خوی. شما باید از تهران بیایین خوی.از خوی بیایین مرز رازی.از مرز رازی شهر وان. پول ترکیه لیر هست.مردمشم مسلمونن بیشتر مثل خودمون. لیر رو میتونین هم تهران
یه بار این متن رو نوشتم و نمی دونم چه بلایی سرش اومد! با دوستم تصمیم داشتیم اواخر خرداد ماه یا اوایل تیر ماه سفری به تهران داشته باشیم که با پیش اومدن سفر زیارتی سوریه برای ایشون برنامه سفر به تهران کنسل شد، همون
با نام خدا سلام همیشه آرزوم بود با ماشین شخصی به سفر خارج از کشور برم با ماشین کاروان ولی چون تا الان این توفیق به علت گرون بودن کاروان نصیب ما نشده تصمیم گرفتیم با ماشین سواری این دفعه رو بریم ایشالا سری بعد با کاروان.
تقریبا 3 سال هست که در جزیره قشم به تنهایی زندگی میکنم. با آغاز ماه رمضان امسال تصمیم گرفتم بعد از عید فطر (اردی بهشت 1401) به یک سفر خارجی برم. با توجه به آب و هوا و البته بودجه، بین دبی و استانبول، دومی
سلام به همه دوستان عزیز لست سکندی، امیدواریم حال دلتون خوب باشه و همیشه در سفر باشین. بریم برای یک سفرنامه باحال و جذاب رکاب زنی تو مسیر جاده کرانه دریا سیاه. شروع از 20 کیلومتری شهر باتومی کشور گرجستان و پایان استانبول بزرگ ترکیه اول بگیم
به نام خدایی که گر نخواهد برگی از درخت نیفتد، گر بخواهد غیرممکن ها را ممکن کند. و هیچ برگی فرونمی افتد مگر اینکه آن را میداند. سوره انعام آیه 59 من فائزه، کسی هستم که با تمام وجود پای آرزوهاش وایساد و سعی کرد تا بهشون
مقدمه در این سفرنامه توضیحات کاملی در مورد سفر زمینی من، به همراه خانواده (همسر، کودک سه ساله و مادر همسرم) با ماشین شخصی(جکs5) به استانبول خواهم داد تا دوستانی که تمایل دارند به جای سفر با تور استانبول، بصورت زمینی با خودرو به این شهر
مدت ها درفکر سفر خانوادگی با خودروی شخصی به آنسوی مرزها بودم، بالاخره در اواسط تابستان 1401 فرصتی دست داد و کارهای مقدمات اولیه سفر را فراهم کردم،مقصد ام ترابوزان در سواحل دریای سیاه و به قول ترک ها "کارادنیز"بود ولی پس ازبررسی متوجه شدم
درود بر همه لست سکندی های عزیز ،هدف از نوشتن این سفرنامه اول از همه احساس دینی است که نسبت به سایت محبوب و کاربردی لست سکند دارم از اونجایی که قبل از هر سفر، سفرنامه های موجود در این سایت رو مطالعه می کنم
درود و احترام به همه دوست داران طبیعت و سفر سفر برای همه انسان ها جذاب و پر از تجارب با ارزش می باشد مخصوصا دوستانی که هم اهل سفر هستند و هم طبیعت گردی و ورزش با نشاط کوهنوردی. همیشه وقتی از جنجال و هیاهوی
مقدمه بهمن ماه 1398 قصد سفر به استانبول را داشتم که متاسفانه ویروس کرونا وارد ترکیه شد و کمتر از یک ماه بعد هم وزارت بهداشت ایران رسماً اولین مورد ابتلا به کرونا را در کشور عزیزمان اعلام کرد.بیماری ای که آن روزها هیچ شناختی از
بعد از ماه ها حساب کتاب که آیا سفر به استانبول می ارزه یا نمی ارزه؟ بالاخره مقدر شد که ما راهی بشیم. ابتدا قرار بود تور هوایی بگیریم، و چون دخترم محصل هست باید تا پایان امتحانات دخترم منتظر می شدیم، و من تصورم این بود
تازگیا فهمیدم هرچی بیشتر سفر بری بیشتر دلت سفر میخواد ! سه ماه بیش تر از سفر آخرم به گرجستان و شهر تفلیس نگذشته بود که عجیب دلم سفر میخواست ولی با توجه به گرونی های اخیر و کم شدن ارزش پول ما در برابر
به نام خدا مقدمات سفر: تابستان 1400 خانوادگی قرار گذاشته بودیم، سفری به شهر ازمیر ترکیه داشته باشیم. یکی از دانشجویان سابق خواهرم اهل شهر ازمیر بود که قبلاَ چند سالی برای تحصیل به ایران آمده بود و فارسی را به خوبی صحبت می کرد و گفت