خاطرات سفر

سوغاتی پر ماجرا

سوغاتی پر ماجرا

مقاصد : استانبول

چند سال پيش بود، فكر كنم سال ۸۷يا ۸۸. با برادرم عازم استانبول بوديم، پروازمون پگاسوس بود و هواپيماى خيلى نويى ما رو به مقصد مي‌رسوند. دوستى هموطن داشتيم ساكن استانبول به اسم سعید كه خيلى هم رودربايستى داشتيم باهاش و به رسم ادب از تهران

روزبه شهنواز
8
1.1K
3.3
ادامه مطلب
فقط یک قدم تا رسیدن به آرزوی دیرینه بازدید ورزشگاه بایرن مونیخ

فقط یک قدم تا رسیدن به آرزوی دیرینه بازدید ورزشگاه بایرن مونیخ

مقاصد : مونیخ

سال 95 بود که یه نمایشگاه تو نورمبرگ آلمان به اتفاق مدیرعامل شرکت رفته بودیم و 2 روز بازدید از نمایشگاه کردیم و روز آخر که پروازمون ساعت 4:30 بود من تصمیم گرفتم به آرزوی دیرینم که دیدن ورزشگاه تیم مورد علاقم (بایرن مونیخ) بود

اشکان
5
1.4K
4.5
ادامه مطلب
ارواح خبيث درگيرِ زندگى

ارواح خبيث درگيرِ زندگى

مقاصد : نوشهر

ابتدای جوانی دوستی داشتیم که دانشگاه نوشهر درس می‌خوند و همونجا یه خونه‌ی حیاط‌دار نسبتا بزرگ و قديمی اجاره کرده بود که یک بار با چندتا از دوستام رفتیم بهش سر بزنیم.اگه خاطرتون باشه تعریف کردم که یه دوست ترسو هم داشتم و دارم به

روزبه شهنواز
8
2.5K
3.5
ادامه مطلب
امان از درد سنگ کلیه

امان از درد سنگ کلیه

مقاصد : سرعین

روز پنجشنبه اوایل اردیبهشتِ حدود 8 سال پیش بود که با هماهنگی خانواده خواهر زاده‌م و ما با دو خودرو سواری قرار بود بریم شهر سرعین. من در تابستان بخاطر شلوغی بیش از حد، به سرعین سفر نمی‌کنم. معمولا یکبار در اردیبهشت و بار دیگر

فرشاد شفیعی شهیدلو
1
1.5K
3.5
ادامه مطلب
دوربین عکاسی نازنینم

دوربین عکاسی نازنینم

مقاصد : مشهد

حدود 15سال پیش بود. دومین سفرمون بعد از ازدواج به مشهد بود.اون زمان هنوز موبایل‌ها دوربین نداشت و اگر هم داشت، دوربین‌هاش درست حسابی نبود. مدت زمان زیادی نبود که یک دوربین عکاسی کانن سفری و جمع و جوری خریده بودم. خیلی این دوربینو دوست داشتم.

فرشاد شفیعی شهیدلو
7
1.4K
3.3
ادامه مطلب
دیدار با جن ها

دیدار با جن ها

مقاصد : اهوازقممشهد

دوستان میخوام ترسناک‌ترین خاطره عمرم تا به حالرا براتون تعریف کنم امیدوارم خوشتون بیاد.   تابستان سال 1398بود قرار بود با خانواده از اهواز به سمت شهر  مشهد با ماشین شخصی سفر کنیم. ما سفرمون را اغاز کردیم و با هماهنگی‌های پدرم مهمانسرا برق منطقه‌ای به مدت یک

Sadegh afshar ahvaz
3
8.4K
3.5
ادامه مطلب
هتل درب و داغون

هتل درب و داغون

مقاصد : هند

ازسایت‌های اینترنتی هتلی سه ستاره که امتیاز خوبی داشت در حیدرآباد هند رزرو کرده بودم. غروب به هتل رسیدیم. پس از اتمام کار پذیرش، مسئول پذیرش فریادی زد و پیرمردی سیاه چرده با لباسی کهنه و کثیف (پیراهن و شلوار آبی رنگ که ظاهرا یونیفرم

حمیدرضا فتح العلومی
9
2.5K
4.3
ادامه مطلب
سورپرایز مخابرات در سفر

سورپرایز مخابرات در سفر

مقاصد : باکو

این خاطره من مربوط به سفر نوروزی باکو میشه که در رستوران آز رویال برنامه ویژه عید نوروز بود و ما از طریق لیدر تورمون صبح موقعی که در گروه تلگرامی اطلاع داده بود رزرو کرده بودیم. ولی بعضی از دوستانمون عصر جهت رزرو رفته

S.khezri
7
1K
3.7
ادامه مطلب
یک اتفاق ساده و یک مشکل بزرگ

یک اتفاق ساده و یک مشکل بزرگ

مقاصد : بندر انزلی

یکی از روزهای تابستان حدود 15 سال پیش بود. تصمیم گرفتیم سه شب بریم بندرانزلی. صبح روز سه شنبه از تبریز با خودروی شخصی حرکت کردیم و حوالی بعد از ظهر بود که به هتل جهانگردی انزلی رسیدیم. قرار بود سه شب در این هتل باشیم.

فرشاد شفیعی شهیدلو
10
894
4
ادامه مطلب
تو هم از خودمونی؟!

تو هم از خودمونی؟!

مقاصد : کوش آداسی

تو یه محوطه سرسبز و زیبا از هتل مشغول عکاسی بودیم که چند تا پسر بچه برای بازی اومدن. سعی کردم به زبون انگلیسی و ایما و اشاره و با صبر و حوصله ازشون خواهش کنم که یکم دورتر بازی کنن تا ما بتونیم به

تهمینه م
3
1.3K
3.2
ادامه مطلب
یک سفارش و دو پرس غذای متفاوت

یک سفارش و دو پرس غذای متفاوت

مقاصد : شیراز

نوروز 89 بود که به اتفاق خواهرم و دو دخترش و من و همسرم جمعا 5 نفر با خودروی شخصی رفته بودیم شیراز. بعد ازچند روز گشت و تفریح، یک روز تصمیم گرفتیم ناهار بریم رستوران هفت خوان. رستوران هفت خوان چند طبقه است.یه طبقه کلا

فرشاد شفیعی شهیدلو
3
2.7K
3.2
ادامه مطلب
خواب با ملاقه

خواب با ملاقه

مقاصد : استان اصفهان

چند سال پیش یه شب مجردای فامیل تصمیم گرفتیم که یه سفر چند روزه، مجردی به اصفهان داشته باشیم. صبحش همه مایحتاج سفر رو جمع کردیم به خونواده‌ها اطلاع دادیم و راهی شدیم. ساعت یک ظهر از سنندج راه افتادیم و یازده شب به اصفهان رسیدیم از

شیلان صادقی
7
2.7K
3.6
ادامه مطلب
یک ساعت پر  از استرس و تنش در فرودگاه کیش

یک ساعت پر از استرس و تنش در فرودگاه کیش

مقاصد : کیش

توی فرودگاه کیش، وقتی از ورودی اول ساکها رد شدیم دیدم خواهرم داره هی بین ما و ساک‌ها می‌چرخه و نگاه می‌کنه. گفتم چی شده، گفت اون ساک دستیم کجاس، گشتیم و دیدیم بعله ساک دستی که وسایل اصلی و شخصیش توش بوده نیس، کلی

پروانه کشاورز
8
15.7K
3.1
ادامه مطلب
عکسای گرون و خاطره انگیز تو قایق

عکسای گرون و خاطره انگیز تو قایق

مقاصد : ارمنستان

با دوستان رفته بودیم دریاچه سوان ارمنستان، قایق‌های روی آب و دیدیم و تصمیم گرفتیم بریم قایق پدالی سوار شیم، ما چهارتا خانوم بودیم، لیدرمون با مسول قایقا صحبت کرد و دوتا قایق دادن به ما، سوار شدیم و قرار شد نیم ساعت دیگه برگردیم،

پروانه کشاورز
9
1.6K
3
ادامه مطلب
مهر و وفاتو قربون

مهر و وفاتو قربون

مقاصد : ایران

تابستون دو سال پیش تصمیم گرفتیم یک مسافرت کوچک یک روزه برای بازدیدی از قلعه سلطانیه زنجان و غار کتله خور همدان داشته باشیم. صبح خیلی زود حرکت کردیم و صبحانه هم همراه برداشتیم تا در جای مناسبی خورده شود. در کنار جاده به فضای نسبتا بازی

حمیدرضا فتح العلومی
20
10.5K
4.1
ادامه مطلب
اسپری فلفل

اسپری فلفل

مقاصد : کیش

رفته بودیم کیش، پرواز برگشتمون ساعت ۹ شب بود ما برنامه آخر و گذاشتیم دوچرخه سواری تو ساحل و یکم طول کشید و دیگه حدود ۷ رفتیم سمت هتل و وسایل و برداشتیم رفتیم فرودگاه. یکم دیر رسیده بودیم و با عجله وسایل و گذاشتیم

پروانه کشاورز
7
2.8K
3.1
ادامه مطلب
برای اینکه دروغ نگفته باشم ...

برای اینکه دروغ نگفته باشم ...

مقاصد : ایرانتهران

برای انجام کاری باید یکروزه به مشهد می‌رفتم. برای پرواز رفت ساعت 9 صبح و برگشت ساعت 10 شب بلیط گرفته بودم. با وجودی که صبح زود از خواب بلند شده بودم، کارهایم را به کندی انجام می‌دادم و همسرم حسابی حرص می‌خورد که عجله

حمیدرضا فتح العلومی
6
2.1K
3.6
ادامه مطلب
پوست کندن هندوانه

پوست کندن هندوانه

مقاصد : ارمنستان

توی ارمنستان با بچه‌ها رفتیم خرید و یکم میوه و نوشیدنی از فروشگاه خریدیم و اومدیم بیرون،  نزدیک فروشگاه یه پارک بود رفتیم نشستیم و یکم از فضا استفاده کردیم و لذت بردیم. بچه‌ها گفتن بیایید هندوونه رو بخوریم که گشتیم دیدیم چاقو نداریم، گفتیم

پروانه کشاورز
3
16.5K
3.5
ادامه مطلب
توهم بود یا واقعیت؟!

توهم بود یا واقعیت؟!

مقاصد : اصفهان

نیمه شبی با اتوبوس راهی اصفهان بودم که در نیمه‌های راه در نور کم داخل اتوبوس متوجه حرکت موجودی شدم که خیلی شبیه به موش بود. یک موش سفید و زبل که باعث شد خواب از سرم بپره و با ناباوری به اون قسمت خیره

تهمینه م
6
16.9K
2.5
ادامه مطلب
مونا جان کوتاه بیا تو کشور غریب

مونا جان کوتاه بیا تو کشور غریب

مقاصد : جهانارمنستان

با تور رفته بودیم ارمنستان که موقع برگشت یکی از دوستام با لیدرمون بحث و قهر کرد. گفت من با اینا نمیام، ما هم رفتیم میونه‌داری که مونا جان ما الان کرج یا قم نیستیم که خودمون برگردیم، کوتاه بیا، رفتیم تهران میریم آژانس پدرشو

پروانه کشاورز
10
23.4K
2.7
ادامه مطلب