پیش از اینکه علم آکادمیک از راه برسد که همه چیز را با علت و معلولهای محسوس بسنجد، مردم هر منطقه بر اساس باورها و دیدگاهشان به زندگی، علت مسائل را میان خودشان حدس میزدند. زمان که میگذشت، این داستانها بین نسلها مختلف منتقل میشد.
خرداد در حال خداحافظی است و همین فردا تابستان با چمدان داغش از راه میرسد. تابستانی که برای بسیاری از ما یادآور روزگار تعطیلی مدرسه و استراحت و بازی و برای عدهای مسافراتهای مخصوص تابستانی است. البته در روزگار کرونایی که چیزی جز گرمای پشت
این روزهای خردادی که هوا حسابی گرم شده و دیگر پنجره هوای خنکی به سمتمان نمیفرستد، به این فکر کنید که در گذشتهها که از کولر و خنکای مطلوبش خبری نبود، ایرانیها چه کار میکردند و چه فکری به حال این گرمای خاورمیانهای میکردند؟ آیا
تهران در ذهنمان یک شهر بزرگ و شلوغ پلوغ است که ته ندارد. از هر جا که ادامهاش میدهی، به یک شهرک و محله جدید و نوظهور میرسی! حالا با این تصوّر اگر بگویند تا همین چند صد سال پیش تهران به اندازه یک روستا
پرندهنگری از فعالیتهای نوظهور و جذابی است که طرفداران بسیاری سراسر دنیا دارد. گفته شده گاهی پرنده نگران حاضرند برای دیدن پرندهها هزینههای سنگینی بدهند یا تجهیزات گران قیمت بخرند. در ایران چند سالی است گروههای تخصصی پرندهنگری به مناطق مختلف ایران سفر میکنند و
به شیراز که سفر میکنید، انقدر حجم دیدنیهای بینظیرش متنوع است که دائم باید اولویتبندی کنید از چه جاهایی بازدید کنید و کجاها بماند برای فرصتی دیگر. این اولویتبندیها صرفا به ما ایرانیها محدود نمیشود و توریستهایی که میآیند دچار سردرگمی میشوند؛ هم دوست دارند
سفر که میکنیم دلمان میخواهد حتّی بدون حضور راهنما یا فردی که جزئیات بناها را برایمان توضیح دهد، چیزهایی هم بفهمیم و بازدیدمان صرفا به کیف بصری و تعریف از شکوه و زیباییاش ختم نشود. بدون شک برای فردی که تخصصش معماری و هنر نباشد،
خانه بدون فرش برایمان یک فضای موقتی است و وقتی فرش درونش پهن میشود، انگار انس و الفتی درونمان بیدار میشود. این حضور فرش در جان تمام ایرانیان به ریشههای فرهنگیاش برمیگردد، به کودکیهایش که دائم فرشی پشت ذهنش پهن بوده. نقش بیبدیلش در زندگی
عشایر و اقوام ایرانی نه تنها برای خود ایرانیان بلکه مردمان خارج از این مرز، جالب و ویژه هستند زیرا تفاوتی اصیل با روال یکسان جهانی شدن دارند. لباسها، فرهنگ و سبک زندگیشان از قوانین مدرنیته و آنچه روی مد میآید تبعیت نمیکند و از
احتمالا اگر از لباس محلی خاص هر قوم ایرانی یا آداب و رسومشان بشنوید، چندان تعجب نکنید و به نظرتان امری کاملا طبیعی بیاید، امّا اگر بگویند گاهی در اقوام ایرانی، نژاد خاصی از حیوانات تربیت شدهاند یا به یکی از حیواناتش مشهور است چه
اسب از آن حیوانات مهم در فرهنگ ایرانیان است که رد پایش از همان عصر باستان به چشم میخورد. هم با آریاییها همراه است و هم اقوام مختلفی که به نوعی در ایران حضور پیدا میکنند. ادبیات، اساطیر، فرهنگ و هر گوشه و کنار میراث
داستان کاشان خواندنی است از زمانی که روستایی در دل تاریخ و جغرافیای ایران زمین بوده تا امروز که یکی از شهرستانهای مهم کشور به شمار میرود. کاشان امروزی تا روزگاری کاسان، قاسان، کی آشیان، کاه فشان خوانده میشد و فراز و نشیبهای بسیاری را
۱۰ ژوئن میلادی یا ۲۰ خرداد ماه به عنوان روز جهانی صنایع دستی انتخاب شده است. روزی در تقویم که زحمت و هنر مردم بومی را یادآوری میکند. مردمانی که از دل و جانشان، بارقهای از فرهنگشان را با هنرمندی به تصویر میکشند و بخشی
گفته شده هواپیمایی اتریش (Austrian Airlines) پروازهایش را از 26 تیرماه 1400 به ایران از سر میگیرد. این شرکت هواپیمایی، هفتهای سه پرواز در مسیر وین ـ تهران ـ وین انجام خواهد داد. پیش از این و در اواخر فروردین ماه امسال، هواپیمایی لوفتهانزا پروازهای
تالابها بخش مهمی از اکوسیستم طبیعی هستند که اگر با بیتوجهی روبهرو شوند، آسیبهای جدی به طبیعت منطقه وارد میکنند. این تالابها در جای جای کره زمین با توجه به اقلیم و شرایط جغرافیایی شکل گرفتهاند و هر کدام ویژگیهای منحصربفرد خود را دارند. ایران
امروزه عروسکها برای ما حکم سرگرمی و بازی کودکان را دارند، یا شاید راهکاری برای دور کردنشان از ابزارهای دیجیتال! تا به حال فکر کردهاید که عروسکها چه جایگاهی در فرهنگمان داشتهاند؟ به هر شهر و دیاری که سفر کنید، اگر کمی در فرهنگشان کند
چیزی به پایان دولت فعلی ایران نمانده و انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است. با این حال، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، صبح دیروز وارد مسکو شد تا سند اجرایی توافقنامه لغو روادید گردشگری میان ایران و روسیه را به امضا برساند و با امضای وزرای
اسامی شهرها از آن دسته مسائلی است که انقدر برایمان عادی شده که شاید هیچ وقت به معنایش فکر نکنیم. با خودمان مرور نکنیم که چرا این اسم را بر این شهر گذاشتهاند یا آیا از اول این شهر با این نام معروف شده یا
انسان از همان اول نیاز به سرپناه داشت و باید دست به کار میشد تا هر چه از دستش برمیآید برای امنیتش فراهم کند. امّا از سرپناههای انسانهای اولیه تا آسمان خراشهای انسان امروزی، بسیار فاصله است. درست است که ایده ساخت سرپناه بین تمامی
وجب به وجب خاک ایران زیبا است و این زیبایی در فصل بهار دو چندان میشود. از شمالیترین نقطه کشور تا جنوبیترین، از غربیترین تا شرقیترین، تمام ایران در فصل بهار زیبایی منحصربهفرد و ویژه خودش را دارد. فرقی نمیکند که در دل کویر باشیم،