بعد از دوران کرونا فرصت و همت برای سفر خارجی پیدا نکرده بودم و از آنجایی که عاشق طبیعت هستم تصمیم گرفتم سفری به شرق آسیا داشته باشم. برخی دوستانم به بالی، مالزی، ویتنام و تایلند سفر کرده بودند و از زیبایی های این کشورها تعریف می کردند. به طور اتفاقی دو نفر از دوستان قدیمی به فاصله یک ماه در پاییز 1402 به پوکت سفر کردند و عکس های زیبایی در اینستاگرام به اشتراک گذاشتند. از آن ها در مورد این سفر پرسیدم که هر دو نفر پوکت را منطقه ای بی نظیر برای یک سفر رویایی معرفی کردند. از طرفی با افزایش قیمت دلار به دنبال سفری بودم که هزینه زیادی را متحمل نشوم. همه این ها باعث شد این جزیره زیبا را انتخاب کنم.
از اواخر پاییز 1402 در سایت های مختلف و پیج های اینستاگرام و با خواندن حداقل ده سفرنامه در سایت لست سکند جاهای دیدنی پوکت را بررسی کردم. در مورد شرایط آب و هوایی، هزینه ی تورهای جزایر اطراف پوکت و خورد و خوراک مطالعه کردم. در حال حاضر دو نوع تور پوکت موجود هست . تور با پرواز غیر مستقیم با "سلام ایر" عمان که بیش از 3 ساعت توقف در فرودگاه مسقط دارد و از طرفی کمی گران تر از پرواز مستقیم!
و تور پوکت با پرواز مستقیم از تهران با هواپیمایی ماهان که قاعدتا منطقی تر از تور با پرواز غیرمستقیم است!
برای پیدا کردن هتل، از ابتدا به دنبال هتل های چهار ستاره بودم چون از دوستانم شنیده بودم که سطح هتل های تایلند کلا پایین تر از چیزی است که انتظار داریم و از طرفی به دلیل اینکه در تمام طول روز خارج ازهتل هستیم و به جز برای خواب و صبحانه کاری با هتل نداریم ارزش هزینه کردن برای هتل پنج ستاره ندارد. هرچند بعد از سفر به این نتیجه رسیدم که هتل سه ستاره هم کافی است و برای افرادی که مثل من سختگیری محل اسکان ندارند همان هتل سه ستاره کفایت می کند و باید هزینه هتل را صرف تورهای مختلف داخل پوکت کرد.
پوکت چندین ساحل برای اقامت دارد که اصلی ترین آن ساحل پاتونگ است. بیشترین هتل ها،رستوران ها، مراکز خرید، سالن های ماساژ،سوپرمارکت ها و وسایل حمل و نقل، دست فروش ها و مراکز فروش تورها در این ساحل است. بقیه ساحل ها به غیر از خلوتی و سکوت بیشتر چیزی ندارد و فقط شما را از امکانات پاتونگ دور کرده و مکان های دیدنی و رستوران ها و مراکز خریدی که هر شب پیاده و بدون پرداخت هزینه می توانید از آن ها دیدن کنید را برای شما هزینه بر و دور از دسترس می کند.
چند هتل 4 ستاره که امتیاز بالایی در گوگل داشتند را پیدا کردم و نظرات کاربران که از ملیت های مختلف بودند را مقایسه کردم. در نهایت هتل Deevana patong را انتخاب کردم که بر خلاف بیشتر هتل ها که امتیاز پایینی برای خواب و استراحت داشتند، این هتل امتیاز خوبی گرفته بود که البته در7 شب اقامت من در این هتل متوجه شدم که این امتیاز کاملا بحق بوده چون با توجه به قرار گرفتن هتل در یک کوچه خلوت و طبیعت بی نظیر و وسیع داخل هتل احساس می کردم وسط یک جنگل ساکت ساکن شدم.
بیشتر اتاق های هتل در امتداد هم و در یک طبقه بود، ردیف های اتاق ها با فاصله زیاد از هم قرار داشت و بنابراین مسافران بدون ایجاد مزاحمت و سرو صدا به اتاق های خود رفت و آمد می کردند. هتل دو استخر داشت که یکی بزرگ تر و جلوی ساختمانی از هتل بود که دو طبقه داشت. استخر نزدیک تر به اتاق من عنوان garden pool داشت و با فاصله ای از اتاق ها بود که هیچ سر و صدا و مزاحمتی ایجاد نمی کرد.
برگردیم به شروع سفر از تهران:
توری که خریداری کرده بودم از 21 اسفندماه 1402 تا 29 اسفند بود. این تور تایلند را به قیمت 51 میلیون تومان در اواخر دی ماه گرفتم که دلار 51 هزار تومان بود. نصف هزینه را در ابتدای کار پرداخت کردم و طبق قرارداد نصف دیگر را یکماه قبل از سفر تسویه کردم. این هزینه برای هتل، پرواز، بیمه و ویزا بود. برای ویزا گواهی تمکن مالی با باقیمانده 50 میلیون تومان در حساب خود باید از بانک بگیرید و برای آژانس بفرستید. از اوایل اسفندماه اعلام شد که ارز مسافرتی از پانصد دلار به هزار دلار افزایش یافته و همین خبر خوبی برای من بود چون در زمان سفر قیمت دلار به 61 هزار تومان رسیده بود!
برای گرفتن ارز مسافرتی راحت ترین راه، ثبت درخواست ازطریق اپلیکیشن "بله" متعلق به بانک ملی است که از یک هفته قبل از سفر تا همان روز سفر می توانید به راحتی و بدون نیاز به شماره بلیط یا ویزا فقط با شماره ملی، شماره پاسپورت، شماره تلفن همراه و کارت بانکی که به نام خودتان باشد ارز مسافرتی را بخرید و در فرودگاه بعد از ورود به سالن انتظار از طریق خودپردازهای موجود در طبقه پایین سالن ترانزیت، ارز خود را با وارد کردن کد ملی و شناسه ای که از "بله" دریافت کرده بودید به راحتی تحویل بگیرید.

پرواز ماهان ساعت 9:45 شب بود و من سه ساعت زودتر به فرودگاه رسیدم. بعد از چک کردن پاسپورت و گرفتن ارز مسافرتی سوار هواپیمای ایرباس A340 شدم. صندلی کنار پنجره در ردیف شماره 15 را شب گذشته از طریق سایت "پذیرش آنلاین" انتخاب کرده بودم. شما می توانید حداقل 24 ساعت قبل از پرواز با وارد کردن شماره پرواز و PNR بلیط ، صندلی خودتان را انتخاب کنید.
پرواز ده دقیقه زودتر و در ساعت 9:35 انجام شد! حدود دو ساعت بعد شام را سرو کردند که دو نوع غذای گرم بود با انواع نوشیدنی و بعد هم چای که حسابی چسبید. جالب اینجاست که به دلیل اختلاف 5/3 ساعته با تایلند کمتر از 3 ساعت بعد صبحانه را آوردند! مدت پرواز 5/6 ساعت بود و ساعت 7:40 به وقت پوکت در فرودگاه نشستیم. در سفرنامه ها خوانده بودم که تاکید می کردند خودکار همراه خود داشته باشید تا فرم ورود به تایلند که در هواپیما توزیع می شود را پر کنیم. ظاهرا دیگر چنین فرمی وجود ندارد و چیزی به ما ندادند. در فرودگاه هم کسی را معطل نمی کردند و هیچ بازرسی انجام نشد. مامور چک کردن ویزا با خوشرویی پرسید چند روز قرار است اینجا بمانی و من هم گفتم 7 روز و مُهر ورود را زد.
چند روز قبل شماره تورلیدر را از آژانس گرفته بودم و در واتساپ پیام دادم که ایشان گفت در قسمت خروجی سالن و ابتدای پارکینگ منتظر شما هستند و همانطور هم بود. روی صدها برگه اسامی مختلف نوشته شده بود. روی یکی از برگه ها اسم خودم را پیدا کردم. راننده برگه را به من داد تا به سمت او نگه دارم و یک عکس از من گرفت تا برای تورلیدر بفرستد. تایلندی ها خیلی کم انگلیسی میدانند و ارتباط برقرار کردن با آن ها کمی سخت است. راننده اشاره کرد که باید منتظر بمانم تا همه کسانی که اسمشان روی برگه است بیایند. بعد از نیم ساعت همه آمدند و حرکت کردیم.
با توجه به ترافیک بیش از یک ساعت طول کشید تا به ساحل پاتونگ برسیم. تمام مسیر شبیه جاده های ساحلی شمال ایران بود، هم خانه ها و هم پوشش گیاهی. قرار گرفتن فرمان خودروها در سمت راست و حرکت از سمت چپ جاده خیلی ناملموس و عجیب بود و هر لحظه احساس میکردم راننده در حال سبقت است و باید به سمت راست برگردد! ساعت 10:15 به وقت تایلند به هتل رسیدم. در مسیر که بودیم تور لیدر(آقا آرین) تماس گرفت تا از سوار شدن سرنشین های ون مطمئن بشه. گفت تور لیدری که به هتل من می آید یک تایلندی به اسم زکریاست که فارسی صحبت می کند. شماره ایشان را داد تا با او هماهنگ کنم.

وارد هتل شدم و به پذیرش رفتم. مسئول پذیرش خانم خوش اخلاق و مهربانی بود که گفت در لابی بنشینم تا کارهای پذیرش انجام بشه. یک آبمیوه خنک آبی رنگ هم آورد که نمیدونم ترکیباتش چی بود ولی در اون هوای گرم خیلی چسبید. یک فرم آورد تا امضا کنم. سپس کارت اتاق را داد و خدمتکارهتل با چمدان من تا اتاق آمد. هرچند که ساعت check in در همه هتل ها 2 بعدازظهر است اما پذیرش هتل دیوانا پاتونگ به راحتی در این ساعت صبح کلید اتاق را تحویل من داد. ضمنا درخواست 100 دلار یا 3000 بات (واحد پول تایلند) برای deposit کرد که من چون هنوز اکسچنج نکرده بودم و بات نداشتم گفتم بعدا پرداخت میکنم و مسئول پذیرش هم قبول کردم.
البته بعدا که فکر کردم تصمیم گرفتم همان 100 دلار را پرداخت کنم چون موقع رفتن در روز آخر قاعدتا پول تایلند به دردم نمیخورد. اما جالب اینجاست که صبر کردم تا در ساعت ها یا روزهای بعد مسئولین هتل دنبال این deposit بیایند که اصلا سراغش را هم نگرفتند و روز آخر هم موقع تحویل گرفتن اتاق چیزی نگفتند که چرا deposit را ندادی! چون خیلی خسته بودم و در هواپیما هم زیاد نخوابیده بودم تصمیم گرفتم کمی بخوابم و بی خیال ناهار بشم.



عصر با زکریا تماس گرفتم و به لابی هتل آمد و تورها را معرفی کرد و گفت تا قبل از ۸ شب باید خرید تور رو نهایی کنم. یک سیمکارت رایگان به من داد که نیم ساعت مکالمه و 5 گیگابایت اینترنت داشت. با اینکه در سفرنامه ها خوانده بودم که تورها را از فروشنده های خیابان بخرم نه از تورلیدر، باز هم اشتباه کردم و سه تا از تورها را از زکریا خریدم. تور دیسکاوری(گشت شهری) را 1500 بات و تورهای جزیره جیمزباند و تور جزایر فی فی را با چانه زنی هر کدام به قیمت 45 دلار گرفتم.
من فکر می کنم که دو عامل در اشتباه ما در گرفتن تور از تورلیدرها موثره، یکی توضیحات وسوسه کننده ی تورلیدر در مورد اینکه تورها را از بهترین کمپانی ها خرید می کند و ما را از اینکه ممکن است از گرفتن تور در خیابان ضرر کنیم و دستمان به هیچ جایی برای شکایت بند نباشد میترساند و دوم ترس ما از اینکه به دلیل ناشناس بودن محیط، وقت را از دست بدهیم و تور با کیفیت و قیمت مناسب را نتوانیم پیدا کنیم. بنابراین توصیه من اینه که شب اول را در خیابان ها پیاده روی کنید و با محیط آشنا بشین تا متوجه شوید که خرید تور از خیابان به آسانی چنج کردن پول است. اصلا هم نگران کیفیت تورها نباشید. تمام کمپانی ها ون های هایس تویوتا و قایق های یکسان دارن و خدمات یکسانی هم ارائه میدهند. بعد از صحبت با زکریا به سمت مرکز خرید جانگ سیلون رفتم که 15 دقیقه پیاده از هتل فاصله داشت.

شام را در KFC خوردم که بسیار تند و واقعا بد بود. به خیابان بنگلا که walking street بود رفتم. از ساعت ۸ شب کافه ها شروع به کار میکردند تا ۴ صبح و خیابان برای موتور و ماشین بسته می شد. در ابتدای این خیابان یک خیابان فرعی بود که تابلوی street food داشت و پر از دکه هایی بود که غذاهای مختلف سرو می کردند. در طول خیابان میز و صندلی گذاشته بودند و شما می توانستید از هر دکه چیزی سفارش دهید تا سر میزتان بیاورند.

غذاهای دریایی متنوع مثل لابستر،خرچنگ، میگو، کوسه، هشت پا، ماهی مرکب، صدف و انواع ماهی ها دیده می شد. که البته بعضی از این ها زنده بودند و بعد از انتخاب و وزن کردن طبخ میشد!!


در مسیرهتل تا خیابان بنگلا پر از سالن ماساژ و صرافی و باجه ی فروش تور گردشگری بود. سالن های ماساژ قیمت های تقریبا یکسانی داشتند ولی حتما اونهایی رو انتخاب کنید که شلوغ تر هستن و مشتری های زیادی داخل نشستن.
روز دوم:
امروز برنامه تور دیسکاوری (گشت شهری) داشتم. زکریا گفته بود که ساعت 10:30 ون جلوی هتل منتظر خواهد بود. بنابراین وقت زیادی برای خوردن صبحانه داشتم. صبحانه هتل خیلی مفصل و کامل بود. چهارنوع آبمیوه،شیر،قهوه،چای،انواع میوه های استوایی،انواع مربا و البته غذاهای تایلندی و حتی انواع برنج و سوپ وجود داشت. ون جلوی لابی آمد وسوار شدم. کارخانه مروارید سازی و صنایع دستی هم در لیست این تور بود که به راننده گفتم از برنامه حذف کند. او هم از خدا خواسته از این پیشنهاد استقبال کرد. به جای آن از راننده خواستم که به Tiger park برویم. اول به Big Buddha رفتیم که بالای کوه بود و یک ویو پوینت بی نظیر از دریای آندامان و جزایر آن داشت.

محوطه بودای بزرگ هزینه ورودی نداشت ولی به خانم ها اجازه ورود با شلوارک یا لباس باز نمیدادن و یک پارچه به قیمت 100 بات برای پوشاندن خودشون به آن ها میفروختند! بنابراین به خانم ها توصیه می کنم که حتما با خودتون یک شال یا دامن و لباس پوشیده ببرید که هزینه الکی برای این پارچه نپردازید. جالبه که بودای بزرگ به شلوارک مردان حساس نبود!

طبق قرار با راننده یک ساعت فرصت گشت و گذار در این محوطه داشتم. بعد از سوار شدن به ون از راننده خواستم که برای غذا دادن به فیل ها توقف بکند. چندین مرکز فیل سواری و غذا دادن به فیل ها در مسیر بود. کنار یکی از آن ها نگه داشت. ۱۰۰ بات دادم و یک ظرف موز خریدم و به یک بچه فیل غذا دادم و حین این کار از من عکس میگرفتند. تا این زمان فیل از نزدیک ندیده بودم و تصور نمیکردم که چنین حیوان باهوشی باشد. انگار فهمیده بود که من ازش میترسم و بیشتر میخواست سربه سر من بذاره و باهام بازی کنه.

بعد به سمت پارک ببرها رفتیم. برای ورود به محوطه ابتدا باید یک رضایت نامه امضا میکردیم که کمی من رو نگران کرد ولی وقتی از متصدی در مورد خطر ببرها پرسیدم گفت اصلا نگران نباش. هزینه عکس با ببرها متناسب با سن اون ها متفاوت بود. من ببرهای 2 ساله رو انتخاب کردم که برای آن 900 بات پرداختم. بعد از ورود به پارک به سمت قفس ببرهای دوساله رفتم و بلیط را دادم. ابتدا با یک راهنمای تصویری توضیحاتی داده شد مثلا اینکه نباید به بالاتنه و سر ببرها دست بزنیم. بعد از ورود به قفس ببرها که یک محوطه سرباز با فنس های متصل به برق بود تلفن همراهم را به مربی ببر دادم و کارهایی که میگفت انجام میدادم و او هم عکس میگرفت. دو ببر آن جا بود و با هر کدام کلی عکس و فیلم گرفتم. تجربه فوق العاده جالبی همراه با ترس و هیجان بود.


مقصد بعدی معبدهایی بود که برای من جذاب نبود و زودتر از نیم ساعتی که وقت داشتم برگشتم و به راننده گفتم به هتل برگردیم. ساعت حدودا 2 شده بود و در اون گرمای هوا توان برگشتن به خیابان و رستوران رفتن نداشتم. تصمیم گرفتم کنسرو مرغ که از ایران آورده بودم بخورم. در سفرنامه ها خوانده بودم که کنسرو را در چایساز میشه گرم کرد ولی چایساز اتاق اینقدر کوچک بود که کنسرو داخلش نمیرفت! به رستوران هتل رفتم و از یکی از کارکنان خواستم که غذای من را گرم کند. شک داشتم که اینکار را برای من انجام دهد ولی با خوشرویی و بدون مکث کنسرو را گرفت و داخل ظرف ریخت و بعد از گرم کردن با مایکروویو با احترام برای من آورد و حتی به اینکه ظرف های رستوران را به اتاق بردم هم اعتراضی نکرد.
بعد از خوردن ناهار کمی استراحت کردم و به استخر هتل رفتم. آرامشی که شنا در استخر هتل به آدم میده غیر قابل توصیفه. بعد از غروب آفتاب و خنک تر شدن هوا به مرکز خرید جانگ سیلون رفتم. در این مرکز خرید در محوطه های خالی بین فروشگاه های ثابت، فروشگاه های موقت پوشاک با تخفیف خوبی وجود داشت که کفش و لباس از برندهای معتبر هم بین آن ها پیدا می شد.
روز سوم:
امروز تور جزیره جیمزباند را داشتم. ساعت ۸ صبح ون جلوی هتل منتظر بود. فقط فرصت کردم یک لیوان چای بخورم. ون به هتل های دیگه رفت و افراد دیگری سوار شدند و به اسکله رفتیم. جلوی یکی از هتل ها دو نفر ایرانی سوار شدند که با هم برادر و از ۲۰ سال قبل ساکن سوئد بودند و یک تور دو هفته ای به پوکت گرفته بودند. برادر بزرگ تر(آبتین) مهندس معماری بود که DJ حرفه ای هم بود و با خیلی از خواننده های ایرانی کار می کرد. برادر کوچکتر(آیدین) در یک شرکت تجهیزات آتشنشانی کار می کرد و دوچرخه سوار حرفه ای بود.
حدود یک ساعت تا اسکله در راه بودیم. اونجا تقسیم بندی شدیم و به هر گروه یک دستبند دادند و کسانی که دستبند های همرنگ داشتیم سوار یک قایق تندرو ۳۰ نفره شدیم. حدود ۲۰ دقیقه طول کشید به اولین جزیره رسیدیم. این جزیره یک غار آهکی داشت که انتهای آن به سمت دریا باز بود و محلی برای عکس گرفتن توریست ها. جزیره دوم جیمز باند بود که در اصل اسم دیگه ای داشت ولی به خاطر لوکیشن یکی از فیلم های جیمز باند(مردی با تپانچه طلایی) به این اسم معروف بود.

جزیره جیمز باند
مقصد سوم جایی بود که سوارقایق پارویی می شدیم و از زیر غارها عبور می کردیم و اطراف چند جزیره دور می زدیم. هر دو نفر سوار یک قایق کانو می شدیم. قایقران خوش اخلاق و شوخ طبعی داشتیم که دست آخر 50 بات انعام بهش دادم.

جزیره بعدی یک جزیره مصنوعی با ستون های بتونی روی آب بود و در واقع رستوران و بازار بود و ساکنینش اکثرا مسلمان بودند. ناهار سلف سرویس بود و با اینکه کیفیت بالایی نداشت ولی قابل خوردن بود. جزیره بعدی برای شنا کردن توقف کرد. آب تمیزی نداشت ولی در آن گرمای هوا شنا می چسبید. از آن جا به اسکله برگشتیم. ساعت حدود ۴:۱۵ بود. ساعت ۵ هم به هتل رسیدم. کمی خوابیدم وبا آبتین و آیدین قرار گذاشتم و به سالن ماساژ رفتیم و فوت ماساژ آلوئه ورا به قیمت ۴۰۰ بات گرفتیم. بعد رفتیم مکدونالد شام خوردیم که همبرگر با سیب زمینی و نوشابه و مخلفات ۳۰۰ بات بود و مثل KFC که روز اول خوردم بی کیفیت بود و اصلا ارزش این قیمت را نداشت. توصیه میکنم دنبال فست فود در پوکت نباشید که هدر دادن پوله!
روز چهارم:
به دعوت آبتین و آیدین به ساحل پاتونگ رفتم. اونجا صندلی برای آفتاب گرفتن کرایه میدادن و میتونستیم انواع نوشیدنی،میوه های استوایی و بستنی سفارش بدیم. از ۱۱صبح تا ۴ عصر اونجا بودیم و شنا هم کردیم. البته حسابی سوختم. آفتاب پوکت شوخی نداره و اگه هر یک ساعت کرم ضد آفتاب رو با لایه ضخیم روی بدنتون تمدید نکنید طوری میسوزید که تا یک ماه جای سوختگی روی بدنتون هست. داخل آب و ساحل پر از عروس دریایی(jellyfish) مرده بود که البته زنده ها خطرناک هستن و میگزند.
به هتل برگشتم و استراحت کردم و قرار گذاشتیم شام با هم بخوریم. عصر به سالن ماساژ رفتیم و ماساژ فول بادی آلوئه ورا گرفتیم به قیمت ۵۰۰ بات. برای اولین و آخرین بار طی این سفر هوا بارانی شد که منظره جالبی به خیابان بنگلا داد. البته حدود 20 دقیقه بیشتر طول نکشید. از اونجا به رستوران P.S Hotel رفتیم و غذای تایلندی و ماهی و میگوسفارش دادیم. میگو ۲۵۰ بات بود که ده تکه بود و فوق العاده خوشمزه و نسبت به تمام رستوران های دیگه بصرفه بود.ماهی هم عالی بود.

رستوران P.S Hotel

منوی رستوران P.S Hotel
روز پنجم:
امروز تور جزایر فی فی را داشتم. ساعت ۸ صبح ون آمد. این تور هم ۴۵ دلار گرفته بودم. ازهتل های دیگه هم تعدادی را سوار کرد و به سمت اسکله رفت. تور لیدر توضیحات را داد.

دستبند های رنگی را تقسیم کردن و سوار قایق تندرو شدیم. نکته مهم اینکه در تورهای جیمزباند و فی فی ، کفش با خودتون نیارید چون موقع سوار شدن به قایق باید کفش ها رو دربیارید و داخل یک کیسه بذارید. حتما از قبل صندل یا کفش مخصوص ساحل بخرید(صندل های کراکس بهترین گزینه هست) وگرنه مجبورتون میکنن از اسکله خرید کنید که البته قیمت بالاتری نسبت به بازار داره. لازم نیست آب و خوراکی از هتل بردارید چون داخل قایق آب معدنی و آب میوه هست و دو نوبت پذیرایی با انواع میوه های استوایی انجام میشه. البته کمی آجیل یا بیسکوییت بد نیست همراهتون باشه تا داخل ون در راه برگشت به هتل در ترافیک دم غروب کلافه نشید!
اولین جزیره به اسم khai island بود که صندلی ساحلی روی تور بود .عینک اسنورکلینگ روی تور بود که برای شنا به هر نفر میدادن و کنار ساحل شنا کردیم که آب نسبتا شفافی داشت و ماهی ها زیر آب دیده میشدن. بعد به غار وایکینگ ها رفتیم.هر کسی میخواست میتونست قایق چوبی سوار بشه که ۱۸۰۰بات بود و بیشتر برای گرفتن عکس برای زوج ها مناسب بود. بقیه افراد هم کنار صخره های جزیره اسنورکلینگ میکردیم که یک ساعت زمان داشتیم ولی به اندازه ای دنیای زیرآب زیبا بود که وقت کم آوردم. دوست داشتم خیلی بیشتر بمونم و زیر آب رو تماشا کنم .عمق آب حدود 10 متر بود ولی فوق العاده شفاف و پر از ماهی های رنگی و لاکپشت و مرجان ها که من رو یاد کارتون "در جستجوی نمو" می انداخت.

غار وایکینگ ها
بعد به ساحل maya bay رفتیم که فوق العاده زیبا بود. همه توریست ها در کنارساحل که شن های سفید داشت عکس میگرفتند. از آن جا به ساحل میمون ها رفتیم که چیز خاصی نداشت و چند دقیقه توقف کردیم و بعضی ها به میمون ها غذا میدادند. برای ناهاربه ساحل ton sai رفتیم که اکثرا مسلمان بودن. در رستوران ناهار خوردیم و بعد به سمت پوکت برگشتیم. ساعت ۵ به اسکله رسیدیم. ون ما که تمام مسافرینش هم ایرانی بودند از همه دیرتر آمد و همین دلیل دیگری برای من بود که خرید تور از تورلیدر اشتباه محضه و باید تورها را از خیابان خرید چون قطعا تورلیدرهای ایرانی خدمات ارزان تر و بی کیفیت تر تهیه می کنن.
ساعت ۶:۳۰ به هتل رسیدم. استراحت کردم و شب برای خرید بیرون رفتم. شام را در برگرکینگ خوردم که اصلا خوب نبود و ۳۰۰ بات قیمت یک همبرگر مرغ به درد نخور بود! این سومین بار بود که بهم ثابت شد هیچ برند فست فود حتی قابل مقایسه با گمنام ترین فست فودهای ایران نیست و اگر درهای کشور ما به روی دنیا باز بشه و به دنیای آزاد وصل بشیم، ده ها برند جهانی فست فود از ایران به دنیا صادر میشه به طوری که مک دونالد و برگرکینگ و KFC ورشکست میشن!
روز ششم:
امروز نیاز به استراحت و ریکاوری داشتم. توصیه میکنم تورهای سنگین مثل جزایر و رفتینگ را دو روز پشت سر هم نگیرید و یک روز استراحت بین آن ها داشته باشید که البته من هم همین کار رو کردم. امروز صبح بدون عجله برای خوردن صبحانه به رستوران هتل رفتم. بعد از صبحانه به جانگسیلون رفتم تا کمی سوغات برای خانواده بخرم. ظهر برای ناهار کنسرو مرغ خودم را مثل روز دوم به رستوران هتل دادم تا گرم کنند و اینبار هم با خوشرویی این کار را برای من انجام دادند. بعد از ناهار و کمی استراحت به استخر هتل رفتم. هیچ جایی آرامش بخش تر از ریلکس کردن کنار استخر و در سایه درختان زیبای اطراف آن و شنا کردن و راه رفتن داخل استخر هتل نبود.

استخر هتل دیوانا پاتونگ
تصمیم گرفتم آخرین تور را خودم از کنار خیابان بخرم. بین پارک آبی و تور رفتینگ مردد بودم. نهایتا تصمیم گرفتم تور رفتینگ را انتخاب کنم. عصر از کنار خیابان تور رفتینگ با این پکیج: رفتینگ در مسیر پنج کیلومتری، نیم ساعت موتورسواری چهارچرخ ATV ، زیپلاین و نیم ساعت فیل سواری را برای فردا با چانه زنی زیاد به قیمت استثنایی هزار بات خریدم. تور لیدر خودمان این پکیج را 45 دلار میداد! باز هم حسرت خوردم که چرا همه تورها را از همین باجه های خیابان نخریدم. البته باید از چند باجه مختلف قیمت بگیرید. عکس این باجه ای که ازش خرید کردم را گرفتم. هم منصف بود هم خوش اخلاق.

باجه ای که تور رفتینگ را از آنجا خریدم
برای شام به یک رستوران ترکیه ای رفتم و اسکندر کباب سفارش دادم که افتضاح بود. ظاهرا غذای سایر ملل در پوکت اصلا شبیه کشور صاحب غذا طبخ نمیشه! همان غذاهای دریایی و تایلندی و نهایتا غذاهای ایرانی را امتحان کنید و سراغ فست فود یا غذای ملل نرید. البته یک رستوران ایرانی بیشتر ندیدم ولی متاسفانه فرصت امتحان کردن غذای آن را پیدا نکردم.
شارژ سیمکارتم تمام شد و متوجه شدم که زکریا در مورد سیمکارت اطلاعات غلط داده بود و گفته بود یک هفته شارژ داره چون تا جایی که میشد از سیمکارت استفاده نکرده بودم تا اعتبارش تا پایان سفر تمام نشه و متوجه شدم فقط پنج روز شارژ داشته. با واتساپ از طریق اینترنت رایگان جانگسیلون با زکریا تماس گرفتم و گفت باید یک شارژ یک هفته ای به قیمت 200 بات بخرم! من هم شک کردم که این مبلغ آن هم در یک کشور توریستی اصلا منطقی نیست.
بنابراین به یکی از شعب سوپرمارکت 711 مراجعه کردم و گفتم فقط برای دو روز شارژ میخوام که گزینه های زیادی برای انتخاب معرفی کرد که هزینه آن برحسب سرعت اینترنت و تعداد روزهای شارژ بود. یک شارژ دو روزه با اینترنت نامحدود همراه با یک ساعت مکالمه را فقط با 35 بات خریدم. شعبه های زیادی از سوپرمارکت های زنجیره ای 711 در پوکت هست که هر چیزی بخواهید با کمترین قیمت میتونید تهیه کنید. مثلا قیمت یک آب معدنی یا یک بستنی کمتر از نصف قیمت آن در مکان های توریستی مثل بودای بزرگ بود. حتی انواع ساندویچ های سرد داشت که همانجا برای مشتری با مایکروویو گرم میکردن و میفروختن.
روز هفتم:
ساعت ۸:۳۰ ون جلوی هتل آمد. توریست های دیگری را از هتل های مختلف سوار کرد که همگی روس بودند. یک خانم کانادایی هم بود که باهاش هم صحبت شدم. اسمش ماریا و ۵۰ ساله بود. یک پسر ۲۱ ساله داشت. از داستان زندگیش در کانادا و پسرش که به تازگی فارغ التحصیل شده برام تعریف میکرد. مسیر خیلی طولانی و بیشتر از ۲ ساعت تا محل رفتینگ بود. وقتی رسیدیم لوازم ایمنی را برداشتیم. کوله ها را داخل یک تویوتا هایلوکس گذاشتیم. چون تلفن همراه و کیف پول داخل کوله بود نگران امنیت آن بودم ولی بعدا که صحیح و سالم و دست نخورده کوله ها را تحویل دادند متوجه شدم که این تورها امنیت کامل دارد.
سوار قایق شدیم که مسیر پنج کیلومتری داشت. هر قایق دوتا قایقران داشت که عمدا قایق را به صخره ها و قایق های دیگر میزدند و با پارو آب به مسافران قایق های اطراف می پاشیدند. در پایان مسیر به مسافران پیشنهاد دو کیلومتر مسیر اضافه تر در ازای 500 بات میدادند که برای من که با هزار بات کل توررا خریده بودم منطقی نبود! بعد سوار موتور چهار چرخ (ATV) شدیم که نیم ساعت در مسیرهای مشخصی حرکت میکردیم. برنامه بعدی یک زیپ لاین ۱۵۰ متری در جنگل بود.
بعد برای دیدن آبشاری که نزدیک محل تفریحگاه بود کمی پیاده روی کردیم. وقتی برگشتیم تورلیدر که یک آقای روس و خیلی مودب و خوش برخورد بود ما را به رستوان برای ناهار هدایت کرد. انصافا ناهار هم مفصل و خوشمزه بود. ازمرغ آب پز و سوخاری تا انواع سالاد و نوشیدنی. بعد از ناهار سوار ماشین شدیم تا به محل فیل سواری رسیدیم. ازروی یک سکو سوار فیل میشدیم و نیم ساعت فیل سواری کردیم. تجربه فوق العاده جالبی بود.


رفتینگ
از آنجا به سمت معبد میمون ها رفتیم و بعد به هتل برگشتیم. کمی استراحت کردم و وسایلم را برای برگشت جمع کردم.
روز هشتم:
ساعت 10 صبح پرواز برگشت بود و ون ساعت 6 جلوی هتل آمد. اتاق را تحویل دادم و جالب بود که حرفی از ندادن deposit نزدند! در سالن ترانزیت فرودگاه یک بخش به نام VAT refund وجود دارد. حتما موقع خرید جنس از فروشگاه های پوکت از فروشنده درخواست برگه VAT کنید. با داشتن این برگه میتونید از فرودگاه به ازای هر 2 هزار بات فاکتور خرید که ارائه بدین، 80 بات که در واقع معافیت مالیاتی برای توریست هاست را پس بگیرید که البته به بات پرداخت میکردند ولی داخل همان سالن ترانزیت باجه اکسچنج هست و میتونید به دلار تبدیل کنید.

هواپیمای ایرباس A340 ماهان در فرودگاه پوکت

صبحانه هواپیما با میوه های استوایی
یک نکته تکمیلی هم باید اشاره کنم و آن هم کرایه موتور یا ماشین شخصی است. اصلا توصیه به این کار نمیکنم. اولا رانندگی در تایلند نیاز به گواهینامه بین المللی داره که حتی اگر هم داشته باشین به دلیل جهت رانندگی از سمت چپ احتمال تصادف برای ما ایرانی ها خیلی زیاده و بهتره برای رفت و آمد های فواصل دور یک ون با راننده کرایه کنید و برای فواصل نزدیک هم تاکسی اینترنتی یا توک توک و اگر تنها هستید موتورهای مسافرکش بگیرید.

تورهای متنوعی در پوکت وجود داره ولی طبق تجربه من و دوستان دیگر این تورهایی که معرفی کردم بهترین ها بودند. در نهایت سفر پوکت را به همه افراد و خانواده ها پیشنهاد میکنم. با وجود کاهش ارزش پول ما، تایلند ارزان ترین و البته یکی از زیباترین کشورهای شرق آسیا است واگر بخواهید تورهایی مشابه با تورهای داخل پوکت را حتی داخل ایران بخرید باید هزینه ای برابر و یا حتی بیشتر بپردازید. با انتخاب زمان مناسب سفر که مصادف با تعطیلات نباشد و انتخاب هتل ارزان تر میتونید یک سفر بصرفه و به یاد ماندنی به پوکت داشته باشید.