پس از صرف ناهار در Orchard Gateway راهی منطقه ی Little India شدیم. منطقه ای که مردم تبار هندوستان را در خود جای داده است. این منطقه برخلاف معماری غالب در سنگاپور که مدرن است، کاملاً فضایی سنتی دارد و سطح زندگی مردم و فروشگاه ها در آن جا کمی پایین تر است. البته همین تلفیق زیبای سنت ها و مدرنیته به جذابیت سنگاپور افزوده است. در منطقه ی Little India شما می توانید ساختمان های رنگارنگ و جالب را در خیابان اصلی این منطقه مشاهده کنید و عکس های خوبی تهیه کنید. همچنین گردن آویز های معروف هندی که به صورت دستی با گل های رنگارنگ ساخته می شوند، با طرز ساخت آن آشنا شوید و همچنین برای خود تهیه کنید. البته جالب است بدانید که هر کدام از این حلقه های گل که حدود 10-15 دلار سنگاپور قیمت دارد، 3 روز ماندگاری دارد. در این منطقه فروشگاه هایی که Sari (لباس زنانه هندی) می فروشند زیاد هستند. همچنین مغازه هایی مانند عطاری های ایران به وفور یافت می شوند. کسانی که علاقه به تهیه ی فلفل ها و سس های تند هندی دارند پیشنهاد می کنم حتماً سری به این منطقه بزنند. در زیر تصاویری از این منطقه را مشاهده می کنید:
تصویر 132 – یک فروشنده ی هندی در حال درست کردن حلقه گل
تصویر 133 – حلقه ی گل هندی
تصویر 134 – منطقه ی Little India
تصویر 135 – منطقه ی Little India
تصویر 136 – منطقه ی Little India
از آن جا که کلاً این مناطق مسافت چندان زیادی با هتل ما نداشت، برنامه ما به این صورت بود که محله ی هندی ها و محله ی عرب ها را در یک روز ببینیم. بنابراین بعد از گشت و گذار در محله ی هندی ها، به محله ی Arab Street رسیدیم که مربوط به عرب ها است. البته در راه بر حسب اتفاق یک معبود هندو هم مشاهده کردیم. این معبد Sri Veeramakaliamman نام دارد.
تصویر 137 – معبد Sri Veeramakaliamman در محله ی هندی ها
تصویر 138 – معبد Sri Veeramakaliamman در محله ی هندی ها
خلاصه به محله ی Arab Street رسیدیم. این محله بیشتر مراکز ماساژ و اسپا داشت. اما مهم ترین مکان در این منطقه مسجد سلطان است. در خیابانی که منتهی به این مسجد می شود، غرفه های زیادی وجود دارد که انواع غذاهای سنتی در آن جا دیده می شود. در این منطقه هم مانند محله ی هندی ها، ساختمان های رنگارنگ و زیبایی مشاهده می شود. ولی این منطقه به مرکز شهر و ساختمان های مدرن نزدیک تر است و در تصاویر هم مشاهده می شود.
تصویر 139 - مسجد سلطان در محله ی Arab Street
تصویر 140 – محله ی Arab Street
تصویر 141 – محله ی Arab Street
تصویر 142 - مسجد سلطان در محله ی Arab Street
تصویر 143 - مسجد سلطان در محله ی Arab Street
باز هم در مسیری که به سمت هتل در پیش داشتیم، یک محله ی دیگر باقی مانده بود که در لیست دیدنی های ما بود. این منطقه Bugis Street بود. از این رو پس از یک پیاده روی طولانی در محله ی هندی ها و محله ی عرب ها، به خیابان Bugis رسیدیم. کسانی که مالزی رفته باشند متوجه خواهند شد که این منطقه مانند Chinatown مالزی است. معبری مملو از انسان و دستفروش ها و فروشگاه های فراوان. در این منطقه، اجناس با قیمت پایین پیدا می شود ولی شاید اگر بگردید بتوانید کالایی دم دستی پیدا کنید. در زیر تصاویری از این بازار را تقدیمتان می کنم:
تصویر 144 – منطقه ی Bugis Street و بازار آن
تصویر 145 – منطقه ی Bugis Street و بازار آن
در نهایت تصمیم گرفتیم از چرخ و فلک بزرگ سنگاپور به نام Singapore Flyer بازدید کنیم. بنابراین راهی Marina Bay شدیم. البته در میان راه در یکی از پاساژ های لوکس سنگاپور (متأسفانه به یاد ندارم در کدام ساختمان بود) فروشگاهی دیدیم به نام J.Co که به طور تخصصی انواع دونات ها را عرضه می کرد. یکی از بهترین تجربه های خوراکی ما در این سفر همین دونات بود که طعم فوق العاده ای داشت. تصویر این دونات هم در زیر مشاهده می شود.
تصویر 146 – دونات های خوشمزه
برسیم به چرخ و فلک؛ همانطور که می دانید سنگاپور بلندترین (مقام اول و شاید مقام دوم در جهان) چرخ و فلک را در دنیا دارد که ارتفاعی در حدود 164 متر دارد. این چرخ و فلک در منطقه ی Marina Bay قرار دارد و از طریق ایستگاه متروی Promenade به راحتی قابل دسترسی است. کمی پیاده روی کردیم و بالاخره به Singapore Flyer رسیدیم. واقعاً ابهت و زیبایی این سازه، چشمگیر بود. پس از ورود به محوطه ی چرخ و فلک و تهیه ی بلیط 33 دلاری، به سمت کابین رفتیم. جالب است بدانید کابین های چرخ و فلک قیمت های متفاوت دارد. ساده ترین نوع آن 33 دلار است ولی اگر بخواهید وارد کابینی بشوید که در آن میز نهارخوری باشد و یک تجربه ی آرام و با شکوه در کنار همسر خود داشته باشید می توانید با صرف هزینه ی بیشتر، وارد این کابین شده و از نوشیدنی ها و غذاهای مخصوص سنگاپور استفاده کنید و لذت ببرید.
تصویر 147 – Singapore Flyer
تصویر 148 – Singapore Flyer
البته در پایین این سازه ی عظیم، دو طبقه به صورت مدوّر وجود دارد که در آن جا خدمات مختلفی از جمله SPA ارایه می شود. بالاخره سوار کابین چرخ و فلک شدیم. کابین بزرگی که به اندازه ی یک مینی بوس فضا داشت. جالب است بدانید که هر بار که چرخ و فلک یک دور کامل بزند حدود 30 دقیقه طول می کشد. بنابراین به هیچ عنوان حرکت و لرزش احساس نخواهید کرد و اگر به نیت عکاسی حرفه ای به آن جا می روید نگران نباشید. به راحتی می توانید عکاسی در شب را در آن جا تجربه کنید. فقط نیاز به یک فیلتر پولاریزه خواهید داشت تا به میزان قابل توجهی از انعکاس نورهای داخل کابین به سمت لنز دوربین، کاسته شود. در زیر تصاویری از view شهر از داخل کابین تقدیم می کنم:
تصویر 149 – منظره ی شهر از داخل Singapore Flyer
تصویر 150 – منظره ی شهر از داخل Singapore Flyer
تصویر 151 – منظره ی شهر از داخل Singapore Flyer
پس از کسب یک تجربه ی خاص و عالی در فضای Singapore Flyer، راهی مرکز خرید Mustafa Centre شدیم. از آن جا که همه جا خوانده بودم و شنیده بودم که این مرکز خرید به صورت 24 ساعته فعال است و اجناس ارزان قیمت دارد، و از طرفی ساعت حدود 11 شب بود، به این مرکز رفتیم. متأسفانه این مرکز بسیار شلوغ از نظر ما جای مناسبی نبود چرا که به دلیل شلوغی خیلی خیلی زیاد نمی شد به درستی اجناس را دید و ارزیابی کرد. در ضمن همان کالاهایی هم که مشاهده کردیم جالب توجه نبودند و بنابراین زمان زیادی در آن جا صرف نکردیم و به سمت Burger King نزدیک هتل رفتیم و پس از صرف یک شام خوشمزه و رفع خستگی به سمت هتل رفتیم تا آماده روز بعد شویم که پرواز به سمت لنکاوی مالزی داشتیم.
تصویر 152 – مرکز خرید Mustafa Centre
تصویر 153 – صرف شام خوشمزه در Burger King
روز چهارم
طبق برنامه قرار بر این بود که روز چهارم سفر را به سمت لنکاوی پرواز کنیم و دو روز اقامت در آن جزیره ی رویایی داشته باشیم. بنابراین، صبح روز چهارم، هتل را check-out کردیم. جالب این جا بود که مسئول پذیرش کارت اتاق را تحویل گرفت و بدون صرف حتی 1 دقیقه زمان و بدون معطلی، از هتل خارج شدیم. در حین خروج از اتاق یک عکس زیبا (بدون افکت) از داخل اتاق گرفتم که تقدیم می کنم:
تصویر 154 – دید زیبای شهر از داخل اتاق هتل
با استفاده از مترو به ایستگاه فرودگاه رفتیم. فرودگاه changi دارای سه ترمینال است که برای پیمودن مسافت میان ترمینال ها می توان از Skyline (شبیه مترو یا ترن) استفاده کرد. ما برای پرواز به مقصد لنکاوی به ترمینال 1 رفتیم. البته کارت پرواز را از تهران و قبل از سفر به صورت آنلاین گرفته بودم و از این رو معطل صف برای check-in پاسپورت نشدیم. یکی از ابهامات برای ما این بود که وقتی داریم به عنوان یک مسافر کشور ثالث از سنگاپور به مالزی سفر می کنیم یک وقت به مشکل خاصی در حین ورود به کشور مالزی برنخوریم. خوشبختانه مشکل خاصی وجود نداشت و شک ما بی مورد بود. در زیر تصویری از فرودگاه چانگی سنگاپور مشاهده می کنید که لحظه ی انتظار برای سوار شدن به هواپیما بود. همانطور که پیش تر گفتم، پرواز ما با خطوط هوایی AirAsia بود و از ایران خریداری کردیم و هزینه ی آن برای هر نفر 644000 تومان شد.
تصویر 155 – در فرودگاه changi سنگاپور و منتظر سوار شدن به هواپیما
پس از گذشت زمانی حدوداً 70-80 دقیقه در هواپیما به لنکاوی رسیدیم. این جزیره برای من بسیار دوست داشتنی است و با فرود در فرودگاه لنکاوی به یاد سفر سال قبل خود به این جزیره افتادم که تجربه خیلی خوبی بود. یک نکته ی مهم در این جا عرض کنم که اگر می خواهید برای استفاده از هوای آفتابی و گرم و مطبوع لنکاوی و آفتاب گرفتن در سواحل زیبا به این جزیره سفر کنید، توصیه می کنم در اسفند ماه سفر کنید. سال پیش که من در اسفند ماه به این جزیره رفتم هوا کاملاً آفتابی و خوب بود ولی این بار که در آذر ماه سفر کردم هنوز فصل بارندگی آن جا تمام نشده بود و بنابراین هوا بیشتر ابری و گاهی بارانی بود. البته خود این امر یک تجربه ی خیلی جالب هم به شمار می رود. در زیر تصویری از هواپیما پس از فرود در فرودگاه لنکاوی را مشاهده می کنید:
تصویر 156 – در فرودگاه لنکاوی پس از پیاده شدن از هواپیما
باز هم طبق تجربه ای که از سال پیش به دست آورده بودم، فوراً به غرفه های اجاره ی خودرو در سالن فرودگاه رفتیم. توجه داشته باشید که در فرودگاه لنکاوی دو سری غرفه ی اجاره خودرو وجود دارد. یک سری مربوط به شرکت های بین المللی اجاره خودرو مانند Avis هست که طبیعتاً قیمت ها کمی بالاتر است و حتماً گواهینامه بین المللی نیاز دارید. ولی برخی از غرفه ها وجود دارند که بومی های جزیره خودروهای خود را اجاره می دهند. قیمت خودروها بسیار مقرون به صرفه است و با گواهینامه ایران می توانید خودرو دریافت کنید. هزینه ی اجاره ی خودرو نسبت به سال گذشته هیچ تغییری نکرده بود و ما به ازای هر روز 90 رینگیت پرداخت کردیم که اگر با دوستان خود بروید این هزینه تقسیم می شود و بسیار ارزان تمام می شود. در مورد ودیعه هم ما درست مانند سال گذشته 50 رینگیت دادیم که در نهایت بدون هیچ مشکلی ودیعه را به شما عودت خواهند داد و مانند جزیره کیش شما را معطل استعلام خلافی، چک تضمین و ... نمی کنند. با این اوصاف ما حتی ماشینی بهتر از سال پیش گرفته بودیم. یک خودروی Honda اتوماتیک با Option های زیاد و راحت و نرم اجاره کردیم.
تصویر 157 – خودروی اجاره ای در لنکاوی
تصویر 158 – خودروی اجاره ای در لنکاوی
فراموش نکنید که نقشه ی جزیره و بروشورهای راهنمای مراکز دیدنی و خدمات را از داخل فرودگاه تهیه کنید. ما سوار اتومبیل شدیم و به سمت FaveHotel در نزدیکی ساحل Cenang رفتیم. بدون هیچ مشکلی اتاق را check-in کردیم. خوشبختانه انتظار ما از هتلی با این قیمت، برآورده شد و کاملاً از هتل راضی بودیم. این نشان می دهد که واقعاً سایت Booking.com یک معیار کاملاً موثق و مستند برای انتخاب هتل محسوب می شود. در زیر تصاویری از هتل را تقدیم می کنم:
تصویر 159 – نمای بیرونی هتل لنکاوی
تصویر 160 – نمای داخل اتاق هتل
تصویر 161 – منظره ی زیبای پشت هتل
پس از استقرار وسایل خود در هتل، بلافاصله سوار ماشین شدیم و به سمت ساحل Cenang و بازار آن رفتیم. هدف از این کار صرف ناهار بود. بنابراین به Pizza Hut رفتیم و ناهار را در آن جا صرف کردیم. تصویری از پیتزایی که سفارش دادیم را تقدیم می کنم:
تصویر 162 – پیتزای Pizza Hut
سپس به سمت cable car یا همان تله کابین رهسپار شدیم. همسفرم زحمت نقشه خوانی را به عهده داشت و من هم رانندگی می کردم. رانندگی در خلوت و سکوت زیبای جنگل های استوایی واقعاً تجربه ای بسیار عالی و بی نظیر بود. همانطور که پیش تر هم اشاره کردم مهم ترین ساحل این جزیره Cenang Pantai می باشد که واقع در غرب جزیره است. هتل ما نیز کمی پایین تر از ساحل بود. تله کابین و پل آسمان در قسمت شمال غربی جزیره واقع شده است. برای راهنمایی بهتر، تصویری از نقشه ی لنکاوی تهیه کردم که می توانید مشاهده کنید:
تصویر 163 – نقشه ی جزیره لنکاوی
کمی از ظهر گذشته بود که ما به تله کابین رسیدیم. بلیط هایی که می توان تهیه کرد شامل گزینه های مختلف می شد که ما بلیط پایه یا Basic آن را تهیه کردیم. این بلیط شامل رفت و برگشت تله کابین و بازدید از Sky Dome (گنبد آسمان) بود. گنبد آسمان در میان مسیر تله کابین وجود داشت و مانند سینما 2000 است که قدیم در تهران وجود داشت. البته به گنبد آسمان نمای موسسه ی جغرافیایی تهران هم شبیه بود. به این معنی که یک سقف کروی بود که تصویر انیمیشن ترن هوایی روی آن نمایش داده می شد. اگرچه صندلی زیر پای شما ثابت است ولی بی شک پس از گذشت دو یا سه دقیقه احساس جالبی خواهید یافت که جذابیت گنبد آسمان را نشان می دهد. پس از چند دقیقه سپری کردن در گنبد آسمان، به ادامه ی مسیر تله کابین رفتیم. تصاویری از منظره ی رویایی و بسیار زیبای جزیره را تقدیم می کنم:
تصویر 164 – منظره ی جزیره از داخل تله کابین
تصویر 165 – منظره ی جزیره از داخل تله کابین
تصویر 166 – منظره ی جزیره از داخل تله کابین
تصویر 167 – منظره ی پل آسمان از داخل تله کابین
پس از رسیدن به انتهای مسیر تله کابین، می توانستیم کمی استراحت و توقف کرده و به عکاسی بپردازیم. چرا که سکوهای جالبی تعبیه شده بود که امکان دید 360 را به ما می داد. پس ما از زمان استفاده کرده و به عکاسی پرداختیم. واقعاً انسان در این فضا غرق زیبایی ها و شکوه طبیعت می شود و شاید چند دقیقه به هیچ چیز دیگر فکر نمی کردیم. پس از توقفی بی نظیر در این مکان، باید به پل آسمان می رفتیم. برای این منظور هم می توانستیم پیاده روی کنیم و هم امکان استفاده از tram بود که به صورت ریلی حرکت می کرد و هزینه ی ناچیزی داشت. طبیعتاً ما پیاده روی را انتخاب کردیم. با تهیه ی بلیط حدود 10 رینگت (یا کمتر) به پل آسمان رفتیم. نهایت زیبایی ساخته ی بشر در دل طبیعت بکر و رویایی. بدون زیاده گویی از شما دعوت می کنم به تماشای تصاویری از این مکان دیدنی بنشینید:
تصویر 168 – نمای پل آسمان از بالا
تصویر 169 – منظره ی زیبای قسمت شمالی جزیره
تصویر 170 – نمای تله کابین
تصویر 171 – منظره ی پل آسمان
تصویر 172 – منظره ی زیبای جزیره
تصویر 173 – منظره ی زیبای جزیره
پس از یک گشت و گذار عالی در قسمت شمالی جزیره، به سمت شهر Kuah رهسپار شدیم. جالب است بدانید در قسمت جنوب (جنوب شرقی) جزیره شهری به نام Kuah وجود دارد که کاملاً شهریت دارد و جمعیت زیادی در آن جا زندگی می کنند. اگر می خواهید انواع شکلات خوشمزه با برندهای مختلف جهانی را با قیمتی واقعاً مناسب ببینید به این شهر حتماً سری بزنید. حال و هوای این شهر در شب واقعاً جالب است و تجربه ی ما هم تکرار نشدنی بود. بنابراین کمی در این شهر چرخیدیم و از حال و هوای آن لذت بردیم. کم کم هوا تاریک شد و تصمیم گرفتیم شام در همین شهر باشیم. از قضا یک شعبه ی بزرگ KFC یافتیم و برای صرف شامی خوشمزه و اقتصادی به آن جا رفتیم.
174 – تصویری از فروشگاه شکلات در یکی از پاساژ های Kuah
175 – شام در KFC
پس از صرف شام، کم کم به سمت هتل باید می رفتیم. بنابراین به سمت غرب جزیره راهی شدیم. از آن جا که گاهاً لب ساحل برنامه های جالب شبانه برگزار می شود به سمت ساحل Cenang رفتیم. البته برنامه ی خاصی برقرار نبود ولی از منظره ی شب ساحل و قدم زدن در کنار آب لذت بردیم. شاید این زمان موقع مناسبی برای تفکر و اندیشه کردن بود.
تصویر 176 – منظره ی ساحل Cenang در شب
روز پنجم
برنامه ریزی برای روز پنجم کمی با زمان و انعطاف بیشتر بود. از این رو صبح به جاده زدیم و گشت و گذار در جنگل و ساحل را آغاز نمودیم. چندین عکس در مناظر زیبای جزیره تهیه کردیم و با میمون هایی که کنار جاده بودند دیدار کردیم. تجربه ی بسیار جدید و جالبی بود. قرار بود در این روز تور جت اسکی داشته باشیم که از ایران رزرو کرده بودم. ولی به دلایلی تور را کنسل کردیم.
نکته: تور جت اسکی که من رزرو کرده بودم شامل 3 تا 4 ساعت گشت با جت اسکی و دیدن چندین جزیره بود که در کل نفری 250 رینگیت تمام می شد. پیشنهاد می کنم از این تور استفاده کنید. البته ما به دلیل زمان و هزینه ای که برآورد کردیم از این تور منصرف شدیم. در ضمن من از سایت www.seemanwatersports.com رزرو را انجام دادم.
با این اوصاف، چون اول صبح بود تصمیم گرفتیم به شهر kuah برویم و بعد از ظهر برای جت اسکی اقدام کنیم. بنابراین به این شهر راهی شدیم. وضعیت آب و هوایی این شهر در آذر ماه کاملاً شبیه شمال ایران بود. چون تا ظهر زمان داشتیم و روز قبل سری به مرکز خرید در این شهر زده بودیم مجدد به مرکز خریدی به نام Parade رفتیم. این مرکز خرید بزرگ در چندین طبقه بنا شده بود و کالاهای متنوع و خوبی در آن یافت می شد. با این که ابتدا تصمیم داشتیم از سنگاپور خرید بخش اعظمی از خرید را در این مرکز انجام دادیم. به طوری که همسفرم تمام کالاهای مورد نیاز خود (لباس با برندهای متنوع و شناخته شده با قیمتی بسیار مناسب) را در این مرکز خریداری نمود. تصاویری از صبح روز پنجم را در زیر می توانید مشاهده نمایید:
تصویر 177 – طبیعت لنکاوی
تصویر 178 – طبیعت لنکاوی
تصویر 179 – بخشی از حیات وحش لنکاوی
تصویر 180 – نمایی از شهر Kuah
تصویر 181– نمایی از شهر Kuah
پس از این که در شهر Kuah چرخی زدیم و کارهای خود را انجام دادیم، به سمت منطقه Cenang بازگشتیم. ابتدا به ساحل رفتیم و مدتی در آن جا استراحت کردیم و البته تنی به آب زدیم. این آب ها در حقیقت به خلیج بنگال و اقیانوس هند راه دارد. با این که هوا ابری بود و هر از گاهی قطرات باران نیز می بارید، آب دریا نسبتاً گرم بود و برای شنا خیلی دلپذیر بود. در این قسمت از شما دعوت می کنم بخشی از تصاویر ساحل cenang (چنانگ) را تماشا کنید:
تصویر 182– نمایی از ساحل زیبای چنانگ
تصویر 183– نمایی از ساحل زیبای چنانگ
تصویر 184– نمایی از ساحل زیبای چنانگ
تصویر 185– نمایی از ساحل زیبای چنانگ
تصویر 186– نمایی از ساحل زیبای چنانگ
پس از ساعاتی استراحت در کنار ساحل زیبای چنانگ، دیگر هوا رو به تاریکی رفته بود و تصمیم داشتیم به اسپا نیز برویم. از این رو به سمت بازار Cenang رفتیم و به فروشگاه Chatime رفتیم. این فروشگاه مورد علاقه ی من است و نوشیدنی های جالبی را ارایه می دهد. این نوشیدنی ها در حقیقت مانند یخ در بهشت، آبمیوه و ... می باشند. البته قهوه و شکلات هم به گمانم سرو می کردند. ما نوشیدنی میوه ای Sparkling آن را سفارش دادیم که خیلی خوشمزه بود. بعد از آن به یک پیتزافروشی ایتالیایی رفتیم و شام را در آن جا صرف کردیم. در زیر تصویری از نوشیدنی chatime را مشاهده می کنید:
تصویر 187– نوشیدنی خوشمزه chatime
ساعت حدود 10 شب بود و با تحقیقی که در اینترنت کرده بودیم، یک مرکز اسپا و ماساژ خوب در منطقه ی Cenang پیدا کرده بودیم. این مرکز Alun Alun Spa نام داشت. ساعت کاری آن جا تا 11 شب بود و به هر ترتیب از این یک ساعت استفاده بردیم. این مرکز تمیز، آرام و به لحاظ اقتصادی نسبتاً خوب بود و جالب بود علاوه بر خدمات خود مرکز، پذیرایی خوبی هم از ما کردند. بنابراین حتماً توصیه می کنم اگر قصد ماساژ گرفتن دارید به این مرکز هم سری بزنید.
تصویر 188– مرکز اسپا و ماساژ Alun Alun Spa
در نهایت به سمت هتل رفتیم و چمدان خود را بستیم تا فردا صبح عازم فرودگاه شویم. باید زودتر در فرودگاه حاضر می شدیم تا اتومبیل را عودت دهیم.
روز ششم
صبح اول وقت به فرودگاه رفتیم تا ابتدا ماشین را تحویل دهیم و سپس به کانتر check-in پاسپورت برویم. در این زمان اتفاقی افتاد که تجربه ی خوبی برای من بود و البته برای شما نیز جالب خواهد بود. من به صورت تلفنی با مسئول تحویل خودرو در ارتباط بودم و قرار گذاشته بودم. پس از تأخیر حدود نیم ساعته ی آن شخص، متأسفانه کارت پارکینگ که به من تحویل داده بودند، تا خورده بود و برای همین از من نپذیرفتند و البته متوجه شدم که واقعاً جزو قوانین آن جا بوده است. به هر ترتیب 50 رینگیت که به عنوان ودیعه داده بودم رو طبق قوانین آن جا به عنوان خسارت پرداخت کردم. البته این را هم باید بگویم که سال قبل هم ماشین اجاره کرده بودم. بدون هیچ قید و شرط خاصی ودیعه را عودت می دهند. با این اوصاف پسری که صاحب ماشین بود بعداً از من عذرخواهی کرد و خیلی در صدد پرداخت آن 50 رینگیت به من بود و این هم ناشی از اعتقادات جالب آن پسر بود. برای من خیلی جالب بود که او تصمیم داشت این خسارت را به عهده بگیرد که من در نهایت نپذیرفتم. در لنکاوی اجاره اتومبیل و موتورسیکلت به مراتب راحت تر، ارزان تر و لذت بخش تر از جزیره کیش ایران است. مضاف بر این که می توانید با گواهینامه ی ایرانی نیز اتومبیل اجاره کنید.
به هر صورت، خودرو را تحویل دادیم و به علت ضیق وقت به سرعت خود را به کانتر و در نهایت به سالن ترانزیت رساندیم و به سنگاپور بازگشتیم. دلمان برای هتل Boss سنگاپور تنگ شده بود. خود را به هتل رساندیم و چون دفعه ی پیش لطف کرده بودند اتاق city view به ما داده بودند این بار اصراری روی این قضیه نداشتیم. بنابراین این بار اتاق city view نداشت ولی خوب در طبقه ی هفتم بود و خود اتاق باز عالی بود. پس از استقرار وسایل در هتل و رفع خستگی و تجدید قوا و استفاده از امکانات استخر و باشگاه هتل، تصمیم گرفتیم به سمت Chinatown و معابد مهم سنگاپور رهسپار شویم. از این رو ابتدا به ایستگاه متروی Telok Ayer رفتیم. این منطقه از شهر که همان Chinatown بود برخلاف مالزی، جای اعیان نشین و لوکس شهر بود. در مالزی Chinatown جای خیلی لوکسی از شهر محسوب نمی شود ولی در سنگاپور واقعاً متفاوت بود. با کمی پیاده روی و استمداد از Google Maps به معبد زیبای Thian Hock Keng رسیدیم. این معبد که Mazu خدای دریاهای چین را در خود دارد، قدیمی ترین و مهم ترین معبد قوم Hokkian چین در سنگاپور است. در زیر تصاویری از این معبد زیبا را مشاهده می کنید:
تصویر 189– معبد Thian Hock Keng
تصویر 190– معبد Thian Hock Keng
تصویر 191– معبد Thian Hock Keng
تصویر 192– معبد Thian Hock Keng
تصویر 193– معبد Thian Hock Keng
تصویر 194– معبد Thian Hock Keng
پس از بازدید از این معبد، به سمت معبد Buddha Tooth Relic رفتیم که در نزدیکی همین معبد بود. این مجموعه ی عظیم در حقیقت هم معبدی برای بودایی هاست و هم موزه. نکته ی جالب این است که به هنگام ورود بانوان، به آن ها پارچه هایی داده می شود تا در صورتی که لباس های کوتاه دارند، حجاب خود را رعایت کنند و به مراسم بپیوندند. در آن زمان مراسمی زیبا در حال برگزاری بود. از شما دعوت می کنم به تصاویری از این معبد زیبا و باشکوه نگاهی داشته باشید:
تصویر 195– معبد Buddha Tooth Relic
تصویر 196– معبد Buddha Tooth Relic
تصویر 197– معبد Buddha Tooth Relic
تصویر 198– معبد Buddha Tooth Relic
تصویر 199– معبد Buddha Tooth Relic
بعد از بازدید از این معبد زیبا، به سمت بازار Chinatown رفتیم که در مجاورت همین معبد بود. یک معبر مملو از فروشندگانی که صنایع دستی، سوغاتی، وسایل تزئینی و ... می فروختند. محل مناسبی برای تهیه ی سوغاتی های کوچک و یادگاری های دوستانه بود. در زیر تصاویری از این معبر مشاهده می کنید:
تصویر 200– معبر فروشندگان Chinatown
تصویر 201– معبر فروشندگان Chinatown
تصویر 202– معبر فروشندگان Chinatown
از آن جا که ما از متروی Telok Ayer به این محل آمده بودیم تصمیم گرفتیم به ایستگاه متروی Chinatown برویم که در این زمان به ما نزدیک تر بود. در ضمن، پیاده روی در خیابان های منطقه ی زیبای Chinatown هم محسوب می شد. با کمی پیاده روی به معبد Sri Mariamman در خیابان South Bridge رسیدیم که این معبد هم در لیست بازدیدهای ما بود ولی با حضور در محل معبد متوجه شدیم که نسبتاً معبد کوچک و ساده ای (از نظر ما) بود و لذا وارد آن نشدیم و از بیرون آن عکسی تهیه کردم:
تصویر 203– معبد Sri Mariamman
پیش از آن که به ایستگاه مترو برسیم کمی مسیر خود را تغییر دادیم تا پیاده روی بیشتری کنیم و بخش های دیگری از این شهر زیبا را تماشا کنیم. از این رو از شما دعوت می کنم بخشی از این تصاویر را به نظاره بنشینید و با ما همراه شوید:
تصویر 204– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 205– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 206– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 207– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 208– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 209– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 210– شهرپیمایی در سنگاپور
پس از یک پیاده روی نسبتاً طولانی، به سمت هتل رفتیم و در همان حوالی ناهار را صرف کردیم و به هتل بازگشتیم تا کمی از شدت آفتاب کاسته شود و دوباره راهی شویم. بعد از ظهر این روز راهی منطقه ی محبوب خود یعنی خیابان Orchard شدیم. به دلیل نزدیک شدن به سال نو و کریسمس، خیابان ها تزیین شده بودند و در شب زیبایی وصف ناپذیری داشتند. گشتی در این خیابان زدیم و به برخی مراکز خرید سر زدیم و البته به فروشگاه H&M نیز رفتم و تمام سوغاتی های خود را از آن جا خریدم. این فروشگاه در چندین طبقه پوشاک آقایان، بانوان و کودکان را ارایه می داد و به دلیل نزدیکی به پایان سال، تخفیف های خوبی به اجناس خورده بود و خلاصه کلی خرید کردم. از آن جا که تصمیم داشتیم به یکی از مراکز غذا یا Hawker Center ها برویم، به سمت خیابان Maxwell راهی شدیم ولی متأسفانه پس از یک پیاده روی طولانی به مقصد خود نرسیدیم و از طرفی دیروقت بود و به همین دلیل به هتل بازگشتیم تا برای روز بعد که عازم Sentosa بودیم، آماده شویم. تصاویری از پیاده روی شبانه ی ما در خیابان Orchard و Maxwell در زیر تقدیم شما می شود:
تصویر 211– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 212– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 213– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 214– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 215– شهرپیمایی در سنگاپور
تصویر 216– شهرپیمایی در سنگاپور
روز هفتم
روز هفتم به جزیره سنتوسا (Sentosa) اختصاص داشت. از این رو صبح زود عازم این سفر کوتاه شدیم. جهت اطلاع شما، جزیره سنتوسا یک جزیره تفریحی کوچک ولی دیدنی در جنوب سنگاپور است. "سنتوسا به معنای صلح و آرامش در زبان مالایی می باشد. این جزیره در فاصله 20 كیلومتری از مركز شهر واقع شده است و یكی از مهمترین مراكز توریستی سنگاپور محسوب می شود. آكواریوم معروف و دیدنی آن با بیش از 2500 ماهی از 260 گونهی مختلف، پارك و باغ وحش، زمین های گلف و ورزشهای آبی، برنامه نمایش دلفین ها و اصلی ترین بخش جزیره، رقص فواره ها با جذابیت خاص و جادویی نمایش بسیار ویژه و فراموش نشدنی برای جهانگردان و بازدیدكنندگان به ارمغان می آورد." (منبع سایت باشگاه خبرنگاران جوان)
"جزیره ی سنتوسا یک ریزوت و جزیره ی به تمام معنای عالی در سنگاپور می باشد. این جزیره در سال بیش از 20 میلیون گردشگر دارد و جاذبه های فراوانی را در خود جای داده است. این جزیره بیش از 2 کیلومتر ساحل محافظت شده دارد. بندر Siloso، انواع زمین های گلف، هتل های تاپ و شهربازی یونیورسال استودیوز نیز در این جزیره واقع شده اند و بازدید از این جزیره را تحت هر شرایطی نباید از دست دهید." (منبع سایت لست سکند)
بنابراین از طریق مترو به ایستگاه HarbourFront رفتیم. از این ایستگاه می توان به طرق مختلف به سنتوسا رسید. از جمله میتوان به وسیله نقلیه شخصی، تاکسی، اتوبوس، تله کابین، خط مترو (MRT) و حتی پای پیاده اشاره نمود. البته اگر می خواهید به ورودی اصلی بروید بهتر است از همان ایستگاه HarbourFront پیاده شده و وارد مرکز خرید Vivo City شوید و در طبقه ی سوم این مجموعه، خط مترو به سمت سنتوسا وجود دارد. (منبع سایت جزیره سنتوسا)
طبق تحقیقاتی که به عمل آورده بودیم ما تصمیم داشتیم به طور خاص از آکواریوم و موزه ی Madame Tussauds دیدن کنیم، به پارک آبی مجموعه برویم و همچنین ترن هوایی (Rollercoaster) معروف و محبوب آن جا را که در Universal Studios قرار دارد، تجربه کنیم. چرا که گشتن خود Universal Stduio از نظر ما هم زمان بر بود هم مستلزم هزینه ی بیشتر و هم این که احساس کردیم بیشتر برای سنین پایین جذاب باشد. با این ذهنیت به کانتر فروش بلیط رفتیم. اولین سوالی که از ما پرسیدند این بود که چند روز در جزیره خواهید بود. همان جا شصتمان خبردار شد که سنتوسا محل گشتن یکروزه نیست. به هر جهت ما طبق برنامه ریزی خود گفتیم شب باید برگردیم. برای همین به ما پیشنهاد می دادند که مثلاً دو یا سه مورد رو بگردین. فروش بلیط هم به صورت پکیج بود نه تکی. مثلاً پکیجی داشت که شامل پارک آبی، آکواریوم، پارک های مختلف و ... می شد. از طرفی پکیجی وجود داشت که بیشتر شامل تفریحات داخل Universal Studio می شد. ما مجبور بودیم طبق پکیج ها انتخاب کنیم برای همین ناچار شدیم universal studio را نادیده بگیریم. چون مستلزم صرف زمان کافی و هزینه بیشتر بود. البته امکان خرید تکی بلیط هم وجود داشت و از طریق سایت هم می توان رزرو و خریداری کرد ولی به لحاظ اقتصادی پکیج ها به صرفه تر بودند. ما در نهایت یک پکیج انتخاب کردیم که آکواریوم و پارک آبی و البته جاهای بیشتر که ما قصد رفتن نداشتیم را پوشش می داد و 79 دلار قیمت داشت. پس از خرید بلیط وارد مجموعه شدیم. تصویری از محیط ورودی سنتوسا را در زیر مشاهده می کنید:
تصویر 217– جزیره تفریحی سنتوسا
مسیر ورودی یک مسیر طولانی و پر از پله بود که باید پایین می رفتیم تا به محیط اصلی برسیم. در میان راه موزه Madame Tussauds وجود داشت که چند دقیقه دیگر (حدود ساعت 10 صبح) آغاز به کار می کرد. بلیط آن جا به تنهایی حدود 39 دلار بود که البته در پکیج ما وجود داشت. تصاویری از محوطه ی ورودی موزه در زیر مشاهده می کنید:
تصویر 218– جزیره تفریحی سنتوسا
تصویر 219– جزیره تفریحی سنتوسا
تصویر 220– جزیره تفریحی سنتوسا
"مادام توسو در حقیقت موزه مشهوری است که مرکز آن در شهر لندن، انگلستان قرار دارد. در این موزه تندیسهای مومی افراد مشهور و تاریخساز، ساخته و نگهداری میشود. این موزه توسط ماری توسو در سده هیجدهم میلادی پایهگذاری شد. موزههای «مادام توسو» یکی از دیدنیهای شهرهای مهم جهان است. تندیسهای مومی از افراد مشهور چنان به واقعیت شبیهاند که حیرت بازدیدکنندگان را بر میانگیزند." (منبع سایت ویکی پدیا)
در این موزه شخصیت های معروف متعددی وجود داشتند که به دلیل تعدد بالا تصویری به صورت کلاژ از آن ها تهیه کرده ام که تقدیم شما می کنم:
تصویر 221– برخی از شخصیت های شناخته شده در موزه مادام توسو سنگاپور
بازدید از این موزه زیبا حدود دو ساعت و نیم به طول انجامید. مقصد بعدی ما پارک آبی یا همان Adventure Cove Waterpark بود. منتها در مسیر سری به برند معروف و محبوب Krispy Kreme زدیم و دونات خوشمزه آن جا را تست کردیم که واقعاً عالی بود. در ادامه مسیر نیز کمی عکاسی کردیم تا به پارک آبی رسیدیم. در زیر می توانید بخشی از تصاویر را مشاهده نمایید:
تصویر 222– دونات Krispy Kreme
تصویر 223– دونات Krispy Kreme
تصویر 224– لوگوی Universal Studio
تصویر 225– یک کشتی زیبا و نمادین
از آن جا که در پارک آبی دوربین یا موبایل به همراه نبردیم، تصاویری از اینترنت تهیه کرده ام که در زیر تقدیم شما می کنم. پارک آبی سنتوسا مجموعه ای بزرگ، زیبا و جالب است که دارای تفریحات متنوعی است. از جمله این که می توانید از انواع سرسره های آبی، استخر بازی، سرگرمی های آبی، رودخانه ی آرام، محیط بازی کودکان و ... استفاده کنید. در کنار این ها یک محیط طراحی شده است که همانند تکه ای از اقیانوس شبیه سازی شده است و Rainbow Reef نام دارد. یک آکواریوم بزرگ با پوشش مرجانی و متشکل از 20000 ماهی رنگارنگ که می توانید در آن جا یک snorkeling (اسنورکلینگ) واقعاً خاطره انگیز را تجربه کنید. این تجربه برای ما واقعاً جدید و بی نظیر بود. یکی از نکات جالب پارک آبی سنتوسا این بود که مکان هایی تعبیه شده بود که در آن جا 4 رنگ جلیقه نجات وجود داشت که در سایزهای مختلف بودند و شما می توانستید برای هر بازی که جلیقه نیاز داشت، سایز مورد نظر خود را بیابید و بردارید. نظم و تمیزی در این مکان نیز به چشم می خورد.
تصویر 226– تصویری از رودخانه (RiverSide) پارک آبی سنتوسا (منبع: اینترنت)
تصویر 227– اسنورکلینگ در Rainbow Reef (منبع: اینترنت)
تصویر 228– پارک آبی سنتوسا (منبع: اینترنت)
تصویر 229– پارک آبی سنتوسا (منبع: اینترنت)
پس از طی زمانی در حدود 4 ساعت، از پارک آبی خارج شدیم و به سمت آکواریوم S. E. A. رفتیم. متأسفانه از ساعت کاری آکواریوم خبر نداشتیم و به محض رسیدن به آکواریوم (در حدود ساعت 18) متوجه شدیم که تنها نیم ساعت به پایان ساعت کاری مجموعه باقی مانده است. از این رو به سرعت گشتی در مسیر طولانی و زیبای آکواریوم زدیم. تنوع چشمگیر آبزیان داخل این مجموعه واقعاً بی مثال بود. جای دیدنی که حتماً توصیه می کنم سری بزنید. در زیر تصاویری از آکواریوم را تقدیم شما می کنم:
تصویر 230– آکواریوم S. E. A. سنتوسا
تصویر 231– آکواریوم S. E. A. سنتوسا
تصویر 232– آکواریوم S. E. A. سنتوسا
تصویر 233– آکواریوم S. E. A. سنتوسا
تصویر 234– آکواریوم S. E. A. سنتوسا
و اما پایان بخش شبی که در سنتوسا بودیم محشر بود. خاطره ای که به هیچ عنوان از ذهنم خارج نخواهد شد چرا که حکایت داستانی بسیار جالب در فضایی حیرت انگیز بود که به لحاظ احساسی خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. داستان از این قرار بود که در سنتوسا بودیم و شب شده بود و خوب طی تحقیقات من احتمال می دادیم که در یکی از سواحل این جزیره، برنامه موزیکال وجود داشته باشد. از این رو پیاده روی نسبتاً طولانی داشتیم ولی چیزی به چشم نمی خورد. تا این که به جایی رسیدیم که صدای آتش بازی و هیاهو از آن جا برمی خاست. به سرعت متوجه شدم این همان نمایش باشکوه Wings of Time است که در مورد آن نیز مطلب خوانده بودم و در آن شب از ذهنم رفته بود. سریع وارد صف شدیم و بلیط 18 دلاری را تهیه کردیم تا به اجرای سانس بعدی آن برسیم. فضایی در میان آب و نزدیک به ساحل درست شده بود که نمایش بسیار زیبایی را با نورافشانی بر روی فواره های آب به معرض نمایش گذاشته بود. حکایتی که شما را به اعماق تاریخ می برد و با خود به تدریج به زمان حال می آورد. در این سفر خارق العاده چنان نمایش باشکوهی خواهید دید که هرگز از ذهن نخواهید برد. شاید باور نکنید همین الان که در حال نوشتن این مطلب هستم مو به تنم سیخ شده است. حتماً توصیه می کنم در اینترنت جستجو کنید و ویدیوهای Wings of Time را مشاهده کنید. متأسفانه در آن زمان باتری دوربین من تمام شده بود و لذا تصاویر زیر را از اینترنت تهیه کردم:
تصویر 235– نمایش Wings of Time (منبع: اینترنت)
تصویر 236– نمایش Wings of Time (منبع: اینترنت)
تصویر 237– نمایش Wings of Time (منبع: اینترنت)
روز هشتم
دیگر به آخرین روز سفر رسیدیم. شب پرواز داشتیم و باید وسایل را جمع و جور می کردیم و هتل را check-out می کردیم. اما دیدیم که زمان در حد 4-5 ساعت داریم که بتوانیم جای دیگری هم بازدید کنیم. چرا که خریدمان را پیش تر انجام داده بودیم و دیگر خرید هم نداشتیم. از این رو تصمیم گرفتیم به باغ وحش برویم. البته از آن جا که شنیده بودیم night safari سنگاپور جالب است و این مخالف سلیقه ی ما از آب در آمد و از طرفی به لحاظ دوربودن مسیر، در کل تردید داشتیم که به باغ وحش برویم یا خیر. در نهایت تصمیم گرفتیم به باغ وحش برویم. گفتیم شاید در روز دیدنی تر باشد. خلاصه هتل را check-out کردیم و بار خود را در قسمت امانات هتل تحویر دادیم تا گشتی بزنیم و برگردیم. خود را به باغ وحش رساندیم و بلیط حدود 35 دلاری را تهیه کردیم و وارد مجموعه شدیم. یک مجموعه ی بسیار بزرگ که خوشبختانه نقشه را تهیه کردیم و از تمام گونه های مختلف جانوری دیدن کردیم. واقعاً بر خلاف سافاری شبانه، این باغ وحش ارزش دیدن داشت. تنوع گونه های جانوری در این باغ وحش خیلی بود به حدی که ما در آن جا خرس قطبی هم دیدیم که تا به حال از نزدیک ندیده بودیم. یا این که تجربه ی غذا دادن به زرافه ها خیلی برای من جالب بود. از طرفی توانستم حیوان مورد علاقه ی خود، یعنی کرگدن، را برای اولین بار از نزدیک ببینم و خوب طبیعتاً کلی عکس تهیه کردم. از شما دعوت می کنم به تصاویری از این حیوانات نگاهی داشته باشید:
تصویر 238– باغ وحش سنگاپور
تصویر 239– باغ وحش سنگاپور
تصویر 240– باغ وحش سنگاپور
تصویر 241– باغ وحش سنگاپور
تصویر 242– باغ وحش سنگاپور
تصویر 243– باغ وحش سنگاپور
تصویر 244– باغ وحش سنگاپور
تصویر 245– باغ وحش سنگاپور
تصویر 246– باغ وحش سنگاپور
تصویر 247– باغ وحش سنگاپور
تصویر 248– باغ وحش سنگاپور
پس از این که گشت آخر شهری خود را زدیم، به سمت هتل بازگشتیم و بار خود را تحویل گرفتیم و به سمت فرودگاه رفتیم. جالب این جا بود که به دلیل نزدیک شدن به سال نو میلادی و کریسمس، در فرودگاه هم جشن و دکوراسیون زیبایی برقرار بود و در نهایت این سفر تا لحظه ی پایانی خود، به شیرینی گذشت.
نوشتن این سفرنامه به دلیل مشغله ی زیاد من و البته گاهاً به دلیل تنبلی و فراموشی، در حدود 6 ماه به طول انجامید. ولی از آن جا که هدف من، تهیه ی یک سفرنامه ی جامع بود و این که سفر ترکیبی سنگاپور و لنکاوی خیلی معمول نیست تصمیم گرفتم هر طور شده این سفرنامه را به اتمام برسانم و مطالب مفید و جالبی را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهم. امیدوارم که این طور بوده باشد.