بعد از ظهر روز پنجشنبه 12 بهمن 96
بعد از ظهر روز پنجشنبه بود. کت و شلوار خود را پوشیده و آماده رفتن می شدم .خیلی هیجان داشتم. چندیست که منتظر چنین روزی بودم، حالا آنروز فرا رسیده، از خانه بیرون رفته، سوار ماشین شده و به راه افتادم. دائم به فکر این بودم که آنجا با چه کسانی روبرو خواهم شد .
در طی مسیر خاطرات خود و سایت لست سکند را مرور میکردم. از سال 91 که عضو سایت شدم، سفر نامه های بیشماری را مطالعه کردم. برخی از سفر نامه ها بانوشتاری تحسین برانگیز، مثل یک شاهکار ادبی می ماندند. مطالعه تجربیات دیگران نگرش تازه ایی از سفر در من پدید آورده بود، بدین لحاظ خودم رو به نوعی مدیون لست سکند می دانستم.
طی دوسال اخیر شش سفر نامه به رشته تحریر درآورده بودم که توسط سایت منتشر شده است. در سال 96 تصمیم گرفتم به عنوان عضو کوچکی ازکاربران سایت، سفر نامه های سایر دوستان را نقد وداوری نمایم. مطالعه تجربیات سفر به کشورهایی که تصورش هم برای برخی افراد سخت است، برایم جالب و شگفت انگیز بود. بدون آنکه نادیده ها رو دیده باشم، تجربه سفر کسب نمودم .
امروز قرار بود با دوستانی از جنس سفر آشنا شوم، دوستانی که فقط با سفر نامه هایشان آنها را می شناختم و امروز می توانستم از نزدیک با آنها ملاقات کنم. دیدار با مدیر خلاق و جوانی که به فرهنگ و کلمه سفر در این سرزمین معنایی دوباره بخشید .
غرق در تفکرات خود بودم ، بدون آنکه متوجه شوم خودم را جلوی هتل اسپیناس پلاس دیدم،همایش لست سکند قرار بود در یکی از تالارهای مجلل این هتل لوکس پایتخت برگزار شود. پس از پارک خودرو با راهنمایی مسئول پارکینگ وارد لابی زیبای هتل شدم. سورپرایزی در لابی برقرار بود . دستگاهی(باکس) در لابی کار گذاشته شده بود که با قرار گرفتن جلوی آن، بر روی نمایشگر ابری بالای سر شخص قرار میگرفت که نام یکی از شهرهای معروف جهان در آن درج می شد. شخص بایستی با موبایل خود فیلم گرفته و درصفحه اینستاگرام لست سکند به اشتراک می گذاشت. دستگاه تصویر شخص را چاپ نموده و از طریق درگاه، آنرا به بیرون دستگاه ارسال می نمود. هر شخص پرینت کاغذی عکس مختص خود را برداشته و می توانست با ارائه آن در قرعه کشی یک دستگاه گوشی تلفن همراه شرکت کند . من هم شانس خود را امتحان کردم و نام شهر بالای سر من آمستردام بود .
سورپرایز لست سکند
پس از کمی سرگرمی با دستگاه مذکور، وارد سالن همایش شدم . به هر کدام از مدعوین کارت آویز، که نام و نام خانودگی و شماره اختصاصی شخص در آن درج شده بود تحویل می گردید. پس از دریافت کارت، یکی از میزها را جهت نشستن انتخاب نمودم. طولی نکشید که دوستان دیگری در کنار میز مسقر شدند و هر کدام از دوستان شروع به معرفی خود نمودند.
اسپانسر همایش آژانس الفبای سفر بود که بر روی هر صندلی بسته تبلیغاتی از آژانس فوق قرار گرفته بود و هر میز با انواع شیرینی ، میوه و گل به نحو مطلوبی آراسته شده بود. پذیرایی با انواع نوشیدنی گرم و سرد توسط کادر مجرب سالن انجام می پذیرفت.
برنامه همایش از ساعت 18:30 شروع شد. آقای ظابطیان با چهره ایی پر انرژی و خندان به عنوان مجری مراسم، اقدام به معرفی برنامه های همایش نمود. ابتدا آقای آرش نور آقایی راهنمای تور های فرهنگی و از موسسین فصلنامه گیلگمش سخنانی در زمینه سفر و گردشگری ایراد نمودند و سپس خانم مهسا نعمت، بلاگر سفر، توضیحاتی در خصوص سفر های خود ارائه کردند و سپس آقای علی رفیعی معاونت گردشگری تهران در خصوص اهمیت گردشگری و تهران گردی، سخنانی بیان نمودند و درآخر آقای اشکان بروج درخصوص چگونه راحت سفر کنیم ، توضحیات مفیدی را ارائه کردند .
نوبت به مراسم اهدای جوایز برندگان سال 96 سایت شد، ابتدا برندگان مسابقه فیلم 60 ثانیه ای اعلام و پس از آن، برندگان نقد و بررسی هتل ها و آژانسها اعلام شدند، همچنین در ادامه معرفی برندگان سفر نامه های برتر داخلی و خارجی سایت انجام پذیرفت .از میز ما آقای جعفری برنده جایزه نقد و بررسی هتل شدند.
با توجه به اینکه خودم از داوران مسابقه سفر نامه نویسی خارجی بودم، معرفی برندگان سفر نامه های خارجی برایم حائز اهمیت بود. 15 سفر نامه برتر خارجی لوح تقدیر و جوایز خود رادریافت نمودند. انصافا هر 15 سفر نامه، لیاقت برنده شدن و دریافت جایزه را داشتند، زیرا سفر نامه هایی بودند که خودم امتیاز بالایی به آنها داده بودم .
یکی از برنامه های پرهیجان همایش، برگزاری بزرگترین قرعه کشی تاریخ سفر ایران بود. جوایز ارزشمندی که شامل انواع تورهای مسافرتی خارجی و اقامت در هتل های لوکس دبی و استانبول بود.
برگزاری قرعه کشی به صورت آنلاین بوده و هرکسی که از طریق اپلیکشن لست سکند ثبت نام کرده بود می توانست شانس خود را برای برنده شدن امتحان نماید. اسپانسر تورهای ارائه شده جهت قرعه کشی، آژانسهای مسافرتی مطرح تهران بودند.
آقای ظابطیان اعلام نمودند که 17جایزه به کسانیکه به صورت آنلاین و خارج از سالن شرکت کرده بودند اختصاص داده می شود و 8 جایزه مابین دعوت شدگان قرعه کشی شود. مراسم قرعه کشی شروع ونفس ها در سینه حبس شد.
جوایز قرعه کشی شامل تورهای نوروزی سواحل ترکیه – بالی- فرانسه- اتریش و مجارستان-کشتی کروز جزایر یونان – هتلهای لوکس دبی و استانبول-تور 11 روزه جام جهانی بود، هرفرد خوش شانس می توانست یک نفر همراه با خود داشته باشد. برخی از تورها واقعا لوکس و ارزشمند بودند.
قرعه کشی از طریق نرم افزار صورت می پذیرفت و نماینده هر آژانس اسپانسر تور مربوطه، پس از دعوت شدن بر روی سن ، پای رایانه مخصوص قرعه کشی رفته و با زدن کلیک ،نرم افزار به صورت اتفاقی یکی از شماره های درج شده در سیستم را انتخاب می نمود .که پس ازمشحص شدن شماره ،نام برنده اعلام می شد. این مراسم به صورت آنلاین در برخی از شبکه های اجتماعی داخلی پخش می شد.
قرعه کشی شروع شد و هیجان در سالن به اوج خود رسید .تور ها یکی پس از دیگری قرعه کشی می شد و از نفرات میز ما کسی تا این لحظه خوش اقبال نبود. همگی از برنده شدن نا امید شده بودیم. در اواسط قرعه کشی بود که نام یکی از دوستان به عنوان برنده اقامت در هتل 5 ستاره دبی خوانده شد. همگی خوشحال شدیم و به وی تبریک گفتیم .قرعه کشی هر توری که انجام می شد منتظر اعلام نام خود بودم. ولی پس از اعلام برنده ناامید می شدم. پس از قرعه کشی تور فرانسه، نوبت قرعه کشی مابین حاضرین داخل سالن شد.
اسپانسر تور مربوطه آژانس گلفام سفر بود که به دلیل عدم حضور نماینده آژانس ، از مدیریت لست سکند خواسته شد که قرعه کشی توسط ایشان انجام شود . پس از زدن کلیک و مشخص شدن شماره مربوطه ، آقای ضابطیان اعلام نمودند : برنده تور بالی به اسپانسری آژانس گلفام سفر نفر ردیف 44 ..... آقای کریم شقاقی هستند.
وای خدایا، باورم نمی شد. یعنی من، بالی، سرزمین خدایان ، آرزوهام .....
در این لحظه به صورت غیر ارادی چشمانم خیس اشک شدند. از جای خود بلند شدم و عرض احترام به مجری و مدیر محترم سایت نمودم و بر روی صندلی نشستم . سفر دوستان دور میز بسیار خوشحال شده و تبریک گفتند.
در ادامه مراسم قرعه کشی یکی دیگر از دوستان دور میز، برنده تور کشتی کروز جزایر یونان شد. دیگه همه نگاهها به میز ما بود و همای سعادت بر بالای این میز در حال چرخیدن بود.
سفر دوستان دور میز
در پایان مراسم قرعه کشی، مدیریت سایت جناب آقای مهندس عسگری در خصوص برنامه های آتی لست سکند و اهدف بلند مدت آن و چگونگی پیشبرد برنامه های آتی، سخنانی ایراد نمودند.
پس از اتمام مراسم همه حاضرین به صرف شام دعوت شدند. پذیرایی به نحو بسیار شایسته و مطلوب انجام پذیرفت. در همین حین ملاقات کوتاهی با آقای عسگری داشتم و از ایشان بخاطر دعوتم و برگزاری همایشی در سطح عالی تشکر و قدردانی نمودم.
با خداحافظی از دوستان به پارکینگ هتل مراجعه نمودم . آنقدر خوشحال بودم که در ابرها سیر میکردم، حتی سرمای منهای 10 درجه هوا را در دامنه کوههای تهران احساس نمی کردم. هنگام بازگشت دوست داشتم مثل زمانیکه تیم فوتبال ایران به جام جهانی صعود می کرد ، مردم تو خیابان ها می ریختند و شادی می کردند ولی خوب تیم ملی قبل تر به جام جهانی رفته بود و خبری از مردم هم نبود، لذا ناگزیر جهت شادی بایستی تا رسیدن به خانه صبر می نمودم . مسیر آنقدر برایم کوتاه آمد که گذر زمان را تا رسیدن به خانه متوجه نشدم .
ساعت 12 نیمه شب را گذشته بود ، همسر و پسرم منتظر من بودند، درب خانه را باز نموده ، وارد خانه شدم ، همسرم با یک نگاه ، متوجه برق شادی در چشمان شد و گفت :چرا آنقدر خوشحالی
گفتم : برنده تور برای عید شدم .
-چقدر خوب حالا کجا ؟
=سفر به سرزمین خدایان بی انتها
- یعنی چی ، مگه ما بیش از یک خدا داریم ؟
=بله سرزمینی است که مردم آن به خدایان زیادی اعتقاد دارند .
-بالاخره میگی کجا ؟
=بالی، بهشت خدایان
در این لحظه پسرم با چشمان از حدقه درآمده به سمت من آمد و گفت : راست میگی بابا ، عید میریم بالی ، وای خدای من ، بالی خیلی قشنگ من تو اینترنت خیلی درباره اونجا خوندم .
بالاخره توانستم خوشحالی خودرا با خانواده تقسیم کنم . آن شب تا صبح نخوابیدم و دائم به همایش و دوستانی که دیده بودم و برنده شدنم فکر میکردم .
جدای مراسم قرعه کشی که خود هیجان داشت، بی شک برنامه همایش شبی بیادماندنی را برای من و سایر سفردوستانی که در همایش میهمان بودند رقم زد . همه چی عالی بود . دیدار با دوستان اهل سفر – برندگان مسابقه سفرنامه نویسی که به صورت حرفه ایی دست به قلم می شوند .دیدار با مدیر خلاق و خوشفکر لست سکند و پرسنل آن که در روز همایش کلی تلاش نمودند تا برنامه ها به بهترین شکل ممکن برگزار شود .
به سوی جنوب شرق آسیا :
تا به حال چندین سفرنامه در خصوص بالی و جنوب شرق آسیا مطالعه کرده بودم . با توجه به سفر مهر ماه 96 خودم به پوکت و نگارش سفر نامه (سفر به سرزمین جزایر شگفت انگیز) و آشنایی با آب و هوای استوایی آن شروع به تحقیق و بررسی در خصوص جاذبه های توریستی و هتلهای جزیره بالی نمودم.
سری به سایت گلفام سفر زدم و اطلاعات پکیج های تور بالی را استخراج کردم . با توجه به اینکه شرایط تور در قرعه کشی، 7 شب اقامت در هتل پنچ ستاره با پرواز قطر بود ، مطابق پکیج قاعدتا ارزانترین هتل پنج ستاره و کم مسافرترین زمان سفر، توسط آژانس در نظر گرفته می شد. لذا با توجه به پکیج ، گزینه های احتمالی پیشنهادی را بررسی کردم .
پس از یک هفته، هماهنگی جهت مقدمات سفر از طرف سایت انجام شد. نامه معرفی به آژانس گلفام سفر صادر و برایم ارسال شد. قرار ملاقاتی با آقای علمی زاده مدیر محترم آژانس گلفام سفرجهت اول اسفند تنظیم گردید.
اول اسفند به آژانس مراجعه نمودم و توسط آقای علمی زاده مورد استقبال قرار گرفتم، ایشان من را به سرپرست تورهای خارجی جهت انجام امور مربوطه معرفی نمودند.
لیستی از مدارک مورد نیازجهت ویزای اندونزی به من دادند وشرایط تور را به شرح ذیل اعلام نمودند . (شرایط جهت برنده در قرعه کشی):
تاریخ رفت 26 اسفند و یا 7 فروردین
هتل کوتا پارادیسو
پرواز قطری
یک نفر همراه رایگان
در پکیج آژانس 5 تاریخ سفر وجود داشت و همانگونه که من پیش بینی میکردم اتفاق افتاد. از بین دو گزینه پیشنهادی، من تاریخ 7 فروردین را انتخاب نمودم زیرا به دلیل مشغله کاری امکان سفر در تاریخ 26 اسفند برایم مقدور نبود . البته از نظر شرایط آب و هوایی هم تاریخ 7 فروردین بهتر از 26 اسفند بود . قرارداد توسط آژانس تنظیم و مقرر گردید ظرف یک هفته مدارک لازم جهت ویزا ارائه گردد .
در سفرها همیشه مکان اقامتی و هتل برایم از اهمیت خاصی برخوردار است، تصمیم گرفته بودم با پرداخت مابه التفاوت هتل را عوض کنم .لذا بررسی خیلی زیادی بر روی هتلهای پکیج انجام دادم . در نهایت دو هتل را مد نظر قرار دادم :
1-هتل دیسکاوری کارتیکا با امتیاز 8/5 از سایت بوکینگ و4/5 از سایت تریپ ادوایزر
2-هتل آنوایا با امتیاز 8/9 از سایت بوکینگ و 4/5 از سایت تریپ ادوایزر
هتل آنوایا امتیاز بهتری داشت ولی 400 هزار تومان از دیسکاوری گرانتر بود ولی هتل دیسکاوری محوطه وسیع و زیبا و استخر بزرگتری داشت، که من هتل دیسکاوری کارتیکا پلازا را انتخاب نمودم .البته هتل آنوایاهم دارای ساحل اختصاصی بود .
با توجه به سه نفره بودن خانواده ما، بایستی هزینه یکنفر را به صورت جداگانه حساب می کردم و همچنین پس از تصمیم به تعویض هتل از کوتا پاردیسو به هتل دیسکاوری بایستی مابه التفاوت پول هتل را هم پرداخت می نمودم. هزینه نفر سوم مبلغ 7میلیون 75 هزار تومان و بابت مابه التفاوت تغییر هتل برای هر نفر مبلغ 585000 هزار تومان محاسبه شد. جمع مبلغ قابل پرداخت 8 میلیون و دویست و چهل هزار تومان می شد . مبلغی را پیش پرداخت کردم و مقرر شد بخشی دیگر را هنگام تکمیل مدارک واریز نمایم .
مدارک موردنیاز جهت ویزا
2قطعه عکس برای هر نفر- اصل گذرنامه-کپی کارت ملی – گواهی تمکن مالی به مبلغ 10 میلیون تومان برای هر نفر – کپی تمام صفحات شناسنامه
ظرف مدت یک هفته کلیه مدارک را آماده نموده و تاریخ هفتم اسفند به آژانس ارائه نموده و پرداخت دوم را هم انجام دادم.
پس از مدت دو هفته ویزا آماده شد ولی بلیط الکترونیکی بدلیل صدور گروهی و چارتر بودن صندلی پرواز تا قبل از روز 28 اسفند توسط هواپیمائی قطر صادر نشده بود . من دائم با آژانس تماس می گرفتم و پیگیری می کردم و تا لحظات آخر هم دچار استرس بودم، در نهایت روز 28 اسفند از طرف آژانس تماس گرفتند و اعلام نمودند که مدارک شما کاملا آماده است. ساعت 12 ظهر به آژانس مراجعه نموده و مدارک را تحویل گرفتم و مابقی مبلغ که 4 میلیون 240 هزار تومان پرداخت نمودم. خیالم از بابت بلیط و سایرمدارک راحت شد.
ویزای کشور اندونزی
حالا با خیال راحت می توانستم خودم را در بالی تصور کنم، ولی خوب هنوز 8 روز مانده بود. پس فقط می تونستم تا 7 فروردین خیال بافی کنم .
همیشه جهت سفر های نوروزی از دیماه اقدام به خرید ارز می نمودم،با توجه به اینکه امسال هم قصد سفر به ترکیه داشتم، اوایل دیماه 1000 دلار به قیمت 4178 تومان خریده بودم ولی از بهمن ماه به بعد که بحران ارزی شکل گرفت، مسافرین برای تهیه ارز دچار مشکل شدند. یکی از دوستان لطف نمود و 1000 دلار دیگر به قیمت 4500 تومان در تاریخ 25 اسفند برایم تهیه نمود. تا حدودی از بابت ارز خیالم راحت شد ولی دوست داشتم که مقدار بیشتری جهت احتیاط با خود می بردم. از بیست و نهم اسفند کلیه صرافیها تعطیل شده و متاسفانه نتونستم مقداری دیگر دلار بخرم ، در این تاریخ قیمت دلار تا 5200 تومان نیز بالاتر رفته بود .
طی 12 سال اخیر هیچگاه هنگام تحویل سال در خانه نبودیم، ولی امسال بخاطر شرایطی که بوجود آمده بود مجبور شدم در تهران بمانم و از هوای بهاری و خیابانهای خلوت تهران، نهایت استفاده را ببرم .
کلان شهر تهران در تعطیلات نوروز بسیار دوست داشتنی و زیباست و در کمترین زمان ممکن می شود از این سوی شهر به آنسوی شهر بدون ترافیک رفت و آمد نمود.
بالاخره با گذشت 6 روز از تعطیلات، روز موعوددر حال فرا رسیدن بود. عوارض خروج را بابت هر نفر 75 هزار تومان از طریق اینترنت پرداخت نمودم. (قراربود عوارض خروج از کشور افزایش داشته باشد که تا تاریخ پرواز ما هنوز ابلاغ نشده بود و ما خوشبختانه همان مبلغ قبلی را پرداخت نمودم.)
با توجه به اینکه تجربه خوبی از اختصاص صندلی هواپیما در سفر به پوکت نداشتم، تلاش کردم که از طریق اینترنت بتوانم نسبت به رزرو صندلی اقدام کنم که متاسفانه بدلیل صدور گروهی بلیط برای آژانس ها امکان تعیین صندلی قبل از پرواز میسر نشد. با دفتر هواپیمایی قطر در تهران تماس گرفتم، آنها هم عنوان نمودند که رزرو صندلی های گروهی از طریق سیستم مقدور نیست و پیشنهاد دادند که چهار ساعت زودتر در فرودگاه حاضر شویم.
مقداری وسایل مورد نیاز سفر از قبیل انواع دارو ، اسپری دورکننده حشرات و پماد گزیدگی ، مقداری کنسروجات ، خرما ، بیسکویت خریداری کردم و وسایل ضروری مانند کفش راحتی ، دمپائی ، کوله پشتی ، دوربین و... آماده کردم و منتظر صبح روز بعد شدم .
برنامه پروازی رفت به شرح ذیل بود:
ساعت 12:45 (به وقت تهران) پرواز ازفرودگاه بین المللی امام خمینی و ساعت 13:15(به زمان محلی) ورود به فرودگاه بین المللی حمد دوحه
ساعت 17:10 پرواز از فرودگاه بین المللی حمد دوحه –ورود به فرودگاه دنسپار بالی 8:10 دقیقه (زمان محلی) صبح روز بعد
روز اول: 24 ساعت تا بهشت خدایان
صبح روز هفتم فروردین، ساعت 6 از خواب بیدارشدیم و پس از صرف صبحانه مختصری ، آماده رفتن شدیم . پسر دایی ام که از شب قبل در منزل ما بود ، ما را تا فرودگاه امام خمینی رساند. ساعت 8 به فرودگاه رسیدیم و با یک صف بلند بالا جهت ورود به سالن مواجه شدیم. پس از نیم ساعت معطلی وارد سالن شدیم و مستقیم به گیت پرواز قطر رفتیم که هنوز گیت باز نشده بود. کارمندان هواپیمایی مستقر شده بودند و آماده پذیرش مسافر می شدند . گیت هواپیمایی قطری دقیقا 4 ساعت زودتر از پرواز باز شد و ما اولین نفر بودیم. از متصدی کانتر قطری خواهش کردم که صندلی هر سه نفر در هر دو پرواز کنار هم باشد، که ایشان هم لطف نمودند علاوه بر اختصاص صندلی کنار هم، جهت پرواز دوم صندلی را کنار پنجره به ما اختصاص دادند. پس از دریافت کارت پرواز از سالن خارج شدم و با مراجعه به صرافی فرودگاه 500 دلار به نرخ 5080 تومان خریداری نمودم و مجدد به سالن بازگشتم.
به همراه همسر و پسرم به گیت کنترل پاسپورت رفتیم که خوشبختانه خلوت بود. با کمترین معطلی مهر خروج در پاسپورت ها زده شد، مدت زمان زیادی را تا پرواز داشتیم لذا چای و کیک از بوفه فرودگاه به قیمت گزاف خریداری کرده و عکس یادگاری از سفره هفت سین کنار بوفه انداختیم.
سفره هفت سین - فرودگاه امام خمینی
پس از یکساعت از گیت بازرسی عبور کرده و وارد سالن انتظار جهت پرواز شدیم.
ایرباش 330 هواپیمایی قطر
نیم ساعت قبل از پرواز درب خروج باز و با عبور از راهرو وارد هواپیمای ایرباس 330 قطری شدیم. داخل هواپیما بسیار تمیز و همه چیز نوید یک پرواز خوب راداشت. کلیه صندلیها دارای بالشت و در مقابل هر صندلی مانیتور روشن بود. هواپیما راس ساعت مقرر و بدون تاخیر به سمت فرودگاه حمد دوحه به پرواز درآمد. مطابق معمول، پذیرایی انجام شد و در ساعت 13:15 دقیقه به مقصد اول رسیدیم. پس از خروج از هواپیما از راهروی طولانی گذر کردیم و به گیت بازرسی رسیدیم. با عبور از بازرسی، از پله برقی پایین آمده و وارد سالن ترانزیت شدیم.
سالن مجلل و زیبای ترانزیت فرودگاه حمد دوحه
فرودگاه دوحه بسیار بزرگتر از فرودگاه امام خمینی تهران است و دارای 5 سالن (A,B,C,D,E) جهت پرواز های خروجی می باشد. هر سالن بیش از 10 گیت خروجی دارد و هر گیت مجهز به سالن مسافری مخصوص است که مسافرین بتوانند در محل مورد نظر منتظر پرواز خود باشند. این اتاقک ها هم منطقه بندی شده به نحویکه مطابق منطقه مندرج در کارت پرواز اولویت سوار شدن مشخص میگردد. این یعنی یک نظم و انضباط برنامه ریزی شده جهت جلوگیری از تجمع مسافر هنگام سوار شدن است.
در فرصت چهار ساعت مانده به پرواز، ما در فرودگاه مشغول بازدید از فروشگاه ها و برند های مختلف شدیم. با توجه به مشکل باطری گوشی موبایلم، یک پاور بانک 10000 آمپر به قیمت 27 دلار خریداری نمودم. پس از کمی گشت و گذار گرانترین چای عمرم رو به قیمت 5 دلار یعنی 25 هزار تومان(به نرخ روز) نوش جان کردم.البته چای داغ بود ولی قیمت آن داغ تر بود.
بخاطر کم خوابی سر درد گرفته بودم، از داروخانه فرودگاه یک بسته قرص سردرد به قیمت 4 دلار خریداری کردم. راس ساعت مقرر در محل گیت خروجی حاضر شده و با رعایت نوبت، پس از کنترل کارت پرواز وارد هواپیمای بوئینگ 777 پهن پیکر قطری شدیم. ردیف صندلی ما یکی مونده به آخر، ولی کنار پنجره بود. شرایط برای عکاسی از پنجره هواپیما مهیا بود.
بر روی هر صندلی یک عدد پتو- یک هد ست جهت استفاده از سیستم صوتی و تصویری و یک بسته شامل جوراب، مسواک، خمیردندان کوچک، چشم بند،گوش گیر وجود داشت. مدت زمان پرواز ده ساعت اعلام شد.
هواپیما بدون کمترین تاخیر و راس ساعت مقرر شروع به پرواز نمود. پس از اوج گرفتن با عبور از خلیج زیبای فارس به سمت جزیره قشم و بندر عباس حرکت نمود و پس از گذر از فراز کشورمان با عبور از بخش غربی اقیانوس وارد آسمان کشور هند شد. با گذر از فراز شهر های دهلی و حیدر آباد وارد آبهای خلیج بنگال گردید و در ادامه مسیر با عبور از فراز کشور های تایلند –مالزی –سنگاپور، واردنیمکره جنوبی شده و بر فراز آسمان مجمع الجزایر کشور اندونزی به سمت جزیره بالی ادامه مسیر داد .
مشاهده نقشه مسیر پرواز از مانیتور داخل هواپیما
در هواپیما منوی غذا به همراه فرم اظهارنامه ورود به کشور اندونزی داده شد، که فرم مربوطه بایستی تکمیل ودر هنگام ورود و کنترل پاسپورت تحویل مسئول مربوطه می شد.
منوی غذا شامل یک وعده پذیرایی شام و یک وعده پذیرایی صبحانه بود. سبک پذیرایی در حد بالا ولی کیفیت غذا نسبتا خوب بود. در سیستم صوتی و تصویری هم انواع فیلم های سینمایی، سریال ها،موسیقی ملل مختلف به همراه تلاوت قران کریم، بازی و نقشه مسیر پروازی که به صورت همزمان موقعیت هواپیما، سرعت، ارتفاع، مسافت طی شده و مسافت باقی مانده را بر روی نمایشگر نشان می داد. میهمانداران پرواز قطری بسیار مودب و حرفه ایی هستند و تمام تلاش خود را جهت برطرف نمودن خواسته های مسافرین انجام می دادند. شکی نیست که یکی از عوامل برتری هواپیمایی قطر در سال 2017 نحوه ارائه خدمات ان بوده است .
با روشن شدن هوا مناظر زیبایی از ابرهای متراکم و گاه انبوه و مناطق سرسبز استوایی را از داخل هواپیما می توانستیم مشاهده کنیم
بالی کجاست :
نقشه کشور اندونزی بر روی گوگل
جزیره بالی یکی از هزاران جزیره مجمع الجزایر اندونزی می باشد که در نیمکره جنوبی واقع شده است. کشور اندونزی بر روی خط استوا قرار گرفته و مرکز آن شهر جاکارتا است . این کشور چهارمین کشور پرجمعیت جهان و همچنین رتبه اول را از نظر تعداد مسلمانان در بین کشورهای جهان دارد. بخشی از جزایر و پایتخت کمی بالاتر از خط استوا، در نیمکره شمالی و بخشی دیگر مانند جزیره بالی در بخش شرقی و نیمکره جنوبی قرار گرفته اند. 70 درصد اهالی بالی هندو، مابقی مسلمان ، بودایی و مسیحی هستند. اقتصاد جزیره بر پایه تولید محصولات کشاورزی خصوصا برنج نهادینه شده است. بالی به واسطه زیباییهای طبیعی و چشم انداز های افسونگرش، چندین سال است که به یکی از قطب های مهم توریستی جهان تبدیل شده، به گونه ایی که در سال 2017 مابین 20مقصد برتر گردشگری جهان جای گرفت. این جزیره از غرب با جزیره جاوا و از شرق با جزیره لومبوک همجوار می باشد .
نقشه جزیره بالی بر روی گوگل
جزیره بالی دارای سه کوه آتشفشان است، معرفترین آن با ارتفاع 3 هزار متراز سطح دریا به نام گودان آدانگ است که فعال می باشد، منطقه اطراف این کوه جزء مناطق ممنوعه بوده و خالی از سکنه است.
شهرهای کوتا(KUTA)، نوسادوآ(NUSADU) و ابود(UBUD)، سه منطقه اصلی توریستی و گردشگری بالی محسوب می شوند. تمامی این مناطق دارای هتل ها و ریزورتهای مختلف با کلاسهای متفاوت می باشند.
فرودگاه شهر دنسپار در بخش جنوبی جزیره و حایل بین منطقه کوتا و نوسادوآ، در مجاورت سواحل اقیانوس هند قرار گرفته است. بنا به گفته افراد محلی، جمعیت جزیره بین چهار تا چهار و نیم میلیون نفر تخمین زده می شود.
آیین ها، سنت ها، مراسم های مذهبی، وجود معابد تاریخی، همگی بخشی از فرهنگ زندگی مردم بالی و جاذبه های توریستی آن به شمار می آید. مردمان جزیره، بسیار مهربان بوده و از میهمانان به گرمی استقبال می نمایند.
پرواز بر فراز بالی
روز دوم: سرزمین خدایان بهشتی، سلام
پس از دو ماه از اعلام قرعه کشی و برنده شدنم بالاخره به بالی رسیدیم. هواپیما راس ساعت 8 صبح در فرودگاه شهر دنسپار ، به آرامی بر زمین نشست. در صندلی آخر هواپیما با یک خانواده ایرانی آشنا شدیم که آنها هم مثل ما سه نفر بودند تورشان را از آژانس گلفام سفر خریداری کرده بودند و همانند ما در هتل دیسکاوری اقامت داشتند.
به همراه دوستمان از هواپیما پیاده شده و پس از کلی پیاده روی به بخش کنترل پاسپورت رسدیم. کنترل پاسپورت شامل دو قسمت بود، یکی کسانیکه ویزای فرودگاهی بایستی میگرفتن و دوم کسانیکه ویزا داشتند. ما در اینجا توریستهای خوشبختی بودیم که قبلا ویزا برایمان صادر شده بود.( البته خوشبختی فقط بخاطر نماندن در صف طولانی صدور ویزا بود، والا پاسپورت کم ارزش ما همیشه شرایط خاص خودش را دارد)
با کمی معطلی مهر ورود در پاسپورت درج و سپس با دریافت چمدانها از درب فرودگاه خارج شدیم. محوطه فرودگاه پر از گلهای مختلف بود که چهره زیبایی به محوطه می بخشید.
محوطه بیرونی فرودگاه دنسپار بالی
در بیرون فرودگاه به دنبال تور لیدر گشتیم . آقایی با چهره خندان که اهل بالی بود ما را شناخت و با خوشرویی و زبان انگلیسی دست و پا شکسته خود را معرفی کرد، چمدانها را در داخل خودرو ون گذاشت و به هر خانواده یک عدد سیم کارت تحویل دادند.پس ازاینکه سوار خودرو ون شدیم ، به سمت هتل حرکت نمود . پس از خروج از محوطه فرودگاه وارد خیابان های شلوغ و پرترافیک منطقه کوتا شدیم.
منطقه کوتا :
هر یا منطقه کوتا در جنوب جزیره بالی قرار گرفته است ، این منطقه به دلیل وجود ساحل بسیار بزرگ باقابلیت موج سواری و تفریحات دریایی ، یکی از بزرگترین مراکز توریستی جزیره به شمار می آید. پارک آبی واتر بوم ،هتل های مختلف ساحلی و غیر ساحلی ، مرکز خرید دیسکاوری که در مجاورت هتل دیسکاوری قرار دارد، مرکز خرید لیپو، مرکز خرید بیچ واک، انواع رستورانهای بزرگ و کوچک ، فروشگاههای متعدد ، انواع مراکز ماساژ، کلاب های شبانه ، نزدیکی به فرودگاه بین المللی همگی موجب شده که توریستهای بیشماری این منطقه را جهت اقامت تعطیلات خود انتخاب نمایند .
هتل دیسکاوری کارتیکا پلازا:
ورودی هتل دیسکاوری کارتیکا پلازا
پس از 15 دقیقه به هتل رسیدیم. هتل دیسکاوری در منطقه کوتا و خیابان کارتیکا قراردارد. لیدر اندونزیایی، ما را به پذیرش هتل معرفی کرد و رفت. به محض ورود به هتل با شربتی خنک از ما پذیرایی شد و مسئول پذیرش با لبخند و خوشرویی مدارک ما را گرفت و جهت تحویل اتاق بابت هر نفر مبلغ 100 دلار ودیعه از ما دریافت کرد.
ساعت 10 صبح بود بایستی منتظر تحویل اتاق می شدیم . با همسفر مان جهت تبدیل دلار به واحد پول اندونزی (روپیه) به یکی از مغازه های اطراف هتل مراجعه و هر دلار را با نرخ 13500 روپیه تبدیل نمودیم .برای 500 دلار 6 میلیون و هفتصد و پنجاه هزار روپیه دریافت نمودم.
گشتی داخل هتل زدیم با وجود اینکه 24 ساعت از شروع سفر ما میگذشت خیلی خسته بودیم و نیاز به استحمام و استراحت داشتیم . پس از پیگیری از طریق پذیرش و همکاری آنان اتاق ساعت 12 آماده تحویل شد. اتاق را تحویل گرفته و مستقر شدیم. پس از کمی استراحت ساعت 5 بعد ازظهر جهت ارزیابی محل هتل و اطراف آن، راهی خیابان کارتیکا شدیم . خیابان مملو از توریست های کشور های مختلف بود . کمی پیاده روی کردیم در انتهای خیابان از کنار بازار محلی عبور کرده و به ساحل بزرگ کوتا رسیدیم .
ساحل بزرگ کوتا
ورود ما به ساحل مصادف شد با غروب آفتاب و تمام افرادی که در ساحل بودند مشتاقانه این منظره زیبا را مشاهده می نمودند. دیدن غروب افتاب از سواحل اقیانوس هند و آنهم در نیمکره جنوبی چیزی بود که همیشه در رویا های خود به دنبالش بودم و الان محقق شده بود. در ساحل کوتا هنگام غروب آفتاب به دلیل وجود ابرهای پراکنده، مناظر شگفت انگیزی با رنگهای زیبا و چشم نواز پدید می آید که هر بیننده را مجذوب خود میکند.
غروب زیبای آقتاب در ساحل کوتا
ساحل شلوغ و کمی کثیف کوتا(توضیحاتی در خصوص کثیفی برخی از سواحل در متن داده شده است )
عکسهای زیبایی از غروب آفتاب انداخته و به گشت و گذار خود در خیابانهای اطراف ادامه دادیم. پس از پیاده روی و شناسایی خیابانهای اطراف به مرکز خرید دیسکاوری واقع در مجاورت هتل آمده و از فروشگاههای آن دیدن نمودیم و جهت شام به رستوران برگر کینگ رفته و سفارش برگر دادیم .
یکی از خیابانهای شلوغ کوتا
پس از صرف غذا به هتل بازگشتیم. شب قبل از سفر شماره تلفن شخصی به نام پوتو رو ازدوست عزیزم جناب آقای میرزادی(برنده سفرنامه سفر به سرزمین خدایان بی انتها در سال 95 , سفر نامه الودنیز- سفر به آسمان رنگارنگ در سال 96 ) گرفته بودم، لذا پیغامی به ایشان دادم و درخواست کردم که روز بعد با ماشین خود ما را به نقاط دیدنی جزیره ببرد. ایشان عنوان نمودند که فردا نمی توانند در خدمت ما باشند ولی دوستشان بنام کادک رو معرفی کردند و قرار شد ساعت 9 صبح مقابل هتل منتظر ما باشد.
پس از این تبادل پیام ، تور لیدر ایرانی تماس گرفتن و عنوان نمودند که برنامه گشت شهری رو برای فردا دارند که من با توجه به قراری که با آقای پوتو گذاشته بودم از ایشان عذر خواهی نمودم .
روز سوم : ابود و زیبایی های بی انتها، معبد باتوان(batuan temple)
شب را استراحت نموده و صبح جهت صرف صبحانه به رستوران اصلی هتل آمدیم. این رستوران واقع در طبقه زیرین لابی، مشرف به فضای سبز و استخرهای شنا و حوضچه های پر از ماهی بود . برخی میزها در فضای بیرونی و برخی دیگر در فضای درون رستوران چیدمان شده بود .
بوفه صبحانه هتل شامل انواع مربا –سوسیس و کالباس و بیکن- سوپ – سیب زمینی –غذای گرم هندی و بالیایی –پنیر، کره و عسل و انواع تخم مرغ و املت و میوه های استوایی بود که هر نوع سلیقه ایی را راضی می نمود .
در حین خوردن صبحانه بودیم که آقای کادک (راننده )پیام داد که جلوی ورودی لابی منتظر ماست .
کادک جوانی 27 ساله خوش رو و با اخلاق که پیرو آیین هندو بود . او دارای دو فرزند و شغل اصلی وی کشاورزی که علاوه بر آن در زمینه تور گردانی هم فعالیت می نمود.
پس از صبحانه به لابی رفته وکادک رو پیدا کردیم، سوار ماشین شده و از محوطه هتل خارج شدیم. نقشه گردشگری و بروشوری از مناطق بالی را به ما نشان داد و توضیحات مختصری در خصوص مسیر دسترسی به آن ها را ارائه نمود . پس از صحبت با کادک، با توجه به بعد مسافت و ترافیک خیابانها و معابر بالی جهت سه روز به سه نقطه مختلف جهت گشت برنامه ریزی نمودیم. منطقه مرکزی جزیره (ubud )– منطقه جنوبی جزیره نوسادوا و منطقه غربی جزیره (معبد تانالوته )
هزینه کرایه جهت هر روز مبلغ 450 هزار روپیه برای 10 ساعت توافق شد.(معادل ریالی با در نظر گرفتن هر دلار 50000 ریال مبلغ کرایه 1،665،000 ریال می شد )
روز اول را به بازدید از منطقه مرکزی بالی (ابود) اختصاص دادیم.جاده ها باریک و خیلی سر سبز و زیبا بود. همانطور که محو تماشای مناظر اطراف جاده بودیم ، پس از یک ساعت به اولین مکان رسیدیم .
معبد باتوان (batuan temple)
مجسمه های سنگی معبد باتوان
کادک ماشین را در پارکینگ کنار معبد پارک و ما را به داخل معبد راهنمایی نمود.برای کمک به نگهداری معبد هرنفر 10000 روپیه پرداخت کردیم و یک تکه پارچه به ما دادند که جهت پوشش پاها به دور کمر ببندیم .( برای ورود به کلیه معابد هندو بایستی از این پوشش استفاده شود.)
محوطه داخلی معبد با توان
نام batuan یا baturan اشاره به سنگ به عنوان مظهر استقامت و سخت بودن دارد. در ورودی این معبد دروازه ایی وجوددارد که از دو طرف سنگها به زیبایی بر روی هم چیده شده است،و این اشاره به یک سنت دیرینه دارد که در آن سنگهای ایستاده به عنوان مکان های ملاقات و مراسم تشریفات برای عبادت ارواح اجدادی بوده است. ساختار این معبد از سنگ بوده و محوطه معبد شامل پارکینگ، ساختمان قدیمی بنام WAN که به عنوان ساختمان جلسه برای هر نوع رقص و مراسم بالیایی قابل استفاده است. درحیاط معبد دو ساختمان بلند بنام BALE AGUNG و BALE KUHKUL و همچنین دروازه بلندی بنام KON AGUNG وجود دارد که توسط مجسمه های زیادی نگهداری می شود. ورود و خروج به معبد از طریق دو درگاه اصلی انجام می شود.
ساختمان محل عبادت معبد باتوان
محل اجرای رقص بالیایی در معبد باتوان
در بالی سه گروه معبد وجود دارد :
1-معبد روستا :مکانی برای پرستش خداوند برهما(خالق)
2-معبد پوسی :مکانی برای پرستش خداوند ویشنو(نگهدار)
3- معبد دلیم :مکانی برای پرستش خداوند شیوا(ویرانگر)
معبد باتوان جزو معابد پوسی محسوب میشود و مجسمه هایی موجود در آنجا حکایت از آن دارد.
یکی دیگر از ساختمانهای زیبای معبد باتوان
پس از یک ساعت گشت گذار در معبد و بهره بردن از معماری زیبای آن سوار ماشین شدیم و به سمت مقصد بعدی حرکت کردیم.
آبشارتگنونگان(tegenungan waterfall)
ورودی آبشار
منطقه ابود کمی مرتفع و دارای پستی و بلندی های زیادی است و بین 600 تا 1000 متر ارتفاع از سطح دریا دارد. وجود جنگل های انبوه بر روی کوه ها ،دره ها و همچنین رودخانه ها موجب پدید آمدن آبشارهای مختلف شده است که هر کدام زیبایی خاصی دارند، با این توصیف، برنامه بازدید دوم ما اختصاص به بازدید از آبشار معروف تگنونگان داشت .
کادک پس از بیست دقیقه ماشین را در محلی متوقف و ما را به سمت آبشار راهنمایی نمود. آفتاب دقیقا در مرکز آسمان و هوا بسیار گرم و شرجی بود. برخلاف معبد که کمی خلوت بود، تعدادکسانیکه جهت بازدید از آبشار آمده بودند خیلی زیاد بود. در مسیر آبشار، انواع دکه ، فروشگاه صنایع دستی و رستوران های زیادی وجود داشت .
نمای آبشار از روی تراس
جهت دسترسی به آبشار بایستی از تعداد زیادی پله گذر میکردیم. من در فکر این بودم که موقع بازگشت این همه پله را چطور باید بالا بیاییم.
تراس هایی جهت بازدید از آبشار ساخته شده بود که مکان مناسبی جهت عکاسی بود و آبشار با زیبایی و صلابت از دور خودنمایی می کرد.. قبل از رسیدن به آبشار اصلی، آبشار مرتفع ولی کم آب دیگری وجود داشت که تعدادی از توریست ها فرصت را غنیمت شمرده و در گرمای هوا به زیر آن رفته و تنی به آب می زدند.
آبشار کم آب ولی مرتفع
من هم از فرصت استفاده کرده و چند لحضه ایی را به زیر آبشار رفتم و کمی خنک شدم . سپس به سمت آبشار اصلی ادامه مسیر دادیم.
نمایی دیگر از آبشار
صدای غرش آبشار در منطقه طنین انداز بود. شکوه و زیبایی آن هر بیننده را مسحور خود می کرد. حجم زیاد آب و ارتفاع آبشار موجب می شد، آب با فشار خیلی زیاد به سمت پایین سرازیر شود که خود خالق مناظر زیبایی می شد.
آبشار تگنونگان
با توجه به فشار آب امکان نزدیک شدن به آبشار وجود نداشت . اغلب توریستها از زوایای مختلف در حال عکاسی از زیبایی های آن بودند . در اطراف آبشار سنگ هایی بر روی هم چیده شده بود که نشان از وجود معبد پوسی (خدای نگهدار) در آن مکان بود. قسمت بالای آبشار دارای چشم انداز بی نظیری از جنگل و درختان نارگیل بود.
نمایی زیبا از بالای آبشار
رودخانه پس از آبشار که محل عبور سیلاب ها می باشد
پس از لذت بردن از طبیعت زیبای منطقه، به معبد کوچکی که در آنجا بود رفتیم . درکنار معبد یه استخر کوچک قرار داشت که آب چشمه ایی مقدس از طریق لوله وارد آن می شد که احتمالا جهت انجام مراسم مذهبی و غسل ساخته شده است.
بخش سخت بازدید ما از آبشار ، بالا رفتن از پله ها بود، این کار چقدر در اون هوای گرم و مرطوب برایم سخت بود. در مسیر پیرزن خیلی مسنی را دیدم که چند کوزه آب در دست و پله ها را به راحتی بالا می رفت، پیش خود گفتم دست مریزاد پیرزن که از من جوانتری .
پله ها را به سختی بالا آمده و در یکی از رستورانها با خریدن آبمیوه نفسی تازه کردیم . سپس سوار ماشین شده و راهی مقصد بعدی شدیم.
مزرعه قهوه چانتیک (CANTIK COFEE FARM)
ورودی مزرعه قهوه
یک از جذابیت های گردشگری در بالی بازدید از مزارع کشت و تولید قهوه است . گرانترین قهوه تولیدی جهان مربوط به جانوری بنام لواک می باشد. اغلب مزارع کشت قهوه در بالی ، اقدام به نگهداری و پرورش لواک می نمایند که قهوه بوجود آمده از مدفوع این جانور را تبدیل به تجارتی پرسود برای تولید کنندگان و دلالان قهوه نموده است . مزرعه داران قهوه، این حیوان را در قفسه های کوچک نگهداری کرده و با تغدیه میوه قهوه به آنان ، دانه های قهوه از بدن این حیوان خارج می شود و پس از جمع آوری در ظرفهایی مخصوص ریخته ، باچوب مخصوص و حرارت آنها را بوداده می کنند.
فرآوری قهوه به روش سنتی
در مزرعه علاوه بر تولید و فراوری این قهوه ارزشمند، درختان قهوه زیادی وجود دارد .
وارد مزرعه بزرگ و زیبای تولید قهوه شدیم .
لواک در قفس
میوه درخت قهوه
در مزرعه از نحوه فرآوری قهوه بازدید کردیم و سپس به تراس مخصوص پذیرایی هدایت شدیم. انواع چای و قهوه جهت پذیرایی از ما آورده شد که هرکدام ترکیبات و طعم مخصوص به خود داشتند. همزمان با تست انواع چای و قهوه ، از تراس مناظر بسیار زیبایی از جنگلهای استوایی را می شد مشاهده نمود.
مشاهده جنگلهای استوایی از روی تراس مزرعه قهوه
پس از صرف چای مطابق معمول به بخش فروشگاهی مزرعه رفته و کمی قهوه با طعم نارگیل و چای با طعم لیمو خریداری نمودیم.
از لواک های موجود در مزرعه بازدید نموده وپس از عکاسی سوار ماشین شده و به سمت مقصد بعدی حرکت کردیم .
معبد تیرتا اِمپول(TIRTHA EMPUL TEMPLE)
ورودی معبد تبرتا امپول
با توجه به بازدید اولیه از معبد ، همسرم گفت که چقدر از معابد باید بازدید کنیم، همون یکی را دیدم کافی بود . من گفتم: شما بیا اگر تفاوت نداشت دیگه سراغ معابد نمیریم .
پس از نیم ساعت به محوطه پارکینگ معبد رسیدیم. ورودیه جهت هر نفر مبلغ 30000 هزار روپیه پرداخت کردیم و مطابق مرسوم پارچه ایی جهت پوشاندن پا به هر نفر داده شد. پارچه ها را دور کمر پیچیده و وارد محوطه معبد شدیم. معبد مابین دو کوه بسیار زیبا که از وسط آن رود خانه ایی جاری است قرار دارد.
سبد های مخصوص هدایا نذری به معبد
معبد محل عبادت خدایان ویشنو (نگهدار ) است. این معبد در فضای بسیار بزرگ و زیبا درسال 960 میلادی بنا شده است. بواسطه قدمت بسیار زیاد و ارزش معنوی بالای آن جزو میراث ملی کشور اندونزی و جزیره بالی محسوب می شود و به بخاطر زیبایی آن به معبد بهار کوهستان نیز معروف است. TIRTHA EMPUL به معنای بهار مقدس، که در واقع نام یک منبع آب در معبد است. آب بهارمقدس در واقع تامین کننده استخرها و حوضچه های آب محوطه معبد می باشد که سر ریز آن به رودخانه پکرینسان توکاد جاری می شود.
استخر چشمه آب بهار مقدس - آب این استخر از چشمه های زیر زمینی تامین می شود
معبد به سه بخش تقسیم می شود:
1-حیاط جلویی (jaba pura) 2-حیاط مرکزی (jaba tengah) 3-حیاط درونی (jeroan)
محلی برای عبادت و اجرای مراسم آیین هندو
بخش حیاط جلویی شامل دو استخر با 30 دوش (ناودانی که آب آن از چشمه تامین می شود)، غسل شوندگان بایستی به ترتیب از دوش اول شروع به انجام فریضه می نمایند. جهت استفاده از آب این استخر و دوش های ناودانی مبلغ 15000 و جهت اجاره کمد مبلغ 10000 روپیه پرداخت نمودیم ، پارچه سبز رنگ مخصوص استحمام دریافت و پس پوشاندن بدن با پارچه، راهی حوضچه های آب مقدس شدیم.(نحوه بستن پارچه سبز رنگ جهت بانوان ، پوشاندن بدن از زیر گردن و به صورت ضربدری و جهت آقایان دور کمر و پاها می باشد) آب حوض کمی سرد و پر از ماهی های قرمز بود.
استخری پر از ماهی های قرمز
توریست های زیادی در داخل استخر در حال استفاده از دوش های ناودانی بودند.این استخر ها منبع درآمد خوبی برای گردانندگان معبد می باشد.
گرما و رطوبت هوا استفاده از آب استخر را دلپذیر می نمود.
پس از استحمام و ادای فریضه به سبک مردم محلی و هندو، پارچه سبز را از تن درآورده و لباس ها را پوشیده و به بازدید از عبادتگاه های خدایان ویشنو پرداختیم. در بالای تپه ایی که مشرف به معبد است کاخ کوچکی بنا شده که مخصوص اقامت رئیس جمهور و یا جهت تشریفات سران کشورها استفاده می شود.
ساختمان بالا محل اقامت رئیس جمهمو و تشریفات سران کشورها
محوطه معبد بسیار بزرگ ، زیبا و با شکوه بود و در زمان بازدید ما از معبد تعداد زیادی از افراد محلی به صورت گروهی در حال برگزاری مراسم و آیین های عبادی خود بودند .
یکی از ساختمانهای معبد
ساختمان جلسات و اجرای مراسم دعا
یکی دیگر از ساختمانهای معبد
در بخش بیرونی معبد فروشگاههای صنایع دستی و چوبی زیادی وجود داشت که محصولات بسیار زیبایی را با قیمت بالا عرضه می نمودند.
بعد از اتمام بازدید، در محوطه پارکینگ به دنبال کادک و ماشینش می گشتیم پارکینگ شلوغ و ماشین های زیادی با خود توریست به این مکان مقدس و زیبا آورده بودند. پس از تماس با کادک ، ایشان را پیدا کردیم و راهی مقصد آخر روز اول شدیم .
مزارع برنج (rice terrace)
نقشه تراس برنج بر روی گوگل
در سفر نامه ها و سایت های مختلف عکسهای زیادی از مزارع پلکانی برنج دیده بودم و همیشه آرزوی دیدنش را از نزدیک داشتم، لذا برای دیدن مناظر منحصر به فرد شالیزار های برنج بالی هیجان زیادی داشتم. پس از 20 دقیقه به مقصد رسیدیم. در کنار جاده از ماشین پیاده و به سمت ورودی دره که محل شالیزار ها بود وارد شدیم .
مسیر ورودی به شالیزار های برنج
وجود درختان نارگیل زیبایی شالیزار ها را دو چندان می نمودند
دره ، جنگل ،رودخانه، درختان بلند نارگیل و شالیزار های برنج ترکیبی بی نظیری همانند یک تابلوی نقاشی نفیس را پدید آورده بود .
زیبایی بی انداز این شالیزار ها هر بیننده رامجذوب خودش میکند
وارد مسیرپیاده روی و باریک داخل دره شدیم. از مسیری که به سمت پایین میرفت وارد مزارع برنج شدیم .
نمایی دیگر از شالیزار ها
در طی راه از میان شالیزار ها عبور کردیم و پس از رسیدن به قسمت پایین دره از روی یک پل که رودخانه ایی از زیر آن عبور میکرد،
شالیزار های پلکانی برنج
گذر کردیم و وارد قسمت سربالایی دره شدیم . برخی از افراد محلی با بستن طناب مابین دو درخت نارگیل با ارتفاع زیاد ، تاب درست کرده بودند و توریستها با پرداخت مبلغی تاب سواری هیجان انگیزی را تجربه می نمودند.
تاب سواری هیجان انگیز
جشم اندازی دیگر از مزارع برنج
تا حدود زیادی از گرمای هوا کاسته شده بود و قدم زدن در میان مزارع برنج و دیدن گلهای اطراف آن بسیار لذت خاصی داشت. در قسمت بالای شالیزار ها کمی نشسته و نظاره گر زیبایی های خدادادی شدیم.
تصاویر زیبای دیگری از شالیزار های برنج
هوا کم کم داشت تاریک می شد و ماهم مسیر آمده را بازگشتیم . کادک کنار جاده منتظر ما بود و به محض سوار شدن به سمت هتل به راه افتاد .
روز بسیار خوبی بود. دیدن اینهمه مناظر زیبا و شگفت انگیز برایم سرشار از انرژی و جذابیت بود. با اینکه مسافت های زیادی پیاده طی کرده بودیم ولی خسته نبودیم.
پس از یکساعت و نیم و در اوج ترافیک منطقه کوتا، ساعت 9 شب به هتل رسیدیم .پس از گذاشتن وسایل به اتاق جهت صرف شام و قولی که به پسرم جهت خرید اسکیت برد داده بودم، راهی فروشگاههای لوازم ورزشی شدیم. پس از کلی بازدید از فروشگاهها و گرفتن قیمتهای مختلف و گاهها نجومی، بالاخره آقازاده بنده رضایت دادند و اسکیت برد مد نظرشان را انتخاب نمودند . اسکیت برد بایستی مونتاژ می شد، لذا بخشی از پول را پیش پرداخت نمودم و مقرر شد روز بعد پس از آماده شدن مابقی پول را پرداخت و تحویل بگیریم. پس از سفارش فوق جهت صرف شام به رستوران کی اف سی مراجعه و سفارش مرغ سوخاری دادیم که پس از صرف شام به هتل بازگشتیم.
زیبایی های ابود
روز چهارم: سواحل جنوبی بالی -نوسادوا
صبح پس از صرف صبحانه ، کادک در پارکینگ هتل منتظر ما بود ، برنامه امروز بازدید از مناطق توریستی و دیدنی شبه جزیره نوسادوا واقع در بخش جنوبی جزیره بالی بود. سوار ماشین شدیم و کادک برنامه تور امروز ما را توضیح داد و سپس به سمت اولین مقصد حرکت نمود.
به دلیل مرکزیت توریستی منطقه کوتا و نوسادوا، ترافیک زیادی در معابر وجود دارد که باعث تاخیر ما و کندی رفت و آمد می شد.
TANJUNG BENOA BEACH
TANJUNG BENOA BEACH
مقصد اول ما بازدید از ساحل مخصوص تفریحات و ورزشهای آبی بود .به دلیل هزینه بر بودن اینگونه تفریحات علاقه ایی به رفتن نداشتم ولی به اصرار پسرم و کادک به ساحل TANJUNG BENOA رفتیم. این ساحل توریستی بوده و صرفا مخصوص ورزشها و تفریحات دریایی است. وارد محوطه مجموعه شدیم ، یکی از کارکنان که دوست کادک بود یک منو از وزرشهای آبی و دریایی برایمان آورد.
ساحل زیبای TANJUNG BENOA
قیمت ها خیلی بالا بود و تمایلی به انجام آن نداشتم ولی با اصرار پسرم و با کلی چانه زنی ، پیاده روی زیر آب( sea walk) را برای سه نفر به قیمت 120 دلار(نفری 40 دلار ،یک میلیون و ششصد هزار روپیه) و مدت زمان نیم ساعت به توافق رسیدیم. قیمت اولیه جهت هر نفر 90 دلار بود.
لباس مخصوص غواصی پوشیدیم و منتظر شدیم تا قایق، ما را به محل مربوطه ببرد.پس از 20 دقیقه سوار قایق شده و در فاصله 500 متری ساحل وارد قایق دیگری شدیم که تجهیزات مخصوص پیاده روی در زیر آب را داشت .
لباس مخصوص غواصی را پوشیده و آمده راهپیمایی زیر آب شدیم
تجهیزات شامل محفظه های شبیه کلاه که سر و گردن را در آن فرو می بردیم ، کلاه ها از طریق شیلنگ های مخصوص به کپسول های اکسیژن که در قایق بودند وصل بود و بدین طریق شخص می توانست به راحتی تنفس را در زیر آب انجام دهد.
پس از توضیحات مختصر و آموزشهای جزئی به لبه قایق اومدیم . ابتدا پسرم رفت پایین و من استرس گرفتم که اگر احساس تنهایی کند شاید کمی بترسد . سریع آماده شدم همینکه کلاه مخصوص اکسیژن رو سرم گداشتد یهو رفتم کف دریا . دیدیم پسرم به سمت بالا می آید. سریع از مربی درخواست کردم که من را هم به سمت بالا ببرد. همینکه بالا آمدم و کلاه را برداشتم ، دیدم پسرم استرس گرفته و کمی ترسیده بود. اینور اونور نگاه کردم دیدم همسرم نیست درخواست کردم که سریع کلاه را مجدد بر سرم گذاشته و به سمت پایین بفرستند. از آنجاییکه همسرم خیلی اهل شنا و استخر نیست ترسیدم که برای وی مشکلی پیش آید . لذا سریع به زیر آب رفتم و همسرم را در حالیکه با خیال راحت از پیاده روی زیر آب لذت می برد یافتم . خیالم آسوده شد و من هم به پیاده روی زیر آب مشغول شدم.
بالای سرهر کدام از ما یک مربی بود که مسیرپیاده روی را راهنمایی میکرد. در عمق 8 متری کف دریا، مسیری که از دو طرف دارای نرده بود مشخص شده بود و بایستی مابین دو نرده که شکل داربست فلزی بود حرکت می کردیم. مقداری نان هم داده بودند که در زیر آب پخش کنیم، بلکه ماهی ها بواسطه آن به ما نزدیک شوند. مقداری از نان ها را درآب رها کردیم و در یک چشم بر هم زدن اطراف ما پر از ماهی های رنگین و آکواریومی شد .
دنیای زیر آب بسیار هیجان انگیز و زیباست. مشاهده انواع ماهی های رنگی کوچک و بزرگ ، سفره ماهی ها وغیره توصیف ناپذیر است. موبایل را در کاور ضد آب گذاشته بودم که فیلم بگیرم متاسفانه بدلیل استرس ناشی از تنفس امکان پذیر نشد. نیم ساعت پیاده روی در کف اقیانوس توام با استرس ، هیجان انگیز بود . پس از اتمام وقت ما را به بالا کشیده و کلاه های سنگین را از سرمان براشتند، سوار قایق شده و به ساحل بازگشتیم.
با توجه به اینکه پسرم نتوانسته بود از امکانات استفاده کند ، سعی کردیم که با چانه زنی بتوانیم جت اسکی برایش بگیریم که گفتند چون از کلاه استفاده کرده، زیر آب رفته مقدور نیست و ما هم چاره ایی جز قبول کردن نداشتیم. لباس ها را عوض کرده ، سوار ماشین شدیم و به مقصد بعدی حرکت نمودیم.
معبداُلواتو(uluwatu temple)
ورودی معبد الواتو
بعد از یک تفریح هیجان انگیز دریایی، نوبت به بازدید یکی از بنام ترین معابد بالی رسید. به پیشنهاد کادک به سمت معبد الواتو راهی شدیم .پس از حدود 40 دقیقه طی مسیر، به جلوی درب ورودی معبد رسیدیم، .از ماشین پیاده شده و به سمت گیت فروش بلیط ورود به معبد رفتیم.
هزینه ورود بابت هر نفر 20000 روپیه بود ، بلیط دریافت ومطابق سایر معابد، با بستن پارچه به دور کمر، وارد محوطه بزرگ و جنگلی معبد شدیم.
درباره معبد:
مجسمه های معبد الواتو
Ulu به معنی بالا و watu به معنی سنگ که در زبان بالیایی به معنی صخره هم می باشد. قدمت این معبد به قرن دهم بر میگردد. معبد دو ورودی دارد و از جنوب به شمال دارای یک جنگل کوچک هست. میمونهای زیادی در جنگل و درون محوطه معبدزندگی میکنند ( هنگام بازدید بایستی مواظب سرقت اقلامی مانند موبایل ، عینک ، کیف دستی و دروبین بود )
محوطه جنگلی معبد محل زندگی میمونها می باشد
مسیر پیاده روی شمالی معبد
محل قرار گرفتن معبد بر بلندی صخره با ارتفاع 70 متر از سطح دریا می باشد که کاملا مشرف به اقیانوس است. مسیر صخره ایی به معبد توسط دیوار بتنی تقویت شده است و حدود یکساعت طول می کشد از یکطرف به انتهای دیگرآن رسید.
یکی از ساختمانهای معبد که محل برگزاری مراسم ها می باشد
در مسیر کناره نقاط مختلف با چشم اندازی بی نظیر وجود دارد که بسیار مناسب جهت عکاسی و ثبت خاطرات است.
نمایی از صخره های زیبا و اقیانوس آبی
هندوها معتقدند سه قدرت الهی برهما،ویشنو، شیوا تبدیل به ایجاد این معبد شده است که محل عبادت خدای ویرانگر(شیوا) است. معبد الواتو برای محافظت بالی از روحیه شر و بدی اختصاص دارد. در سایت های مختلف بین المللی از صخره های این معبد به دلیل وجود چشم انداز های زیبا مکان مناسب جهت گردشگری عنوان شده است. مشاهده بینظیر غروب از بلندی صخره ها به همراه اجرای رقص بالیایی که همیشه از ساعت 18 الی 19 در این معبد برگزار می شود، توریستهای بیشماری را به این معبد می کشاند .
سواحل صخره ایی زیبا با بیش از 70 متر ارتفاع
ساعت حضور ما در معبد 12 ظهر و هوا بشدت گرم بود. زیبایی خاص و مشاهده سواحل صخره ایی تحمل گرمای هوا را آسان می نمود. دیدن شیطنت و میوه خوردن میمونها ، وجود گلهای زیبا ،آوای پرندگان خوش نقش و نگار، چشم انداز وسیع از اقیانوس هند ، مسیر پیاده روی با چشم انداز بی نظیر، ساختمان اصلی معبد ، همگی از جذابیت های آن معبد به شمار می آیند که هر طرف را نگاه می کنید سوژه مناسبی برای عکاسی می توانید پیدا کنید .
عکس از دماغه شمالی سواحل صخره ایی الواتو
پس از دو ساعت و نیم گشت و گذار، از معبد بیرون آمده و جهت رفع تشنگی یک نارگیل تازه آبدار خریده و نفسی تازه نمودیم.
سوار بر ماشین شده و به سمت مقصد بعدی حرکت کردیم.کادک پیشنهاد داد که تور ATV موتور های چهارچرخ و گردش در جنگهای استوایی را تجربه کنیم که با توجه به هزینه بر بودن آن قبول نکردم و قرار شد ما را به یکی از سواحل بزرگ و محلی بالی ببرد.
ساحل پاناتی پانداوا PABATI PANDAWA BEACH
ساحل پاناتی پانداوا
با گذر از جاده های باریک و پر و پیچ و خم به محل مورد نظر رسیدیم . مبلغ 10000 روپیه بابت ورودی پرداخت کردیم و سپس وارد محدوده شدیم . با گذر از یک بلندی، ساحل بسیار وسیع و زیبا مقابل دیدگان مان ظاهر شد.
پارکینگ ساحل
طبق گفته کادک این ساحل بین المللی نبوده و بیشتر جهت استفاده مردم کشور اندونزی و بالی ساخته شده است. از وضعیت موجود هم به راحتی می شد این را تصور کرد. پارکینگ پر از اتوبوسهای محلی بود.
ساحل شلوغ و پر از دانش آموزانی بود که از طرف مدارس خود به آنجا آورده شده بودند. البته بجز دانش آموزان افراد دیگری نیز حضور داشتند. بزرگی، وسعت و تمیزی ساحل بسیار جلب توجه میکرد. یکی از تفریحات ساحل کانو سواری بود. تعداد زیادی کانو کنار ساحل وجود داشت که توسط صاحبان شان کرایه داده می شد. بدلیل پایین رفت آب اقیانوس، در فاصله 300 متری ساحل، جزیره کوچکی پدید آمده بود که علاوه بر جلوگیری ازورود امواج بلند اقیانوس ، محیط امنی برای کانوسواری پدید آورده بود.
ما هم یک کانو را برای یکساعت به مبلغ 50000 روپیه کرایه کردیم. جلیقه های نجات را بر تن کردیم، نخست پسرم ، سپس همسرم و نفر سوم هم من سوار شدیم. بواسطه سنگین شدن ، مقداری آب وارد کانو شد که تا حدودی لباس هایمان را خیس کرد. پارو زنان به طرف جزیره کوچک حرکت کردیم. زلالی و شفافیت آب موجب می شد به راحتی کف دریا و ماهی ها را ببینیم. پس از بیست دقیقه پارو زدن در شرایط سخت بالاخره به ساحل جزیره کوچک رسیدیم. از کانو پیاده شده و آن را با طناب به تکه سنگی بستیم . مشاهده امواج آرام اقیانوس در آن هوای مطبوع برایمان سرشار از انرژی بود.
جزیره کوچک، که از پایین رفت آب اقیانوس پدید آمده است
ازمناظر زیبای اقیانوس با دوربین تلفن همراه عکس گرفتیم.گرمای هوا جای خود را به نسیم روح بخش دریا داده و دل کندن از آن سخت بود .
کانو سواری در هوای مطبوع ساحلی
آب موجود در کانو را خالی کردم و همگی جهت برگشت به ساحل اصلی مجدد سوار شدیم . همینکه هر سه نفر سوار شدیم داخل کانو مجدد پراز آب شد ، البته دلیل عمده آن سنگینی وزن بنده بود، والا همسر و پسرم وزنی نداشتند.
در حالیکه به سختی پارو می زدیم راهی ساحل شدیم. به نزدیکی ساحل که رسیدیم با یک حرکت همسرم در یک لحظه کانو وارونه شد و همگی به داخل آب افتادیم که موجب خنده خود و اطرافیان شدیم. تنها شانسی که آوردیم موبایل ها را درکوله پشتی گذاشته بودیم و از خیس شدن در امان ماندند. پس از پیاده شدن ما پسرم از زمان باقی مانده استفاده کرد و خودش به تنهایی از کانو سواری لذت برد.
بازی کودکان در اقیانوس
ساحل زیبا و بسیار بزرگ
پس از تحویل کانو کمی در ساحل قدم زدیم و به پارکینگ ماشین ها رسیدیم در آنجا با آب سر و صورت خود راشستیم و با سوار شدن به ماشین راهی مقصد بعدی شدیم .
ساحل جیمباران و شام رویاییJIMBARAN BEACH & ROMANTIC DINNER
ساحل شلوغ و بزرگ جیمباران
طبق برنامه آخرین مقصد امروز ما، صرف شام در یکی از رستوران های دریایی ساحل جیمباران بود. تعاریف زیادی از این ساحل شنیده بودم و حتی تورهایی با نام ROMANTIC DINNER برای ساحل جیمباران فروخته می شد. کادک ما را به رستوران دریایی و ساحلی GANESHA SEAFOOD برد .
رستوران نسبتا بزرگ که علاوه بر وجود سه سالن سر پوشیده ، تعدادخیلی زیادی میز و صندلی هم کنار ساحل چیده شده بود. یکی از میزهای نزدیک ساحل را انتخاب کردیم و سفارش پیش غذا دادیم. کاملا به موقع رسیده بودیم و نیم ساعت بیشتر به غروب نمانده بود . علیرغم غروب بی نظیر جیمباران ،ساحل خیلی تمیز نبود. ساحل پر از برگ و چوب و زباله بود .
از کادک در خصوص آلودگی و کثیفی ساحل پرسیدم ،
او اینگونه پاسخ داد : زمانیکه بارندگی می شود ، سیلاب اشغالها و شاخ و برگ درختان را از طریق رودخانه ها وارد اقیانوس میکند و امواج این اشغالها رو به سمت سواحل می آورند. که به این دلیل برخی از سواحل اینگونه مملو از زباله می شوند ، که البته شهرداری به صورت روزانه و در زمان های مختلف اقدام به پاکسازی می نماید.
غروب جیمباران بسیار زیبا و به معنای واقعی رومانتیک هست. بر روی کلیه میزها شمع روشن می کنند و هنگام تاریکی هوا، یک فضای بی نظیرو کاملا رومانیک بوجود می آید.
تصاویری از غروب زیبای ساحل جیمباران
غذای اصلی اغلب رستورانها دریایی است ولی درکنار آن چند غذای بین المللی هم در منوها دیده می شود.
عکسهای زیبایی را از لحظه غروب در سواحل جیمباران گرفتم . پیش غذا که شامل سوپ و سالاد و نوشیدنی بود بر سر میز آماده شد. هوا بسیار عالی همراه با نسیم خنکای دریا همراه بود.
یک گروه دانش آموز چینی در حال گرفتن عکس دسته جمعی (جای تورهای دانش آموزی تفریحی و علمی خارج از کشور در کشور ما خالی است)
پس از صرف پیش غذا نوبت سفارش غذای اصلی شد. پسرم خیلی هیجان داشت . او امروز می خواست برای اولین بار تجربه خوردن خرچنگ را داشته باشد. در منو رستوران، انواع آبزیان نظیر لابستر- خرچنگ- میگو و چندین ماهی وجود داشت که پس از انتخاب نوع غذای دریایی، گارسون شما را به آکواریوم و حوضچه های مخصوص راهنمای می کند و می توانید آبزیان مورد نظر را انتخاب نمایید که پس از وزن کشی توسط مسئول مربوطه جهت گریل تحویل آشپزخانه می گردید. ابتدا پسرم خرچنگ 850 گرمی و سپس من یک ماهی به وزن 1100 گرم سفارش دادیم . با توجه به اینکه همسرم ماهی نمیخورد برایشان مرغ گریل شده و کادک هم یک غذای محلی برای خودش سفارش داد.
شبهای رومانتیک ساحل جیمباران
هوا داشت تاریک می شد و شمع های روی میز جلوه خاصی به ساحل می داد.پس از مدتی غذاها را آورده و بر روی میز چیدند.
غذاهای سفارش شده
تازه مشغول خوردن غذا شده بودیم که در یک چشم به هم زدن باران سیل آسایی شروع به بارش نمود.همهمه ایی به وجود آمد، هرکس غذا به دست وارد سالن های سر پوشیده شد و ما هم به زحمت جایی را برای نشستن پیدا کردیم.
برای اولین بار، بارش استوایی به این شکل می دیدم . دانه های باران درشت وکمی ولرم بود. باران کلا به مدت 5 دقیقه بارید و پس از آن هوا کاملا صاف شد. مابقی غذا را در سالن خوردیم و پس از کمی قدم زدن شبانه در ساحل و تسویه حساب با رستوران سوار ماشین شده و به هتل بازگشتیم. مبلغ پرداختی بابت شام یک میلیون و یکصد هزار روپیه شد.
بواسطه محدود بودن مسیر دسترسی به کوتا و عدم تمایل رانندگان جهت استفاده از بزرگراه دریایی (به دلیل پرداخت عوارض) مسیر بیست دقیقه ایی تا هتل را دوساعته طی نمودیم.
هزینه های امروز خیلی زیاد شد ولی روز پر هیجان وخوبی را سپری کردیم .