2-4- روز دوم 4 شهریور 1396، (26 آگوست 2017):
صبح ساعت 8 از خواب بیدار شدیم برنامه امروزمان خیلی شلوغ بود و علاوه بر این قصد شرکت در فستیوال Fringe را هم داشتیم. برای صبحانه به یک سوپرمارکت رفتیم که مسئول فروش مردی هندی بود با توجه به قیافه شرقی من سوال کرد، اهل هند هستید و من با خنده گفتم ایرانی هستم. با هم آشنا شده بودیم و تا پایان سفر بیشتر خریدهایمان را از آنجا انجام دادیم. گرم صحبت بودیم که یک جوان چینی به مغازه آمد و درخواست نوشیدنی الکلی کرد پاسخی که فروشنده داد برای ما خیلی جالب بود، گفت فروش این نوع اقلام از 11 شب تا 11 صبح ممنوع است!!! نکته جالبی بود. برا صبحانه دو عدد شیر بزرگ و یک کیک صبحانه گرفتیم که حدود 4 پوند شد. قرار بود اولین برنامه روز دوم بازدید از قلعه بزرگ ادینبرو باشد. این قلعه رکورددار اولین مکان پربازدید در ادینبرو است و نباید به هیچعنوان بازدید آنرا، از دست داد. و از طرفی این قلعه الهامبخش مدرسه جادوگری هاگوارتز درکتابهای هری پاتر است، پس طبیعی است که ما هم مثل همهی بازدیدکنندگان این شهر با اشتیاق به سراغ این قلعه رفتیم.
1-2-4-قلعه ادینبرو Edinburgh Castle
ساعت بازدید: تابستان : 9.30-18
زمستان: 9.30-17
هزینه بازدید: بزرگسالان 18.5 پوند اطفال 11.5 پوند
آدرس : Castlehill, Edinburgh EH1 2NG, UK
وب سایت: www.edinburghcastle.scot
برنامه بازدید ما صبح زود بود و به علت شلوغی ادینبرو در زمان فستیوال از قبل بلیط را را بصورت آنلاین از سایت FAST TRACK بدون هزینه اضافی تهیه کرده بودیم (لینک خرید آنلاین بلیط: www.visitbritainshop.com/world/edinburgh-castle-ticket)، این بلیط به شما اجازه میدهد تا صفهای طولانی را بخصوص در زمان برگزاری فستیوال دور بزنید. از طرفی زود رسیدن هم خیلی مهم است! قلعه ساعت 9:30 صبح باز است، و جمعیت به سرعت زیاد میشود. پیشنهاد میکنم تا قبل از ساعت 9:00 صبح در ورودی قلعه باشید تا با صف طولانی برای ورود به قلعه روبرو نشوید. علاوه بر این، خیلی راحت تر خواهد بود که قلعه را در صبح قبل از حضور جمعیت خیلی زیاد کشف کنید، زیرا هرچه به سمت عصر پیش میرود جمعیت زیادتر میشود.
این قلعه، یک دژ تاریخی است که تسلط باروی آن بر شهر ادینبرو، از فراز کاسل راک (صخرهی بلندی که خود به شکل یک کاخ است)، افق آن را میسازد. باستانشناسان حضور و سکونت انسان در روی این تختهسنگ را مربوط به عصر آهن، (سدهی دوم میلادی) دانستهاند. در قرن دوازدهم میلادی، زمان پادشاهی دیوید یکم، یک کاخ سلطنتی در محل ساختهشد که تا سال ۱۶۳۳ میلادی محل اقامت خانواده سلطنتی بوده است. از قرن پانزدهم میلادی نقش مسکونی این کاخ کمرنگ شده، و در قرن هفدهم بیشتر به عنوان یک دژ نظامی با یک پادگان نظامی بزرگ از آن استفاده شد. و به همین علت شکنجهها و اعدامهای زیادی در این قلعه رخ داده و گزارشهای زیادی از دیدهشدن روح در این قلعه وجود دارد. بسیاری از قلعه، صدای روح مانند طبل شنیده اند. با این حال کمتر کسی خود طبل زن را دیده است. دلیل این مسئله، به گفته مردم محلی این است که روح طبلزن تنها زمانی ظاهر میشود که قرار است به قلعه حمله شود، اتفاقی که مدتها است نیفتاده و احتمالا بعد از این هم نمیافتد :-)))). بر اساس تاریخ، او اولین بار زمانیکه در سال 1650 کرامول به قلعه حمله کرد دیده شد، در حالی که شکل یک پسر بیسر را داشت. وقتی داشتم اطلاعاتم را درباره قلعه تکمیل میکردم به مقاله انگلیسی جالبی برخوردم در بخشی از برنامهی علمی-بین المللی ادینبرو، دکتر ریچارد وایزمن، روانشناسی از دانشگاه هارتفوردشایر، 240 داوطلب که هیچگونه آگاهی به تاریخ قلعه نداشتند را به صورت تصادفی از سرتاسر دنیا انتخاب کرد تا در یک تحقیق ده روزه، یک امکانسنجی وجود روح را آزمایش کند. این گروههای ده نفره به سردابها، اتاقها و زیرزمینهای نمور قلعه سر زدند تا از احساسات خود بگویند و از طرفی تیم وایزمن نیز با ابزار پیشرفتهی تشخیص روح همچون سنسورهای حرارتی و ژئومغناطیس، دستگاه های دید در شب و دوربینهای دیجیتال همزمان به بررسی مسیرهای تردد داوطلبان پرداختند و نتیجه خیلی جالب بود در پایان پژوهش تقریباً نیمی از بازدیدکنندگان از وقوع پدیدههایی خبر دادند که قادر به توضیح آنها نبودند. شنیدن صداهای عجیب و یا حسکردن افرادی در کنار خودشان و ... من به شخصه قبل از خواندن یک مقاله علمی تصورم بر این بود که شایعه حضور روح در قلعههای بریتانیا به خرافی بودن مردم این کشور بر میگردد، چون این همه قلعه در دنیا وجود دارد ولی بیشترین گزارش و مطالب مربوط به دیدن روح و صداهای عجیب و ... در قلعههای بریتانیا است، و این برای من بشخصه کمی شک برانگیز است. اگر قسمتهای قبلی سفرنامههای من را هم خوانده باشید، میدانید قبلا هم به مسائلی مشابه اشاره کرده بودم و این کمی عجیب بنظر میرسد نظر شما چیست؟!!!!!!!
برخی از عکسها را از باغهای پرنسیس که در زیر قلعه قرار داشت، گرفتیم و سپس به ورودی قلعه رفتیم.
تصاویری از کاسل راک و قلعه ادینبرو از پایین و داخل باغهای پرنسیس
با برنامهریزی که داشتیم تقریبا جز اولین نفرهایی بودیم که وارد قلعه میشدیم تا یک تجربه هیجانانگیز را شروع کنیم.
ورودی قلعه و ساختمان آن از نزدیک
بعد از ورود به قلعه برای اینکه بتوانید بازدید خوبی داشته باشید، میتوانید تابلوهای راهنما را دنبال کنید
سالنی که در عکس ها میبینید در سال 1511 برای پادشاه جیمز ششم (جیمز اول انگلستان) برای برگزاری مراسم مختلف و حضور احزاب سلطنتی تکمیل شد. این اتاق، با شومینه بزرگ و سقف شگفتانگیز آن، بسیار چشمگیر است. گفتهها حاکی از این است که این اتاق به سلیقه شخص پادشاه طراحی و تزیین شده است.
تصاویری از اتاق مخصوص پذیرایی جیمز ششم
در بخشی از قلعه شاهد زندگی سلطنتی و جواهرات طلایی (افتخارات اسکاتلند) بودیم. در این بخش طعم و مزه زندگی سلطنتی در گذشته را خواهید چشید، در این جا جواهرات طلایی که در واقع قدیمیترین جواهرات سلطنتی بریتانیا هم هستند، را خواهید دید. جواهرات طلا شامل سه قطعه مورد استفاده در اتاق هر پادشاه اسکاتلند (تاج، شمشیر و عصای سلطنتی) و همچنین Stone of Destiny (تختی که پادشاهان در طول پادشاهی از آن استفاده میکردند) بود. که البته اجازه عکاسی از جواهرات را نداشتیم. ولی واقعا کمنظیر بودند و پر ابهت. همچنین میتوانید از اتاق Stone of Destiny، که برای مراسم عروسی استفاده میشده دیدن کنید. شما میتوانید اتاقهای مختلف مثل اتاقی که ملکه ماری از اسکاتلند، پسرش پادشاه جیمز ششم در آنجا بدنیا آورد، نیز دیدن کنید.
(تاج، شمشیر و عصای سلطنتی)
بخش دیگری از قلعه مربوط به بنای یادبود سربازان اسکاتلندی است که در جنگ جهانی اول و در جنگ جهانی دوم جان سپردند. و این مکان هم در نوع خود جذاب است.
یادبود های جنگ ملی اسکاتلند
بخش دیگری از قلعه
یک جاذبه جالب دیگر قلعه شلیک توپ (one o clock gun) است. شلیک توپ با یک توپ مخصوص از سال 1861 برای تنظیم ساعت دریایی کشتیها آغاز شد و هنوز هم هر روز، به جز یکشنبهها، در ساعت 1:00 بعد از ظهر آتش میزند و شما میتوانید شاهد آن باشید. ابته ما چون خیلی زود به قلعه رسیده بودیم و بازدیدمان تا ساعت 1 طول نمیکشید این صحنه را ندیدیم ولی بعدا صدای آن را شنیدیم.
یک نگهبان مسئول نگهداری از توپ است
همچنین شاهد یک توپ بزرگ جنگی به نام Mons Meg بودیم که قطعا برای دوستداران تفنگ و توپ، جذاب است. این توپ فوقالعاده معروف به دستور پادشاه جیمز دوم است که در سال 1457 ساخته شد. توپهایی که از Mons Meg خارج شدهاند غول پیکر و باور نکردنی هستند! با خودم فکر می کردم که در آن زمان در نوع خود، آسیبی که این توپ میتوانسته وارد کند واقعا باور نکردنی بوده است. همچنین تعداد زیادی توپ در سطح قلعه وجود دارد.
تصاویری از توپهای قلعه
در طی بازدید خود از زیرزمین های مخوف و نمناک قلعه که محل زندانی شدن و اعدام افراد زیادی هم بوده است دیدن کردیم. هوای این فضا خیلی مناسب نبود برای همین توقف طولانی در این بخش نداشتیم و تقریبا به سرعت خارج شدیم.
تصاویری از زندانهای زیر قلعه
کلیسای مارگارت
درست در پشت Mons Meg، کلیسای سنت مارگارت قرار دارد. این ساختمان در سال 1130 ساختهشده است و خانواده سلطنتی در آن عبادت میکردند، این کلیسا توسط دیوید اول اسکاتلند، ساخته شد و بعد از مرگ مادرش، ملکه مارگارت به نام سنت مارگارت نامگذاری شد. همچنین مادر ملکه ماری از اسکاتلند به نام Mery Guise که سریالی نیز درباره وی ساخته شده و شاید مثل من آن سریال را دیده باشید و به این برحه تاریخی علاقهمند باشید نیز، در این کلیسا دفن شده است. این کلیسا کوچک اما جذاب است. اما چون جمعیت بیش از حد زیاد بود، بازدید این بخش خیلی برای ما راحت نبود.
تصاویری از کلیسای سنت مارگارت و محل دفن ماری گایز
در نهایت به بالاترین بخش قلعه رفتیم تا تصویری از شهر زیرپایمان داشته باشیم و ادینبرو رویایی را زیباتر از هر زمانی در این صحنهها یافتم.
تصاویری از شهر از فراز قلعه
ارتباط قلعه ادینبرو با هری پاتر:
بد نیست قبل از ارتباط هری پاتر و قلعه کمی توضیح درباره هری پاتر و ارتباط او با شهر ادینبرو توضیح بدهم چون در ادامه سفرنامه بیشتر درباره او خواهید خواند. هَری پاتِر نام مجموعهای از رمانهای سبک خیالی است که توسط نویسنده انگلیسی، جی. کی، رولینگ یا جوان کتلین رولینگ نوشته شدهاست. ایدهی هری پاتر، هنگام تاخیر چهار ساعتهی قطار به ذهن او رسید و زمانی که به خانه رسید، به سرعت نوشتن کتابش شروع کرد. او در همان سال برای ازدواج با یک روزنامهنگار، به پرتقال مهاجرت کرد. ازدواج آنها زیاد دوام نیاورد و بعد از جدایی به همراه تنها دخترش، به خواهر خود در ادینبرو پیوست و تمام تمرکزش را بر روی تمام کردن داستانش گذاشت. او بخش عمدهای از کتاب خود را در کافههای ادینبرو به رشته تحریر درآورد به همین علت مکانهای زیادی در ادینبرو وجود دارد که، هواداران هری پاتر، در آنها، به دنبال ردپای شخصیت محبوب خود هستند که در ادامه سفرنامه بیشتر با آنها، آشنا خواهید شد. یکی از این مکانهای جادویی قلعه ادینبرو است که ادعا میشود این قلعه جایی است که رولینک مدرسه جادویی هاگوارتز را، از آن الگوبرداری کرده است.
"مدرسه جادویی هاگوارتز همان قلعه ادینبور است" واقعیت یا شایعه؟
به نظر میرسد این ادعا تا حدی بیاساس باشد. بررسی هایم نشان داد رولینگ هیچجا و در هیچ مصاحبهای به صراحت اعلام نکرده است که این قلعه الهامبخش مدرسه جادوگری هاگوارتز بوده است، فقط در صحبت هایش به این اشاره میکند که مدرسه جادوگری هاگوارتز در اسکاتلند واقع شده است. البته باز به نظر من چون رولینگ در ادینبرو زندگی می کرد و هر روز در مسیر رفت و آمدش قلعه جلوی چشمش بوده، احتمال دارد بهطور ناخودآگاه از آن تاثیر پذیرفته باشد، چون قلعه تقریبا از کل شهر قابل مشاهده است و حتی از پنجره کافه خانه فیل هم میتوانید به وضوح قلعه را ببینید. رولینگ در مصاحبهای در سال 2000، زمانی که خواسته بود مدرسه جادوگری هوگوارتز را توصیف کند آنرا: "یک قلعه بزرگ تودرتو و ترسناک که پر از برج و بارو است که توسط سحر و جادو پشتیبانی میشود، معرفی میکند". این نشان میدهد که مدرسه جادوگری هاگوارتز ممکن است بر اساس تصوری از یک قلعه در ذهن او شکل گرفته باشد. با این حال، با توجه به اینکه انگلستان و حتی اروپا و حتی پرتقال که مدتی هم در آنجا زندگی کرد، دارای هزاران قلعه هستند، هیچ اطلاعاتی برای اثبات اینکه این قلعه، حتما قلعه ادینبرو (و یا حتی یک قلعه واقعی) است وجود ندارد به جز این واقعیت که نزدیکترین قلعه به محل نوشتن کتاب رولینگ قلعه ادینبرو است.
2-2-4- مراسم تاتو شو The Royal Edinburgh Military Tattoo
زمان برگذاری: ماه آگوست
هزینه بازدید: از 35 پوند شروع میشود و بسته به محل نشستن تا 150 پوند هم بود
آدرس : The Tattoo Office 1-3 Cockburn Street Edinburgh, UK
وبسایت: www.edintattoo.co.uk
وقتی به سمت ورودی قلعه میرفتیم تبلیغاتی برگزاری یک شو خاص را دیدم در حدی که همه مشغول خرید یادگاری هایی با آرم مراسم این شو بودند.
تبلیغات برگزاری تاتو شو
اسم این شو The Royal Edinburgh Military Tattoo بود این مراسم ترکیبی از آتشبازی، رقص و مراسم سنتی اسکاتلند است و در قلعه قدیمی ادینبرو برگزار میشود. مراسم تاتو بسیار جذاب است. کلاسیوسکوپ موسیقی، رقص، سرگرمی همه در پسزمینهای از قلعه ادینبرو اجرا میشود. ترکیبی رنگارنگ از تفنگهای اسکاتلندی، گروههای درام، رقصندههای کوهستانی و هنرمندانی از سراسر جهان که تجربهای کمنظیر برایتان رقم خواهد زد. وقتی ویدئوهای مراسم را در اینترنت دیدیم برای شرکت در آن بسیار علاقهمند بودیم ولی متاسفانه موفق به خرید بلیط نشدیم. در بیرون مکان برگزاری مراسم شاهد آنچه گاهی در کشور خودمان اتفاق میافتد، بودیم. بازار سیاهی برای فروش بلیط شو!!!!!، این موضوع ما را شکه کرد . بلیطها را حتی تا 6 برابر قیمت واقعی میفروختند. که برای کشور قانونمندی مثل بریتانیا کمی عجیب بود. و هیچگاه گمان نمیکردیم در بریتانیا شاهد بازار سیاه باشیم. به هرحال بنظر میرسد، افراد سودجو در همه جای دنیا حضور دارند. من بابت اینکه نتوانستم به این شو بروم هنوز هم ناراحتم اگر قصد سفر به ادینبرو داشتید حتما برای دیدن این شو برنامهریزی کنید.
تصاویری از برگزاری مراسم تاتو شو (منبع 10، وبسایت رسمی مراسم)
بعد از بازدید از قلعه به سمت سینمای توهم به راه افتادیم. یکی از انگیزههای اصلی من از سفر به ادینبرو رفتن به این سینما و ناگفتههایی جذاب آن بود. از آنجاییکه هم قلعه و هم سینما در قلب شهر قدیمی قرار دارد با کمتر از 5 دقیقه پیادهروی به سینما رسیدیم.
3-2-4- سینمای توهم (Camera-obscura)
ساعت بازدید: تابستان : 9-22
زمستان: 9-21
هزینه بازدید: بزرگسالان 15 پوند
آدرس : Castlehill, Royal Mile, Edinburgh EH1 2ND, United Kingdom
وب سایت: www.camera-obscura.co.uk
بازدید از این مجموعه خیلی جالب بود. برای مثال شما از روی یک پل عبور میکنید و یک صفحهگردان در اطراف شما وجود دارد که وقتی بر روی پل راه میروید احساس سرگیجه دارید و یا آینههایی که قد افراد را بلند و کوتاه و چاق و لاغر میکردند و من را به یاد کارتونهای تام و جری میانداخت. اتاقهایی که از شما عکس میانداختند و بعد عکسها را پیر، کودک، جوان و ... میکردند. باید به این موضوع اشاره کنم که احتمالا جذابیت این سینما مثلا 7-8 سال پیش، خیلی بیشتر از چیزی است که من حس کردم چون خیلی از جذابیتهای آن در حال حاضر در گوشیهای همراه بیشتر ماها، وجود دارد. در عینحال با توجه به ویو بینظیر بالای مجموعه از شهر قدیمی حتی اگر هیچ نقطهای از این سینما برای شما جذاب نباشد. بازدید از همین بخش کافی است که شما برای پولی که دادید کاملا خوشحال و راضی باشید. راستش را بخواهید برای من که خیلی لذتبخش بود و حس کودکی را داشتم که وارد یک خانه جادویی شده است و همه بخشهای آن من را سر ذوق میآورد. اگر گذرتان به ادینبرو افتاد بازدید از این مجموعه را به هیچ عنوان از دست ندهید. تا یادم نرفته بگویم مجموعه دارای 3 طبقه بود و بازدید از طبقه پایین به سمت بالا و پشت بام مجموعه بود و نهایتا از یک راهپله به بخش انتهایی راهنمایی میشدید که در آنجا مطابق معمول اکثر مکانهای دیدنی، به فروشگاه خرید هدایا ختم میشد. پلههای آخر دارای نت موسیقی بود و با راه رفتن بر روی آنها صدای نتهای موسیقی میآمد. بر روی کارت بلیط شما که متاسفانه عکس آن را نگه نداشتهام بعد از عبور از هر طبقه یک مهر لبخند میزدند که نشان میداد شما از آن طبقه بازدید کردهاید پس برای هرچه از آن لذت میبرید کاملا زمان بزارید که بعدا پشیمان نشوید.
دیدنیهای سینمای توهم
نمایی شهر قدیمی از بالای سینمای توهم
شهر جادویی از بالای سینمای توهم
فیلمی کوتاه از سینما توهم
4-2-4- خیابان ویکتوریا Victoria Street
ساعت بازدید: آزاد
هزینه بازدید: رایگان
آدرس : Victoria St., Edinburgh EH1 2HE
وب سایت: ندارد
برنامه بعدی ما بازدید از خیایان معروف ویکتوریا بود. سرخوش از تجربه متفاوتمان در سینمای توهم به سمت این خیابان براه افتادیم. خیابان ویکتوریا یکی از زیباترین خیابانهای ادینبرو است. همانند تمام خیابانهای شهر قدیمی، این ناحیه نیز به نوعی بخشی از تاریخ اسکاتلند است، و با نمادهای سنگی باستانی و افسونهای قدیمی یادآور گذشته این سرزمین است. خیابان ویکتوریا شاهکار معمار توماس همیلتون است که بین سالهای 1829 و 1834 ساخته شد. خیابانی رنگارنگ و زیبا با مغازهها و ساختمانهای با رنگ های روشن که بسیار هم مورد توجه توریستها است و قدم زدن در آن برای من خیلی لذتبخش بود. بسیاری از طرفداران هری پاتر معتقدند این خیابان شبیه به مغازههای توصیف شده در طول کوچه دیاگون در کتاب است. دیاگون کوچهای است که، زمانی که جرج به همراه برادرش در فصل پنجم از مدرسه فرار کردند، در آنجا یک مغازه شوخیهای جادویی بسیار موفق تأسیس کردند.
"خیابان ویکتوریا الهامبخش خیابان دیاگون است" واقعیت یا شایعه؟
بنظر میرسد این ادعا هم تا حدی بیاساس است. درباره این موضوع در بین مصاحبه های رولینگ جستجو کردم و هیچ مدرکی پیدا نکردم، که رولینگ در آن ادعا کرده باشد که خیابان دیاگون در رمانهایش را، از خیابان ویکتوریا یا هر خیابان دیگری الهام گرفته باشد. با این حال، با توجه به اینکه رویلینگ، در زمان نوشتن هری پاتر قطعا در این خیابانها، تردد داشته و به برخی از کافههایی آن نیز سر زده، شاید بتوان متصور شد که این خیابان تا حدی در خلق کوچه دیاگون تاثیرگذار بوده است. به هر حال این خیابان خودش انقدر جذاب هست که فارق از دنیای سحر و جادو گشت و گذاری به یاد ماندنی در آن خواهید داشت.
تصاویری از خیابان ویکتوریا
بررسی تشابه خیابان دیاگون و ویکتوریا در دو تصویر آخر
5-2-4- فستیوال فرینگ Fringe festival
تاریخ برگذاری: 2 آگوست-26 آگوست
ساعت بازدید: 10-19
هزینه بازدید: رایگان، تاترها برخی رایگان و برخی پولی
آدرس : Edinburgh, UK
وب سایت: www.edfringe.com
به جرات میتوانم بگویم فستیوال Fringe یکی از بینظیرترین تجربههای من از میان تمام سفرهایی بود، که تا بحال رفتم. جشن و شادی و پایکوبی و غذا و نوشیدنی همه در کنار هم!! چه چیزی میتواند از این جذابتر باشد. هیچوقت فکر نمیکردم زمانی که کسی معرکه میگیرد پای آن معرکهگیری صبر کنم و بعد به شوخیهای هنرمند بخندم آنهم به زبان انگلیسی!!!!! ولی تجربه این سفر و این فستیوال به من ثابت کرد که هرچیزی در دنیا شدنی است فقط باید زمان آن برسد. همانطور که در اوایل سفرنامه هم توضیح دادم این فستیوال در ماه آگوست برگزار میشود و هنرمندان بسیاری از نقاط مختلف دنیا در این فستیوال شرکت میکنند و شرکت در فستیوال Fringe برای تمامی متقاضیان آزاد است. علاوه بر هنرهای خیابانی که گروههای مختلف درآن شرکت دارند گروههای مختلف تاتر نیز برگههای تبلیغاتی را بین علاقهمندان تقسیم میکنند و با روشهای خیلی جالب سعی در جمع کردن مخاطب برای اجراهای خود دارند. اگر بچه همراه شما باشد یک جشن بزرگ برای آنها پیشرو دارید. عروسکهای بامزه و شخصیتهای کارتونی و نمایشهای خیابانی متعدد و جذابی وجود دارد که آنها را سر ذوق بیاورد. هزینههای گرفته شده برای تاترها عموما ناچیز است و تنوع انقدر زیاد که برای انتخاب واقعا سردرگم میشوید. شما را به دیدن عکسها و بخشی از فیلمهای فستیوال میهمان میکنم.
نکته: ما دو روز متوالی به فستیوال سر زدیم و عکس ها ممکن است مربوط به هر دو روز باشد و ترتیب خاصی ندارد.
عکس های فستیوال Fringe 2017
بخشی از فیلم های فستیوال
کمی در فستیوال و هیجان آن چرخیدیم به شدت گرسنه بودیم و فکر میکنید چی پیدا کردیم!!!! یک غذاخوری آلمانی که سوسیسهای مخصوص و بینظیر آلمانی را سرو میکرد و برای مدت محدود فستیوال، در ادینبرو حاضر بودند. با یک میز پر از انواع سس!!! نمیدانم قبلا این را گفتهام یا نه ولی پویا جون (همسر جان) عاشق انواع سس است و میتوانم به جرات بگم که سس را بیشتر از خود غذا دوست دارد پس یکی از ملاکهای شکمگردی و انتخاب مکان غذا خوردن برای ما در سفرهایمان، جایی است که انواع سسش زیاد باشد و پیدا کردن این غذاخوری سرپایی با این همه سس خودش برای پویا یک جشن بزرگ بود :-)))))))))))))). مزه سوسیسها حرف نداشت و بعد از یک سال هنوز با دیدن عکس سوسیسها با خودم میگویم کاش الان یکی از ساندویچها بود تا بخورم :-))) ما اول یک همبرگر به قیمت 8.5 پوند و یک سوسیس مخصوص آلمانی به قیمت 9.5 پوند سفارش دادیم ولی از آنجایی که خیلی خیلی خوشمزه بود مجددا یک سوسیس دیگر، سفارش دادیم و با هم نصف کردیم که جمعا پول نهارمان، 18 پوند شد.
عکسهای غذاخوری و نهار روز دوم: شما هم قبول دارید که این سس ها یک عاشق سس را وسوسه می کند شاید بد نباشد بدانید سس سبز رنگ که مخلوطی از خیار و سیر داشت خوشمزه ترین سس بود
راستی همینجا بگویم که تکلیف هوا واقعا معلوم نبود. بطرز ناگهانی رگباری شروع به باریدن میکرد و بعد هوا آفتابی میشد و درست در لحظه ای که فکر میکردید خدا را شکر همه چیز خوب است دوباره یک موش آبکشیده بودید که از سرما میلرزد. از فستیوال دل کندیم و تصمیم گرفتیم کمی در شهر قدم بزنیم در حین قدم زدن به جایی رسیدیم که جمعیت زیادی مشغول عکس گرفتن بودند، جلوتر رفتیم تا ببینیم چه خبر است، و آنجا بود که کافه فیل را دیدیم.
6-2-4- کافه فیل The elephant house
ساعت بازدید: 8-22 روزهای تعطیل 8-23
هزینه بازدید: رایگان
آدرس : 21 George IV Bridge Edinburgh EH1 1EN
وب سایت: www.elephanthouse.biz
جلوتر که رفتیم، متوجه شدم این همه محبوبیت مربوط به رابطه ای است که این کافه با داستان هری پاتر دارد و روی شیشه پشت در بزرگ نوشته بود " محل تولد هری پاتر" عکسی از کافه گرفتم. بد نیست درباره جریان مشهور شدنش هم، کمی برایتان بگویم.
ارتباط کافه فیل با هری پاتر:
کافه فیل یکی از آن مکانهایی است که ارتباط نزدیکی با هری پاتر دارد و شهرت خود را مدیون نویسنده این کتاب است. خانم رولینگ بخش هایی از اولین قسمت از مجموعه داستانهای هری پاتر با عنوان "هری پاتر و سنگ جادو" در کافه فیل نوشت. برای عکاسی از داخل کافه یا باید چیزی سفارش میدادیم، که ما تازه نهار مفصلی خورده بودیم و سیر بودیم، یا باید پولی، بابت عکاسی پرداخت میکردیم پس از خیر عکاسی داخل کافه گذشتم و به همان تک عکس از ورودی کافه راضی شدم. ولی عکسهای داخل کافه را، از سایت خود کافه برایتان میگذارم ( منبع عکس ها: 11). جالب است بدانید رولینگ در سال ۱۹۹۵ میلادی اولین رمان هری پاتر را تمام کرد و سراغ هر ناشری میرفت کتاب را برای انتشار قبول نمیکردند. شاید باورتان نشود ولی او کتابش را به ۱۲ ناشر داد ولی هیچکدام آن را چاپ نکردند تا انتشارات بولومزبری قبول کرد که کتاب او را چاپ کند. در مرحله اول تنها ۱۰۰۰ نسخه از این کتاب چاپ شد. فروش کتاب خارقالعاده بود و او شهرت و محبوبیت زیادی رسید. من همیشه به حال اولین ناشری که رولینگ کتابش را به او نشان داد و او هرگز کتابش را جدی نگرفت و به حسرتی که احتمالا میخورد، فکر میکنم و برایش متاسفم میشوم. از همه اینها که بگذریم، خوردن یک لیوان قهوه گرم در این کافه گرانتر از سایر کافههای شهر است ولی اگر شما از طرفداران پروپا قرص هری پاتر باشید قطعا با کمال میل این هزینه را پرداخت میکنید.
"کافه فیل محل تولد هری پاتر است" واقعیت است یا شایعه؟
این قطعا یک واقعیت است که رولینگ بخشی از رمان اول خود را در این کافه نوشت و عکسها و مصاحبههای مصور برای اثبات این که رولینگ چندین بار در این مکان مشغول نوشته بوده است، هم وجود دارد. با این حال ادعای این کافه به عنوان "محل تولد هری پاتر" برای من به شخصه کمی جای سوال دارد است چون طبق گفته خود رولینگ، ایده هری پاتر در قطار منچستر به لندن در سال 1990 به ذهنش رسید و بلافاصله بعد از برگشت به خانه نوشتنش را شروع کرد، بنظر من تولد داستان خیلی قبلتر از ورودش به ادینبرو در سال 1993 است. و باز طبق گفتههای خود رولینگ بخشی از کتاب، در پرتقال نوشته شد. و باقی کتاب بعد از حضورش در ادینبرو در سال 1993 ادامه داد و اولین نسخه خطی را در سال 1995 به اتمام رساند. این در حالی است که خانه فیل طبق چیزی که بعد از بررسی وبسایت آن ها متوجه آن شدم، در سال 1995 افتتاح شد. بنابراین، بنظر من او، هری پاتر را در اینجا شروع نکرده و به احتمال زیاد شروع هیچکدام از کتابهایش هم در این کافه نبوده، ولی قطعا در هنگام کار بر روی کتابهای خود زمانی را در این کافه گذرانده است. و طبق خوانده هایم در سایت کافه فیل مصاحبه ویدئویی رولینگ در خانه فیل در نمایشگر اصلی قهوهخانه پخش میشود، که زمان مصاحبه، مصادف با کار بر روی نسخه سوم کتاب است.
کافه خانه فیل محل تولد هری پاتر
تصاویر داخل کافه فیل (از اینترنت، منبع 11)
7-2-4- باغهای خیابان پرنسس Princes Street Gardens
ساعت بازدید: در ماه آگوست بخاطر برگزاری فستیوال 7-22 در سایر ایام سال متغیر و بین 7-18 باز است
هزینه بازدید: رایگان
آدرس : Princes St, Edinburgh EH2 2HG, UK
وب سایت: www.edinburgh.gov.uk
"وقت استراحته چقدر سرپا زیر باران و آفتاب بمونیم بریم یه جایی یکم بشینیم خستگی بگیریم" این ها حرف های پویا بود که در گوش من زمزمه می کرد اطمینان دادم که مقصد بعدی او را خوشحال خواهد کرد، پیاده به سمت باغهای پرنسیس به راه افتادیم. تا هم از زیباییهای آن استفاده کنیم و هم کمی در باغ استراحت کنیم. کمی بعد از نهار نشستن در یک کافه و خوردن یک کیک خوشمزه به عنوان دسر در فضای باغهای زیبای ادینبرو قطعا هیجانانگیز بود. برای چای و یک شیرینی 10 پوند پرداختیم.
باغهای خیابان پرنسس در مرکز میراث جهانی ادینبرو قرار گرفتهاند، منطقهای بین شهر جدید و شهر قدیمی. این مجموعه در فهرست باغها ویژه برای علاقهمندان در زمینه علمی، زمین شناسی و گیاه شناسی در اسکاتلند قرار دارد. باغها در درهای بین شهر قدیمی و جدید قرار دارد و قلعه ادینبرو از سمت غربی باغ، با ابهتی کم نظیر جلوی چشم هایمان خودنمایی میکرد. این باغها در سال ۱۷۷۰ ساخته شدند. پارک در سال 2011 بازسازی کلی و مجددا افتتاح شد. نزدیکی آن به مناطق خرده فروشی، اداری، جاذبههای توریستی، مسیرهای حمل و نقل و ترمینالهای اصلی و مکانی برای استراحت آن را به یک جاذبه محبوب بین ساکنین شهر و بازدیدکنندگان تبدیل کرده است.
عکس هوایی باغ و نقشه امکانات آن
ساعت جهانی گل یکی از جاذبههای بینظیر این پارک است. ساعت جهانی گل اولین بار در سال 1903 کاشته شد و هر ساله طرح کاشت آن عوض میشود. طرحهای کاشت توسط تیم فنی ویژهای طراحی میشود و انواع گیاهان گل و شاخ و برگ در طرحهای آن استفاده میشود. که بنظر من خیلی جذاب و دیدنی بود و امکان نداشت که از کنار آن بگذرید و توجه شما را به خود جلب نکند.
عکسهایی از ساعت گل
یک مجموعه متنوع و جذاب از بناهای عمومی و یادبود در این مجموعه وجود دارد. بطور کلی سه دسته بنا و یادبود در این باغ دیدیم. اولین دسته مربوط به بنای یادبود تاریخی متعلق به مردان بزرگ اسکاتلندی قرن 18 و 19 میلادی، از جمله بنای یادبود اسکات و مجسمه دیوید لایبندون. گروه دوم مربوط به یادبود کسانی بود که در جنگها جان سپردند مثل یادبود جنگ آمریکا و یادبود سلاطین اسکاتلندی و گروه سوم شامل مجسمههای متفرقه و بناهای تاریخی مانند چشمه Ross است. این چشمه در زمان حضور ما در دست تعمیر و بازسازی بود و طبق پرسو جویی که از مامورین باغ داشتم. در بهار سال 2018 پردهبرداری خواهد شد.
چون باغ بسیار به خیابان سلطنتی و محل برگزاری فستیوال Fringe نزدیک بود عکسها مربوط به دو روز متوالی است که روز اول هوا ابری و روز دوم آفتابی بود.
عکسهایی از سطح باغ
8-2-4- هتل بالمورال (Balmoral Hotel)
ساعت بازدید: آزاد
هزینه بازدید: -
آدرس : 1 Princes St, Edinburgh EH2 2EQ, UK
وب سایت: www.roccofortehotels.com
بعد از گشت و گذار در باغهای پرنسیس به یک فستیوال کوچک به نام فستیوال روستایی Festival village که در نزدیک هتل معروف بالمورال قرار داشت، رفتیم، اینجا هر شب موسیقی زنده داشت. برای کنجکاوی هم شده از پویا خواستم تا به نزدیکی این هتل 5 ستاره برویم و اگر راهمان دادند و شد کمی از رسپشن اطلاعات بگیریم پس به سمت هتل رفتیم. قبل آن برایتان بگویم که چرا این هتل تا این حد معروف و شناخته شده است. سه علت اصلی میتوانم برای این شهرت بیان کنم: اول اینکه هتل منظرهای خیرهکننده از خیابان پرنسس، و تپه کالتون هیل، دارد از طرفی ساختمان هتل با معماری قدیمی و سبک خود از دیگر عوامل جذابیت آن است و نماد یک هتل لوکس در اسکاتلند است.
تصاویری از هتل بالمورال
بد نیست کمی هم درباره برج ساعت هتل برایتان بگویم، برج ساعت گوتیک و فوقالعاده زیبای هتل بالمورال (Balmoral Hotel) به مدت ۱۱۶ سال است مشغول بکار است و به غیر از ۱۱۵ روز خاص، تقریبا هیچگاه زمان دقیق را نشان نداده است. زمانی که کار ساخت این برج در خیابان پرنسس، مشرف به ایستگاه ویورلی (Waverley Station) در اکتبر سال ۱۹۰۲ به پایان رسید، ساعت آن را ۳ دقیقه جلوتر تنظیم کردند تا احتمال اینکه مسافران قطار خود را از دست دهند، کاهش یابد. خود برج در اواخر قرن نوزده توسط ویلیام همیلتون بیتی طراحی شد. از سقف بام تا بالای برج، حدود ۶۰ متر است. این هتل در گذشته به عنوان هتل برای اقامت مهمانانی بود که در آن زمان از مزیت دسترسی مستقیم ایستگاه قطار به لابی هتل لذت میبردند. فکرش را بکنید از قطار مستقیم وارد لابی هتل شوید در واقع میشود گفت این هتل از همان روز اول سودای تفاوت با باقی هتلهای ادینبرو را در سر داشته و بنظر من خیلی هم موفق بوده است.
تصویر برج ساعت هتل بالمورال
ارتباط با هری پاتر:
بنظر من بخشی از شهرت جهانی این هتل به هواردارن هری پاتر و داستانهای آن بر میگردد و این شگفتی زمانی رقم خورد که رولینگ برای پایان دادن به هفتمین سری از کتاب (هری پاتر و یادگاران مرگ) از این هتل و برج ساعت هتل بالمورال استفاده کرد. همچنین رولینگ یک مجسمه با امضای خود را به عنوان یادگاری برای هتل قرار داده که علاقهمندان از آن دیدن میکنند که این باعث افزایش دوچندان محبوبیت این هتل شده است. نقل است "رولینگ در تاریخ 11 ژانویه سال 2007 هری پاتر و یادگاران مرگ را در اتاق (552) هتل نوشت". جالب است بدانید اگر بخواهید میتوانید اتاق 522 را رزرو کنید و برای هر شب آن 1000 پوند بپردازید که از نظر من کاری بیهوده است. 1000 پوندددددددددد با قیمت روز پوند در لحظه نگارش این سفرنامه که، هر پوند معادل 17000 تومن است، چیزی در حدود 17 میلیون تومان برای هر شب!!!! خوب اگر شما مشکل مالی ندارید و از طرفداران دو آتیشه هری پاتر و رولینگ هستید قطعا این اتاق انتخابی فراموش نشدنی است. وقتی که درباره رولینگ و روند داستان نویسیاش فکر میکنم متحیر میشوم که چقدر شگفتانگیز است، زنی که در فقر شروع به نوشتن در کافههای ساده شهر کرد و حتی برای امرار معاش مشکل داشت، زمانی که مشغول به پایان رساندن آخرین کتاب از سری مجموعه کتابهاش بود، در یکی از لوکسترین و گرانقیمتترین هتلهای شهر، قلم میزد و از محبوبترین نوسندگان قرن بود. واینکه داشتن هدف و رویا چقدر میتواند زندگی ما را تغییر دهد.
آیا "رولینگ آخرین کتاب خود را در هتل بالمورال به پایان رساند". واقعیت یا شایعه؟!!!
قطعا این داستان واقعیت دارد و توسط کارکنان هتل و مدیر برنامههای رولینگ هم تایید شده است. خود رولینگ هم در مصاحبهای این موضوع را بیان می کند که زمان زیادی را صرف اتمام رمان خود در این هتل کرده است. و هدف او دور شدن از کلیه عواملی بوده که سبب حواسپرتی او میشده است. ظاهرا تا زمانی که رولینگ آخرین کتاب خود را در این هتل تمام کند، تعداد افراد محدودی از حضور او در هتل خبر داشتند، وگرنه بعید میدانم او میتوانست مکانی برای آرامش پیدا کردن و تکمیل کتاب خود در اختیار داشته باشد و قطعا رسانهها و علاقهمندان از روشهای مختلف به دنبال پیدا کردن او بودند که آرامش او را بهم میزد. توجه داشته باشید که برخی از مقالات جدید و وبلاگ ها شماره اتاق محل اقامت رولینگ در هتل را اشتباه گزارش میدهند، اما قطعا اتاق اصلی محل اقامت او اتاق 552 است. در صحبتی که با مسئول پذیرش هتل داشتم، این موضوع را تایید کرد و قیمت باورنکردنی اتاق را به ما گفت و اجازه داد از یادگاری رولینگ عکسی بگیرم. درباره اتاق پرسیدم و او توضیح داد که اتاق امروز رزرو شده است. از او خواهش کردم تا دم اتاق بروم و عکسی بگیرم. به شرطی که بی سرو صدا بروم و برگردم اجازه داد. این موضوع برای پویا اهمیت زیادی نداشت پس منتظرم ماند تا من بروم و برگردم با استرس خودم را به اتاق رساندم و فکر می کنم خیلی از هواداران سرگردان هری پاتر در این هتل حس من را تجربه کرده اند. بی سرو صدا عکسی گرفتم و به رسپشن بازگشتم، تشکر کردم و با پویا خارج شدیم. حدس میزنم از این دست تقاضا ها زیاد می شود چون مسئول پذیرش خیلی از درخواست من تعجب نکرد.
مسیر رسیدن به اتاق رولینگ
تصاویری اتاق ورودی رولینگ در هتل بالمورال
تصویر سوئیت رولینگ که رزرو بود و بازدید از آن ممکن نبود عکس ها از سایت هتل
مجددا در نزدیکی هتل به جمع باقی مسافران اضافه شدیم و با منظره بدیل هتل بالمورال و شهر قدیمی کمی به موسیقی و حس و حال مردم توجه کردیم. یکی از جاذبههای سفر برای من و پویا همیشه این بوده که عصرها و روبه شب جای دنجی برای نشستن پیدا کنیم و مردمی که رفت و آمد میکنند را نگاه کنیم. گاهی با بعضی از آنها همصحبت شویم. نگاه کردن سبک زندگی مردم و حس و حالشان برای ما خیلی جذاب است. مردم اسکاتلند خوشمشرب بودند و همه در حال خوردن و نوشیدن و رقص، بخصوص که زمان برگزاری فستیوالهای زیادی بود و شادیشان را دوچندان میکرد. بیشتر از 2 ساعت در فستیوال نشستیم و لذت بردیم، کل روز را بیرون از هتل بودیم و خسته، از آنجایی که ظهر نهار را دیر خورده بودیم و از طرفی دو ساعتی که در فستیوال روستایی نشسته بودیم و هرچه پسته و بادام در کیفم بود را خورده بودیم، احساس گرسنگی نداشتیم. قید شام را زدیم و به هتل برگشتیم تا بخوابیم، چون برای فردا برنامههای زیادی داشتیم.
فیلمی از مراسم نزدیک هتل
تصاویری از هتل در شب