در گرجی این شهر تیفلیسی یا تهبیلیسی مشتق از واژه تپهیلی (به معنای گرم؛ منسوب به چشمههای آب گرم تفلیس) نامیده میشود.تفلیس در هزاره چهارم تا سوم پیش از میلاد مسکونی شد. برای اولین بار در سالنامههای قرن چهارم میلادی از تفلیس به عنوان قلعه ـ شهر نام برده شدهاست. تفلیس به علت واقع شدن در محل تلاقی راههای مهم همیشه دارای اهمیت منطقهای بوده و همین ویژگیها سبب گسترش و توسعه این شهر از دیرباز تاکنون شدهاست. این شهر در ۱۲۰ کیلومتری رشته کوه قفقاز بزرگ و ۲۵۰ کیلومتری دریای سیاه قرار دارد و با شهرهای تاشکند، استانبول، رم، بارسلون، بوستون، و شیکاگو هم عرض است.
شهر در دو طرف ساحل رود کر * / کور (به زبان گرجی متکواری) در درون درهای گستردهاست. این رود که از کوههای کردستان ترکیه سرچشمه میگیرد به طول ۳۶ کیلومتر در شهر جاری است. سد اورتاچالا سرعت جریان آب را در مسیر شهر کاهش میدهد و رژیم آبی آن را تنظیم میکند. پنج نهر کوهستانی که از آبراهههای زیرزمینی میگذرند از دامنههای اطراف تفلیس به کر میریزند: دیگمیس تسکالی وره و تساوکیسیس تسقالی / تسکالی از مغرب گلدانیس تسکالی و لوچینیس تسکالی از مشرق. دو دریاچة کوچک به نام لیسی و کو در دامنههای شمالی تفلیس واقع شدهاند. دریاچة تفلیس در پشت رشته کوه ماخات واقع است و پیرامون آن دشت سامگوری قرار دارد .کوههای متاتس میندا در مغرب تابوری و تیغههای سولالاکی در جنوب و رشته کوه ماخات در مشرق شهر واقع شدهاند. در دامنههای شمال شرقی کوه تابوری چشمههای آب گرم جریان دارد که دارای ترکیبات قلیایی و سولفات است .
تفلیس در گذشتههای دور ابتدا در طول سواحل رودخانه رشد کرد. بعدها با افزایش جمعیت ساخت و ساز به دامنهها و تپهها و فلاتهای اطراف رودخانه کشیده شد که این فلاتها در شمال و شمال شرقی شهر واقع شدهاست. قسمتهای جنوب شرقی شهر از خیابانهای تنگ و خانههای قدیمی دو یا سه طبقه تشکیل شده که مجموعة قدیمی شهر تفلیس را تشکیل میدهد آب و هوا هوای تفلیس به سبب نسیمی که از کوهستانها در درههای اطراف میوزد همیشه پاکیزهاست. متوسط درجه حرارت آن ۲ر۱۳است. در گرمترین ماه تابستان درجة حرارت به ۲ر۲۵ و در سردترین ماه زمستان به ۹ر۰- میرسد. از آذر تا اسفند )بین ۳۰ تا ۳۵ روز) دمای هوا به زیر صفر میرسد .متوسط سالانة بارندگی ۵۰۵ میلیمتر است که ۳۴ آن در ماههای گرم میبارد. حدود ۲۵ روز از فصل تابستان آن بسیار گرم است و دمای هوا تا ۳۰ بالا میرود
به نوشته مینورسکی در ۱۱۹۷/ ۱۷۸۳ پس از سلطنت تیموراز و ایراکلی شهر ۴۰۰۰ خانه با ۰۰۰ ۶۱ سکنه داشت. در ۱۲۱۸/۱۸۰۳ شهر فقط بین ۲۷۰۰ تا ۳۰۰۰ خانه با ۰۰۰ ۳۵ تن جمعیت داشت. این کاهش جمعیت به علت حملة آقامحمدخان در ۱۲۰۹ـ۱۲۱۰/ ۱۷۹۵ بود. یکی دو دهه بعد جمعیت بسرعت افزایش یافت. در سرشماری ۱۳۴۰ـ۱۳۴۱/۱۹۲۲ تفلیس ۹۵۸ ۲۳۳ تن جمعیت داشت که از آن میان ۳۰۹ ۸۵ تن ارمنی ۸۸۴ ۸۰ تن گرجی ۶۱۲ ۳۸ تن روسی ۷۶۸ ۹ تن یهودی ۹۸۴ ۳ تن ایرانی ۲۵۵ ۳ تن ترکهای آذری ۴۵۷ ۲ تن آلمانی و غیره بودهاند.تفلیس در گذر تاریخ به نوشته احمدبن اسحاق یعقوبی در قرن سوم تفلیس شهری در ارمنستان و فاصله میان آن و قالیقلا سی فرسخ بود.
رودخانه بزرگ یعنی رودخانه کبیر (کر) که از شهر قالیقلا سرچشمه میگیرد از میان این شهر میگذشت. اصطخری در قرن چهارم اهمیت تفلیس را از دربند )باب الابواب ( کمتر دانسته و از دو دیوار آن یاد کردهاست. وی تفلیس را شهری پرنعمت با میوههای بسیار و کشاورزی پر رونق ذکر کرده که آب گرمابههای آن بدون نیاز به آتش همانند حمامهای طبریه گرم بودهاست. وی یادآوری میکند که در همه اران شهری بزرگتر از بردعه و دربند و تفلیس نیست و رود کر که آبی خوش دارد از میان تفلیس میگذرد.ابن حوقل (قرن چهارم) اطلاعات نسبتا جامعی در بارة تفلیس ارائه دادهاست. وی مینویسد که تفلیس در وسعت به باب الابواب نمیرسد و دو حصار گلی و سه دروازه دارد و دارای مسجدجامع و شهری «فراخ نعمت و استوار و پر برکت و ارزان کالا» ست و بر سایر بلاد مشابه برتری دارد.
در تفلیس علاوه بر حمامهای طبیعی که امروز به عنوان یکی از جاذبه های توریستی مهم موجب رونق تورهای تفلیس است، آسیاهایی ساختهاند که با استفاده از آب رود کر گندم را آرد میکند (مانند آسیاهای موصل و رقه). در آنجا شعائر اسلام برپاست و مسجدجامع آن از هر پلیدی محافظت و از طرف سلطان با شمع و قندیل و جز آن روشن میگردد. اذان در همة مساجد به بانگ بلند خوانده میشود و کسی مانع نیست. مسلمانان با گرجیان آمیختهاند و مذهب مسلمانان شهر تسنن محض بر پایة مذاهب قدیم است و علم حدیث و نیز محدثان را بزرگ میشمارند و مردم آنجا سالم و غریب نوازند .مؤلف کتاب حدودالعالم نیز از بزرگی آبادی و نعمت بسیار شهر و دو باروی آن یاد میکند و آن را «ثغر میداند بر روی کافران». در قرن چهارم ابودلف از شهر تفلیس و از حمامهای گرم آن بدون نیاز به آتش از آسیاها و از دیوار عظیمی که دور شهر کشیدهاند یاد میکند.
خاقانی شروانی نیز بارها به تفلیس سفر و در آنجا اقامت کرده و در وصف تفلیس شعر سرودهاست. به نوشته حمدالله مستوفی در قرن هشتم تفلیس از اقلیم پنجم است که در دره واقع است و این شهر از طرفی محدود به کوهاست و آب رودخانة کر از میان آن میگذرد و خانههای آن در کنار رود کر یکی بر روی دیگری ساخته شدهاست یعنی بام یکی حیاط دیگری است. در آنجا حمامهای آب گرم طبیعی هست و محصولاتش غلات از نوع بسیار خوب و میوة آن کم است.
ابوالفداء در همین قرن تفلیس را شهری براستی پر نعمت و پر میوه معرفی میکند و میگوید که مسلمانان پس از آنکه تفلیس را گشودند زمان درازی در آن ماندند و علمای بزرگی نیز از آنجا برخاستند سپس گرجیان نصارا آن دیار را پس گرفتند. مارکوپولو جهانگرد ونیزی(متوفی ۱۳۲۴ میلادی) در سفر خود از ایتالیا به چین از تفلیس گذر کرده و آن را شهری بزرگ نامیده و روستاها و قلعههای پیرامون شهر را وصف و از ساکنان مسیحی ارمنی گرجی و از مسلمانان و یهودیان یاد کردهاست.
در قرن یازدهم حاجی خلیفه گزارشی مختصر متعلق به سالهای ۱۰۳۹ـ ۱۰۴۵ از تفلیس ارائه کردهاست. اولیا چلبی نیز در همان قرن تفلیس را وصف و جزئیات بسیاری در بارة ارگ شهر عرضه کردهاست. به نوشتة وی بخش بزرگتر شهر که در ساحل راست کر واقع بود شش هزار گام محیط و باروهای آن شصت ذراع بلندی داشت. شهر دارای هفتاد برج و پادگانی با سه هزار سرباز بود. خندقی وجود نداشت. برجی نیز برای تأمین آب قلعه ساخته شده بود (سولوق قله). در ارگ بزرگ ششصد خانة گلی بود و در ارگ کوچکتر فقط سیصد خانه بود ولی این ارگ به واسطة باروهایش بسیار محکم بود.
شاردن جهانگرد فرانسوی نخستین فرد اروپایی است که به تفصیل از تفلیس گزارش دادهاست. وی که در ۱۰۸۴/ ۱۶۷۳ از تفلیس عبور کرده مینویسد تفلیس اگر چه بزرگ نیست از قشنگترین شهرهای ایران است. این شهر در دامنة کوهی واقع است و رود کر در شرق این کوه جریان دارد. بیشتر خانههایی که در سمت راست رود ساخته شده بر روی صخره بنا شدهاند. دور شهر قلعههای محکم وجود دارد و از هر طرف به غیر از سمت رودخانه دیوار مستحکمی دور شهر کشیدهاند. امتداد شهر طولی و از جنوب به شمال است.
در دامنه کوهی در جنوب قلعة بزرگی واقع است که ساکنان آن از رعایا و سپاهیان ایرانی الاصل هستند. میدان جلو این قلعه محل اجتماع اهالی شهر در بازار است. قلعة مذکور مأمن و پناهگاه (بست) اشخاص مقروض یا خطاکاران است. وی همچنین مینویسد در تفلیس چهارده کلیسا وجود دارد که شش کلیسا مخصوص گرجیهاست و باقی به ارامنه تعلق دارد. با وجودی که شهر تحت سلطة ایران و در تصرف مسلمانان است مسجدی در آن بنا نکردهاند. به نوشتة او مسلمانان چند بار خواستند مسجدی بسازند ولی گرجیها و ارامنه مطلع شده به زور اسلحه نگذاشتند این کار سربگیرد .شاردن یک اطلس نیز تنظیم کرده که منظرهای عمومی از تفلیس را در بر دارد. در همین اطلس نوزده اثر تاریخی نشان داده شدهاست.
در دوره صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) قلعه تفلیس از استحکامات نظامی شهر بود که از یک سو به کوه و از دیگر سو به رود کر محدود میشد. پلی بسیار محکم در آنجا ساخته بودند که برای رفتن از تفلیس به ولایت گرجستان از آن پل استفاده میشد و شهر تفلیس در جانب غربی پل واقع بود. قلعه چند حمام داشت و ارتفاع برجهای آن زیاد و غیر قابل نفوذ بود چنانکه از هیچ طرف تسلط بر آن متصور نبود چون در سه طرف آن کوههای بلند واقع بود و یک طرف آن رودخانه کر میگذشت و به همین سبب مکانی برای اقامت و نزول لشکر در حریم شهر و قلعه نبود . از قرن دوازدهم هجری توصیفات تورنفور در دست است. دلیسل نقشهای تمام نما از تفلیس با نام > اطلاعاتی در بارة نقشه عمومی گرجستان < در ۱۱۸۰/ ۱۷۶۶ در پاریس چاپ کرد (مؤلف در اثنای اقامت موقت خود در روسیه آن را از «شاهزاده گرجی» دریافت کرده بود). فرهنگ جغرافیایی یوسلیان (۱۲۸۳/ ۱۸۶۶) از نظر نشان دادن موقعیتهای ساختمانهای قدیمی ارزشمند است. ناصرالدین شاه (حک: ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) هنگام بازگشت از سفر اروپا در رجب ۱۲۹۰ مدت کوتاهی در تفلیس اقامت کرد. به نوشتة او در شمال رود کر شهر جدید و محلة فرنگیها و عمارت جانشین و حاکم نشین قرار داشته و طرف جنوب شهر قدیم تفلیس بودهاست.
روی تپه آثار قلعة قدیم سلاطین گرجی باقی بودهاست. شهر که تا پنجاه سال قبل بسیار محقر و کثیف بوده کم کم دارای خانهها و عمارات و مکتبخانهها شده و کوچههای وسیع سنگفرش در آن ساخته بودند. وی جمعیت شهر را پنجاه هزار تن ذکر کرده که اغلب غربا و خارجی و مخلوطی از طوایف ایرانی، روسی، گرجی، داغستانی، چرکس، آلمانی و ارمنی . محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (متوفی ۱۳۱۳) در همان سالها در وصف تفلیس میگوید که این شهر دو قسمت است: شهر قدیم و شهر جدید. کوچههای شهر قدیم تنگ و کثیف و پر پیچ وخم و کوچههای شهر جدید راست و نظیف و وسیع و عرض هر کوچه شصت قدم است.
هفت کاروانسرا و دو مسجد در تفلیس بنا شده و دارای بیمارستان است. از دیگر بناها و تأسیسات شهر از عدالتخانة بزرگ ضرابخانه و جباخانه (انبار اسلحه) و کارخانههای اسلحه سازی نام میبرد. در بازار تفلیس از هر ملیتی مثل فرنگی و ایرانی و گرجی و ارمنی و چرکس و ترکمن و قلموق و لزگی با لباسهای گوناگون و زبانهای متفاوت دیده میشوند. جمعیت تفلیس تقریبا ۰۰۰ ۶۵ تن است و در پادگان شهر همیشه حدود ده هزار سرباز آماده وجود دارد.
میرزاسراج الدین بن عبدالرئوف که در ۱۳۱۸ ش /۱۹۰۰ از تفلیس دیدار کرده آن را شهری آباد و خوش آب و هوا خوانده و از باغ و بوستانهای باصفا و فراوان آن سخن به میان آورده و آن را یکی از شهرهای قدیم قفقاز دانسته که چند سال در تصرف ایران بوده و در ابتدای حکومت قاجار به دست روسها افتادهاست. به نوشتة وی اهالی آن اغلب ارمنی و گرجی اند و تعدادی سکنة مسلمان نیز دارد. وی در ذکر باغهای تفلیس از «باغ مجتهد» نام برده و آن را باغی بی نظیر وصف کردهاست . ساختار و معماری تفلیس قدیمی از چهار بخش تشکیل میشد که سه بخش آن در ساحل راست کر واقع بود (که در ساحل رود از شمال به جنوب به شمال غربی ـ جنوب شرقی انحنا پیدا کردهاست): کالا یا کالیسی (در غربی قلعه) بخش قدیمی اینتراموروس (بین نهرهای سولولاکی و دبه خانه که به کر میریزند) و ارگ نارین قلعه.
شهر احتمالا تفیلیسی نامیده میشد که در پیرامون چشمههای آب گرم رشد کرده بود. شهر در ساحل کر و در روبرو و پایین کالا قرار داشت. شاه صفی گروهی از سیدها را در ارتفاعات تابور (در شرق دبه خانه) سکونت داد ازینرو نام ایرانی این ناحیه سیدآباد بود. سه ارگ در تفلیس مشخص شدهاست : ۱) ارگ قدیمی تابور (کورچی قلعه) بر روی تپة ساحل راست دبه خانه که در ۱۱۹۹/ ۱۷۸۵ بکلی ویران شد. این ارگ که دروازة جنوبی کالا را محافظت میکرد دروازة گنجه نامیده میشد. ۲) ارگ نارین قلعه در تپة کالا. به نظر میرسد که این قلعه پیش از اسلام شوریس ـ تسیخه نام داشتهاست (واخوشت). این ارگ در ۱۲۳۳/ ۱۸۱۸ تخلیه شد. ۳) ارگ ساحل چپ (ایسانی) که به عنوان سرپل عمل میکرد. در ۱۱۴۰/ ۱۷۲۸ ترکها برای آخرین بار شروع به سنگربندی و ایجاد استحکامات نظامی در این محل کردند اما کار را ناتمام گذاشتند. قدیمترین قصر از قصرهای سلطنتی متخی در ساحل چپ روبروی پل قدیمی است. در ۱۰۴۸/ ۱۶۳۸ رستم شاه مسلمان قصری به طول حدود ۱۲۰ متر در امتداد کر در تفلیس بنا کرد. در اینجا شاردن به حضور شاه نواز رسید. کمی دورتر به سوی جنوب شاه واختانگ ششم قصری ساخت که کاملا به سبک ایرانی تزئین شده بود. ترکها در ۱۱۳۷/۱۷۲۵ این قصر را ویران کردند .