گردشگری سیاه، نوعی از گردشگری است که در سایهای از غم و ناراحتی شکل میگیرد. در این نوع از گردشگری، بازدیدکنندگان سراغ مقاصدی میروند که با درد و ناراحتی در هم آمیختهاند و بازدید از آنها یادآوری از آن حادثه است. این نوع از گردشگری روز به روز پرطرفدارتر میشود. با آنکه گردشگری سیاه در ایران خیلی مرسوم نیست، اما موقعیت برای آن وجود دارد. شاید مهمترین نمودهای گردشگری سیاه در ایران، بازدید از مناطق جنگزده جنوب یا آرامستانها باشد. امروز، تورهای آرامستانگردی، اطلاعات جالبی از تاریخ شهرها ارائه میکنند و به گردشگران فرصت میدهند با افراد تأثیرگذار تاریخ آشنا شوند. به همین دلیل، چند نمونه از مقاصد جذاب آرامستانگردی در تهران را به شما معرفی میکنیم. البته بازدید از برخی از آنها بدون مجوز ممکن نیست.
آرامستان ارامنه دولاب
آرامستان ارامنه دولاب که با نامهای دیگری مانند گورستان مسیحیان، امیرسلیمانه و اکبرآباد هم شناخته میشود، یکی از بزرگترین گورستانهای غیرایرانیان در ایران است. البته با وجود اینکه نامش آرامستان ارامنه است، فقط ارامنه در آن دفن نشدهاند و افراد دیگری هم با ملیتهای متفاوت در آنجا آرام گرفتند. از همان ابتدا که ارامنه در مناطق جنوبی بازارِ تهران ساکن شدند، برای خود، کلیسا و آرامستان برپا کردند. بعدها این آرامستانها که یکی در همان حوالی بازار، یکی در شرق تهران و یکی در ونک بود، برای توسعههای شهرسازی تخریب و به مکان فعلی منتقل شد. البته از دهه 1370، دیگر برای دفن اموات از این آرامستان استفاده نمیشود و صرفا جنبه تاریخی دارد. برای بازدید از این آرامستان، باید مجوز بگیرید.
آرامستان دولاب چهار بخش دارد و تحت نظارت سفارت فرانسه، ایتالیا، لهستان و نمایندگی کلیسای کاتولیک رم در ایران است.
بخش اول که بزرگترین بخش آرامستان است به ارامنه تعلق دارد؛
بخش دوم به کاتولیکها؛
بخش سوم به ارتودکسها؛
بخش آخر هم به آشوریان و کلدانیها.
هر کدام از این مناطق، نگهبان و گارد خود را دارند. افراد مشهور بسیاری در این آرامستان به خاک سپرده شدند، مانند: دکتر کلوکله، دکتر تولوزان و دکتر جمشید اعلم که پزشکان دربار قاجار و پهلوی بودند، ولادیسلاو هورودتسکی (معمار ایستگاه راهآهن تهران)، نادر جهانبانی (خلبان نیروهوایی ایران پیش از انقلاب)، آنتوان سورگین (عکاس دربار قاجار) که عکسهایش زندگی در دوران قاجار را به ما نشان میدهد، نیکلای مارکوف (معمار ساختمانهایی مانند دبیرستان البرز و ساختمان پست ایران) و آلفرد لومر (موسیقیدان برجسته) که برای تدریس موسیقی در دارلفنون به ایران آمد.
تراژدی لهستان
مرگ و از دست دادن عزیزان، همیشه غمانگیز بوده است، اما در بخشی از این آرامستان که به لهستانیها تعلق دارد، غم شدت بیشتری میگیرد. بعد از جنگجهانی اول و از طریق معاهده ورسای، آلمان بخشهایی از سرزمینهای تحت سلطهاش را از دست داد و هیتلر مصمم بود، این سرزمینها را پس بگیرد. با حمله هیتلر به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز شد و آلمان از شرق و شوروی از غرب، لهستان را تسخیر کردند. شوروی برای سرکوب بیشتر، قتل عامی به راه انداخت که به کشتار کاتین معروف است. این کشتار، روشنفکران و متخصصان لهستانی را هدف گرفت و سپس صدها هزار زن، مرد و کودک را راهی کمپهای کار اجباری در سیبری کرد که به آن، جهنم سرد میگفتند.
حتی تصور اتفاقاتی که برای این اسیران در اردوگاههای کار افتاده، سخت است. اما در نهایت در سال 1941 و به دنبال توافق روسیه و انگلیس، قرار شد اسرا از طریق ایران به عراق فرستاده شوند و بعد از آموزش برای پیوستن به ارتش میهنی لهستان به کشورشان برگردند. اما ماهها زندگی در شرایط سخت، گرسنگی و بیماری، باعث شد بسیاری از این مهاجران هرگز به کشورشان نرسند و در نهایت، غریبانه و بعد از ماهها شکنجه، از دنیا بروند و در بخشهای مختلف ایران به خصوص آرامستان ارامنه دفن شوند.
امکان ندارد به آرامستان ارامنه بروید و ردیف ردیف سنگ قبرهای یک شکل قربانیان این جنایت، توجه شما را جلب نکند. قربانیانی که تعداد زیادی از آنها گمنام هستند و چقدر دردناک است بر سر مزار دختربچه یازده سالهای بایستید که هیچکس اسمش را به یاد نمیآورد و به یادبودی نگاه کنید که به یاد همه این قربانیان ساخته شده و بعد چشمتان به این جمله بیفتد:
"آرامگاه تبعیدشدگان لهستانی که در موقع مراجعت به میهن خود در اینجا دعوت حق را لبیک گفتند. 1942-1944"
آرامستان متفقین قلهک
آرامستان متفقین قلهک یا آرامستان انگلیسیها هم به قربانیان جنگ جهانی اول و دوم تعلق دارد. این گورستان در قسمت جنوبی باغ قلهک و سفارت انگلستان در ایران است. در طی جنگ جهانی دوم با اینکه ایران اعلام بیطرفی کرده بود، اما باز هم به دلیل موقعیت استراتژیکش، درگیر جنگ شد. سربازان زیادی هم در بحبوحه این جنگ، در ایران از دنیا رفتند که در این آرامستان به خاک سپرده شدند.
آرامستان سه در ورودی دارد که یکی از آنها به باغ سفارت انگلیس و دو تای دیگر به خیابان باز میشوند، البته الان اجازه رفت و آمد به این آرامستان، تنها از طریق کسب مجوز ممکن است. آرامستان شامل یک بنا با گنبدی فیروزهای است که با الهام از معماری ایرانی ساخته شده است. به علاوه، هشت کتیبه موازی، نام 4000 سربازی را که در طی جنگ کشته شدهاند یادآوری میکنند. حدود 600 قبر در این آرامستان وجود دارد که صرفا متعلق به سربازان جنگ نیستند و برخی متعلق به دیپلماتها هستند. هر سال در 6 ژوئن، مراسم یادبودی برای این سربازان با حضور نمایندگانی از کشورهای دیگر برگزار میشود.
ظهیرالدوله
ظهیرالدوله گورستانی تاریخی در شمال شهر تهران و در محله امامزاده قاسم است که نامش را از علیخان ظهیرالدوله گرفته است. علیخان از طایفه قاجار و در دربار ناصرالدینشاه وزیر تشریفات بود. رسیدگی به شاهزادگان، علما و غله تهران، زیر نظر علیخان انجام میشد. میگویند روزی علیخان به همراه یکی از دراویش نعمتالهی به نام وفاعلیشاه در حال گشت و گذار در این منطقه خوش آب و هوای تهران بودند که علیخان ناگهان پایش به تکه سنگی که زیر درختی بوده گیر میکند. علیخان به وفاعلیشاه از نزدیک بودن زمان مرگش میگوید و از او میخواهد که کارهای کفن و دفنش را انجام دهد و او را زیر همین درخت دفن کند. پیشبینی علیخان به حقیقت میپیوندد و وفاعلیشاه طبق وعدهای که کرده بوده، او را زیر همان درخت دفن میکند. این مقبره امروز بخشی از گورستان ظهیرالدوله است.
سالها بعد وفاعلیشاه را هم در نزدیکی علیخان دفن میکنند و بر سنگ مزارش مینویسند «وفاعلیشاه، ظهیرالدوله را در محل موردنظر به خاک سپرد.» اندک اندک، دیگر کسانی را که به این افراد ارادت داشتند در همین منطقه دفن میکنند و آرامستان ظهیرالدوله شکل میگیرد. از دیگر کسانی که در همان سالهای نخستین در این آرامستان دفن شدهاند، ایرج میرزای شاعر و درویشخان موسیقیدان بودند. در سال 1334، خانقاهی به مجموعه اضافه شد که تا مدتها، محل گردهمایی دراویش نعمتالهی بود.
گورستان ظهیرالدوله، آرامگاه ابدی انسانهای بزرگی از تاریخ ایران زمین است و از اوایل دهه 1340 دیگر اجازه دفن در این گورستان داده نشده. امروز بیش از 580 قبر در این آرامستان است که عمدتا آرامگاه افراد شاخص و برجستهای هستند و بسیاری آن را با قبرستان پرلاشز پاریس (per la chez) مقایسه میکنند. شکل متفاوت طراحی سنگ قبرها و شباهت آنها به آثار هنری، یکی دیگر از دلایل اهمیت این آرامستان است. لیستی از معروفترین افرادی که در این آرامستان دفن شدند را با هم مرور می کنیم:
- محمد تقی بهار، ملکالشعرا
- فروغ فرخزاد، شاعر
- ابوالحسن صبا، آهنگساز و نوازنده
- داریوش رفیعی، خواننده
- قمرالملوک وزیری، خواننده
- حسین یاحقی، نوازنده
- رهی معیری، شاعر
آرامستان ابن بابویه
ابن بابویه یکی از بزرگترین آرامستانهای تهران است که سابقه شکلگیری آن را به پیش از اسلام نسبت میدهند. در هر حال میدانیم که در 200 سال گذشته، این گورستان، یکی از آرامگاههای اصلی تهران و ری بوده و بزرگان بسیاری را در آن دفن کردهاند. میگویند این منطقه در گذشته، کشتزار بزرگی بوده است، اما روزی سیلاب منطقه را تخریب میکند و در سرداب یکی از خانهها، جنازه تقریبا سالمی پیدا میشود که آن را به شیخ صدوق (ابوجعفرمحمدبنعلیبنحسینبنموسیبن بابَوَیْه قمی)، یکی از علمای شیعه، نسبت میدهند.
این آرامستان از دو جهت اهمیت دارد:
اول، به دلیل بزرگان بسیاری که در این منطقه به خاک سپرده شدند؛
دوم، به دلیل سنگقبرها، نقوش و هنری که در ساخت آنها به کار رفته.
البته در سالهای اخیر کشفیاتی هم از مقابر شده که به نوبه خود مهم هستند. از افرادی که در این آرامستان دفن شدند میتوان به غلامرضا تختی، علیاکبر دهخدا، محمدعلی فروغی، حسین بهزاد، محمود محمود و موذنزاده اردبیلی اشاره کرد.
گردشگری سیاه روز به روز محبوبیت بیشتری پیدا میکند و آرامستانها میتوانند مقصد خوبی برای این سبک از گردشگری باشند. مقصدی که ما را با گذشته و آدمهای تأثیرگذار آن آشنا میکنند. مقاصدی که تراژدی و غم را به شکل دیگری به ما نشان میدهند.
تالیف: لست سکند