روز سهشنبه، بیستم خردادماه ۱۴۰۴، با سفری هوایی از فرودگاه مهرآباد تهران راهی ماکو میشویم. هواپیمایمان چارتر و اختصاصی است، اما بسیار کوچک. حدود یک ساعت بعد در فرودگاه ماکو پروازمان به زمین مینشیند. استقبال، معمولِ مسئولان روابط عمومی استانی میراث فرهنگی و البته سخنان
این سفر، هیچ قرار نبود سفر باشد: که ما، یعنی آصفه ی 32 ساله ی این روزها معلم زبان انگلیسی و همسرم مجید 36 ساله ی دانشجوی پی اچ دی و این روزها ساکن بروکسل، بعد از دو هفته ای گشت و گذار تو اطریش
مقدمه در این سفرنامه توضیحات کاملی در مورد سفر زمینی من، به همراه خانواده (همسر، کودک سه ساله و مادر همسرم) با ماشین شخصی(جکs5) به استانبول خواهم داد تا دوستانی که تمایل دارند به جای سفر با تور استانبول، بصورت زمینی با خودرو به این شهر
باتومی از شهرهای توریستی در ساحل دریای سیاه و کشور گرجستان، که از طریق مسیر زمینی براحتی میتوانید به این شهر سفر کنید...جنگل و دریا و ساحل و غذاهای خوشمزه... سفرنامه ای که مطالعه میفرمایید حاصل تجربیات سه بار سفر من به شهر ساحلی باتومی و البته