سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان عزیز و عاشقان سفر. بسیار خوشحالم که برای اولین بار تجربیات سفرم را با شما عزیزان به اشتراک میگذارم تا شاید سهم کوچکی به عنوان برادر کوچکتر در آسان تر کردن سفر شما به کشور زیبای گرجستان داشته باشم.
من و همسرم تورهای داخلی زیادی را بعد از ازدواج رفتیم و خیلی مشتاق بودیم تا برای اولین سفر خارجی خودمون به تایلند بریم اما به دلایل مختلف این شرایط فراهم نشد و پاییز امسال بالاخره خیلی ناگهانی مرخصی،بلیط و شرایط فراهم شد و به جای سفر داخلی تصمیم به سفر به کشور گرجستان گرفتیم. من قبل از ازدواج ۳بار تجربه ی سفر به گرجستان را در ۳ سال متفاوت داشتم و همیشه حس خیلی خوبی از این کشور میگیرم ،شاید برای خیلی ها اینجور نباشه و با یکبار سفر بیخیال گرجستان بشن ،اما من معتقدم با یکبار سفر نمیشه شناخت کاملی از هیچ کشوری به دست آورد تا اگر روزی شخصی از شما سوالی پرسید که چجوری کشوری یا آدم هایی هستند بتونید نظر منصفانه ای را در این رابطه بدین.
بلیط هواپیما ما برای ۷ مهرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۳۰ پرواز هواپیمایی وارش از تهران به باتومی و برگشتمون ۱۳ مهرماه همین ساعت از تفلیس به تهران بود.برای گرجستان نیازی به ویزا نیست پس تنها کار هایی که نیاز بود انجام بدیم پرداخت عوارض خروج از کشور که خیلی راحت از طریق اینترنت پرداخت شد و خرید ارز مسافرتی که از طریق اپلیکیشن بله نفری ۵۰۰ دلار میتونید به نرخ دولتی خریداری کنید که در آن تاریخ حدود ۴۱۲۰۰ بود .۵۰۰ دلار چه برای کشورهای با ویزا و چه بدون ویزا میشه تهیه کرد و پس از عبور از گیت میتونید از طریق بانک با وارد کردن کد ملی و شناسه پرداخت دریافت کنید.
ما از شیراز به تهران حرکت کردیم و ساعت ۱۲ ظهر به فرودگاه امام رسیدیم.پس از صرف ناهار در فرودگاه حدود ساعت ۴ برای بررسی مدارک به گیت اعلام شده مراجعه کردیم.
همینجا ی سری نکات را خدمت شما عزیزان عرض کنم:
کشور گرجستان در رابطه با توریست های ایرانی مقداری سختگیرانه برخورد میکنه و دلیلش هم چیزی جز مسائلی که خودمون اونجا ایجاد کردیم نیست و من هر دفعه تعدادی از عزیزان را دیدم که دیپورت شدن.پس برای اینکه با خیال راحت سفر کنید و استرسی نداشته باشین مدارک رزرو تور گرجستان، بلیط برگشت،بیمه،وچر هتل و به تعداد روزهای اقامتتون به ازای هر نفر ۱۰۰ دلار ببرید. این دفعه متفاوت بود و تمامی این مدارک رو قبل از این که کارت پرواز رو بهمون بدن تهران چک کردن ولی دفعه های قبل گرجستان چک میکردن و علتش هم فکر کنم این هست که پروازی که از ایران میره گرجستان تا تمامی مسافرهاش از گیت رد نشن اجازه پرواز برگشت بهش داده نمیشه و باید کسانی رو که دیپورت میشن رو برگردونه.پس همینجا چک میشه تا دچار مشکل از نظر زمان و صندلی برای برگشتی ها نشن.
پرواز با کمی تاخیر انجام شد و حدود ۱ ساعت و ۵۰ دقیق بعد به باتومی رسیدیم .پرواز خوب و آرومی را داشتیم .پس از چک شدن پاسپورت تورلیدرمون رو پیدا کردیم و سوار ون شدیم و به سمت هتل رفتیم.در مسیر برای چنج کردن پول توقف داشتیم و همچنین توضیحاتی در رابطه با قوانین و پیکج ها به ما دادن که ما چون تصمیم داشتیم خودمون به بازدید و گردش بپردازیم پکیجی خریداری نکردیم.هتل ما اسمش زیتون بود و یک هتل معمولی رو به دریا بود.بعد از گرفتن اتاق به مارکت کنار هتل رفتیم کمی خرید کردیم و چون خیلی خسته بودیم زود خوابیدیم تا صبح استارت شهرگردی را بزنیم.
صبح از خواب بلند شدیم ویوی بسیار زیبا از دریا و مردمانی که در حال ورزش بودن حسابی حالمون رو خوب کرد.هوا فوق العاده معتدل بود و فقط ی صبحانه ی خوب کم بود تا روزمون رو قشنگتر کنه که در اتاق رو زدن و اون هم جور شد.
من و همسرم عاشق پیاده روی هستیم و بلافاصله بعد از صبحانه به سمت مرکز شهر حرکت کردیم.
شما برای حمل و نقل میتونید از تاکسی یا اتوبوس استفاده کنید.که البته اپلیکیشن بولت و یاندکس به نظرم خیلی قیمت مناسب تری نسبت به تاکسی های شهری داره.برای اتوبوس نیاز به باتومی کارت دارید که پیدا کردنش ی مقدار سخته چون اکثرا انگلیسی صحبت نمیکنن و خیلی ها هم حتی نمیدونن از کجا باید تهیه کنید ولی من بیخیال نشدم و اصلا عاشق اینجور چالش ها هستم بعد از کلی پرس و جو و رفتن به مرکز شهر دیگه خسته شده بودیم. همون لحظه به همسرم گفتم کجاست اون آدم مهربونه که بیاد و بگه انگلیسی بلدم و کارمون را راه بندازه؟
یک دقیقه از حرفم نگذشته بود که یک آقا پسر حدود ۱۸ ساله داشت رد میشد و شد همون که باید میشد . چقدر مهربون! گفت دنبالم بیا و خودش از بانک پرس و جو کرد که آدرس یک سوپر مارکت همون نزدیکی بهمون دادن که سعی میکنم عکسش رو واستون بذارم و اونجا باتومی کارت رو خریدیم بعد به کمک دوست گرجیمون اون رو شارژ کردیم و ازش خیلی تشکر کردم و به خانمم گفتم بزن بریم.
سوار خط ۱۰ اتوبوس شدیم که مبلغ کرایه ۰.۳ لاری هست و مستقیم رفتیم بوتانیکال گاردن،باغ گیاه شناسی فوق العاده زیبا در خارج باتومی و چندین ساعت اونجا مشغول عکس برداری شدیم.
با همین اتوبوس برگشتیم و کلا از روی مپ گوگل دنبال میکردم که کجا پیاده بشیم.برای ناهار رفتیم رستوران کیزیکی و استیک مرغ و ... سفارش دادیم.عاالی بود.
دیگه حسابی خسته بودیم و رفتیم هتل استراحت کردیم و شب باز با اتوبوس رفتیم به سمت مجسمه علی و نینو که بسیار معروفه و سوار چرخ و فلک شدیم و از هوای خوب کنار ساحل لذت بردیم.
برای روز بعد تصمیم داشتیم بریم خارج شهر و آبشار ماخونتستی رو ببینیم.چندین بار با اپلیکیشن بولت چک کردم که ببینم اصلا میبرن یا نه و حدود ۱۰۰ لاری هزینه رفت و برگشت میشد تازه اگه قبول میکرد که برامون صبر کنه و همان مبلغ رفت رو بگیره.صبح جلوی هتل مشغول گرفتن تاکسی از بولت بودیم که یک آقای گرجی اومد و کارش اصلا همین بود که توریست هارو با ماشین خودش به تور گردشگری و جاهای دیدنی باتومی ببره .
البته در سطح شهر زیاد هستن و ایشون هم بسیار انسان خوب و مهربانی بودن.سر مبلغ باهم کنار اومدیم وحدود ۴ لوکیشن بسیار زیبای خارج از شهر مارو بردن.در طول مسیر با حوصله از ما عکس گرفتن و زمانی هم در جاده بودیم مدام گوشی را میداد بهمون که از بین اهنگ های ایرانیش هرچی که دوست داریم انتخاب کنیم یا از یوتیوب پخش کنیم و جالب این بود که تعدادیش رو حفظ بود و باهاشون همخونی میکرد.
برگشتن ما رو بردن رستوران و کلا ۱۵۰ لاری از ما گرفتن.عکس کارتش رو گرفتم.اسمش میندو بود و گفتم به دوستان معرفیت میکنم.همین لوکیشن هارو اگه بعضی لیدرهای ایرانی تور باتومی بخوان ببرن نفری ۲۰۰ لاری با مسافرا حساب میکنه و کلا خودتون به نظرم انجام بدین.رستوران،مکان های دیدنی را خیلی راحت با سرچ ساده پیدا میکنید. در مدت زمان باقی مانده ای هم که تا فردا عصرش داشتیم مکان های دیدنی دیگه ای از جمله میدان آزادی، پیازا و کلیسای مادر مقدس را که همگی در نزدیکی هم هستند را رفتیم.
روز سوم حسابی هوا بارانی و طوفانی شده بود.اکثر پروازها کنسل شده بودن چون خیلی شرایط هوایی بد شده بود و چنان باد و بارانی میومد که خود گرجی ها هم متعجب بودن. برای ناهار تصمیم گرفتیم به یک کافه رستوران در مرکز شهر بریم که نظرات خیلی مثبتی راجع بهش در اینترنت خونده بودم.پس وسایلمون را جمع کردیم تا وقتی برگشتیم دیگه راحت اتاق را تحویل بدیم.سوار اتوبوس شدیم و به سمت میدان پیازا رفتیم. زیر باران قدم میزدیم و میخدیدیم چون چترمون اصلا جوابگوی اون باد و باران نبود.هرجوری بود خلاصه پیداش کردیم و هیچ کس داخل مغازشون نبود و یجورایی تازه داشتن شروع به کار میکردن.فضای داخلی رستوران یه حالت کابوی و وسترن مانندی داشت.ما ۲تا برگر سفارش دادیم که انصافا هم بسیار لذیذ بود.فروشنده هم یک آقای جوان و بسیار خوش برخوردی بودن.
غذا رو که خوردیم آخرین عکس هامون را هم گرفتیم و به سمت هتل رفتیم.عصر لیدر اومد دنبالمون و مارو برد تا با قطار به تفلیس بریم .حدود ۵ ۶ ساعت زمان میبره تا برسین تفلیس و خیلی جالب بود که بلیط هایی که گرفته بودن من و همسرم از هم جدا بودیم. دیگه با کسی که بلیط کنار دستیمون رو داشت صحبت کردم که یک خانم گرجی بود و با خوشرویی قبول کردن.
شب رسیدیم تفلیس و به هتل wine palace رفتیم. صاحب هتل فوق العاده انسان خوب،مهربان و جنتلمنی هستن و حتما این هتل رو بهتون پیشنهاد میکنم.
تفلیس چندین مرکز تجاری مثل east point, tiblisi mall ,galleria... داره که دیدنشون خالی از لطف نیست .البته قیمت های مراکز خرید تفلیس دقیقا دو برابر ترکیه هست و اکثر اجناس هم ازونجا وارد میشه.اما در آف های آخر فصل میتونید اجناس با قیمت های مناسبی پیدا کنید. جاهای دیدنی تفلیس پل صلح،میدان آزادی، خیابان روستاولی،مرجانیشویلی،تلکابین،مجسمه مادر و کلیسای جامع تثلیث و... هست که باز هم از طریق بولت،اتوبوس وتاکسی میتونید بازدید کنید.ما هم از روز اول برنامه ریزی کردیم و هرروز صبح و عصر تعدادی ازین مکان هارو بازدید میکردیم.
درطول روز هم از خاجاپوری که یک میان وعده ی سالم گرجی هست غافل نشید.همون نون و پنیر خودمون هست ولی خب بسیار خوشمزه تر. تفلیس چون پایتخت گرجستان هست بافت به روزتری نسبت به باتومی داره و وقتی در سطح شهر پیاده روی میکنید متوجه تفاوت پوشش و برخوردشون نسبت به شهرهای کوچکتر میشید.تفلیس کلا شهر گرونتری نسبت به باتومی هست.برای غذا، رستوران پاسانوری با چندین شعبه بسیار جالب وبا کیفیت بود و پیشنهاد میکنم خینگالی که از غذاهای معروف گرجی هست رو در این رستوران میل کنید.
از لحاظ امنیت واقعا من هیچ مشکلی در این سفرهایی که داشتم ندیدم و با خیال راحت در خیابانها پیاده روی کنید و با فرهنگ و حال و هوای شهر و مردمان آنجا آشنا بشید.فقط در جریان باشید که سرویس های بهداشتی سطح شهر در گرجستان پولی هست.در باتومی نفری نیم لاری و در تفلیس ۲لاری میگیرن که به نظرم اصلا جالب نیست. روز آخر به همسرم گفتم هر دفعه ای که به گرجستان اومدم با خاطره خوش برگشتم و هر بار مکان های جدیدی پیدا کردم و نظر همسرم هم کاملا مثبت بود و لذت برده بود.
فصل پاییز و بهار رو به عنوان بهترین زمان سفر به گرجستان و تور تفلیس و باتومی بهتون پیشنهاد میکنم.لاری حدود ۲۰ هزارتومان بود.یادمه اولین سری که سال ۹۶ اومدم ۱۵۰۰ تومان بود.با یک راننده تاکسی که صحبت میکردم میگفت من تعجب میکنم چرا ایرانی ها اینقدر پولدار هستن و اینجا خیلی هاشون خانه میخرن؟ بنده خدا نمیدونست که برای اقامت گرفتن اینکارارو میکنن. و یک چیز جالب دیگه این که در گرجستان همیشه نرخ اجناس ثابت هست و اگر تورم ایجاد بشه از حقوق کارمندا مقداری کم میکنن به جای این که اجناس را گرونتر کنند. کاش برای ما هم به این صورت میبود تا شاید ما هم کمتر حرص میخوردیم و روزانه با قیمت های جدید سورپرایز نمیشدیم ...
روز آخر وسایل رو جمع کردیم و ظهر به فرودگاه رفتیم. فقط پرواز برگشت به دلیل کامل نبودن مدارک چنتا از مسافرانی که از تهران به تفلیس اومده بودن ۳ ساعت تاخیر داست و تک تک اون عزیزان دیپورت شدن و با همان پرواز به تهران برگردوندن.این تاخیر استرس زیادی به ما وارد کرد چون ما برای شیراز بلیط داشتیم و نمیدونید با چه سرعتی وقتی رسیدیم خودمون رو به فرودگاه رسوندیم و خدارو شکر تونستیم سوار پرواز بشیم. دوستان عزیز اگر اشتباهی در نگارش یا بیان بنده در این سفرنامه بوده به پای بی تجربگی بنده بگذارید. امیدوارم کمک کوچکی به عزیزانی که قصد سفر به این کشور را دارند کرده باشم.با تشکر از وقت شما عزیزان.