چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت
همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود
(قیصر امین پور)
مقدمه
رویاها را می توان نقطه آغاز هر سفری دانست. با توجه به این رویاها جستجو خود به منظور سفر را شروع می کنیم. خب، کجا بهتر از اینترنت !! مکان های گردشگری، هزینه ها، جاذبه ها، ویژگی ها و سایر موارد مربوط به هر مقصد را مشخص کرده و سپس به جیب مبارک نگاهی می اندازیم و با توجه به نرخ برابری ریال، به حذف گزینه های زیادی رویایی اقدام می نماییم J. بعد از این اقدام بسیار ضروری، به آژانس های مسافرتی، سایت های خرید بلیط و هتل مراجعه و سپس آماده بستن چمدان ها می شویم. در نهایت به قول قیصر امین پور سفر شما انگار فقط زمانی معادل بستن یک چمدان طول خواهد کشید.
معمولا فرآیند سفر را می توان به صورت فوق ترسیم کرد. ولی شما یک مشکل عمده دارید: ویزا !! انتخاب های ما برای سفر با توجه به قدرت پاسپورت، محدود به کشورهای بدون نیاز به ویزا مانند ترکیه است. خب چاره چیست؟!! شاید یک گزینه سفر به این کشورها باشد. گزینه دیگر امتحان کشورهای دارای ویزا با آماده سازی مدارک لازم و امید به گرفتن ویزا است.
از مدت ها پیش سفرنامه های سایت Lastsecond را مرور و بررسی می کردم. تا این که به سفرنامه دوست خوبمون امید سرافرازی با عنوان "سفر 100 یورویی به اروپا" برخوردم. من و همسرم تا به حال به کشورهایی که نیاز به ویزای خاصی نداشت، سفر کرده بودیم. با مطالعه این سفرنامه که بسیار از آن استفاده شد، تصمیم گرفتیم که شانس خود را در سفر به اروپا امتحان کنیم.
سفرنامه زیر مشتمل بر موارد قبل از سفر مانند فرآیند دریافت ویزا و اقدامات لازم، خرید بلیط هواپیما و هتل ها و ... و موارد هنگام سفر مانند اماکن دیدنی و جاذبه های هر شهر و جزئیات مربوطه می باشد.
لازم به ذکر است که سفر ما از هلند و شهر آمستردام شروع و با سفر به لاهه، بارسلونا، پاریس، وین، پراگ، زوریخ، لوسرن ادامه و در نهایت در رم به پایان رسید.
بخش اول : ویزا
با توجه به بررسی هایی که من و همسرم انجام دادیم و جستجوهای اینترنتی بسیار تصمیم بر این شد که از طریق کشور هلند درخواست ویزای شینگن را داشته باشیم. در این مرحله ما قصد دریافت ویزا داشتیم و فقط مقداری بررسی اولیه در خصوص کشور مقصد خود انجام داده بودیم. دلیل این امر هم معلوم نبودن مدت ویزا و تاریخ شروع ویزا و حتی مهمتر از آن صدور یا عدم صدور ویزا بود.
با استفاده از سفرنامه آقای سرافرازی ایمیلی به کارگزار سفارت هلند یا همون شرکت VFS Global فرستادیم (چون در بسیاری از موارد سفرنامه ایشان کامل است، ارجاع به این سفرنامه داده می شود). حدود دو روز بعد ایمیلی به دستم رسید که تاریخ دیگری به غیر تاریخ تعیین شده توسط من، برای مراجعه به دفتر شرکت مشخص شده بود. من نیز با تاریخ تعیین شده موافقت کرده و ایمیلی در تایید این تاریخ فرستادم.
نکته: باید در طول سه ماه مانده به تاریخ سفر اعلامی درخواست خود برای تعیین وقت را بفرستید. البته در قوانین جدید که از سال 2020 اجرایی می شود، این مدت به شش ماه افزایش یافته است.
تا حالا کار خاصی نکرده بودیم! فقط زمان حضور ما در شرکت مشخص شده بود. مدارک لازم که مشخص شده بود باید در اولین فرصت آماده می شدند. یک دارالترجمه چند تا کوچه بالاتر پیدا کردیم و مدارک هویتی و سند خانه را علی الحساب دادیم که ترجمه شود. بعد پیگیر دریافت نامه از شرکت برای ارائه به سفارت و سابقه بیمه شدیم که بعد از آماده شدن باید این موارد هم ترجمه می شد. یه سری هم به عکاسی زدیم و عکس با مشخصات اعلامی سفارت هم اوکی شد. فقط مانده بانکی و گردش حساب را دو روز مانده به تاریخ مراجعه از بانک دریافت کردیم. چون این دو مورد توسط بانک به زبان انگلیسی ارائه می شوند، نیازی هم به ترجمه ندارند. بیمه مسافرتی هم از یکی آژانس های مسافرتی خرید شد (در صورت عدم صدور ویزا مبلغی کسر و بقیه پول به شما برگشت داده می شود). هتل هم از سایت بوکینگ رزرو کردیم. البته آژانس های مختلف در ازای دریافت مبلغی این رزرو رو برای شما انجام می دهند. بلیط هواپیما هم از طریق همون آژانس مسافرتی رزرو گردید. البته از طریق سایت شرکت های هواپیمایی هم رزرو یک روزه قابل ارائه است. همه مدارکی فوق در هنگام اعلام تاریخ مراجعه به شرکت وی اف اس در ایمیل برای شما ارسال می شود. در نهایت فرم شینگن را هم باید پر کنید و همراه خود داشته باشید.
بعد از آماده شدن مدارک در تاریخ معین به دفتر شرکت در مجتمع هروی سنتر رفتیم و بعد از این که اسم ها چک شد در زمان مشخص وارد شدیم. بعد از اعلام شماره نوبت مراحل انگشت نگاری و دریافت مدارک انجام شد، که در مجموع چند دقیقه بیشتر زمان نیاز ندارد. در نهایت فیش هزینه های صدور ویزا، در مجموع برای هر نفر 95 یورو پرداخت گردید.
در ضمن بهتره که برنامه سفر با خود به همراه داشته باشید. همچنین باید نوع سفر (هوایی، ریلی) بین کشورهای مختلف را مشخص کنید. ما حمل و نقل ریلی را انتخاب کرده بودیم. برنامه ما هم 16 روزه و شامل شهرهای آمستردام (5 روز)، پاریس و رم (هر کدام 3 روز) بود. در ضمن شما باید بیشترین اقامت را به کشوری اختصاص بدهید که از آن کشور درخواست ویزا دارید.
بعد از حدود 15 روز ایمیل شرکت به دستم رسید که برای دریافت پاسپورت ها مراجعه کنید. در ضمن تماس تلفنی هم گرفتند که در زمان مشخص حضور داشته باشید. برای تحویل پاسپورت ها یا باید خود شخص به همراه کارت ملی حضور داشته باشد، یا در هنگام انگشت نگاری فرم وکالت نیز به شما داده می شود که از طریق این فرم از طرف همراهان خود، اقدام به دریافت پاسپورت ها کنید. در نهایت با دریافت کپی از کارت ملی و درج جمله پاسپورت توسط این جانب دریافت شد و امضای این کپی، پاسپورت ها را دریافت کردیم.
خبر خوب توسط متصدی شرکت به ما اعلام شد که بله! ویزای شما اوکی شد!!!
بخش دوم : مقدمات سفر
حالا که ویزاها اوکی شده بود، نکته جالب اینجا بود که خب کجا بریم؟ ویزای ما 30 روزه بود که از تاریخ مشخص شده 45 روز اعتبار داشت. به عبارتی ما حق حضور 30 روزه در بازه زمانی 45 روزه در حوزه شینگن را داشتیم. با توجه به تاریخ ویزا تصمیم گرفتیم که مسافرت از تاریخ 21 اسفند 97 شروع شود. مشخص بود که مقصد ابتدایی ما باید هلند باشد. از طرفی هم معلوم نبود که دیگر چه زمانی فرصت سفر به اروپا پیش بیاید. نرخ یورو هم که روز به روز در حال افزایش بود. در نهایت تصمیم بر اقامت 5 شب در آمستردام، 3 شب بارسلونا، 3 شب پاریس، 4 شب وین، 3 شب پراگ، 4 شب زوریخ و 4 شب رم (و البته کشور واتیکان!!!) شد.
گام بعد خرید بلیط هواپیما بود. در ابتدا قصد داشتیم که با پرواز ایران ایر به دلیل استفاده از پرواز مستقیم، از طریق آمستردام و برگشت از وین یا رم سفر خود را انجام دهیم. بعد از مقایسه قیمت پروازهای مختلف، تصمیم بر خرید بلیط قطر ایرویز (رفت به آمستردام و برگشت از رم) شد.
بعد از رزرو بلیط هواپیما بیمه نامه های مسافرتی رو هم برگشت دادم (به دلیل 16 روزه بودن) و بیمه نامه جدید 28 روزه صادر گردید. هزینه بیمه حدود 262 هزار تومان شد.
دردسر بعدی انتخاب هتل ها بود. دو عامل هزینه هتل و مسافت از امکان تاریخی باید در نظر گرفته می شد. با توجه به رتبه بندی سایت بوکینگ، تریپ ادوایزر، استفاده از نقشه گوگل در تعیین مسافت بین مکان های دیدنی و هتل ها، هتل های شهرهای آمستردام، پاریس، وین و پراگ انتخاب و از سایت های ایرانی خرید شد. در بخش مربوط به هر شهر توضیحات مربوط به هتل ها را خواهم داد. فقط هتل زوریخ و رم باقی مانده بود که نتوانستم تا قبل از سفر به جمع بندی خاصی در خصوص انتخاب هتل برسیم. در نهایت هتل زوریخ از طریق یکی از سایت های ایرانی در وین انتخاب و خرید شد. هتل رم هم در زوریخ از طریق سایت بوکینگ رزرو گردید.
در نهایت مساله بعد نوع سفر بین شهرهای مختلف بود. با توجه به هزینه بلیط قطار و هواپیما بین شهرهای مختلف اروپایی و مقایسه آن ها تصمیم گرفتیم که از هواپیما استفاده کنیم. همه پروازهای بین شهرهای مختلف از طریق آژانس های ایرانی و قبل از سفر خریداری شد. فقط برای سفر بین وین و پراگ و فاصله کوتاه بین این دو شهر از طریق سایت www.omio.com و با استفاده از کارت اعتباری صندلی های قطار را رزرو کردم. در این سایت شما می توانید قیمت قطار، هواپیما و اتوبوس را مقایسه کنید. دلیل انتخاب پرواز به جای قطار سریع بودن پرواز و در بسیاری از موارد ارزان بودن آن نسبت به قطار بود. به دلیل بعد مسافت و طولانی بودن فاصله شهرها و زمان اندک ما برای اقامت در هر شهر، تصمیم به استفاده از اتوبوس نگرفتیم.
در ضمن به دلیل سبک بودن در هنگام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و راحتی جا به جایی و همچنین استفاده از پروازهای ارزان قیمت تر به دلیل نبود بار اضافه، فقط دو چمدان داخل کابین با خود همراه داشتیم. یک کوله سبک هم برای استفاده در طول سفر برای حمل شارژر، پایه سلفی، آب و مواردی مثل این با خود برداشته بودیم.
برای رزرو از طریق سایت بوکینگ یا خرید بلیط قطار یا مترو هم از کارت اعتباری استفاده می کردیم. با جستجوی اینترنتی شرکت های زیادی هستند که این گونه کارت ها را ارائه می دهند. فقط در صورت امکان نوع قابل شارژ را تهیه کنید، که اگر کمبود پول نقد داشتید بتوانید از ایران نسبت به شارژ آن اقدام نمایید.
جدول های زیر هزینه های پرواز و هتل را نشان می دهند، که بخش بزرگی از هزینه های سفر مربوط به این موارد بود (هزینه ها مربوط به دو نفر می باشد).
جدول 1 و 2: هزینه های سفر
بخش سوم : شروع سفر
در تاریخ 21 اسفند ماه 1397 سفر ما شروع شد. پرواز ساعت 4 و 40 دقیقه صبح و با هواپیمایی قطر انجام می شد. حدود ساعت 2 صبح با اسنپ راهی فرودگاه شدیم. برخلاف انتظار صف هواپیمایی قطر بسیار طولانی بود. عوارض خروج را هم همون جا در کنار صف تحویل بار از طریق دستگاه های بانک ملی پرداخت کردیم. بعد از حدود یک ساعت نوبت به ما رسید. چون دو چمدان وزنی بیشتر از 10 کیلو داشتند، و هم به دلیل تعویض پرواز، چمدان ها را تحویل بار دادیم. قبل از تحویل بار هم یکی از پرسنل هواپیمایی پاسپورت و بلیط و بیمه و وچر هتل را چک می کرد و از پاسپورت هم عکس گرفت. خود کشور هلند این همه مدارک از ما نمی خواست که هواپیمایی قطر چک می کرد. هنگام صدور بلیط هم سیستم یه پیغام می داد که مسافرین هلند باید پرینت همه مدارک را همراه داشته باشند، وگرنه ممکن است که در فرودگاه آمستردام دیپورت شوند!! البته ما کپی همه مدارک را همراه داشتیم، ولی خب ویزا هم داشته باشی، انگار قرار نیست با خیال راحت یه مسافرت بری!!
یه نکته کوچک هم این که عوارض خروج 15 دقیقه بعد از واریز در سیستم ثبت می شود، پس اگر می خواهید از گیت عبور کنید، به این نکته توجه داشته باشید.
پرواز با حدود 10 دقیقه تاخیر انجام شد و حدود ساعت 6 و نیم صبح به فرودگاه دوحه رسیدیم. پذیرایی داخل هواپیما هم به نسبت خوب بود. منوی موارد ارائه شده در پذیرایی هم در اختیار مسافر قرار می گرفت که مشخص می شد که چه مواردی به شما داده خواهد شد. در طول پرواز صبحانه شامل آب پرتقال، ماست میوه ای، کره، مربای توت فرنگی، نان کروسان کوچک، سیب قطعه شده، به همراه یک غذای گرم به همراه چای یا قهوه، به مسافر داده می شد. البته غذای گرم طعم جالبی نداشت.
عکس 1: پذیرایی قطر ایرویز
فرودگاه دوحه، فرودگاهی بسیار بزرگ و مدرن و با تعداد زیادی مسافر از کشورهای مختلف بود. بعد از پیدا کردن گیت خروجی برای پرواز آمستردام در صف ایستادیم. یکی از پرسنل در حال چک کردن بلیط و پاسپوورت مسافرها بود. باز هم بعد از دیدن پاسپورت!! از ما خواست که از صف خارج شویم و درخواست بلیط برگشت و وچر هتل کرد. بعد از چند تا سوال اجازه عبور داد. نکته جذاب این جا بود که با وجود داشتن ویزای شینگن بارها و بارها پاسپورت و مدارک ما در گیت های مختلف (در هنگام صدور بلیط، ورود به هواپیما و ...) بررسی می شد. اما اتباع کشورهای دیگری بدون هیچ گونه مشکلی و بدون فشار به اعصاب محترم از ورودی ها عبور می کردند. در کل احساس خوبی نیست که بعد انجام کلی هزینه و صرف وقت بسیار برای طی فرآیند صدور ویزا، علت این همه سخت گیری از سوی شرکت های هواپیمایی زیاد مشخص نیست. در هر حال بر روی بلیط هواپیما عبارت زون (قسمت) یک تا سه نوشته شده بود و هر شخصی در قسمت مربوط به خود منتظر اعلام ورود به هواپیما می ماند. یعنی قسمت ها به ترتیب اعلام و مسافر هر قسمت به نوبت سوار هواپیما می شد. مزیت این کار این بود که ابتدا قسمت های عقب هواپیما و در نهایت قسمت جلوی هواپیما تکمیل می شد و کسی منتظر جابه جا شدن مسافر جلویی برای رسیدن به صندلی خود نمی ماند. البته هواپیمای دوحه به آمستردام به تمیزی و نو بودن هواپیمای تهران دوحه نبود. مثل پرواز قبل منوی پذیرایی ارائه شد که امکان انتخاب صبحانه را داشت و مشابه پرواز قبل بود. فقط غذای گرم متفاوت بود و شامل سوسیس یا پنکیک می شد که ما پنکیک را بیشتر دوست داشتیم.
پرواز دوحه به آمستردام طولانی بود و حدود 8 و نیم ساعت طول کشید. مانیتور کوچکی در هر صندلی وجود داشت که امکان انتخاب بین فیلم ها و سریال ها یا آهنگ های روز دنیا ممکن بود. من و همسرم هر کدام یه دو سه تا فیلم رو کامل یا نصفه نیمه دیدیم که یه خورده زمان بگذرد. یه وعده پذیرایی دیگر هم انجام شد که شامل نوعی اشترودل با نوشیدنی بود. بالاخره پرواز ساعت 1و 20 دقیقه به وقت آمستردام و سر ساعت اعلام شده فرود آمد. نکته قابل توجه در پرواز حضور تعداد زیادی از مسافرهای با سن و سال کم بود که به تنهایی و همراه با یه کوله کوچک و یک دمپایی در پا سفر می کردند. مورد بعد هم فین کردن و صحبت کردن با صدای بلند بود که البته در تمامی طول سفر این رفتارها زیاد به چشم می خورد و مورد نامناسبی از دید فرهنگ مردم اروپایی به نظر نمی آمد.
عکس 2: پذیرایی قطر ایرویز
بعد از خروج از هواپیما در صف چک پاسپورت قرار گرفتیم. یک صف مربوط به پاسپورت های اروپایی و صف دیگری برای بقیه پاسپورت ها وجود داشت. یک از مامورها به صورت مداوم در حال راهنمایی مسافرها برای قرارگیری در صف مناسب انجام وظیفه می کرد. صف تقریبا شلوغ بود، ولی به سرعت به مرحله چک پاسپورت و اثر انگشت رسیدیم. سوال خاصی پرسیده نشد و به راحتی از این مرحله رد شدیم. خب اینجا بود که سفر ما به واقع آغاز گردید!!
بخش چهارم : هلند (آمستردام، لاهه، گیتهورن)
روز اول. بعد از دریافت چمدان ها، وارد محوطه فرودگاه شدیم که بسیار شلوغ بود و هم تعداد زیادی مغازه و سوپر مارکت وجود داشت. من با توجه به سفرنامه آقای سرافرازی و همچنین تحقیقی که انجام داده بودم، کارت Holland pass را از طریق اینترنت و با استفاده از کارت اعتباری خریده بودم. ما نوع Small این کارت را با دو وچر نقره ای و یک وچر طلایی با قیمت 40 یورو تهیه کرده بودیم.
شما می توانید به مراجعه به آدرس https://hollandpass.com/en/museums-attractions از جاذبه های مختلف و نوع نقره ای یا طلایی هر یک از آن ها با خبر شوید و با توجه به جاهایی که می خواهید بازدید کنید، نسبت به خرید نوع کوچک، متوسط یا بزرگ هلندپاس اقدام نمایید. ما نیز با توجه به این اطلاعات نوع کوچک آن را انتخاب کرده بودیم. مشکلی که داشتیم این بود که هر چه می گشتیم، تابلویی به نام هلندپاس به چشم نمی خورد. از اطلاعات توریست هم سوال کردیم که بالاخره فهمیدیم کارت را باید از داخل یک مغازه اسباب بازی فروشی که کنار ماکت و موتور هواپیمایی KLM بود دریافت کنیم. به همراه کارت ها یه کتابچه که در مورد جاهای دیدنی هلند اطلاعاتی داشت به ما تحویل داده شد. البته الان که در حال نوشتن سفرنامه بودم، مبلغ کارت کوچک به 45 یورو افزایش پیدا کرده بود.
کارت I Amsterdam گزینه دیگری است که شما می توانید نسبت به خرید آن اقدام کنید. با این کارت امکان ورود به موزه ها، حمل و نقل عمومی و تور رایگان قایق های کروز و ... را خواهید داشت. قیمت آن بستگی به تعداد روزهای خریداری شده دارد، که از 60 یورو برای 24 ساعت شروع و 115 یورو برای 120 ساعت می رسد. اطلاعات بیشتر را در سایت مربوط به این کارت می توانید پیدا کنید.
عکس 3 : نماد I amsterdam در فرودگاه
کارت حمل و نقل عمومی یا GVB هم مربوط به حمل و نقل در شهر آمستردام می باشد. می توانید این کارت را از سایت https://www.discoverholland.com یا از دکه روزنامه فروشی فرودگاه آمستردام تهیه کنید. دو نوع از این کارت وجود دارد، یک نوع که شامل حمل و نقل به فرودگاه نمی شود که ارزان تر است، و نوع دوم که رفت و آمد به فرودگاه را هم شامل می شود، که بسته به تعداد روز انتخابی قیمت آن متفاوت است. این کارت ها از زمان استفاده تا 4 صبح روز بعد اعتبار دارند. یعنی به صورت روزانه استفاده می شوند و اگر شما مثلا 11 شب از آن استفاده کنید، یک روز آن تا 4 صبح فردا تمام می شود و تا 11 شب فردا فعال نخواهد بود. با توجه به نیاز ما به حمل و نقل عمومی، ما کارت دو روزه با امکان رفت و آمد به فرودگاه را از خود فرودگاه و از دکه روزنامه فروشی به قیمت 22.5 یورو برای هر نفر خریداری کردیم. در آدرس https://reisproducten.gvb.nl می توانید اطلاعات کامل مربوط به قیمت ها و زمان های استفاده را پیدا کنید. در ضمن اگر شما فقط بلیط یک روزه حمل و نقل عمومی داخل آمستردام را بخواهید، قیمت آن حدود 8 یورو است، که با اضافه کردن روز استفاده تخفیف شامل آن می شود. برای مثال قیمت بلیط دو روزه آن 13.5 یورو می باشد، یعنی ما روزی 4.5 یورو بابت رفت و برگشت به فرودگاه هزینه اضافه داشتیم. سایت www.public-transport-holland.com نیز می تواند شما را در خرید بلیط های مربوط به حمل و نقل یاری کند.
به صورت کلی با مقایسه قیمت های سه کارت فوق و مزایای هر یک تصمیم گرفتیم که کارت کوچک هلندپاس و یک کارت حمل و نقل دو روزه را تهیه کنیم. دلیل این امر نیز نزدیکی هتل ما در آمستردام یعنی هتل Park Plaza Amsterdam Airport به فرودگاه و داشتن سرویس رایگان به فرودگاه بود. سرویس های هتل هر نیم ساعت بین هتل و فرودگاه در رفت و آمد بودند. از قبل به هتل ایمیل زده و مکانی که شاتل روبروی فرودگاه توقف داشت را پرسیده بودم. هتل هم ساعت های رفت و آمد و هم نقشه محل شاتل را برای من فرستاده بود. رسیدن به شاتل بسیار آسان بود و درست دست راست خروجی سالن فرودگاه قرار داشت. نکته دیگر برای انتخاب این کارت ها، این بود که ما سفر یک روزه به گیتهورن و مادروم را از طریق سایت www.discoverholland.com تهیه کرده بودیم و عملا نیازی به حمل و نقل در این دو روز نداشتیم (در قسمت مربوط به هر سفر، توضیح کامل در مورد ویژگی های این سفرها و هزینه های مربوط را خواهم داد). بنابراین برای اقامت 5 شب در آمستردام فقط نیاز به دو روز حمل و نقل عمومی داشتیم.
بعد از 5 دقیقه توقف در ایستگاه مربوط به سرویس هتل ها، در نهایت ون مربوط به هتل رسید. مسافرهای هتل سوار شده و حدود 7 یا 8 دقیقه بعد به هتل رسیدیم. زیبایی آمستردام مربوط به قرار گرفتن در بین کانال های مختلف است. هتل نیز در بین کانال ها محصور شده بود. مسیر بسیار زیبا، تمیز و پرنده هایی مانند اردک به راحتی در حال شنا و استراحت بودند. مسیر ویژه دوچرخه نیز به طور کامل از مسیر اتومبیل ها جدا بود. در کل شما در هلند فقط دوچرخه و با انواع مختلف و شکل های عجیب و غریب، اما کاربردی برای حمل بچه، بار و ... خواهید دید. حدود 10 دقیقه کارهای مربوط به چک این هتل طول کشید و در نهایت کارت اتاق و دو بطری آب معدنی به ما دادند. لابی هتل ساده ولی بسیار مرتب و تمیز بود. بابت 5 شب اقامت 17.5 یورو مالیات نیز پرداخت کردیم. اتاق در طبقه 4 قرار داشت و ساده، ولی بسیار تمیز بود. نمای بیرون هم کانال هایی بودند که هتل کنار آن ها قرار داشت. چای سازی هم داشت که به سرعت کافئین مورد نیاز برای کاهش خستگی این سفر طولانی را مهیا کرد. خسته و کوفته از سفر خوابیدیم تا برای روز بعد انرژی خود را بازیابی کنیم.
عکس 4 : نمای روبروی پنجره اتاق
هزینه های روز اول :
- مالیات اقامت 17.5 یورو
- کارت حمل و نقل ، 45 یورو (هر کارت 22.5 یورو)
روز دوم. بعد از استراحت کافی صبح زود حاضر شدیم و برای صبحانه به رستوران هتل رفتیم. رستوران بسیار شلوغ و بیشتر افراد تیپ اداری و مهاندارهای شرکت های هواپیمایی بودند. گزینه های صبحانه به نسبت مناسب و قابل قبول بود. نکته جالب امکان تهیه چایی دلخواه از ترکیب چایی های مختلف توسط خود فرد بود. بعد از صرف صبحانه و مراجعه به اتاق و برداشتن وسایل و مقداری پول نقد (همیشه پول نقد همراه خود را در صندوق اتاق قرار دهید و از گذاشتن در چمدان یا کیف داخل اتاق خودداری کنید) به ورودی هتل رفتیم. بعد از چند دقیقه شاتل هتل از فرودگاه رسید. سوار شدیم و به سمت فرودگاه به راه افتادیم.
وارد فرودگاه که شدیم، استفاده از ترن کمی گیج کننده به نظر می رسید. از Train Information مسیر آمستردام سنترال و شماره ترن مورد نظر را پرسیدیم. البته از گوگل مپ هم کمک می گرفتیم و برای اطمینان از افراد مربوط به اطلاعات هر بخش نیز سوال می پرسیدیم. نکته مهم این که همیشه به گوگل مپ در انتخاب قطارها یا مسیر برای رفتن به جایی اطمینان نکنید، ممکن است مسیر ارزانتر یا سریعتری هم وجود داشته باشد، که گوگل مپ به شما نشان نمی دهد یا در سیستم آن وجود ندارد. برخی از خطوط ترن مستقیم و بدون توقف بودند. بهتر است که از خط های مستقیم برای سریع رسیدن به مقصد استفاده کنید، مگر این که زمان رسیدن ترن مستقیم طولانی تر از سفر با ترن دارای چند توقف شود. راه های ورود به ایستگاه ترن دارای شماره و نام مقصد است که می تواند راهنمای خوبی برای سوار شدن به ترن درست باشد. برای استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی باید چک این و چک آوت انجام دهید، میله ها یا دستگاه هایی در ورودی هر مترو یا اتوبوس یا ترن شهری وجود دارد که باید هنگام ورود چک این انجام دهید، در صورت فراموشی چک این ممکن است هنگام خروج و چک آوت با مشکل مواجه شوید. ترن ها هم دارای کوپه های درجه دو یا یک است که بالای هر کوپه نوشته شده است. با توجه بلیط خود می توانید که کوپه مناسب استفاده کنید.
سوار ترن شدیم و مستقیم به آمستردام سنترال رسیدیم. بعد از خروج از ترن مثل متروهای تهران کارت را روی دستگاه قرار دادیم و چک آوت کردیم. از روی پل رد شده و بعد با استفاده از نرم افزارهای مسیریابی به سمت میدان دام حرکت کردیم.
عکس 5 : ایستگاه مرکزی آمستردام
نکته ای که لازم است یادآوری کنم، استفاده از نرم افزارهای مسیر یابی است. حتما گوگل مپ و نرم افزار Maps.me را نصب کنید و نقشه های آن ها را نیز دانلود کنید. در نرم افزار Maps.me شما می توانید جاهای دیدنی یا مکان های مورد نظر را به لیست علاقمندی ها اضافه کنید و در صورت نیاز مسیر رسیدن به آن ها را پیدا کنید. در آمستردام در همه جا وای فای رایگان پیدا می کنید و به راحتی می توانید از این نرم افزارها در حالت آنلاین نیز استفاده کنید. در ضمن از ویژگی های گوگل مپ نشان دادن حرکت ترن ها، شماره اتوبوس ها و زمان رسیدن هر یک از آن ها است که در طول سفر بسیار به کار ما آمد. نرم افزار دیگر Visit A City است که شما می توانید با دانلود نقشه آفلاین هر شهر از جاذبه های آن مطلع شوید و با نگاه کردن در نقشه آن مکان های دیدنی نزدیک خود را شناسایی کنید.
خیابان ها تقریبا خلوت بودند، هنگام عبور از خیابان هم به چراغ ها دقت کنید. مقداری زمان می برد تا از سیستم عبور از خیابان در ایران به سیستم هلند عادت کنید. من که تا روز آخر هم سر خط عابر پیاده مشکل داشتم، ماشین که نزدیک خط می رسید، می ترسیدم و از خیابان عبور نمی کردم. بیچاره ماشین هم یه چند دقیقه ای پشت خط توقف می کرد، تا بلکه من از خط عبور کنم!!!! ترس است دیگر و عادت!
عکس 6، 7 و 8 : کانال های آبی آمستردام و ساختمان های کنار کانال ها
وارد میدان دام که می شوید مادام توسو، موزه ملی و قصر رویال مشخص هستند. میدان زیبایی بود و کبوترهای زیادی در آن دیده می شدند. با توجه به تصمیم قبلی در استفاده از کارت هلند پاس، به سمت موزه مادام توسو روانه شدیم.
عکس های 9، 10 و 11 : میدان دام آمستردام
عکس 12 : موزه مادام توسو آمستردام
کارت ها را تحویل دادیم و بعد از اسکن بلیط را تحویل ما داد و وارد شدیم. موزه مادام توسو در شهرهای مختلف جهان شعبه دارد و مدل مومی شخصیت های مختلف در آن قرار دارد که می توانید با آن ها در موقعیت های مختلف عکس بگیرید. در مجموع دیدار از این موزه جالب بود و عکس های زیادی با هر کدام از شخصیت ها گرفتیم.
عکس 13 : نمای میدان دام از داخل موزه مادام توسو
در ضمن توصیه اخلاقی من استفاده از سرویس های بهداشتی در موزه ها و مکان های دیدنی به دلیل بدون هزینه بودن و البته تمیز بودن است.
بعد از بازدید از مادام توسو، میدان دام شلوغ تر شده بود. باران و باد تندی هم می آمد. چند تا عکس گرفتیم و به سمت قصر رویال روانه شدیم. نفری 10 یورو هزینه ورودی بود و کیف و کاپشن خود را هم قبل از ورود تحویل دادیم. در ضمن در راهنمای صوتی هم به زبان های مختلف وجود داشت که ما انگلیسی را انتخاب کردیم. از پله ها بالا رفتیم و وارد محوطه کاخ شدیم. یک سالن بزرگ در وسط و اتاق ها همراه با راهروهایی در اطراف سالن قرار گرفته بودند. در هر اتاق در کنار ورودی تابلوی سفید رنگی وجود دارد که با نزدیک کردن دستگاه راهنما توضیح مربوط به آن بخش برای شما پخش می شود. نکته جالب این که قسمت بالای تابلو برای بزرگسالان و قسمت پایین برای بچه ها تعبیه شده بود. حدود یک ساعت بازدید طول کشید و بعد از خروج از قصر باز هم باران ادامه داشت.
عکس 14 و 15 : قصر رویال آمستردام
نوبت بازدید از Body Worlds فرا رسیده بود. با استفاده از گوگل مپ به راه افتادیم. مسیر بسیار نزدیک بود. در این جا هم از کارت هلند پاس استفاده کردیم و بلیط ها را تحویل گرفتیم. ساختمان 6 طبقه مجزا از هم داشت و شما با آسانسور به طبقه آخر منتقل می شوید و به ترتیب پس از بازدید از هر طبقه با استفاده از پله ها به طبقه پایین خواهید رسید. کمدهایی هم برای قرار دادن وسایل با هزینه 2 یورو وجود داشت. این موزده بسیار بسیار جالب طراحی و اجرا شده است. شاید جای دیگری نمی توان بدن انسان را با این کیفیت و مشخص بودن اجزا (اعضای بدن) و سیستم های مختلف (عصبی، خونی و ...) آن مشاهده کرد. برای خودشناسی جای جالبی است! زمان یک و نیم ساعت برای بازدید از موزه کافی می باشد.
عکس 16 : موزه بدن آمستردام
بخش مرکزی آمستردام از کانال ها، پل ها و مغازه های منحصر به فردی تشکیل شده است که جای دیگری از دنیا به این شکل وجود ندارد. به سمت بخش مرکزی و کلیسای قدیمی شهر گام برداشتیم. چون ما از صبح مشغول به گردش بودیم، خیابان ها خلوت بودند. حدود یک ساعتی در این بخش از شهر پیاده روی کردیم. مغازه های سیب زمینی فروشی هم بسیار فراوان بودند که می توان از آن ها جهت آزمون سیب زمینی مشهور هلندی بهره مند شد. تعدادی هم عکس از پل های همراه با دوچرخه آمستردام گرفتیم. هوای بعد از باران هم بسیار مطبوع بود و پیاده روی را بیشتر دل انگیز می کرد.
عکس 17 : کانال های مرکزی آمستردام
دوباره به سمت میدان دام برگشتیم. مرکز خرید بسیار بزرگی هم به نام Primark در کنار میدان وجود دارد که با 5 طبقه و وجود همه نوع لباس و وسایل با قیمت های بسیار مناسب جای خوبی برای خرید است. در 6 کشور دیگر هم مرکز خریدی با این کیفیت و قیمت نتوانستیم پیدا کنیم. شاید اگر مقصد نهایی مسافرت ما هلند بود، سوغاتی و خرید زیادی از این جا انجام می دادیم. ولی خب تازه اول راه بود و کیف های ما هم کوچک و باید در ادامه راه سبک هم می بودند.
شعبه KFC را سر راه دیدیم و تازه فهمیدم که راه رفتن احتیاج به انرژی هم دارد. صف سفارش غذا بسیار طولانی بود، ولی دستگاه های سفارش غذا خلوت بودند. با استفاده از این دستگاه ها منوی خود را انتخاب کریدم و با کارت اعتباری پرداخت انجام شد. در ضمن هزینه یک ساندویچ با مخلفات آن حدود 8 تا 10 یورو می شود. بعد از مقداری استراحت و خوردن غذا دوباره در خیابان ها قدم زدیم. هرچه به سمت آخر وقت نزدیک می شدیم، خیابان ها هم شلوغ تر می شدند.
بعد از مدتی پیاده روی به سمت آمستردام سنترال راه افتادیم. خط مربوط به فرودگاه را پیدا کردیم. این بار ترن چند توقف در راه داشت. در نهایت به فرودگاه که رسیدیم، به سمت سوپر مارکت فرودگاه راهی شدیم. کمی غذا و تنقلات به عنوان شام خریداری کردیم و به سمت ایستگاه شاتل هتل راهی شدیم. در ضمن آب معدنی در هلند بسیار گران و حدود 2.4 یورو، نوشابه 1.75 یورو و آب پرتقال تازه 2.4 یورو بودند. در نهایت به هتل و به اتاق ساده خود رهنمون شدیم تا هم خستگی از تن دور کنیم و هم استراحت، تا اولین روز جدی سفر خود را تمام کرده باشیم.
هزینه های روز دوم :
- هزینه های مربوط به غذا و سوپر مارکت را در طول سفرنامه به صورت کلی می آوریم، زیرا میزان خورد و خوراک هر فرد متفاوت است.
- هلند پاس 80 یورو (40 یورو هر کارت)، از طریق اینترنت و از ایران خریده بودم.
- کتاب مربوط به قصر رویال 8.5 یورو (من و همسرم سعی می کنیم هر جایی که بازدید می کنیم، کتاب مربوط به آن مکان را هم تهیه کنیم، هم جنبه یادگاری دارد و هم اطلاعات مفیدی درباره مکان مورد نظر ارائه می دهد).
روز سوم. حدود ساعت 10 و ربع بعد از صبحانه از هتل خارج شدیم و به سمت فرودگاه رفتیم. تصمیم داشتیم که امروز از موزه رایکس بازدید کنیم. اول می خواستیم بر طبق گفته گوگل مپ از ترن استفاده کنیم. ولی بعد از پرسش از اطلاعات توریست در فرودگاه، بهترین وسیله را اتوبوس معرفی کردند. بیرون از فرودگاه اتوبوس را در سکوی B19 پیدا کردیم. از همان کارت های حمل و نقل استفاده کردیم و تقریبا در 50 متری موزه، ایستگاه موزه رایکس قرار داشت.
عکس 18 : موزه رایکس
بلیط موزه 20 یورو برای هر نفر بود. البته از طریق سایت اینترنتی خود موزه هم امکان خرید وجود داشت (www.rijksmuseum.nl، خرید اینترنتی یک یورو تخفیف دارد). کوله و وسایل خود را تحویل دادیم و وارد موزه شدیم. موزه رایکس یا همان موزه ملی آمستردام بسیار بزرگ و از اتاق های متصل به هم زیادی تشکیل شده بود که باید دقت می کردید که در هنگام بازدید اتاقی را رد نکرده باشید. دسته بندی اشیا و نقاشی های موزه بر اساس سال ها انجام شده بود و در هر یک از موارد در طبقه های مختلف آن قرار داشتند. موزه بسیار بزرگ و اشیا آن بسیار زیاد بودند. بیشتر از 3 ساعت بازدید از آن طول کشید. نکته جالب هم در این موزه و هم در موزه های بعدی که بازدید کردیم، تعداد بسیار زیادی از دانش آموزان بود که برای آشنایی به موزه آمده بودند و همراه با مربی خود با دقت و توضیح بسیار و دقیق در پای هر یک از اشیاء موجود در حال یادداشت برداری، احتمالا برای پروژه مدرسه خود بودند. در ورودی موزه پس از خارج شدن از آن می توان هم استراحت کرد و هم از کافی شاپ موزه و همچنین کتاب فروشی آن استفاده نمود.
عکس های 19، 20، 21 و 22 : موزه رایکس
کنار موزه رایس موزه ون گوگ قرار دارد که در صورت تمایل می توانید از آن بازدید کنید. بلیط ورودی آن هم 19 یورو می باشد. چون چند تابلو در موزه رایکس از ون گوگ وجود داشت و بعد در پاریس و موزه های آن هم قرار بود چند تابلو از او ببینیم ترجیح دادیم از این موزه بازدید نکنیم. بعد از خروج از موزه محوطه باز بسیار بزرگی قرار دارد. گردهمایی بزرگ و شادی درباره حفظ زمین سبز در جریان بود که تعداد زیادی از دانش آموزان با پلاکاردها و مقواهایی در دست و با نوشته هایی در مورد محیط زیست بالا و پایین می پریدند. از کنار جمعیت رد شدیم و به سمت پارک وندل (Vondelpark) راهی گشتیم. نمادهای بسیار زیبایی در پارک قرار داشتند و افراد بسیاری برای دویدن و دوچرخه سواری در پارک بودند. مدتی در پارک قدم زدیم و از منظره های بسیار زیبای آن بهره ستاندیم و استراحتی نیز کردیم. با توجه به مسیریاب های عزیز در پارک به سمت میدان دام قدم برداشتیم. بعد از خروج از پارک ، سوار ترن های شهر یه سمت میدان دام شدیم. باید از در وسط سوار شوید که فقط این در برای ورود باز می شود. بعد از وارد شدن مامور ترن پشت میز بسیار شیکی در انتظار شماست که بلیط و کارت خود را مانند مترو چک این نمایید. موقع پیاده شدن هم باید چک آوت یادتون نرود. در ضمن هم در متروها و هم در ترن های شهری بسیار از درها خود به خود باز نمی شوند. دکمه ای در بالا یا وسط در وجود دارد، که باید برای پیدا شدن در ایستگاه و باز شدن درها فشار داده شوند.
عکس 23 : پارک وندل
چند ایستگاه به میدان دام بازار گل (Bloemenmarkt) را کنار یک کانال زیبا دیدیم. چون زمان داشتیم از ترن پیدا شدیم و سری هم به این بازار زدیم. بازار بسیار زیبایی در کنار کانال بود و مغازه های تست پنیر زیادی هم وجود داشت. دفتر سایت بوکینگ هم در کنار همین کانال قرار داد. گل های مختلف و زیبایی به خصوص انواع لاله و پیازهای آن ها در مغازه ها به فروش می رسید. بیشتر هم انواع پیاز گل را می توانستید در این جا پیدا کنید. به صورت ناگهانی انتهای کانال و در سوی دیگر خیابان لگویی مک دونالد چشم نوازی می کرد. نزدیک بعد از ظهر بود و هنوز ما ناهار هم نخورده بودیم. با دستگاه های آنلاین سفارش دادیم. در آخر سفارش گزینه پرداخت در قسمت سفارش گیری را هم داشت. ما هم پس از صدور فیش به صورت نقدی مبلغ غذا را پرداخت کردیم. در کل کیفیت غذا و حجم KFC بیشتر بود. برای استفاده از اینترنت هم باید شماره روی قبض را وارد می کردیم. بعد از صرف غذا و کمی استراحت به سمت ایستگاه ترن بعد از بازار گل روانه شدیم و به سمت میدان دام راهی شدیم.
عکس 24 : مرکز خرید مانگا
میدان دام پیاده شدیم و به سمت آمستردام سنترال شروع به قدم زدن کردیم. خود این ساختمان هم از جاذبه های توریستی و تاریخی آمستردام به شمار می آید. در خیابان های شهر کمی چرخیدیم و عکس گرفتیم. در چند مرکز خرید و مغازه هم دوری زدیم و در نهایت از آمستردام سنترال به سمت هتل روانه شدیم.
هزینه های روز سوم :
- هزینه های مربوط به غذا و سوپر مارکت (غذاهای مک دونالد از حدود 8 تا 10 یورو قابل خریداری است. در ضمن پکیچ های متنوع و کاملی هم در بیشتر فست فودهای زنجیره ای ارائه می شود که هم به صرفه و هم کافی هستند).
- ورودی موزه رایکس 40 یورو (هر نفر 20 یورو)
روز چهارم. مطابق با برنامه ریزی قبلی، امروز برنامه بازدید از مادورودام (Madurodam) را داشتیم. بلیط رفت و برگشت و ورودی را از قبل از سایت www.discoverholland.com به مبلغ 32 یورو خریده بودیم. در ایمیلی که از سمت سایت برای شما می آید، بلیط برای ورود به مادورودام و یک لینک برای بلیط حمل و نقل وجود دارد. بعد از کلیک کردن روی لینک ارسالی شما باید ایستگاه مبداء خود را مشخص کنید و بعد از آن بلیط به صورت پی دی اف برای شما پرینت می شود. به خاطر داشته باشید که همه بلیط ها و تورهایی که از سایت دیکاور هلند خریداری می کنید، باید به صورت کاغذی پرینت شده باشند. از فرودگاه سوار قطارهای لاهه یا همون Den Haag شدیم. ترن فقط یک توقف در وسط راه داشت و بسیار شلوغ بود. بعد از رسیدن به توقف اول کمی جاها خالی شد و ما صندلی های مزبور را اشغال کردیم. تعداد زیاد دوچرخه در پارکینگ ایستگاه های بین شهری جالب توجه بود. بعد از 30 دقیقه به ایستگاه مرکزی لاهه رسیدیم. مناظر کنار ریل بسیار زیبا و همه جا دشت و برکه و رودخانه و خانه های چوبی با سقف شیروانی چشم نوازی می کرد. دوباره افراد زیادی برای یک گردهمایی از قطار همراه با پلاکاردهایی در دست پیاده شدند. یکی از دلایل اصلی شلوغی ترن هم همین افراد بودند. ایستگاه شلوغ بود و به این علت از یک پلیس خواستیم که ما را برای رفتن به مادورودام راهنمایی کند. انتظار داشتیم فقط جهت را به ما نشان دهد، ولی تا ایستگاه اتوبوس جلوی ایستگاه مرکزی همراه ما آمد و نشان داد که باید خط 9 را سوار شویم. در ضمن جهت یادآوری پرینت کاغذی بلیط ها فراموش نشود.
در ایستگاه مادورودام از اتوبوس پیاده شدیم. پتروس فداکار روی تپه ای انگشت در سوراخ اشتباه قرار داشت و آب از سوراخ دیگری خارج می شد. پرینت ها را اسکن کردند و یک دفترچه راهنما و یک کارت به ما دادند. در این جا ساختمان های اصلی در شهرهای مختلف هلند، ماکتی از مزرعه تولید گل، آسیاب های بادی، نمایی از پروازهای KLM و ... به صورت ماکت و کوچک شده وجود دارد. در کل جای خوبی برای عکس گرفتن است.
عکس های 25، 26 ، 27، 28 و 29: مادورودام
بچه های زیادی هم همراه با والدین خود مشغول بازی بودند. فروشگاه و رستوران هم در مجموعه وجود داشت. یه سری به فروشگاه زدیم و سوغاتی کوچکی خریدیم. در نهایت پس از بازدید دوباره سوار ترن شدیم. با توجه به جاهای دیدنی که در لاهه وجود دارند، یک ایستگاه قبل از ایستگاه مرکزی پیدا شدیم. جمعیتی که صبح با ما آمده بودند، به صورت گروهی در مسیر ما حرکت می کردند. سعی کردیم که مقداری از جمعیت جدا شویم و به طرف دیگر خیابان رفتیم. وارد مجموعه بینهوف شدیم و به سمت تالار شوالیه ها و بعد از آن موزه دروازه زندان حرکت کردیم. مجموعه بسیار جالبی بود و پشت مجموعه بینهوف هم کانال بسیار بزرگ و آب نمای قشنگی وجود داشت.
عکس های 30، 31 و 32 : مجموعه بینهوف و تالار شوالیه های و موزه دروازه زندان
این جا هم Primark وجود داشت و یه سری به این فروشگاه بزرگ زدیم. چند تا چیز کوچک خرید کردیم و به سمت ایستگاه مرکزی راه افتادیم. باد و باران هم شدت گرفته بود. بعد از رسیدن به ایستگاه مرکزی دوباره خط مربوط به فرودگاه را پیدا کردیم و سوار شدیم. حدود 45 دقیقه بعد به فرودگاه رسیدیم و خریدی هم از سوپر مارکت برای شام انجام دادیم. در نهایت خستگی، برای استراحت و تجدید قوا به هتل رسیدیم.
هزینه های روز چهارم :
- هزینه های مربوط به غذا و سوپر مارکت
- هزینه سفر به مادورودام 32 یورو (64 یورو برای دو نفر)
روز پنجم. امروز مقصود و منظور دیدار از دهکده گیتهورن بود. از قبل هم در سفرنامه های فارسی و هم در سایت های انگلیسی در مورد این دهکده تحقیق کرده بودیم و به نظر می رسید که سفر به آن ضروری است. بلیط رفت و برگشت را از سایت www.discoverholland.com به صورت اینترنتی و به مبلغ 26 یورو خریده بودیم. مانند مادورودام باید در هنگام خرید ایستگاه مبداء خود را مشخص می کردید، که ما ایستگاه فرودگاه را به عنوان مبدا انتخاب کرده بودیم. بلیط ترن به مقصد ایستگاه Steenwijk بود. از مسئول راهنمایی ترن های قطار شماره خط مورد نظر را پرسیدیم. البته با گوگل مپ هم مسیر و شماره ها را چک می کردم. دو نوع ترن به این ایستگاه در زمان های مختلف وجود داشت. ما ترن بدون تعویض خط را انتخاب کردیم. تا ایستگاه مورد نظر حدود 1ساعت و 45 دقیقه طول کشید. در ایستگاه پیدا شدیم و چک آوت بلیط ها را انجام دادیم. بیرون ایستگاه قطار یک تابلو برای راهنمایی در مورد زمان رسیدن اتوبوس ها وجود داشت. اتوبوس شماره 70 برای رفتن به گیتهورن بود. حدود نیم ساعت طول کشید تا اتوبوس برسد. هوای کمی سرد بود و باد هم می وزید. تا زمان رسیدن اتوبوس در کنار ایستگاه در دفتر فروش بلیط نشستیم. رستوران و سرویس بهداشتی هم در اینجا وجود دارد. در ضمن سکه نیم و یک یورویی هم همراه خود داشته باشید، تا در صورت نیاز به سرویس بهداشتی بتوانید از آن ها استفاده کنید. بعد از رسیدن اتوبوس پرینت بلیط را نشان دادیم و سوار شدیم. بعد از حدود 15 دقیقه به گیتهورن رسیدیم. توجه کنید که باید در ایستگاه Dominee Hylkemaweg و دو ایستگاه مانده به گیتهورن از اتوبوس پیدا شوید. منطقه و دهکده توریستی در این ایستگاه قرار دارد. البته می توانید از راننده نیز کمک بگیرید. بعد از پیاده شدن از اتوبوس از عرض خیابان و از پله ها عبور کردیم و به کنار کانال کوچکی رسیدیم. یک سمت کانال دشت بود و طرف دیگر خانه ها و مغازه هایی که قایق های مختلفی را کرایه می دادند. یک کیوسک هم در ابتدای ورود به دهکده وجود داشت که هر چه جستجو کردیم، کسی را نتوانستیم پیدا کنیم. بقیه مسافرها هم مثل ما وقتی دیدند کسی نیست، هر کدام به طرفی راهی شدند. تصمیم گرفتیم به سمت دهکده و کنار کانال حرکت کنیم.
عکس 33 : گیتهورن
کمی که جلوتر رفتیم مسیر کم کم زیباتر می شد. در انتهای مسیر وقتی سمت راست پیچیدیم، موزه گیتهورن قابل مشاهده بود. رغبتی به بازدید از موزه نداشتیم. بیشتر برای محیط و چشم انداز زیبای آن آمده بودیم. بعد به یک کلیسای کوچک رسیدیم که کنار یک دو راهی قرار داشت. در ضمن خبری از ماشین در این جا نبود و فقط قایق ها بین خانه ها و کانال های مختلف امکان تردد داشتند. سمت راست را انتخاب کردیم. منظره ها بسیار زیبا بودند و سکوت مطلق حاکم بود. فقط صدای باد می آمد.
عکس 34، 35 و 36 : گیتهورن
مسیر هم تقریبا خلوت بود و به راحتی امکان عکس گرفتن وجود داشت. خانه های روستایی به صورت قدیمی، کافه های زیبا و ... همه مانند لوکیشن فیلم های پریان بود. با این که سفر ما در اواخر اسفند بود، ولی مناظر بسیار زیبا بودند. در تابستان با افزایش دما احتمالا چشم اندازها سبزی بیشتری به خود خواهند گرفت و صد البته شلوغ تر هم خواهند بود. تا آخر مسیر پیاده روی کردیم و دوباره به سمت کلیسا برگشتیم، تا مسیر دیگر را هم امتحان کنیم. برخی از این خانه ها اتاق و سوئیت هم اجاره می دادند و مسافرخانه هم برای اقامت وجود داشت. اگر کسی زمان کافی داشته باشد و در فصل بهار هم بخواهد به این جا بیاید، اقامت یک یا دو شب در گیتهورن را نباید از دست داد. واقعا هر عکس یا فیلمی می گرفتیم، باز هم گوشه ای از زیبایی را نمی توانستیم در عکس ها ثبت کنیم.
عکس 37 : گیتهورن
به سمت ورودی دهکده رفتیم تا قایقی را که باید سوار می شدیم را پیدا کنیم. آدرس رو بلیط مکان یک رستوران را نشان می داد. از پسر جوانی پرسیدم، که به قول خودش هیچ ایده ای نداشت که مکان مورد نظر کجاست! ولی خب اینترنت که داشت! بنابراین سریع برای ما جستجو کرد و مسیر را نشان داد. رستوران مورد نظر تقریبا نزدیک جایی بود که از اتوبوس پیدا شده بودیم. به رستوران که رسیدیم دوباره پسر جوانی از رستوران بیرون آمد و پرینت ها را گرفت و بلیط قایق را داد و پیشنهاد کرد که تا زمان حرکت قایق در رستوران چیزی بخوریم. همبرگر و سیب زمینی سفارش دادیم که قیمتی حدود 11 یورو داشت. مدت زیادی طول کشید تا سفارش ما حاضر شود. از طرفی زمان حرکت قایق هم رسیده بود. در نهایت مجبور شدیم ظرفی از رستوران بگیریم و غذا را با خود به قایق ببریم. البته زیاد بد هم نشد. همراه با منظره کانالی که قایق در آن حرکت می کرد، غذا هم خوردیم. به نوعی رستوران داخل قایق را شبیه سازی کردیم. قایق سرپوشیده بود و یک کاپیتان شاد و پیر هم داشت. کلی توریست کشور دوست یعنی چین هم داخل قایق بودند. هر چی هم که کاپیتان می گفت، راهنمای همراه توریست ها به چینی هم ترجمه می کرد. در کل به دو زبان زنده دنیا توضیح در مورد خانه ها و دهکده را گوش فرا دادیم. گردش با قایق حدود 45 دقیقه طول کشید و به قسمت پشت خانه ها که دریاچه پر تلاطمی هم بود، سری زدیم. در نهایت جلوی همون رستوران ما را پیاد کرد.
عکس 38: گیتهورن
به سمت ایستگاه اتوبوس راهی شدیم. هوا در اثر باد شدیدی که می وزید، بسیار سرد شده بود. در ایستگاه اتوبوس پناه گرفتیم تا از شدت باد در امان باشیم. در نهایت بعد از یک ربع اتوبوس رسید. به ایستگاه قطار که رسیدیم قطار مستقیم فرودگاه رفته بود. مجبور شدیم بعد از 20 دقیقه قطار روتردام را سوار شویم و در وسط مسیر قطار را عوض کنیم. بعد از دو ایستگاه از قطار روتردام پیاده شدیم و به قطار کناری به سمت فرودگاه نقل مکان کردیم. در ضمن در طول مسیر می توانید از اینترنت قطارها هم استفاده کنید. در نهایت کمی هم در فری شاپ های فرودگاه دوری زدیم و حدود ساعت 8 به هتل رسیدیم. در نهایت پس از مرتب کردن چمدان ها به خواب رفتیم، تا فردا برای پرواز به سمت بارسلونا آماده باشیم.
هزینه های روز پنجم :
- هزینه های مربوط سوپرمارکت و غذا