افغانستان، کشوری چند قومی محصور در خشکی که در قلب جنوب آسیای مرکزی قرار دارد. افغانستان که در امتداد مسیرهای تجاری مهمی که جنوب و شرق آسیا را به اروپا و خاورمیانه وصل میکند، از دیرباز منطقه ای بوده است که امپراتورها به دنبال آن بودهاند و هزاران سال است که ارتشهای بزرگ تلاش کردهاند تا آن را تحت سلطه خود درآورند و آثاری از تلاشهای خود را در بناهای تاریخی بزرگ به جای گذاشتهاند. با این حال افغانستان اکنون تحت حکومت طالبان است. تعداد گردشگرانی که حاضر باشند از این کشور بازدید کنند اندک است اما شما می توانید با مطالعه سفرنامه های افغانستان تصوری از این کشور زیبا به دست آورید.
این فیلم روایت من است. روایت دختری ایرانی، از سفر به کشور افغانستان. میگویند اهل ایرانم. اما از ته دل بر این باورم که اهل هیچ کجا هستم و اهل همهجا. روزی ایران، روزی مجارستان، روزی اهل مغولستان و روزی هم از اهالی افغانستان. در این ویدیوی کوتاه، تنها 6 دقیقه از سفر 60 روزهام را خواهید دید. خلاصهای از آنچه که "دور از چشم طالبان" به تصویر کشیدهام. بعد از آن سفر، روزی نیست که به افغانستان، مردم بینظیرش و هر چیزی که دیدهام فکر نکنم. هر بار هم تنها یک شعر در ذهنم مرور میشود. چه زیبا میگوید نجیب بارور:
هرکجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف «تهران» و «سمرقند» و «سرپُل» بزنید
هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او
حرف از پنجرهی رو به تحمل بزنید
نه بگویید به بتهای سیاسی نه، نه!
روی گور همهی تفرقهها گُل بزنید
مشتی از خاک «بخارا» و گِل از «نیشابور»
با هم آرید و به مخروبهی «کابل» بزنید
دختران قفسافتادهی «پامیر» عزیز
گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید
جام از «بلخ» بیارید و شراب از «شیراز»
مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید
هرکجا مرز… -ببخشید که تکرار آمد
فرض بر این که- کشیدند، دوتا پُل بزنید