به نام خدا عید امسال (1392) تصمیم گرفتیم با مادرم سفری داشته باشیم به جزیره کیش . به دلیل ساکن بودن برادرم در کیش و دعوت ایشان برای هشتم فروردین 92 بلیط گرفتیم . برای اولین بار بود که عازم کیش میشدم و حس عجیبی داشتم
به نام او.. درتمام سال هایی که راهنمای تور بوده ام ، با افراد بسیاری برخورده ام که وقتی می شنوند راهنمای تور هستی با نگاهی حاکی از حسرت می گویند چه شغل خوبی! حتما به همه جا سفر می کنید. به سادگی
بسم الله الرحمن الرحیم مگذار مرا در این هیاهو آقا، تنها و غریب و سر به زانو آقا، ای کاش ضمانت دلم را بکنی؛ تکرار قشنگ بچه آهو آقا. در باغ ولایت گل خوشبوست رضا سروچمن گلشن مینوست رضا نومید مشو ز در گه احسانش زیرا
بعد از برنامه ریزی های لازم تصمیم گرفتیم به همراه خانواده به شمال کشور سفر کنیم جمعه مورخ 27/5/91 ساعت 8 شب از کرمان حرکت کردیم. اینجور جاده ها را باید شب حرکت کنیم چون به غیر از کویر و دشت یکسره خشک و همچنین
سلام. سعیدم.27 ساله از اصفهان. بسوزه پدر عشق، بی پولی و بیکاری که آدم از بر و بیابون سر در میاره و گزینه سوم بود که این بلا را سر من آورد. جریان از این قراره که مرداد تو خونه نشسته بودیم و حوصلمون
ااز دیرباز همیشه انسانها در حال سفر بوده اند و مقوله سفر، شاید یکی از ارکان اصلی در طی مسیر زندگی هر شخصی باشد. عناوینی مانند سفر، هجرت، کوچ و ... شاید در ظاهر امر، به معنای جابجایی از نقطه ای به نقطه ای دیگر
یکی از نعمتهای بزرگی که خدا به ما ایرانی ها داده جزیره کیش هست .کیش یه جزیره مرجانی هست که دوروبرش آبه ! در این جزیره هر صنفی مکان مخصوص به خودش رو داره مثلا بانکها همه یک قسمت ، اداره جات ، بازارها ،هتلها
سه شنبه ۸۹/۱۲/۱۷ ما راهی جزیره ی زیبای کیش شدیم پرواز بوئینگ ۷۰۷ هواپیمایی ساها بود که اگر از تاخیر حدودا ۲ ساعته ی پرواز رفت و غذای بی مزه اش صرف نظر کنیم پرواز بدی نبود. ما با تاخیر ساعت 7 شب پرواز کردیم و8:30