با من به سلکتوم لاکچری آنتالیا بیا

4.1
از 31 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
با من به سلکتوم لاکچری آنتالیا بیا
آموزش سفرنامه‌ نویسی
21 بهمن 1401 12:00
33
20.5K

از زمانیکه بخاطر دارم عاشق سفر بودم، عاشق سفر به کشورهای خارجه  احساس میکنم چیز دیگری در زندگی این اندازه روحم را جلا نمیدهد  آن زمان که شاغل نبودم هر تابستان مشتاقانه و حتی ملتمسانه از پدرم درخواست میکردم مارو سفر ببرند شاغل که شدم و به اصطلاح دستم توی جیب خودم رفت هم ،بیشترِ درآمدم را برای سفر کنار میگذاشتم زمانیکه با همسرم آشنا شدم یکروز ازم پرسید با چه چیزهایی خوشحال میشی گفتم :«فقط سفر» الحق که دستش درد نکنه از زمانی که ازدواج کردیم هرسال جای جدیدی رفتیم و کلی خاطرات زیبا برامون ثبت شد

جدای اینکه عاشق سفر هستم از هرنوع سفری لذت میبرم، سفرهایی که کلا با اقامت در هتلهای لوکس به استراحت و تفریح میگذره، سفرهایی که از صبح تا شب از هتل بیرونی و در حال ماجراجویی هستی، جای ساحلی باشه ، تاریخی باشه ، سفر کاری باشه ،زمینی باشه هوایی باشه …. هرچه که میخواد باشه فقط سفر باشه!

من عاشق تجربه های جدید تو سفرم ، دیدن فرهنگ های جدید، تست غذاهای سنتی اونجا، پوشیدن لباسهاشون ، کشف جاهای دیدنی و رفت و آمد بدون لیدر ، به چالش کشیدن خودم تو ارتباط با مردم ،بازارهاشون  و سفرنامه ای که میخوام تقدیمتون کنم مربوط به اردیبهشت ۱۴۰۱ هست  ما الان پسر کوچولوی شیطون ۱۶ ماهه ای داریم که تقریبا بیشتر شرایط سفر رو تحت تاثیر قرار میده چند وقتی بود که بسیار احساس خستگی و روزمرگی میکردم و با داشتن بچه کوچک خیلی تفریحاتمون کمتر شده بود ، شب بیداریها و سختیهای بچه داری،  محدودیتهای کرونایی و قطع شدن حتی جمع های خانوادگی واقعا غیر قابل تحمل شده بود تا اینکه یکی از دوستان خانوادگی که بتازگی باردار هم شده بود از ما خواست که باهم به استانبول سفر کنیم

از اون لحظه به بعد فکر سفر تازه منو بیقرار کرد اما موافق استانبول نبودم چون ۸ ماه پیش به اونجا سفری داشتیم و واقعا دلم جایی برای استراحت میخواست من با توجه به تجربه سفرهای پیشنهاد شهرهای ساحلی ترکیه رو دادم و در نهایت اونها با ما همراه شدند من بعد از سفر به کوالالامپور،  استانبول ، بدروم ، مارماریس ، آنتالیا ، سوریه ، عربستان مجددا تصمیم گرفتم به آنتالیا سفر کنم .مارماریس و بدروم پرواز مستقیمی نداشتند و با شرایط ما ترانسفرهای 3و 4 ساعته از فرودگاه های ازمیر و دنیزلی بسیار سخت بود در نتیجه سفر به آنتالیا رو انتخاب کردیم.

 از دفعه پیش که به تور آنتالیا رفته بودم خیلی میگذشت و اونبار مجرد بودم ، از اونجایی که یکی از تفریحاتم بررسی تور های مسافرتی و خوندن سفرنامه ها و بررسی هتلهاست میدونستم تو این همه سال کلی هتلهای جدید و لوکس اضافه شده که من واسه دیدن حداقل یکیشون هیچ صبری ندارم از اونجایی که همسرم حساسیت من رو روی انتخاب هتل و تمامی جزییات سفر میدونست انتخاب هتل رو به من محول کرد آنتالیا یکی از ۸۱ استان  کشور ترکیه است که بعنوان یکی از شهرهای مهم و گردشگری معروف است این شهر که به عنوان مرکز گردشگری و تفریحی در ترکیه محسوب می‌شود دارای جاذبه‌های فراوانی است. در آنتالیا مکانهای تاریخی ،درخت نخل ،اسکله و لنگرگاه ها به وفور دیده میشود

بافت خاص منطقه که شامل خیابان‌های کم عرض و پیچ در پیچ بوده به همراه خانه‌های قدیمی که توسط دیوارهای قدیمی محصور شده، بسیار جلب توجه می‌کند همچنین به لحاظ داشتن هتلهای لوکس و نوار ساحلی بسیار تمیز برای اروپایی ها بسیار مورد پسند بوده و در واقع از همه جای دنیا برای سفر به آنتالیا سفر میکنند. جالب است بدانید شهر آنتالیا در سال ۲۰۱۶ میزبان نمایشگاه اکسپو بوده است. آلانیا که یکی دیگر از شهرهای پر طرفدار و مرکز گردشگری در ترکیه میباشد نیز جزو شهرهای استان آنتالیا بوده و در فاصله حدود دوساعته از آنتالیا قرار دارد اما عموما بعنوان شهری مستقل در تورهای مسافرتی  به چشم میخورد  در سفر به این شهر یکی از مطالب مهم آشنایی با مناطق مختلف آنتالیا است چراکه این مناطق هرکدام دارای بافت و جذابیتهای متفاوتی است که در انتخاب هتل مناسب شما تاثیر گذار خواهد بود

مناطق مختلف شهر آنتالیا

لارا: نزدیکترین منطقه اقامتی به شهر و منطقه قدیمی و فرودگاه آنتالیا این منطقه است منطقه لارا با نام «مراد پاشا »نیز معرفی میگردد. ساحل لارا با داشتن طول ۱۲ کیلومتر  طولانیترین ساحل شنی انتالیاست و هتلهای این منطقه بصورت خطی در کنار هم قرار دارند که اگر از این منطقه با خودرو نیز درحال حرکت باشید میتوانید بیشتر هتلهای معروف این منطقه را از بیرون مشاهده کنید اقامت در این منطقه برای افرادی که خرید و گشت در داخل شهر آنتالیا را دوست دارند و نمیخواهند یک هفته را در هتل سپری کنند توصیه میشود

بلک: بلک به داشتن هتلهای لوکس و مجلل و زمینهای گلف معروف است و دارای نوار ساحلی بسیار تمیزی میباشد منطقه بلک بسیار سرسبز است و پوشش گیاهی این منطقه بیشتر از مناطق دیگر نظر را جلب میکند و اگر به مناطق سرسبز علاقه دارید این منطقه شمارا راضی خواهد کرد،همچنین به مناطق تاریخی و تفریحات آبی آنتالیا ( منجمله پارک ابی لند آف لجند ) نزدیک میباشد.

کمر:منطقه کمر بیشتر مناسب افرادیست که ترجیح میدهند از هیاهو و شلوغی به دور باشند هتلهایی که اکثرا در مناطق کمر در پکیج آژانسهای مسافرتی ارایه میشوند تقریبا محدود تر از مناطق لارا و بلک است اما این منطقه نیز طرفداران خود را دارد و بدلیل نزدیکی به رشته کوه های توروس کوه نوردان و محیط زیست این منطقه را برای اقامت ترجیح میدهند.

کنیالیتی: کنیالتی فاصله­‌‌ای ۲۵ دقیقه‌ای تا فرودگاه بین‌المللی آنتالیا دارد. اگر اهل موسیقی و آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم مختلف در سفر هستید، توصیه می‌شود هتل خود را در این منطقه انتخاب کنید.این منطقه به پارک ساحلی آنتالیا و آکواریوم آنتالیا (که به طولانی‌­ترین تونل زیر آب در جهان شهرت دارد) بسیار نزدیک است؛این محله هم مانند محله لارا بسیار محبوب است اما یک تفاوت مهم بین لارا و کنیالتی این است که محله کنیالتی از محله لارا نوسازتر و جدیدتر است و از جهت دیگر امکانات خوبی از جمله بیمارستان­‌های دولتی و خصوصی هم دارد.

سیده: در معنای لغوی به معنای « درخت انار »است این منطقه در عین مدرن بودن، بیشترمنطقه‌ای تاریخی و باستانی محسوب می‌شود.امروزه این منطقه به‌ دلیل ویرانه‌های باستانی، ساحل ماسه‌ای، مغازه‌های بی‌شمار و امکاناتی که جهت رفاه گردشگران ارائه می‌دهد، به یک مرکز توریستی مهم تبدیل شده است.

1.jpg

آب و هوا

آنتالیا با وجود تغییرات کم فصلی ، تقریبا آب و هوای گرم و معتدلی دارد و در تمام فصول میتوان با آنجا سفر کرد در فصل بهار و تابستان تقریبا از فروردین تا آبان ماه بهترین زمان برای شنا و تفریحات آبی است و در فصل زمستان از تفریحات زمستانی مثل اسکی میتوان لذت برد، باران های موسمی و طوفان های ناگهانی از ویژگی های زمستان آنتالیا می باشد. در زمان سفرما روزها دمای هوا در  بین 24تا 26 درجه بود که برای استفاده از تفریحات آبی بسیار عالی است ،  شبها نیز کمی هوا خنک میشد که دلچسب بود. گرمتربودن هوا در ماه های  بعد مخصوصا تیرماه که به بالاترین درجه میرسد برای ما قابل تحمل نبود  بنابراین دما در تاریخ سفر برای ما بسیار ایده آل بود.

2.JPG

جاذبه های گردشگری آنتالیا

جاهای دیدنی آنتالیا بسیارند و در چند دسته کلی قابل بررسی است. تعداد قابل توجهی از این جاذبه ها قلعه های تاریخی بجا مانده از ادوار دور ،موزه های متعدد،اماکن و شهرهایی با قدمت مثل شهر کاش،پرگ سیمنا . غیره است برخی دیگر از جاذبه ها با سواحل آنتالیا مرتبط است مانند بندر و خلیج آِن شهر، سواحل ،رفتینگ و برخی دیگر از جاذبه ها به بازار و مراکز خرید محدود میبود مثل بازار بزرگ و سنتی آنتالیا ، تراسیتی ، مارک آنتالیا و ده ها مورد از مراکز خرید آنتالیا.

توضیح در مورد تمام جذابیتهای این شهر خارج از حوصله خواهد بود نتیجتا به ذکر چند مورد اکتفا خواهم کرد: بندر کاله ایچی یا شهر قدیم آنتالیا، خیابان جمهوریت، رفتینگ، آکواریوم آنتالیا، لندآف لجند تم پارک و خیابان خرید آن،موزه اسباب بازی،بازار قدیم ،برج ساعت بناهای شهر کاش، قلعه هادریان و غیره

در این سفر بدلیل وجود شرایط خاص مثل همراه داشتن فرزند کوچک و بارداری همسفرمان ما جایی خارج از هتل برای بازدید نرفتیم و ترجیح دادیم از تفریحات هتل لذت ببریم و این یکی از خصوصیات سفر به آنتالیاست که هم میتوانید یکهفته کامل در هتل بمانید و لذت ببرید و یا بیرون از هتل به دیدن جاذبه های متعدد بپردازید از همین رو سفرنامه تقدیمی بنده بیشتر مربوط به جزییات سفر و امکانات هتل میباشد با اینحال همانطور که پیشتر اشاره کردم من برای بار دوم بود که به آنتالیا سفر کردم و در سفر قبلی به چند مورد از جاذبه های شهر مراجعه کرده بودم نتیجتا خلاصه ای از آنرا تقدیم حضور میگردانم.

شهر قدیم (کالیچی یا کاله ایچی)

این محله قدیمی ترین شهر آنتالیاست و قدمت آن به فرمانروایی روم باستان برمیگردد وقتی وارد این محله میشوید خانه های قدیمی که باسنگ و چوب ساخته شده، کوچه پس کوچه های سنگفرش شده،مغازه های ادویه و فرش فروشی با رنگ و لعاب دلبرانه ،کافه های متعدد، خانه هایی که اکنون بصورت هتل درآمده نظر شمارا جلب خواهد کرد.این منطقه کمی از سطح دریا بالاتر است انتهای این مسیر زیبا و سنتی شما را به سمت اسکله میرساندکه دور تا دور قایق و کشتی ها پهلو گرفته اند.برخی صدف و ذرت میفروشند .میدان ساعت و خیابان جمهوریت نیز در فاصله کمی از شما قرار دارد که مملو از مغازه های رنگارنگ میباشد.مرکز خرید مارک آنتالیا نیز فاصله زیادی با این منطقه ندارد و شما با پیاده شدن در ایستگاه مارک آنتالیا میتوانید تمامی این اماکن را در یکروز ببینید.

رفتینگ

 اگر کودک و فرد ناتوان همراه ندارید و مشتاق تجربه آبی هیجان انگیزی هستید این بهترین انتخاب است.اتوبوس حدود یکساعت و نیم مسیری پیچ در پیچ و بسیار سرسبز را پیمود تا به رودخانه مخصوص رفتینگ رسیدیم.انبوه  افراد از هتلهای دیگر به آنجا آمده بودند و حسابی شلوغ بود به همه جلیقه نجات و پارو دادند و هر هشت نفر سوار بر یک قایق بادی بزرگ شدند و در طول مسیر لیدر قایق را کنترل میکرد در برخی مناطق رودخانه مسیر پرشیب و خطرناکی را طی میکردیم که بسیار هیجان انگیز بود.

آب رودخانه بسیار سرد بود بطوریکه وقتی برای اولین بار لیدر قایق را در حاشیه رودخانه نگه داشت تا هرکس که دوست داشت از ارتفاع داخل آب بپرد من هم امتحان کردم وقتی داخل آب پریدم یک لحظه از شدت سردی آب دهانم قفل کرد و نفسم حبس شد و جریان آب  داشت با سرعت من را میبرد.البته کمی بعد بدنم به سردی آب عادت کرد و اذیت نشدم و نیمی از مسیر رودخانه را داخل آب بودم. مسیر رفتینگ تقریبا سه ساعت است که در این بین چندین بار در حاشیه رودخانه توقف کردیم نهار خوردیم و از سرسره های بزرگ داخل آب رفتیم  به همین دلیل ساعات بیشتری آنجا حضور داشتیم.

در طول مسیر نیز افرادی حضور دارند که از شما عکس میگیرند و میتوانید در انتهای مسیر عکسهای چاپ شده را خریداری کنید توصیه میکنم  اگر خواستید به این تور بروید موبایل خود را در هتل بگذارید و با خود نبرید چون در نهایت از شما میخواهند وسایل خود را در اتوبوس بگذارید  بدیهیست هتل  امن تر از اتوبوس است همچنین ارز زیادی نیز همراه نبرید .

3.JPG

انتخاب هتل

مدتی رو به تحقیق گذروندم و پس از خوندن یکسری سفرنامه و نظرات درمورد هتل ها و بررسی امتیاز و امکانات اونها تو سایتهای داخلی و خارجی منجمله لست سکند و بوکینگ ،در نهایت هتل «selectum luxury resort belek  » واقع در منطقه بلک رو انتخاب کردم  این هتل در سایت بوکینگ امتیاز 8/9 را کسب کرده و امکانات خوبی برای خانواده های بچه دار داشته، به بقیه انتخابم را اعلام کردم وآنها نیز کمی درمورد هتل تحقیق کردند و در نهایت همگی تایید کردند. ما تور رو برای تاریخ ۲۳ اردیبهشت (۱۳ می) با قیمت بیست و شش میلیون تومان رزرو کردیم دو روز بعد تولد همسرم بود و من خیلی دوست داشتم تولدش را آنجا باشیم.

قیمت هر دلار در این تاریخ حوالی 27.000 تومان و هر لیر با نرخ 1.900 تومان در نوسان بود. اینسری سفر ما با چمدوا سبک شروع نشد که با چمدون سنگین به پایان برسد بلکه چمدانمون از پوشک و شیرخشک و لوازم مورد نیاز بچه پر بود. پرواز ماساعت ۳:۱۵ بامداد با ایرلاین کروندون به مقصد کایسری شروع شد، هواپیمای خیلی کوچیک و جمع و جوری بود که در دو ردیف صندلی ها سه تایی‌چیده شده بود و بخاطر پر نبودن هواپیما تقریبا به هر دو مسافر یک صندلی خالی تعلق گرفت و این برای ما که بچه کوچک داشتیم عالی بود ، پسرم یکساعت بعد از شروع پرواز خوابید و توانستم کل مسیر رو روی صندلی خالی کنارم بگذارمش.

از اونجایی که پرواز نیمه شب بود همه مسافران دلشان یه غذای گرم دلچسب میخواست اما غذایی که در پرواز سرو شد نون و پنیر بی مزه ای بود که واقعا ضدحال بدی بود ،با توجه به تجربه در سفرهای سابق به جرات میتوان گفت پروازهای ایرانی در پروازهای خارجی از جهت فضای داخلی و پذیرایی خیلی خیلی با کیفیت تر از  بعضی پرواز های ترک هستند اما از آنجا که ایرلاینهای داخلی پرواز مستقیم به آنتالیا نداشتند به ناچار این پرواز را انتخاب کردیم.

بعد از حدود سه ساعت به فرودگاه کایسری رسیدیم هواپیما توقف نیم ساعته ای رو داشت و بنظر میرسید در حال سوخت گیری است در این حین مسافری پیاده یا اضافه نشد و پس ازآن طی نیم ساعت پرواز به فرودگاه آنتالیا رسیدیم ، فرودگاه آنتالیا کوچک بود ، فری شاپ مختصری داشت که تا رسیدن چمدان ها و کالسکه پسرم نگاه سرسری بهش انداختیم و از سالن خارج شدیم .ساعت ۷ صبح بود نسیم بسیار خنکی که می آمد خواب رو از سر همه پرانده بود لحظه ای از شدت خنکی هوا نگران شدم که اگر کل روز هوا اینطوری باشد اصلا امکان استفاده از آب وجود نخواهد داشت. خداروشکر مسافرین اتوبوس خیلی معطلمان نکردند و اتوبوس یک ربع بعد به تور لیدر مثل باقی لیدرها کمی شهر را معرفی کرد ، چیزی که درموردش دوست داشتم این بود که شروع به اصرارو تشویق های بیخود برای فروش تورهایش نکرد.

من در تمام مدت مسیر تقریبا در چرت بودم و صحبتهایش را یکی در میان میشنیدم ،از طرفی هم بخاطر وجود پسر کوچولوم و باردار بودن دوستم کلا قید رفتن به تورهای خارج از هتل را زده بودیم و تصمیم داشتیم  فقط یکشب برای دیدن برنامه شبانه هتل لند آف لجند  و یک روز هم برای خرید برویم.بعد از حدود نیم ساعت پس از رد شدن از جلوی هتل لندآف لجند که با وسعتش خودنمایی میکرد ناخداگاه بافت شهری سرسبزتری رو شاهد بودیم، اولین هتلی که اتوبوس مسافرین را رساند سلکتوم لاکچریی بود و خوشبختانه سریع به هتل رسیدیم.با توقف اتوبوس در جلوی درب لابی ،مسافرین هتلهای دیگر هم با کنجکاوی سعی در بازرسی محیط هتل داشتند.

مشاهده تورهای هتل سلکتوم آنتالیا

4.JPG5.jpg

روز اول

از اتوبوس که پیاده شدم هوا بقدری خنک، تمیز و سبک بود که خواب دوباره از سرم پرید صدای پرنده ها فضای باغ هتل رو پر کرده بود .چون لیدر باید مسافرین دیگر را هم میرساند سریع به داخل راهنمایی شدیم ،  قول میدهم هرکس وارد این هتل شود لحظاتی شکوه و زیبایی لابی متحیرش خواهد کرد , لابی هتل بسیار تمیز و برق افتاده همراه با بوی خوش ملایم ، گلهای زیبای باشکوه و معماری کلاسیک و خوش رنگ و لعابش در بدو ورود دلم رو قرص کرد که انتخاب درستی کرده ام ،محو تماشای لابی هتل بودم که دختری باریک اندام با رویی خوش سینی توت فرنگی های آغشته به شکلات را جلویمان گرفت و با خوشامدگویی از ما پذیرایی کرد.

6.JPG7.JPG8.jpg9.jpg

 

10.JPG11.jpg 

لیدر مارو به قسمتی از لابی راهنمایی کرد تا بنشینیم و بعد یکسری فرم  آوردند که در اون اطلاعات شخصی و ادرس و شماره موبایل را نوشتیم و خودش تموم کارهای دیگر را انجام داد ،در این حین دوستانمون هم از من بابت انتخاب این هتل تشکر میکردند و من امیدوار بودم تا لحظه اخر این حس  رضایت باقی بماند. حین انجام کارهای ورود لیدر از ما خواست که به رستوران رفته و  صبحانه بخوریم تا کارها انجام شود و به ساعت تحویل اتاق هم نزدیک شویم.با راهنمایی لیدر به طبقه منفی ۲ رفتیم که رستوران اصلی در آنجا قرار داشت واقعا هیچ ایرادی نمیتوان از سرو غذا در این هتل گرفت در واقع از شیرمرغ تا جان آدمیراد پیدا میشد و بعید است کسی چیزی بخواهد و آنجا پیدا نکند.

حقیقتا به مانند اسمش لاکچری پذیرایی شدیم و نوشتن اقلام خوراکی های موجود بسیار بی معنی و بیهوده ست چون همه چیز آنجا بود. یک میز مخصوص افراد وگان و یک میز مختص کودکان وجود داشت که انواع و اقسام پوره ها ، ماست بستنی ، شیرهای طعم دار ، بسکوییت و….. برای کودکان وجود داشت که واقعا شمارا از بردن هر نوع خوراکی برای کودکتون بی نیاز میکرد.

12.jpg

13.jpg14.jpg15.jpg16.jpg17.jpg18.jpg19.jpg20.jpg21.jpg

به محض نشستن دور میز پیشخدمت مودبی برای پسرم صندلی کودک آورد، نکنه حایز اهمیت میزان نظافت است که در کوچکترین چیزهای این هتل مشهود هست صندلی غذا کودک هر سری با سلفون پک میشد تا تمیز بماند و روی آن سرویس غذاخوری کودک به علاوه پیشبند یکبار مصرف  و دستمال بزرگ موجود بود تا بتوانید خیلی راحت از فرزندتون پذیرایی کنید بعد از صرف صبحانه بینظیر هتل به لابی رفتیم و متوجه شدیم هتل هنوز اتاق خالی ندارد که زودتر به ما تحویل بدهد.

تحویل اتاق مانند دیگر هتلها ساعت ۱۴ بود ،هتل پر بود و جای خالی نداشت بنابراین کمی در لابی هتل چرخیدیم و اطراف را بررسی کردیم. بعد از صبحانه مفصلی که خورده بودیم و خستگی راه واقعا دلمان میخواست زودتر اتاق را تحویل بگیریم تا استراحت کنیم. کمی روی مبلهای شیک و بزرگ لابی دراز کشیدیم ولی متاسفانه پسرم در طول پرواز کلا خوابیده بود ، حالا اون سرحال و پر انرژی دنبال کشف همه چیز میدوید به هم جا و ما خسته و خواب آلود روی مبلها چرت میزدیم.

شرایط واقعا داشت اسفبار پیش میرفت تا اینکه ساعت ۱۲  اعلام کردند یک اتاق خالی شده بهتون تحویل میدیم و اتاق بعدی رو ساعت ۱۴ تحویل میگیرید. خوشحال و از خداخواسته سریع قبول کردیم و به سمت رسپشن رفتیم ، کارت اتاق رو با مشخصاتمون ثبت کردند و از طریق یک راهرو با لوسترهای بزرگ و زیبا  به طبقه دوم راهنمایی شدیم.

22.jpg

ساختمان هتل از دو بال غربی و شرقی  تشکیل میشد که رستوران اصلی، رستوران دیروقت، استخر داخلی، فروشگاه، حمام ترکی ، سونا و... در این دو بال قرار داشتند. اتاق ما اتاقی دلباز و تمیز،  با امکانات کامل بود حمام و سرویس بهداشتی بزرگ ، وان، شامپو، نخ سوزن ، کش مو ، مسواک و خمیردندان ، ترازو ، سشوار کوچک , کمد دیواری بسیار بزرگ و  جادار ، سیف باکس و دو تخت تک نفره با روتختی مخمل ،آباژو و .... که من رو حسابی راضی کرد، هتل با عکسهایی که در بوکینگ دیده بودیم کاملا مطابقت داشت ،  این هتل اصلا اتاق استاندارد ندارد و مرتبه آن از استاندارد بالاتر است ، اتاقها از متراژ 62 متر مربع به بالا مساحت دارند. میز آرایش و آینه بزرگی روبروی تخت قرار داشت که بعدا کشف کردیم با روشن کردن تلویزیون  تصویردر آینه نمایش داده میشود که بسیار متحیر کننده بود .

23.jpg

24.jpg25.jpg26.jpg27.jpg

اتاق ما با پرده های مخمل، موکت و روتختی آبی فیروزه ای دیزاین شده بود ،تنها ایرادی که میشد  از اتاق گرفت این بود که ویو‌ تراس به قسمت پشت هتل بود و آنجا هم مشغول ساخت و ساز بودند  و ما جز ماشین های بولدوزر و تپه های خاک و سنگ چیزی نمیدیدیم که آنهم فقط در همان چند ساعت اول ایراد محسوب میشد چون روزهای بعد اصلا دراتاق نبودیم که بخواهیم از بالکن استفاده ای کنیم و خوشبختانه در طول اقامت اصلا صدایی مارا اذیت نکرد ،در آن لحظه هم هتل اتاق دیگری  نداشت که بخواهیم درخواست تعویض اتاق کنیم انقدر خسته بودیم که کاملا راضی و خوشحال اتاق را تحویل گرفتیم.

28.jpg

دقایقی بعد از تحویل اتاق برای پسرم تخت پارک ، حوله تن پوش، پک کامل شامپو ، ضدآفتاب ، لوسیون و روغن بچه  به همراه سرویس کامل روتختی آوردند که عالی بود آنقدرهمه چیز با کیفیت و تمیز بود حس خوبی منتقل میکرد. یک عدد کیف قرمز رنگ ضدآب بزرگ هم  دادند که اگر خواستیم لب آب و استخر برویم وسایل مورد نیاز را داخلش بگذاریم. همگی کمی استراحت کردیم تا ساعت دو که اتاق دوم را تحویل دادند و همراهانمون به اتاق خودشون رفتند.

چرت کوتاهی زدیم  شوق کشف هتل ‌مارا به لابی کشاند ظهر شده بود و آفتاب دلچسبی روی آسمان پهن شده بود کمی اطراف هتل را گشت زدیم و به سمت رستوران رفتیم تا نهار بخوریم انواع مختلف کبابها ،ماهی ،استیک ،پیتزا، پیش غذا ،سالاد بار ،دسر و شیرینیجات همگی بصورت مفصل در میزها  چیده شده بود و خداروشکر با کم شدن کرونا اجازه سرو غذا به خود مسافرین داده میشد. چون از عاشقان سوشی هستم چشمم خیلی دنبالش میگشت ولی آنقدر تنوع غذایی زیاد بود که نتوانستم پیدا کنم و بعدا با پرس و جو متوجه شدم سوشی بار هتل ساعت ۳ تا ۶  در قسمت دیگری از هتل دایر هست که بسیار سوشی های خوشمزه ای داشت.

29.jpg30.jpg31.jpg

بعد از صرف نهار پسرم رو حاضر کردم و به سمت استخر ها رفتم هتل دو استخر بزرگ اصلی و چند استخر کوچکتر داشت استخر اصلی بسیار بزرگ بود و از تمام محوطه قابل رویت بود. استخر دیگری هم در فاصله کمی از استخر اصلی است که چون کف آن به رنگ قرمز است آب استخر به رنگ قرمز دیده میشد این استخر کنار استیج نمایش بزرگسالان است و هر شب آنجا برنامه های متنوعی اجرا میشد. هتل دارای استخر آب گرم بیرونی کوچکی است و همچنین استخر سرپوشیده ای نیز در فاصله کمی از استخر اصلی قرار دارد که هم از محوطه بیرون و هم از داخل ساختمان میتوان به آنجا رفت و استخر کودکانی نیز در کنار آن قابل استفاده میباشد رختکن کامل و تمیزی در گوشه سالن وجود دارد که میتوانید دوش بگیرید و لباس عوض کنید همینطور سالن اسپا و ماساژ و حمام ترکی و باشگاه هتل نیز درانتهای همین قسمت قابل دسترسی است.

32.jpg33.jpg34.JPG35.jpg36.jpg

 

 کنار استخر بزرگ هتل یک استخر کوچک مخصوص کودکان بود که یکسری سرسره های فانتزی هم داشت پسرم رو آنجا بردم حسابی آبتنی کرد ، هنوز خیلی کوچک بود و نمیتوانست خودش را داخل آب کم عمق آنجا کنترل کند و برایش خیلی جذاب بود.

37.jpg38.jpg

تقریبا دو روز طول کشید تا بتوانیم به اطراف مسلط شویم و تقریبا از روز دوم با بیشتر جاهای هتل آشنا شدیم. در بدو ورود شماره همراه همگی رو گرفته بودند و برنامه های روزانه را با ساعتش در گروه واتس اپ اطلاع رسانی میکردند ظهرها همه روزه ورزشهای آبی و ساحلی برگزار میشد و تا عصر ادامه داشت . از درب اصلی هتل که خارج شدیم وارد محوطه باغ مانند بزرگی شدیم که بوی  بهارنارنج در فضا مستمان کرده بود  اگر در اردیبهشت به شیراز سفر کرده باشید یاد آنجا خواهید افتاد. آبنمای بزرگی خودنمایی میکرد کمی به سمت سرپایینی حرکت کردیم  به قسمت ویلاهای هتل رسیدیم.

39.jpg40.jpg41.jpg

ویلاهایی دو طبقه با نمای سفید زیبا که اگر بخواهید اونجا اقامت داشته باشید باید حتما از آژانس مسافرتی بخواهید اینکار را  انجام دهد بدیهیست نرخ اقامت در ویلاها بالاتر از اتاقهای دیگر است.جلوی ویلاها زمینهای پوشیده از چمن ،تاب و وسایل بازی برای کودکان مهیا بود و امکاناتی برای حیوانات هم در نظر گرفته شده همچنین اطراف ویلاها یکسری مجسمه  سگ ، زرافه ، خرگوش و گوریل رنگی به جشم میخورد.

42.jpg43.JPG44.JPG45.jpg

 مسیر را  هفت تا ده دقیقه طی کردیم و به سالن نمایش کودکان  ،شهربازی، خانه کودک ، پارک آبی هتل و استخر  ورستوران دیگری رسیدیم، ، همچنین در مسیر زمین تنیس و گلف و…. هم مشاهده شد. تمام این مسیر رو میتوان با شاتل هایی که جلو درب لابی منتظر هستند در عرض دو دقیقه طی کرد . هتل یک رستوران اصلی دارد که از طبقه منفی دو ساختمان اصلی و هم از محوطه بیرون قابل دسترسی است این رستوران هم سالن سرپوشیده دارد و هم میتوان در فضای باز هتل غذا را صرف کرد .فضای بیرونی رستوران بسیار زیبا و دنج بود میزهای پذیرایی در کنار درختان غول پیکر پرنده بهشتی، هوای مطبوع اردیبهشت، نشستن گنجشکهای کوچک روی میز ، لذت غذا خوردن رو چند برابر میکرد.

46.jpg47.jpg48.jpg49.jpg

اسنک بار هتل در کنار استخر قرمز رنگ دایر است و غذاهای خوشمزه ای در کنار دریا و استخر ارایه میکند. رستورانی که درقسمت ویلاها است اکثرا غذاهای مشترکی با رستوران اصلی هتل دارد اما دکوراسیون کاملا متفاوتی داشت در وسط رستوران یک سرسره بزرگ برای باز بچه ها تعبیه شده بود تا مزاحم غذا خوردن بزرگترها نباشند. این رستوران چون در قسمت ویلاها بود خلوت تر از رستوران داخل ساختمان اصلی بود.

50.jpg51.jpg52.jpg53.jpg

54.jpg

هتل رستوران دیرهنگامی نیز دارد که از ساختمان هتل باید به آنجا میرفتیم، در تمام مدت شب با روی باز پذیرایی میکردند و یکی از لذیذترین برگرها را سرو میکنند.

55.jpg56.jpg57.jpg58.jpg

تقریبا هر شب ساعت ۸ برنامه ای برای کودکان در آمفی تاتر کودکان برگزار میشد که واقعا دیدنی بود و از ساعت ۹ برنامه های بزرگسالان شروع میشد وتداخلی در برنامه کودکان و بزرگسالان ایجاد نمیشد.خانه کودک هتل بسیار جای زیبا با تم جذاب و سرگرم کننده ای بود که فرزندان بالای 4 سال بدون حضور والدین میتوانستند ساعاتی زیر نظر مربی  آنجا مشغول به بازی باشند . به دلیل امکانات بینظیری که برای کودکان در هتل  فراهم شده بود میتوان گفت هفتاد درصد مسافران هتل خانواده و دارای بچه  بودند و جای جای هتل کودکان در حال شیطنت و بازی بودند بنابراین شاید اقامت در این هتل برای افراد مجرد زیاد جذاب نباشد. هتل در مجاورت خانه کودک یک شهربازی مختصر هم داشت که درساعات مشخصی از روز میتوانستیم از آنها استفاده کنیم.

59.JPG60.jpg61.jpg62.jpg63.jpg64.jpg

65.jpg

پارک آبی هتل بزرگ و قابل قبول بود دور تا دور پارک آبی مسیری شبیه به رودخانه تعبیه شده که سوار بر تویوپ بادی روی آب مسیری را طی میکردیم.اطراف پارک آبی به میزان کافی حوله تمیز وجود داشت همچنین یخچالهایی مملو از آبمیوه و نوشابه های خنک به چشم میخورد.پارک آبی کودکان درست در کنار پارک آبی بزرگسالان است و در مجاورت آن زمین بازی شنی هم برای کودکان وجود دارد که با سایبانی بزرگ پوشیده شده تا کودکان از تابش آفتاب دچار سوختگی نشوند و با آسودگی از وسایل بازی لذت ببرند. تمیزی در جای جای هتل  به چشم می آمد.

66.jpg67.jpg68.jpg69.jpg

شب اول هیچکدام به واتس اپ توجه نکرده بودیم ساعت ۹ بود که میخواستیم برای استراحت به اتاقها برگردیم و از فردا صبح به تفریح برسیم اما سر وصدای زیادی که از بیرون می آمد کنجکاومان کرد به سمت استخر قرمز رنگ هتل رفتیم و دیدیم گروه موسیقی ترک زبانی مشغول اجرا هستند بند موزیک به قدری زیبا اجرا میکردند که انگار به کنسرت یک خواننده ترک رفتیم حسابی خوشمان آمد و تا ساعت ۱۲ شب آنجا ماندگار شدیم. ساعت ۱۲تا نیمه شب هم در کافه داخلی هتل وقت گذراندیم و با چشمانی که به زور باز میشد به اتاقها برگشتیم و تقریبا بیهوش شدیم.

روز دوم

روز دوم سفر با برنامه خرید شروع شد،تصمیم نداشتیم روزهای اول سفر به خرید برویم ولی تور لیدر آنروز برنامه مرکز خرید تراسیتی داشت ، چون قبلا در شهرهای دیگر با لیدرها به خرید رفته بودم و ساعت کمی برای خرید کردن اختصاص داده بودند و همچنین بدلیل برداشتن مسافر از هتلهای دیگر کل روزمان هدر میشد، با برنامه خرید گروهی موافق نبودم و تصمیم داشتیم یک روز خودمان با تاکسی برویم و سر هرساعتی که خواستیم برگردیم.

اما لیدر اعلام کردند که فقط مسافرهای همین هتل خواهیم بود و هر ساعتی که همگی توافق کردیم برمیگردیم . قیمت تاکسی در منطقه بلک بسیار بالا است و اصلا گرفتن تاکسی صرفه اقتصادی ندارد ،از طرفی فقط مسافرهای هتل خودمان قرار بود باشند ،بنابراین تصمیم گرفتیم با تور هتل برویم. ما با پرداخت نفری 60 لیر به همراه ۸ نفر دیگر با اتوبوسی که لیدر هماهنگ کرده بود راهی خرید شدیم. تقریبا یکساعت تا مرکز خرید فاصله بود و به گفته لیدر مرکز خرید تراسیتی از نظر مسافتی به منطقه بلک نزدیکتر بود .

طی مسیر از مناطق لارا گذر کردیم و با بافت آنجا آشنا شدیم. منطقه لارا کاملا بافت شهری دارد و به اندازه بلک سر سبز نیست و نهایتا نخلهای بلندی داشت اما منطقه بلک واقعا مثل تکه ای از بهشت سرسبز و پر از دار و درخت بود. اکثر هتلها در خط جاده کنار هم قرار گرفته بودند ، در حاشیه جاده  هر چند دقیقه از جلو یکی از هتلهای منطقه لارا رد میشدیم انقدر در مورد هتلها مطلب خوانده بودم که اکثرشان را به اسم میشناختم ، مغازه هایی کنار جاده بود که انواع لباس و مایو و کلاه و تویوپ بادی و… میفروختند ،گذر از منطقه لارا  برای من شهرهای شمالی ایران را تداعی میکرد.

ساعت ۱1 بود که به مرکز خرید تراسیتی رسیدیم همه مسافرین توافق کردیم ساعت ۵:30  بدنبالمان بیایند. تراسیتی مرکز خرید کاملی بود که شمارا از رفتن به مراکز خرید دیگر بی نیاز میکند اکثر برندها موجود بودند ال سی وایکیکی ، دفاکتو، زارا ، انگلیش هوم، کاراجا ….طبقه پایین هایپر مارکت و در طبقه بالا هم چند اسباب بازی فروشی و مکان بازی کودک و فود کورت بود. قیمتها نسبت به استانبول بالا بود و هرکس نسبت به بودجه خود خرید کرده بود. راس ساعت مقرر در جایی که اتوبوس هماهنگ کرده بود جمع شدیم با صحبتهایی که رد وبدل میشد مشخص بود همگی راضی برگشتند و خریدهای خوبی داشته اند. بعد از رسیدن به هتل پک خریدها را جلوی درب لابی تحویل گرفتند و به اتاقهایمان آوردند.

میخواستیم سریع حاضر شویم قهوه ای بخوریم تا رفع خستگی کنیم و به برنامه ساعت ۹ برسیم. مشغول جمع و جور کردن خریدها شدم تا کمی اوضاع نابسامان اتاق را بهبود ببخشم. سریع لباسهایمان را پوشیدیم و برای شام به رستوران رفتیم و سعی کردیم  به برنامه شب برسیم. برنامه اون شب هتل ماسک پارتی بود ،یکسری افراد با تن‌پوشهای جالبی شبیه به شخصیتهای افسانه ای و ترسناک و اغراق آمیز بین جمعیت صمیمانه میگشتند و حسابی با همه عکس میگرفتند.

من قبلا در شهرهای دیگر هم به هتلهای خوبی سفر کرده بودم ولی صادقانه هیچ هتلی در بخش سرگرمی و برنامه های شبانه به این خوبی نبوده، هر شب برنامه های متنوع، جدید  و مبتکرانه داشت که هر هتل خوب دیگری شاید نداشته باشد و این مزیتی بود که در انتخاب تور،  این هتل رو متمایز میکند و در مراتب بسیار بالایی قرار میدهد.

70.jpg71.jpg72.jpg

73.jpg

روز سوم

 مصادف  با ۲۵ اردیبهشت و تولد همسرم بود صبح همسرم در حال دوش گرفتن بود که درب اتاق را زدند در را باز کردم آقایی مودبانه کیک تولدی را به سمتم آورد و صمیمانه تبریک گفت. همچنین ظرفی پر از میوه ، نوشیدنی و پیشدستی داد.روی کیک اسم همسرم را نوشته بودند وقتی از حمام آمد من کیک و میوه هارا روی میز چیده بودم حسابی ذوق کرد.

74.jpg

عصر حاضر شدیم و به لابی هتل رفتیم تا چند عکس یادگاری بگیریم  کیک تولد را هم همراهمان به لابی بردیم و عکس گرفتیم بعد از اینکه عکس گرفتیم چون میخواستیم برای شام برویم به همسرم گفتم "همه جای هتل پر از کیک ‌و شیرینی است این کیک را با خود نبریم بگذاریم همینجا بماند" ، همسرم به شوخی گفت "نه میگن اصلا کیک تولدت رو نخوری شگون نداره میخوام اینو صبح بخورم" من هم گفتم" پس ببریم بذاریمش تو اتاق"کیک را برگرداندیم به اتاق و دیدیم داخل یخچال جا نمیشود بنابراین  رو میز آرایش گذاشتیم تا اگر از خدمه کسی آمد کیک را تحویل بدهیم. برنامه آنشب را هم دیدیم و حسابی برای تولد همسرم شادی کردیم و تولد ماندگاری برایمان شد.

روز چهارم

شب قبل کیک تولد را به اتاق برگرداندیم اخر شب که برگشتیم به اتاق آنقدر خسته بودیم  کیک همانجا روی میز آرایش ماند. این چند روز صبح زود بیدار شده بودیم و شبها هم دیر خوابیده بودیم خیلی خسته بودیم و میخواستیم آنروز کمی بیشتر بخوابیم برای همین آلارم گوشی را خاموش کرده بودیم. نمیدانم ساعت چند بود که یکدفعه با صدای بلند همسرم از خواب پریدم گیج خواب بودم و هنوز متوجه اینکه چه شده نبودم فقط یک لحظه متوجه شدم پسرم که شب در بغلم خوابیده بود کنارم نیست.

روی تخت که نشستم پسرم را دیدم که پایین تخت ایستاده و با تعجب به ما زل زده ،فقط دوتا چشمهایش  معلوم بود کل گردی صورتش با کیک خامه ای قهوه ای شده بود. پسر شیطون زودتر از ما بیدار شده بود با اینکه خیلی خواب سبکی دارم اصلا متوجه نشده بودم که از تخت پایین رفته از صندلی میز آرایش بالا رفته بود و خودش رابه کیک تولد رسانده بود و "چشمتان روز بد نبینه" خودش که کلا غرق در کیک بود یکم که گذشت و خواب از سرم پرید متوجه شدم تمام دیوار روبرویمان را با کیک نقاشی کرده جای دستهای کوچک  کیکیش روی دیوار پر بود  و همینطور موکت آبی رنگ کف اتاق پر شده بود از کیک و خامه قهوه ای مشخص بود زمان کافی برای بازی با کیک داشته .

واقعیتش الان وقتی یاد آنروز میافتیم میخندیم ولی آن لحظه آنقدر هول شده بودیم که نمیدانستیم باید چکار کنیم وگرنه حتما عکسی از اوضاع موجود میگرفتیم. سریع پسرم را  سمت حمام ‌برده و شستمش همسرم کل دیوار و موکت را با حوله تمیز کرد، شاید اگر به خدمه میگفتم بدون دستمزد اتاق را تمیز میکردند ولی واقعا خجالت میکشیدم که آن صحنه را ببینند. سفر با بچه چالشهای خودش رو دارد واقعا نمیشود ثانیه ای چشم از این کوچولوها برداشت. خلاصه بعد از پشت سر گذاشتن این چالش لوازم مورد نیازمان را جمع کردیم و با شاتل جلو درب به سمت پارک آبی رفتیم همگی کلی خوش گذراندیم.

پارک آبی کودکان که در این قسمت بود بسیار بزرگتر و جذابتر از پارک کنار استخر اصلی بود چون پسرم نمیتوانست به تنهایی خودش را کنترل کند من هم همراهش سوار سرسره ها میشدم کنار استخر پخچالهایی بود که پر از آبمیوه و نوشیدنی های خنک بود و بعد از آب بازی حسابی میچسبید. سرویس بهداشتی تمیز و مجهزی هم در نزدیکی پارک آبی بود. حسابی گرسنه شده بودیم به رستوران دوم هتل که به آنجا نزدیکتر بود رفتیم تا نهار بخوریم. دیدن آن همه غذا ، دسر و خوردنیهای دلچسب ‌بعد از آب بازی واقعا میتواند بهترین لحظه زندگی باشد. بعد از صرف نهار در محوطه هتل گشتیم و با محیط اطرف بیشتر آشنا شدیم  در آخر برگشتیم به اتاقها و کمی استراحت کردیم.

 نزدیک عصر به لابی هتل رفتیم تا قهوه و شیرینی بخوریم هرچه که میخواستیم میتوانستیم سفارش بدهیم ،روی میز بزرگی  شیرینی های متنوع چیده بودند که همگی حسابی دلبری میکردند در آخر قهوه ترک و باقلوا که یکی از ترکیبات بهشتی است انتخاب من شدند. سوتلاچ بسیار لذیذی هم داشتند ،  برای پسرم گرفتم آنقدر دوست داشت که دوباره سفارش دادم. خودمان را حسابی شارژ کردیم و آماده برنامه شب بودیم.

75.jpg76.jpg

77.jpg78.jpg79.jpg

برنامه های شبانه آنقدر جذاب بود که هر روز انتظار ساعت ۹ را میکشیدیم. آنشب گروه های متنوع حضور داشتند ،قبلا از این نمایش بصورت ساده تر دیده بو‌دم که در قالب چهار یا پنج گروه هنرنمایی میکردند ولی آنشب در حدود دوساعت ،بیش از ۵۰۰ نفر با برنامه  مهیج مختلف ما را به وجد آوردند. لباسهای عجیب و غریب ، تنوع حرکات اکروباتیک ، تبحر و سرعت عملشان واقعا دیدنی بود.

 هتل  دارای اسکله ای است که یک کافه تا غروب آنجا فعال است ،دورتارو اسکله پله هایی برای رفتن به داخل آب دریا وجود داشت و تخت هایی برای آفتاب گرفتن ،همچنین چند تاب هم بود که شبها نشستن و نگاه کردن به دریا و آسمان ، نسیم ملایم ، بوی عطر دریا ، آرامش وصف نشدنی‌داشت تقریبا هرشب میرفتم روی آن تاب مینشستم و پسرم روی تاب خوابش میبرد .جالب این است که خیلی خلوت بود و با اینکه هتل از مسافر پر بود اما هیچ جا وجود کسی ارامشت رو مختل نمیکرد میتوانستی هم جای خلوت و دنج رو تجربه کنی هم جای شلوغ و پرصدا و هیاهو. در مسیر ساحل به اسکله یکسری کلبه های خصوصی به همراه وان وجود داشت که قیمتهایشان به یورو است و باید رزرو شود که به پول ما گرون بود و امکان استفاده از تمام این موارد در جاهای دیگر هتل شمارا از رفتن به آنجا بی نیاز میکند.

80.jpg81.jpg82.jpg83.jpg84.jpg85.jpg

86.jpg87.jpg

حتما ساعتی را در لابی لاکچری هتل بگذرانید ،موهیتو سفارش بدهید و طعم یک موهیتو بینظیر را تجربه کنید هرشب  ساعت ۸ در لابی هتل موسیقی زنده برگزار میشد و پیانو و سه تار مینواختند. آنشب یکی از مسافرهای ایرانی  پیانو زد آنقدر زیبا نواخت که برای لحظاتی چشمهایم را بستم و فقط از صدای موسیقی لذت بردم. این هتل دارای قسمت اختصاصی کشت سبزیجات است ،آنقدر سبزیجات سرو شده کنار غذا عطر دلچسبی دارد که هیچوقت از ذهنتان پاک نخواهد شد .

88.jpg

شب پنجم

روز پنجم حضور ما روز جهانی پسر بود با همسرم تصمیم گرفتیم آنشب را به پسرم اختصاص دهیم. به مناسبت روز پسر در قسمت آمفی تاتر کودکان قرار بود برنامه اجرا شود. همسرم میخواست از وان حمام استفاده کند که متوجه شد مشکلی در اهرم تخلیه آب بوجود امده از خدمه هتل که در راهرو بودند اطلاع دادم و آنها سریع تماس گرفتند  برای تعمیر کسی را بفرستند. ماهم رفتیم نهار بخوریم و برگردیم که تا آنموقع کارشان تموم شده باشد. بعد از صرف نهار برگشتیم و دیدیم وان درست شده ، هرکدام مشغول کاری بودیم که یکدفعه دیدم همسرم  به پسرم چیزی میگه رفتم سمت حمام و دیدم پسرم لحظه ای از غفلت ما استفاده کرده و کل لباسهای همسرم را از کشو  داخل وان حمام خالی کرده وقتی برای تعمیر وان آمده بودند کمی آب را باز کرده و تخلیه نکرده بودند.

همه لباسهای همسرم در یک لحظه خیس خیس شد مسلما در هوای مرطوب آنجا هم لباسها به این زودی خشک نمیشد. نهایتا لباسهارا در بالکن پهن کردیم و شرایط را پذیرفتیم و قبول کردیم چاره دیگری  نداریم  و حرص خوردن فایده ای نداشت ، طبق معمول با خنده این چالش را هم به دست فراموشی دادیم حاضر شدیم به استخر سرپوشیده رفتیم و حسابی خوش گذروندیم. بعد از تعویض لباس سوار شاتل های جلوی درب شدیم وبه سمت خانه کودک رفتیم پسرم ساعتی را غرق در دنیای خودش گذراند و حسابی بازی کرد بعد از آنجا برای برنامه نمایش کودکان به سالن آمفی تاتر که در نزدیکی خانه کودک بود رفتیم کالسکه پسرم را کنار کلی کالسکه دیگر که زودتر رسیده بودند گذاشتیم و داخل رفتیم.

سالن آمفی تاتر پر بود از بچه های کوچک و بزرگ که به همراه پدر و مادرشون منتظر شروع نمایش بودند همگی به ترتیب روی پله ها نشسته بودند. سالن شبیه چادر سیرک بود ، نورپردازی قشنگی داشت پسر من تا آنروز به دیدن نمایش نرفته بود چون هنوز خیلی کوچک بود بنابراین آمادگی اینو داشتم که اگر سرگرم نشد از آنجا بیرون بیایم اما با شروع برنامه پسرم یک ساعت تمام همراه با تیم نمایش رقصید ،خندید، دست زد ، با همه ارتباط برقرار میکرد و چه از این قشنگتر برای ما؟ نمایش رو یکسری آقا و خانوم که تنپوش شخصیتهای کارتونی به تن داشتند اجرا کردند که ما بزرگترها هم به اندازه کوچولوها خوشمان آمده بود. ساعت 9 به بعد هم که مثل هرشب کنار استخر قرمز رنگ برنامه بزرگسالان به راه بود .

89.jpg90.jpg

روز ششم

درگروه واتس اپ برنامه های هتل اعلام شده بود آنروز ظهر کف پارتی برگزار خواهد شد. ماهم زودتر حاضر شدیم به استخر رفتیم و آنروز را به آبتنی گذراندیم کنار استخر قسمتی بود که میتوانستیم بستنی بگیریم ، واقعا در گرمای ظهر میچسبید و بسیار خوشمزه بود. پسرم با مایو نشسته بود بستنیش را لیس میزد و لذت میبرد و دل همه ر‌ا برده بود معلوم بود خیلی  بهش خوش میگذرد.

91.jpg

راس ساعت مقرر به سمت استخر قرمز رنگ هتل که قرار بود کف پارتی برگزار شود رفتیم تمام اطراف استخر با اکسسوریهایی به رنگ صورتی دیزاین شده بود که بسیار زیبا بود. یک  ماشین دکوری صورتی آنجا بود که پسرم از روی آن پایین نمی آمد  یک تاپ زیبا که گل آرایی شده بود و میزی مملو از نوشیدنی های صورتی رنگ اطرافمان دلبری میکرد.

92.jpg

دستگاه کف شروع به کار کرد و ناگهان تمام فضا پر از کف و حباب شد. یکسری از ایرانی هایی که با آنها در هتل دوست شده بودیم آنروز به پارک آبی لند آف لجند رفته بودند و از شلوغی آنجا و از دست دادن برنامه کف پارتی خیلی پشیمان بودند ماهم از قبل برنامه ریزی کرده بودیم یکشب به لندآف لجند برویم و برنامه شبانه اش رو شرکت کنیم ولی با وجود برنامه های مهیج هتل منصرف شدیم و ترجیح دادیم در هتل بمانیم.

آنشب برای شام رستوران آلاکارته ایتالیایی هتل را رزرو کرده بودیم و باید ساعت ۷:۳۰ در رستوران ایتالیایی جمع میشدیم. رستوران نور کمی داشت ،میزی در وسط فضا قرار داشت که با نان و سبزیجات ،صیفیجات و… تزیین شده بود و باقی میزها با رومیزی سفید زیبایی پوشیده شده بود ، بشقاب های سفید  ،گیلاس های براق ، کارد و چنگال هایی که در سایز متفاوت کنار هم مرتب سر میز چیده شده بود آماده پذیرایی از ما بودند. آقایی پیش ما آمد ضمن خوشامدگویی به زبان ترکیه ای به ما اعلام کرد که مسئول پذیرایی از ما هستند. بعد از مستقر شدن سر میز شروع به توضیح کرد و گفت در چهار نوبت از ما پذیرایی خواهد شد (سالاد ،پیش غذا ،غذای اصلی و دسر)

هر کدام متفاوت سفارش دادیم تا با مزه های دیگر هم آشنا شویم سالاد های مختلفی برایمان سرو شد که یک نوع آن سبزیجات با پنیر گرد درشت موزارلا بود و برای ما کمی بی مزه بودو باقی هم باب میل نبود. پیش غذا و غذای اصلی و دسر را به انتخاب آن آقا واگذار کردیم هر پارت از غذایی که سرو میشد به مقدار کم اما کافی بود و بسیار زیبا وبا ظرافت تزیین شده بود. برعکس سالاد ، غذای اصلی و دسر بسیار خوش طعم و باب میل بود  توصیه میکنم حتما یکی از رستورانهای آلاکارته را رزرو کنید و لذت ببرید

این رستورانها علاوه بر غذای باکیفیتی که به شما ارایه میدهد بصورت کاملا لوکس و لاکچری از شما پذیرایی میکنند که برای هرکس حتما خوشایند خواهد بود. هتل سلکتوم سه رستوران آلاکارته دریایی ، استیک هوس و ایتالیایی دارد که  اصولا رایگان نیستند اما به ازای پنج شب حضور شما در هتلهای یوآل این امکان برای شما فراهم میشود که یکشب از هر رستوران که خواستید رایگان استفاده کنید.

95.jpg96.jpg97.jpg

روز آخر

وقتی برای صرف صبحانه آخر به قسمت رستوران هتل رفتیم با تابلویی از عکس آتاتورک که با گلهای قرمز رنگ تزیین شده بود مواجه شدیم ،آنروز سالروز بزرگذاشت آتاتورک بنیانگذار ترکیه بود. صبحانه را خوردیم برگشتیم به اتاق لوازمی که ممکن بود تا پرواز به تهران نیاز باشد را در کیف جداگانه ای گذاشتم و راس ساعت ۱۲ اتاق را تحویل دادیم برای تحویل اتاق کسی نیامد چیزی را چک کند و صرفا کارت اتاق را به رسپشن تحویل دادیم اما استفاده از تمام خدمات هتل تا زمان خروج امکان پذیر بود آنروز باران نسبتا تندی میبارید کمی در محوطه هتل چرخیدیم و کمی هم در لابی استراحت کردیم تا برای برگشت و معطلی فرودگاه خسته نباشیم چون پروازمان ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه بود و لیدر گفته بود ساعت ۱۷ از هتل خارج خواهیم شد.

برعکس برنامه های هر روزه که شب برگزار میشد آنروز ساعت ۳ در هتل به مناسبت سالروز آتاتورک جشن برگزار شد گروهی اطراف محوطه هتل با لباسهای سفید، دسته های زیادی بادکنک قرمز در دست داشتند و دور استخر اصلی هتل میچرخیدند و ساز میزدند. دور استخر میزهای پذیرایی با آبمیوه های رنگارنگ چیده بودند که حسابی دل میبردند. بعد از رژه دور استخر به همه یک عدد بادکنک دادند و یک نفر شروع کرد به زبان ترکیه ای در وصف آتاتورک مطالبی بیان کرد و در آخر از همه خواست بعد از شمارش یک تا ده همگی بادکنکها را رها کنند.سر وقت مقرر همه بادکنکها را رها کردند و آسمان هتل‌پر از بادکنک قرمز شد لحظه ای بیادماندنی و قشنگ بود.

98.jpg99.jpg

بعد از اتمام برنامه تقریبا وقت خروج ما بود ،همه مسافرهایی که در هتل مثل ما روز بازگشتشان بود ناراحت بودند که چقدر زود گذشت و آرزو میکردند کاش بیشتر میتوانستند بمانند. با نارضایتی از هتل بیرون آمدیم و سوار اتوبوس شدیم و به سمت فرودگاه راهی شدیم. دوستانمون کلی خرید برای کوچولوی تو راهیشون کرده بودند وتصمیم داشتند در فرودگاه مالیات (تکس فری) خریدهارا پس بگیرند ،در صف خروجی پرواز از مسافران دیگر که تجربه داشتند پرس و جو کردیم و متوجه شدیم باید به  قسمت دیگری  برویم تا چمدان ها را باز کنیم و خریدهارا  ببینند با کلی مکافات در شرایط سخت بارداری اینکارها را انجام دادند و بعد از آن آمدیم در صف ایستادیم  تا از گیت خارج شویم .به قسمت مخصوص مالیات رفتیم تمام  سه ساعت قبل پرواز  را درحال بدو بدو بودیم.

تایم کمی تا پرواز مانده بود که توانستیم به قسمت مالیات برسیم، فردی پشت میز نشسته بود دوستم کل فاکتورهای خرید را که چیزی حدود ۲۵ میلیون میشد تحویل داد آن آقا با بی حوصلگی نگاهی به فاکتورها انداخت و در کمال ناباوری یک اسکناس پنج دلاری بعنوان مالیات روی میز گذاشت، دوستم متحیر مانده بود که فقط همین؟ این مطالب را گفتم تا  وقتتان را در آخر سفر برای این موضوع نگذارید و با اعصاب خرد برنگردید.بخاطر اینکه خیلی‌ وقت از دست داده بودیم زیاد منتظر پرواز نماندیم ، سوار هواپیما شدیم و آنتالیا را به مقصد تهران ترک کردیم. قبل خروج از هتل ساندویچ کوچکی برای راه برگشت درست کرده بودیم تا خود را از ساندویچ بیمزه هواپیما نجات دهیم ،با اینکه سرد شده بود اما بعد از آنهمه بدو بدو بسیار چسبید.

وقتی به تهران رسیدیم بعد از آنهمه خستگی راه، چالش جدیدی در انتظارمان بود وقتی چمدانهارا تحویل گرفتیم هردو چمدان ما چرخهایش شکسته بود ،به قسمت مخصوص خسارات مراجعه کردیم و شکستگیها صورتجلسه شد ، گفتند چون آژانس هواپیمایی بیمه است حتما خسارت را پرداخت میکنند .بعد از سه ماه تماس و پیگیری مکرر متاسفانه آژانس هیچ پیگیری نکرد و در آخر گفت میتوانید از طریق شکایت در دادگاه مدعی خسارت شوید و کاری از دست ما بر نمی آید .متاسفانه پرواز کروندن با اینکه هواپیمای کوچکی بود و به تبع مسافر کمی داشت اما اکثر مسافرها چمدان هاشون آسیب دیده یا شکسته بود که برای پایان سفر اتفاق خوبی نبود این درحالیست که اگر این اتفاق در هر کشوری می افتاد در همان فرودگاه به ازای چمدان شکسته به شما چمدانی نو و یا دلار میدادند.

100.jpg

توصیه های دوستانه

1.حتما یکی از رستورانهای آلاکارته را در روزهای اول اقامت رزرو کنید و لذت ببرید چون این رستورانها نیاز به رزرو دارند و تعداد محدودی را می پذیرند ظرفیتشان زود پر می شود پس رزرو را  روزهای اول انجام دهید.

2.اگر در شهرهای ساحلی مثل آنتالیا قصد خرید دارید با خودتان لیر ببرید نه دلار، چون هتل دلار را با قیمت کمی چنج میکند و در مراکز خرید هم ممکن است صرافی وجود نداشته باشد ، یکسری برندها در مراکز خرید دلار قبول میکنند امادر ازای اینکار ملزم به خرید  از اون فروشگاه هستید ،این اتفاق در یک مرکز خرید در شهر بدروم برای من اتفاق افتاد.

3.در شهرهای ساحلی ترکیه اکثر مردم بیشتر به زبان ترکی صحبت میکنند و مکالمه انگلیسی  خوبی ندارند بنابراین یکسری مکالمات مورد نیاز را از طریق اپلیکیشن به ترکی یاد بگیرید یا یادداشت کنید.

4.برخی هتل ها اصطلاحا خانواده دوست هستند و در این هتلها افراد مجرد کم و خانواده های فرزند دار زیادند، در انتخاب هتل به این موضوع توجه کنید.

5.اگر قصد خرید دارید هتل را در منطقه لارا رزرو کنید اما اگر دوست دارید اقامتی لوکس را تجربه کنید هتلهای بلک گزینه های بهتری هستند .

6.هتلهای یوآل ترکیه نسبت به مبلغ پرداختی شما خدمات بسیار عالی ارایه میکنند حتما سفری به این هتل ها داشته باشید ، مطمین باشید اگر مبلغ زیادی میپردازید خدمات ویژه ای نیز دریافت خواهید کرد.

امیدوارم روزگاری پر سفر داشته باشید

پایان 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر