سفر ما در تاریخ 16 تیرماه1390 یک سفر خانوادگی سیزده روز قبل از تولد دوسالگی ساناز دخترمان آغاز شد سامان و من و ساناز کشور تایلند کشور لبخند ها را برای سفر انتخاب کردیم جالب است بدانید نام سابق تایلند سیام بوده وکلمه تای در زبان تایلندی به معنی لبخند میباشد البته کلمه های بسیاری در زبان تایلندی به معنای لبخند است. مردم این کشور همواره لبخند به لب دارند و دین مردم آن بودایی است. کشور تایلند یک کشور استوایی است و دارای آب و هوای معتدل می باشد وهمچنین باران های موسمی نیز در بعضی ماه ها آنجا می بارد . ما تور ترکیبی دو شهر بانکوک 4 روز و پاتایا 3 روز را انتخاب کرده بودیم . تور شامل ویزا تایلند ترانسفر فرودگاه بانکوک و ترانسفر زمینی بانکوک پاتایا سیم کارت رایگان و سه وعده غذای رایگان دو گشت رایگان گشت شهر بانکوک ومزرعه کروکودیل ها بود پرواز تهران بانکوک ماهان رفت پنجشنبه 16 تیر برگشت جمعه 24 تیر بود. صبح روز پنجشنبه 16 تیر با سامان برای پرداخت خروجی و گرفتن دلار به بانک رفتیم خروجی نفری 55 هزارتومان و شش هزار دلار که در آن سال ارز مسافرتی برای هر نفر دوهزار دلار بود و به ساناز هم تعلق می گرفت پرواز ما ماهان وساعت 22:15 بود که ما ساعت 6 بعد ازظهر به سمت فرودگاه امام خمینی به راه افتادیم که سه ساعت قبل از پرواز در فرودگاه باشیم به فرودگاه رسیدیم گیت ماهان باز شده بود بعد از گرفتن کارت پرواز و تحویل بار به سمت گیت کنترل پاسپورت رفتیم که پس از کنترل پاسپورت و زدن مهر خروج و تحویل قبض عوارض خروج ما به سالن انتظار رفتیم .که بعد از گشت در فری شاپ فرودگاه در قسمت کافی شاپ آب میوه خوردیم و منظر اعلام پرواز شدیم که پرواز تقریبا" سر وقت انجام شد. فاصله هوایی تهران تا بانکوک 7 ساعت بود و ما صبح جمعه فرودگاه بانکوک بودیم ساناز در تمام مسیر خوابیده بود در هواپیما برگه هایی به ما دادند که آنها را پر کردیم این برگه ها از سال 2005 ارائه می شود تا مسافران اطلاعات خود و مقدار ارزی را که وارد می کنند را بنویسند اهمیت این برگه ها برای زمانی است که اگر دچار مشکل شدید از روی این برگه ها راستی آزمایی انجام می شود واطلاعات نادرست نتایج خوبی ندارد. ساعت رسمی تایلند سه ساعت ونیم از ما جلوتر بودند و ساعت ورود ما به فرودگاه بین المللی بانکوک8:45 بود.فرودگاه بسیار بزرگ و زیبا می باشد به محض رسیدیم به سمت گیت کنترل پاسپورت رفتیم که البته بسیار شلوغ بود در صف ایستادیم که یک پلیس زن به سمت ما آمد و ما را به سمت گیت خلوت و مخصوصی برد چون ما بچه کوچک داشتیم در صف منتظر نشویم و بچه اذیت نشود البته افراد پیر و معلول را نیز به آن گیت راهنمایی می کردند بعد از کنترل پاسپورت و تحویل برگه ها که در هواپیما به ما داده بودند به سمت تحویل بار رفتیم وبعد از برداشتن چمدان به سمت درب خروج راه افتادیم در مسیر خروج نگاه کوچک به فری شاپ فرودگاه انداختیم وبعد به سمت خروج رفتیم مجری تور ما در بانکوک پرنسس تور بود البته ما در سفر متوجه شدیم سه شرکت بزرگ هما تور و پرنسس تور و حامی تور اجرا کل تورهای توریست های ایرانی را برعهده دارند .تابلو پرنسس تور مشخص بود به سمت تابلو حرکت کردیم .که لیدر تورمان بعد از جمع آوری کل لیست نفرات ما را به سمت اتوبوس های توریستی راهنمایی نمود و من فکر کنم از روی منطقه هتل ها افراد را در اتوبوس های مختلف جای داد. اتوبوس که یک اتوبوس توریستی بسیار راحت بود دارای صندلی های ماساژ بود وفضای بین صندلی ها نیز زیاد بود.
لیدرتورخود و همکارش را معرفی کرد و همچنین آژانس مجری پرنسس را نیز معرفی کرد. که یک پسر تایلندی بود که به خوبی ما فارسی صحبت می کرد و برای ارتباط بهتر با توریست ها اسم ایرانی عارف را برای خود انتخاب کرده بود و لیدر دیگر که یک دختر تپل تایلندی بود و من فکر می کردم همه تایلندی ها لاغر هستند نیز خوب فارسی صحبت می کرد اسم آناهیتا را انتخاب کرده بود و من در این سفرنامه از این به بعد آنها را با اسامی فارسی عارف و آناهیتا نام می برم. در طول مسیر فرودگاه تا هتل که تقریبا 45 دقیقه طول کشید عارف توضیحی درباره بانکوک و تورها داد کوپن غذا و سیم کارت رایگان تور را به هر کدام از مسافرین داد که البته برای هر اتاق یک سیم کارت بود. عارف گفت که بانکوک به معنی شهر فرشته ها است و نزدیک 200 سال است که پایتخت تایلند است همچنین گفت در شرکت پرنسس حدود 30 لیدر تور که با توریست فارسی کار می کنند وجود دارد که برای گروه ما دو لیدر گذاشته بودند که بعد از برگشت ما آنها دو روز استراحت می کردند پس هر روز با ما خواهند بود البته گفت بیشتر توریست های تایلند روسی هستند و بیشتر درآمد تایلند از توریست است بگذریم طبیعت مسیر فرودگاه تا هتل زیبا بود و عارف همچنین درباره تور کشتی کروز گفت که همان جمعه شب انجام می شد وتور سافاری یا دنیای وحش که زمان آن فردا صبح بود و تور رایگان شهری که یکشنبه صبح و آکواریم که یکشنبه ظهر بود ما با توجه با آنکه ساناز با ما بود و تقریبا دوساله حساب می شد و ازاین برنامه سنگین خسته می شد دو تا تور کشتی کروز و سافاری ورد را ثبت نام کردیم و قرار شد شب هزینه را به عارف بدهیم برای هر کدام نفری 1300 بات که بات واحد پول تایلند است که بعدا" درباره اسکناس ها بات توضیح می دهم و ساناز نیز رایگان وهر دو تور با ناهار ارائه می شد. تقریبا ما به مرکز شهر بانکوک رسیده بودیم که اولین نفرات پیاده شدند هتل ما در مرکز شهر بانکوک و یک هتل 4 ستاره با لابی بزرگ به اسم ایندریا ریجنت بود هتل ما چهارم یا پنجم بود پیاده شدیم. تقریبا 45 دقیقه زمان فرودگاه تا مرکز شهر بود. عارف نیز با ما پیاده شد پس از رفتن به سمت رزرویشن متوجه شدیم که اتاق را همان زمان تحویل می دادند که این یکی از نکات مثبت آژانس پرنسس بود زیرا زمان تحویل اتاق 2 بعدازظهر بود سپس عارف رفت من وساناز در لابی بزرگ هتل چرخی زدیم تا سامان مراحل تحویل اتاق را انجام دهد که هتل ها در تایلند پاسپورت نگه نمی دارند و برای هر اتاق 100 دلار ودیعه می گیرند هتل دارای دو طبقه فروشگاه در زیر هتل بود که اجناس با قیمت مناسب بودند هتل به بازار پتونم بسیار نزدیک بود رزرویشن توضیح داد که در پشت هتل نیز نایت بازار Nigh bazzar است که از ساعت 11 شب باز می شود. در یک قسمت از لابی دخترتایلندی بود که کاتالوگ های مختلف رنگارنگ از تورهای شهر بانکوک داشت که اتاق آماده شد و چون ساناز خیلی خسته بود به اتاق رفتیم تا دوش بگیریم و استراحت کنیم اتاق نسبتا" بزرگ و جادار وتمیز واز نظر زیبایی متوسط بود یک تخت بچه نیز برای ساناز اضافه کردند هتل از هر لحاظ خوب بود و دارای موقعیتی عالی از لحاظ دسترسی به رستوران و مراکز خرید است ورفتار پرسنل نیز بسیار مودبانه و دوستانه است. فقط یک مقدار قدیمی بود و دارای اینترنت وایرلس که در لابی رایگان می توانستیم استفاده کنیم و اگر در اتاق می خواستیم استفاده کنیم باید هزینه آنرا پرداخت می کردیم سرعت و سهولت استفاده از اینترنت در لابی از دیگر امتیازات خوب هتل بود. یک safety box گاو صندوق کوچک در اتاق بود که مدارک و پول را داخل آن گذاشتیم و همراه خودمان کپی پاسپورت می بردیم و آب معدنی بطری نیز رایگان وجود داشت البته وسائل داخل یخچال شارژی بود. داخل اتاق امکانات کتری برقی سشوار و چای و نسکافه وجود داشت تا ظهر خوابیدیم برای ناهار بیرون آمدیم طبقه اول فروشگاه هتل مک دونالد که انواع همبرگر و چیز برگر و مرغ سوخاری و سیب زمینی سرخ شده دارد بود ودر قسمت درب خروجی هتل KFC بود که مخفف Kentucky fried chicken است به معنی مرغ کنتاکی سوخاری شده که با طعم های معمولی وتند ارائه می شود و کنار آن EX CHENGE یا صرافی هر 100 دلار 2995 بات بود البته در روزهای آینده تا 3010 نیز متغیر بود که ما 300 دلار تبدیل کردیم زیرا برای دوتور کشتی و سافری باید 5200 بت به عارف می دادیم. اسکناس های بات 1000 و 500و 100 و 50 و 20 بات که به رنگ های مختلف و عکس پادشاه تایلند نیز روی اسکناس ها چاپ شده وسکه های 10 و 5 و2 و 1 باتی وسکه های ریز طلایی که Satang نامیده می شوند و هر 100 تا یک بات میشه موارد مصرف فقط در فروشگاه بزرگ و سوپرمارکت ها می باشد. روبروی درب خروجی هتل در وسط خیابان البته خیابان فرعی و بزرگی بود یک بودا سوار برفیل بود که برای عبادت مردم به سمت آن می آمدند و هر صبح خوراکی نیز برای او می آوردند.
برای ناهار KFC را انتخاب کردیم که ساناز هم مرغ بخورد تقریبا 350 بت برای سه نفرمان شد.بعد از ناهار به سمت نماینده آژانس تورهای شهر بانکوک که در لابی هتل بود رفتیم تورها عبارت بودند از :
1- مجموعه کاخ پادشاهی 2-مجسمه بودای زمردین در معبد واتپراکائو 3- معبد بودای طلایی 4- معبد بودای خوابیده 5- بازار شناور روی آب BANKOK FLOTTING MARKET 6-باغ رز گاردن 7- مزرعه تمساح ها 8- دنیای سافاری یا دنیای وحش 9- تور کشتی یا NIGHT CRUISE 10- باغ وحش دوزیت 11- مزرعه مارها 12- معبد WAT ARUN 13- شهر تاریخی آیوتایا یا شهر سوخته 14- شهر بازی یا دریم ورد دنیای رویا 15-رودخانه کوای 16- موزه ملی بانکوک 17- گالری ملی بانکوک 18- توریک روزه پاتایا جزیره مرجان 19-تور آکواریوم و................ که تور کشتی و سافاری ورد با مبلغ گفته شده عارف یکسان بود قرار گذاشتیم در صورت وقت و اذیت نشدن ساناز تور معبد ویا دریم ورد را بگیریم .سپس از هتل خارج شدیم درست روبروی هتل سوپر مارکت 7eleven قرار داشت که سوپرمارکت زنجیره ای وهمه وسایل مورد نیاز را دارد ما شارژ تلفن آب و آب میوه و یک مقدار خوراکی دیگر خریدیم و به اتاق برگشتیم تا برای تور کشتی آماده شویم. این دیدار نیم روزه از بانکوک تصوری که برای من ایجاد کرده بود شهری شلوغ و کثیف در مرکز شهر بود ولی در پایان مسافرت با اینکه بانکوک اینگونه بود ولی امکانات زیاد توریستی این نظر من را کمرنگ کرد درواقع فکر کنم روز اول در بانکوک همه این حس را داشته باشند. ساعت هفت در لابی هتل با عارف قرار گذاشته بودیم . که با اتوبوس توریستی آمدند چند نفری در اتوبوس بودند چند هتل دیگر نیز رفتیم و سپس به سوی اسکله ریورسیتی River city حرکت کردیم. از اتوبوس که پیاده شدیم یک مرکز خرید بود چند دختر تایلندی با لباس سنتی و سبدهای کوچک پر از گل ارکیده بنفش ایستاده بودند که به هر کس با سنجاق قفلی گل و یک شماره وصل می کردند. و یک عکاس بود که با دختران از همه عکس می گرفت و در آخر که از کشتی پیاده شدیم عکس های چاپ شده را 200 بت می فروختند. ما ساعت 8 شب سوار کشتی مشخصی که لیدر تورمان عارف گفت شدیم ظاهرا" اروپاییان و آمریکای ها را از آسیاهای جدا می کرد ودر کشتی ها متفاوت سوار می شدند .در ابتدای ورود در یک استکان کوچک چیزی شبیه چای سبز به ما دادند وکشتی با حرکتی آرام بر روی رودخانه چائوپرایا شروع به حرکت کرد این رودخانه بسیار زیبا است ویکی از جاذبه های شهر بانکوک است و اروپایان به این دلیل بانکوک را ونیز شرقی می نامند در طبقه پایین سرو شام بصورت بوفه باز بود که شام بین اللملی و حدود 100 نوع غذا شامل صدف میگوی آب پز استیک دلمه برنج تایلندی و.... انواع دسر و شیرینی بود که در زیر نور شمع و درفضای رومانتیکی سرو شد روی هر میز یک گل رز زیبا قرمز نیز وجود داشت و بعد از شام موسیقی زنده و رقص و آواز بود که خواننده یک آهنگ هندی و یک آهنگ ایرانی می خواند این کشتی شامل ملیت های ایرانی و هندی و پاکستانی بود. در دو طرف حاشیه رودخانه ساختمان ها و معابد تصاویر زیبایی را خلق می کند که نشستن در عرشه کشتی و نگاه کردن به مسیر رودخانه و ساختمان های زیبا و گوش دادن به موسیقی بسیار لذت بخش بود و بعد از عبور از زیر پل رامای هشتم کشتی دور زده و به اسکله برگشت که حدودا" سه ساعت طول کشید پس از پیاده شدن عکس های که قبل از سوار شدن گرفته بودند برای فروش آماده بود ولی عکس های ما خوب نشده بود به سمت اتوبوس رفتیم و به هتل برگشتیم شب بسیار رمانتیک و بیاد ماندنی را تجربه کردیم . برای فردا صبح ساعت 8 صبح تور سافری ورد در لابی قرار گذاشتیم.
صبح ساعت 7 صبح بیدار شدیم و برای صبحانه رفتیم صبحانه بسیار مفصل و خوبی بود و یک آشپز نیز تخم مرغ تازه واملت با مواد که ریز شده در کاسه کوچک بود درست می کرد و من گوجه و فلفل دلمه ای و پنیر را انتخاب کردم .نان های قهوه ای پر از مغزهای بادام و تخمه و انواع سوسیس و کالباس و مارمالاد سنتی شیرینی و...... خلاصه از صبحانه لذت بردیم . در لابی منتظر عارف بودیم که چند دقیقه به هشت در لابی بود. در اتوبوس عارف توضیح داد این باغ وحش خصوصی و متعلق به یک فرد در تایلند است که دولت از گرد آوردنده آن خواسته که امکان بازدید توریست را مهیا کند و توافق حاصل شده است . به هر نفر یک کلاه سفید با آرم پرنسس داده شد. که سافاری ورد شامل دوقسمت بود قسمت اول شامل پارک سافاری حیواناتی مثل شیر وببر و خرس وزرافه و گورخر و آهو و پاندای سفید و.... که با اتوبوس از میان آنها عبور کردیم که تقریبا هشت کیلومتر بود و تقریبا 45 دقیقه طول کشید.
قسمت دوم که به پارک آبی مشهور است که گونه های مختلفی از حیوانات دریایی در آن وجود دارد و همچنین نمایش های از حیوانات آموزش دیده شو اجرا می کنند مانند میمون ها ( شو ارانگوتان )و شو دلفین ها و شو شیرهای آبی که پیاده طی می شود و هر کدام سر زمان مشخصی برنامه شان را شروع می کنند که عارف زمان و مکان شروع هر کدام را به ما اعلام میکرد. شو ارونگوتان در بانکوک بسیار معروف است و شو اول بود ابتدا میمون ها نوازندگی با گیتار و جاز داشتند وبعد میمون ها مسابقه بوکس داشتند وسپس اجرا نمایش مریض و دکتر داشتند که بسیار جالب بود.
بعد از این شو مسیر سر سبز و زیبا بود از قسمت میمون ها در قفس گذشتیم و به سمت شو شیرهای آبی رفتیم که با زیبای حلقه های پرتاب شده را درگردنشان می انداختند و با توپ روی بینی خود شنا می کردند وسپس با توپ بسکتبال نمایش اجرا می کردند که توپ را داخل سبد بسکتبال پرتاب می کردند و در طول اجرا ماهی کوچک دریافت می کردند معلوم بود آنها را گرسنه نگه داشتند.
بعد از شو به سمت قسمت ماهی ها برویم که در یک برکه های بزرگ تعبیه شده ماهی های رنگی بزرگ در واقع همان ماهی های سفره هفت سین ولی در سایز بزرگ وجود داشت که می توانستیم به آنها نیز غذا بدهیم وقتی به آنها غذا می دادیم تقریبا روی هم شنا می کردند.
بعد از آن در مسیر سایر حیوانات را در قفس می دیدیم در یک قسمت زرافه ها بودند و از پله بالا رفتیم تا به صورت زرافه ها برسیم و می توانستیم به آنها غذا بدهیم تجربه جالبی بود.
یک قسمت پرندگان بود که اصلا از بازدید کننده ها نمی ترسیدند که می توانستیم با خریدن دانه و ریختن کف دست و به صورت ثابت ایستادن پرنده ها روی دستمان می نشستند و دانه می خوردند. اگر روی سر هم دانه می رختیم روی سرهم می نشستند.
مرکز خرید کوچک هم در سافری ورد وجود داشت . و همچنین مکانهای برای اینکه با بچه پلنگ و میمون ها عکس بگیریم . ویک قسمت بود که یک نوجوان بالای یک وان چوبی نشسته بود و بالای سر او یک کلید بزرگ قرار داشت و اطراف بدنش و وان نیز حفاظ بود با گرفتن ژتون 5 توپ بسکتبال وپرتاب به سمت کلید که اگر کلید فشرده می شد وفرد درون وان چوبی پر از آب می افتاد جایزه داشت و بعد از گذشتن از روی پل که بر روی یک رود کوچک مصنوعی ساخته شده بود که با عبور از روی یک پل معلق بر روی رودخانه ماکت چند قایق بود که در واقع ماکتی از فلوتینگ مارکت بازار شناور بود و تصور من این بود که می خواهند جاذبه های بانکوک را یاداواری کنند.
نهار را نیز در آنجا در یک رستوران مسقف خوردیم که کبوتران خاکستری رنگ در زیر سقف لانه داشتند در اطراف ما پرواز می کردند و البته بی آزار بودند و به آنها غذا می دادیم می خوردند. نهار را از رستوران ایرانی نور بانکوک آورده بودند که زرشک پلو با مرغ و نوشابه بود یک شعبه از رستوران نور نیز در پشت هتل ما واقع شده بود. البته در همان جا نیز KFC بود و غذای تایلندی نیز بود . بعد از ناهار شو دلفین ها بود که بسیار زیبا بود دلفین ها با مجریان دست می دادن و آنها را می بوسیدند و بعد به سوی حضار آمده و به زبان دلفینی سلام می کردند با کلاه بر روی سر بدون رها کردن آن شنا کردند با حلقه نمایش ادامه یافت با توپ نیز بازی زیبای انجام دادند.
بعد از آن هم به سمت درب خروج حرکت کردیم و حدودا"4 بعداز ظهر بود در سمت درب خروج عکس های که هنگام رفتن به قسمت دوم سفری ورد از ما گرفته بودند بر روی بشقاب های چاپ کرده بودند هر کدام 250 بت که ما 3 تای آنها را خریدیم . به هتل برگشتیم برای فردا صبح ساعت 9 صبح در لابی قرار گذاشتیم که تور رایگان گشت شهر بانکوک با ناهار بود. برای استراحت به اتاق رفتیم و شام مک دونالد خوردیم برای سه نفر حدودا" 370 بت شد . یکشنبه صبح بعد از خوردن صبحانه مفصل در لابی منتظر عارف شدیم که سر ساعت آنجا بودند ابتدا برای بازدید از کاخ پادشاهی رفتیم که فقط از کنارش رد شدیم و پیاده نشدیم که عارف گفت فعلا" امکانش نیست در اکثر نقاط شهر بانکوک عکس های از رامای نهم در به چشم دیده می شد منظور از راما پادشاه می باشد و اکنون رامای نهم پادشاه فعلی است مردم تایلند به پادشاه و دین بسیار احترام می گذارند و پادشاه را دوست دارند.
سپس به معبد داخل شهر رفتیم چون روز یکشنبه بود و روز عبادت معبد بسیار شلوغ بود و پر از محصلین نارنجی پوش پسر بود که لباس های نارنجی مخصوصی به دور خودشان پیچیده بودند وسرهایشان را هم تراشیده بودند که مشغول عبادت بودند و همچنین مردم عادی که برای عبادت آمده بودند و فضا معبد زیبا بود و جالب بود که دست فروش نیز در معبد بودند. معابد بسیاری در بانکوک وجود دارد وبانکوک شهر هزار معبد هم نامیده می شود. در روز بازدید از معبد باید لباس مناسب پوشید به آقایانی که با شلوارک بودند اجازه ورود ندادند.
سپس به موزه جواهرات و سنگ های قیمتی رفتیم که در ابتدا ورود از ما با نوشیدنی پذیرای کردند . و جواهرات و سنگ های زیبای آنجا برای فروش بود .که سنگ های تراش نخورده را نمی فروختند . البته عیار طلای آنان از ایران به مراتب کمتر بود بعد از موزه جواهرات برای ناهار به سمت رستوران نور رفتیم که پشت هتل ما بود گروهی نیز که تور آکواریوم ثبت نام کردند جدا شدند و به سمت اکواریوم رفتند ما دوست داشتیم بریم ولی به دلیل اینکه ساناز خسته بود نرفتیم. غذا رستوران نور عبارت بود از بن زرشک پلو با مرغ که ارزان ترین غذای منو بود ما آن را با کباب عوض کردیم. و ریحان نیز گرفتیم که به صورت ایستاده از ساقه درون یک لیوان برای ما آورد ساناز آنقدر خسته بود که توی کالسکه خوابید ما بعد از ناهار به هتل رفتیم.
بعد از ظهر تصمیم گرفتیم به یکی از مرکز خرید بانکوک بریم . نام و آدرس مرکز خرید را تلفنی از عارف پرسیدیم که البته بسیار زیاد بودند که عبارت بودند از 1- منطقه پتونم 2-خیابان سیلویم 3-سوخومویت مال 4-پتجیوری مال 5-آنیون مال6- پلاتینیوم 7-سیام پاراگون 8- بیگ سی BIG C 9- بازار پرتونم 10- سیام دیسکاوری 11-ام. بی .کی MBK 12-فروشگاه کارفور 13- فروشگاه زنجیرهای رابینسون 14- سیام اسکوئر و ...که بقیه را به یاد ندارم و اضافه کرد که از میان آنها ام بی کی قیمت های مناسب تری دارد و اکثر مردم بانکوک از آن خرید میکنند و همچنین بازار پتونم که نزدیک هتل خودمان بود . ما برای اولین مرکز خرید ام بی کی را انتخاب کردیم که به پتونم هم بسار نزدیک است با تاکسی قیمت 100 بت را بعد از چونه زدن ما را به ام بی کی برد. تاکسی ها دارای تاکسی متر هستند که قیمت ورود آنها برای روز و شب متفاوت است برای روز 35 بت است اما با توافق هم می توان از آنها استفاده کرد که این مناسب تر است . البته یک نوع سه چرخه که به آن توک توک می گفتند و ظرفیت تقریبا"سه نفر را دارد نیز در بانکوک برای حمل و نقل استفاده می شود که البته قیمت آن از تاکسی مناسب تر است و برای مسیرهای کوتاه مناسب است. مرکز خرید ام بی کی هشت طبقه بود و اسم کامل آن Mah Boon Krong اسمی تایلندی است اجناس متنوع و با قیمت مناسبی داشت ودر بعضی از فروشگاه ها هم حراجی های خوبی بود ما آنجا خرید کردیم ودر درب خروجی اکثر فروشگاه ها کاتالوگ جیبی کوچکی بود که موقعیت سایر فروشگاه ها را در ام بی کی نشان میداد ما کاتالوگ مک دونالد را برداشتیم و جالب اینکه با داشتن این کاتالوگ برای مک دونالد ام بی کی ده درصد تخفیف می داد و کورکی مکان مک دونالد در ام بی کی را نشان می داد. شام در مک دونالد خوردیم تقریبا 320 بت شد . به سمت درب خروج رفتیم وتاکسی گرفتیم همان 100 بت تا هتل شد .
شب به بازار نایت بازار پشت هتل رفتیم قیمت ها بسار مناسب تر بود و البته باید چونه می زدیم و تقریبا" تا نصف قیمت پایین می آمدند و نکته ای که باید بدانید در تایلند زبان انگلیسی خوبی ندارند و باید با ایما و اشاره و ماشین حساب قیمت پیشنهادی و درصد تخفیفی که می خواهیم بگیریم را انجام دهیم . عارف می گفت دلیل اینکه انگلیسی خوبی ندارند اینکه تایلند مستعمره انگلیس نبوده و کشورهای که مستعمره انگلیس بودند زبان خوبی دارند فکر میکنم درست می گفت درباره بازار نایت بازار که دارای لاین های بسیاری از جمله اسباب بازی و لباس تایلندی شامل تی شرت شلوارک دامن و لباس های نخی دستبند و گردنبند و بدلیجات و صنایع دستی یک مقدار هم خرید کردیم.
در اطراف خیابان دست فروش های که غذا ومیوه می فروختند زیاد بود البته در روز نیز هستند در روی گاری ها چیزی مثل سیخ های کوچک دل و جگر خودمان بود که وقتی پرسیدیم یک قسمتی از خوک بود و همچنین ملخ و سوسک وقورباغه چیپسی که بوی بدی می دادند ومسلما کسی نمی خواست اینها را امتحان کند.
اما گاری های میوه که در آنها میوه نارس نارگیل که در ظرف آب خنک و یخ قرارداده بودند را که قسمت بالای آن سوراخی ایجاد می کردند یا اینکه با چاقوی بزرگی در همان لحظه می بریدند و نی در آن می گذارند و نوشیدنی خنک خوشمزه ای است و انواع میوه تایلندی (استوایی) نیز می فروختند مانند رامبوتان که میوه ای است دارای پوست خارخار زرد وقرمز که وقتی پوست آن را جدا کردیم قسمت کرمی خوشمزه ای بود که یک هسته نیز داشت میوه دیگر که خریدیم دراگون فروت یا میوه اژدها بود که بیرون آن صورتی وسبز با شاخه های می باشد و داخل آن شبیه کیوی ولی سفید با دانه های مشکی و یا صورتی با دانه های مشکی است و تا قبل از باز کردن نمی توان متوجه شد که سفید است یا صورتی که مزه خاصی نداشت ما این دو نوع میوه و نارگیل نارس را امتحان کردیم البته میوه های زیادی وجود داشت. در بانکوک همه غذا خوری ها ساعت 10 شب تعطیل می شود و سوپر مارکت ها هم ساعت 11 شب البته خیابان سوخومویت پاتوق عرب ها وآسیایی ها و خیابان کاس آنرود پاتوق اروپایان و تا صبح بیدارند .
روز چهارم آخرین روز بانکوک تصمیم گرفتیم به بازار پتونم بریم تا هتل حدودا پنج دقیقه پیاده روی بود بازاری شبیه بازار تهران که اگر سه عدد از هر کالای را می خریدی قیمت عمده حساب می کردند و البته خیلی هم باید چونه می زدید در واقع بانکوک یکی از بهترین شهرهای دنیا برای خرید است که لباس ها و کفش و صندل و کیف با مارک تایلند را با قیمتی بسیار مناسب می توان خرید. صنایع دستی نیز قیمت مناسبی داشت که البته در پاتایا بسیار مناسب تر بود.کل روزمان به خرید گذشت البته با بچه یکبار رفتیم هتل و دو ساعت بعد برگشتیم.
در بانکوک مغازه های بسیاری برای ماساژ وجود دارد و در تمام شهر هستند که با روغن مخصوص ماساژ و بسیار حرفه ای توسط ماساژورهای زن و مرد ماساژ می دهند و قیمت ماساژ 1- ماساژ پا 200 بت 2- ماساژروغن 300 بت 3- ماساژ تایلندی 500 بت که در داخل مغازه تخت گذاشته بودند و هر بار ملحفه ها را عوض می کردند. و یک نوع ماساژ ماهی fish massageنیز بود که ماهی های کوچکی در ظرف بزرگ قرار دارند و با قراردادن پا درون آن درواقع پوست های مرده پا را می خورند که نوعی ماساژ است عارف می گفت این ماساژ درواقع برای چینی ها است و باید ماهی ها ریزتر باشند و از چین به تایلند آورده شده است. جاهای دیدنی زیادی در بانکوک بود که ندیدیم و فروشگاه های بسیاری که نرفتیم . درهمین میانه سفر که بسیار به ما خوش گذشته بود تصمیم گرفتیم یکبار دیگر به بانکوک برگردیم و تصویر اولیه که بانکوک شهری شلوغ و کثیف بود تقریبا"از ذهن من پاک شده بود.و البته بریم هتل بایوک اسکای که در همان نزدیکی هتل ما بود ما فروشگاه زیر هتل برای خرید رفتیم و در واقع برج بزرگی بود. برای دیدن جاذبه های گردشگری بانکوک فکر می کنم یک ماه لازم است.
جهت مطالعه قسمت دوم اینجا کلیک کنید
نویسنده : پریسا مختاری