سه شنبه صبح قرار بود به پاتایا برویم. پاتایا شهری ساحلی در جنوب شرقی بانکوک است و تقریبا دو ساعت تا بانکوک فاصله دارد که به خاطر گشت های تور سفر زمینی ما 4:30 طول کشید شهر پاتایا در دهه 1960 سربازان آمریکایی که برای جنگ ویتنام آمده بودند از آن برای استراحت استفاده می کردند و افراد فقیر تایلند نیز برای کار به پاتایا می آمدند این شد که اکنون پاتایا تبدیل به یک قطب گردشگری تایلند شده است. ساعت هشت در لابی قرار گذاشته بودیم بعد از خوردن صبحانه و تحویل اتاق و پس گرفتن 100 دلار ودیعه در لابی منتظر عارف بودیم که طبق معمول سر وقت آمد و بعد از رفتن به چند هتل دیگر به سمت پاتایا حرکت کردیم . مسیر بسیار زیبا و سرسبز بود وجاده ای که عبور از آن بسیار لذت بخش و چشم نواز بود در طول مسیر ما بازدید از مزرعه عسل و پرورش زنبور عسل رفتیم در آنجا از کندوها بازدید کردیم وهمچنین از فردی که زنبورها روی بدن او نشسته بودند.
در داخل ساختمان فردی با زبان فارسی صحبت می کرد خواص عسل و مراحل تولید آن را برای ما توضیح داد و می توانستیم از انوع مختلف عسل تست کنیم در آنجا با شربت وشیرینی عسل از ما پذیرایی شد و درقسمتی از ساختمان عسل و صابون های ساخته شده از موم و عسل و شیرینی عسل نیز می فروختند.
بعد از سوار شدن در مزرعه کروکودیل ها و سنگ های میلیون ساله نیز اتوبوس توقف داشت .در قسمت ورود عکاس مشغول عکس گرفتن بود این بار ما منتظر ماندیم تا همه رفتن و یک عکس سه نفره بدون حضور کسی گرفتیم که درهنگام برگشت بشقابی را که عکس ما روی آن چاپ شده بود 200بت خریدیم خیلی خوب شده بود. در این مزرعه سنگ های زیبای چندین میلیون ساله وجود داشت که گذر زمان به زیبایی آنها را تراشیده بود و همچنین گیاهان استوایی را به زیبایی آراسته بودند.
در هنگام ورود گروه فیلم برداری هندی در حال فیلم برداری قسمت های از یک فیلم هندی بودند عارف گفت در این پارک معمولا" فیلم های هندی زیادی فیلم بردای می شوند. وسایل بازی بچه ها نیز در این پارک وجود داشت.
در قسمت انتهای مزرعه دو قسمت نگه داری ببرها و فیل ها وجود داشت ودر قسمتی نیز یک ببر سفید ویک ببر کرمی و چند حیوان دیگر را که زنجیر شده بودند بر روی یک تخت سنگی نشسته بودند با یک مراقب در کنار آنها بود که می توانستید با دادن 100 بت با آنها عکس بگیری و سپس عکس را نیز 200 بت بخری.
بعد از تماشای ببرها به قسمت فیل ها رفتیم که می توانستید با دادن 60 بت کنار فیل بایستی با گفتن هی فیل بان فیل خرطومش را دور بدنتان حلقه می کرد و شما را به هوا بلند می کرد که البته ما شجاعت آن را نداشتیم یکی از هم سفریان به نام آقای حسن این کار انجام داد البته بازویش قدری به خاطر تماس با پوست خرطوم فیل خراشیده شده بود و بعد نیز عکس گرفته شده توسط عکاس را 200بت می توانستیم بخریم. با آهنگی که در محوطه گذاشته شد بود فیل ها به آرامی حرکت می کردند و سر خود را تکان می دادند دقیقا" در حال رقص بودند.
در یک قسمت نیز محل نگه داری کروکودیل ها بود گفته شد تقریبا 1000 کروکودیل در پارک وجود دارد. می توانستیم غذا تمساح را که یک مرغ بود بخریم سر قلاب بگذاریم و به سوی برکه تمساح ها ببریم که به هوا بلند شدن چند کروکودیل های غول پیکر با همدیگر و خوردن دندان های آنها به هم برای خوردن مرغ وحشتی در انسان ایجاد می کرد که اگر در برکه بیافتیم یا تمساح بتواند از برکه به روی این اسکله چوبی بیاید چه می شود؟
در راس ساعت فکر کنم ساعت 11 شوی کروکدیل ها در این پارک انجام می شد یک پسر چابک تایلندی با لباسی قرمز رنگ شو را اجرا می کرد و فردی به زبان انگلیسی در اتاق گزارش لحظه به لحظه می داد محل شو یک استخر بود که گرداگرد آن شبیه استادیوم ردیف صندلی بود ودر محوطه استخر چندین کروکودیل وجود داشت وسط استخر بالاتر از سایر قسمت ها بود و در این قسمت آب نبود شخص اجرا کننده کروکودیل ها را می کشید و روی این قسمت می آورد. و بعد از بازی کردن با تمساح اجرا شو تمساح که سرش را در داخل دهان باز یک تمساح بزرگ وقتی باز بود قرار می داد که البته این از روی زمان خمیازه کشیدن تمساح ها است که مدت زمان طولانی است استفاده می کردند و این شو را اجرا می کردند. در قسمت نگه داری تمساح ها که دقت کردیم تمساح ها بسیاری دیدیم که دهان شان باز بود. و فکر کنم در حال استراحت بودند . بعد از شو کروکودیل ها می توانستیم به قسمت داخلی رفته و برپشت کروکودیل نشسته و عکس بگیریم البته ترس داشت.
سپس به سمت خروج برای سوار شدن به اتوبوس و حرکت به سوی پاتایا رفتیم فقط چون زمان نزدیک ظهر بود خیلی گرممان شده بود که در همان مکان نوشیدنی برای خرید بود آب میوه ها نیز عصاره میوه های استوایی بودند والبته ICE TEE و دیگر نوشیدنی ها خنک که به قیمت همان قیمت داخل شهر می فروختند. در مزرعه رستوران نیز بود که وقتی از روی اسم غذا ها را که روی شیشه رستوران نوشته بودند استیک کروکودیل ودیگر غذاها با اسم کروکودیل که جالب بود. ما تقریبا ساعت 12:30 به پاتایا رسیدیم اتوبوس توریستی گردش در مسیر و جاده بسیار زیبا باعث شده بود احساس خستگی نداشته باشیم در طول مسیر عارف در مورد تورهای پاتایا توضیح داد که ما تور جزیره مرجان و باغ گیاهان استوایی را اسم نوشتیم دیگر تورها عبارت بودند از 1- شوی الکازار که همان شب ورود بود 2- مینی سیام 3- موزه بطری های شیشه ای 4- کوه بودا و معبد مدرن وانسانگ وآرارام و خانه مقدس حقیقت 5- دنیای زیر آب آکواریوم 6- باغ وحش ببرها 7- دهکده فیل ها 8- پارک آبی پاتایا 9- موزه ریپلی 10- بانجی جامپینگ 11- دهکده ماهیگیری 12- پیست اتوموبیل رانی و........ از عارف در مورد LOOKDOD پرسیدم گفت قبلا همه را به محض ورود به پاتایا می بردند که الان دیگه نمی برند گفت اگه بخواهیم برویم می تواند هماهنگ کند تاکسی برایمان بفرستند چون سرویس رفت رایگان دارد که این یک فروشگاه بزرگ صنایع دستی و دیگر وسایل بود.
بعد از رسیدن به پاتایا به هتل مایک گاردن در وسط شهر رفتیم هتل بسیار تمیزی بود و ناهار رایگان تور را که عبارت بود از ران مرغ سرخ شده و برنج سفید و سالاد ونوشیدنی را در هتل خوردیم . گویا مسئولین هتل برای نشان دادن هتل و امکاناتش این پذیرایی را انجام می دادند و بعد گروهی که ساکن هتل بودند آنجا ماندند و بقیه سوار اتوبوس شدند و اتوبوس به سمت Second road خیابان دوم حرکت کرد هتل ما سیام بای ویو بود هتلی تمیز و چهار ستاره که یک درب درقسمت Second road که ماشین رو بود ودارای باغی وسیع بود و درب دیگری در قسمت Beach road که درب امکان عبور و مرور ماشین نبود ظاهرا هتل های این منطقه همه این گونه بودند هتل در وسط خیابان بیچ رود واقع بود به محض اینکه به لابی وارد شدیم لابی بزرگ درفضای باز بود از ما با یک سینی کوچک که شامل یک حوله مرطوب معطر کوچک و نوشیدنی بود توسط فردی با لباس سنتی پذیرایی شد و ما تنها مسافرهای ایرانی هتل بودیم اتاق ما آماده بود به عنوان ودیعه 2000 بت ازما گرفتند و این به علت دلارهای تقلبی بود که این هتل برای راحتی این کار را انجام داده بود به اتاق رفتیم که اتاق با ویو باغ بود هتل دارای ویو دریا اتاق های روبه بیچ رود و ویو باغ اتاق های رو به سکندرود بود اتاق بسیار تمیز بزرگ و جادار و زیبا با تزیین چوب بود. هتل فضای زیبای داشت انبوه درختان زیبای استوایی آنرا احاطه کرده بودند دو استخر در هر دو سوی لابی وجود داشت که استخر روبه بیچ رود داری جکوزی هم بود و همچنین آلاچیق های برای ماساژ نیز بود البته با هزینه شخص بود و استخر دیگر محیط بسته تر و فضای آرامش بخش بهتری داشت. چندین فروشگاه و رستوران نیز داشت. هتل اینترنت وایرلس با سرعت عالی و دسترسی آسان و رایگان در لابی داشت و چون همراه خودمان تبلت برده بودیم استفاده کردیم البته اگر در اتاق می خواستیم استفاده کنیم باید هزینه آنرا پرداخت می کردیدیم.
و از نظر دسترسی به مراکز خرید و ساحل و رستوران عالی بود مرکز خرید فستیوال سنتر در نزدیکی هتل قرار داشت خیابان والکینگ استریت بسیار به آن نزدیک و فروشگاه خیابان بیچ رود در اطراف آن وجود داشت و رستوران ایرانی البرز و البته سایر رستوران ها و فست فودها در نزدیکی هتل بود و یک safety box گاو صندوق کوچک در اتاق بود که مدارک و پول را داخل آن گذاشتیم و همراه خودمان کپی پاسپورت می بردیم.داخل اتاق امکانات کتری برقی سشوار و چای و نسکافه وجود داشت البته آب معدنی که برای استفاده رایگان گذاشته بودند داخل شیشه بود که توسط خود هتل پلمپ شده بود و آب معدنی بطری مثل مینی بار شارژی بود. رفتار پرسنل هتل عالی بود بسیار مودبانه و با احترام با یک لبخند همیشگی بر لب با میهمانان هتل رفتار می کردند و کلا محیط هتل صمیمانه و محلی پر از آرامش بود. بعد از دوش گرفتن و استراحت کردن با عارف تماس گرفتیم برای رفتن به LOOK DOD که هماهنگ شد و سرویس فروشگاه ساعت پنج به هتل آمد و ما را به فروشگاه برد در بیرون فروشگاه عکس می گرفتن و در موقع برگشت عکس ها را بر روی بشقاب یا ضمیمه و پشت ساعت می فروختند . فروشگاه بزرگ از صنایع دستی بود وبسیار خلوت بود موقع ورود بوی چوب وروغن و عطرها که در ماساژ استفاده می شود همه جا را پر کرده بود و لذت بخش بود البته با فروشگاه های مدرن که در بانکوک رفتیم متفاوت بود و قیمت ها بسیار مناسب و اجناس شامل لباس و کفش و صندل کیف و ماشین های و موتورهای زیبای فلزی در سایزهای مختلف و اسباب بازی وجود داشت . ما یکسری صنایع دستی چوبی و چندتا ماشین و موتور فلزی چندتا اسباب بازی خریدیم در موقع حساب کردن تخفیف ده درصدی روی کل خرید هم دادند خرید صنایع دستی در این فروشگاه بسار مناسب تر و فراوان تر و متنوع تر از بانکوک بود البته فروشگاه ها در خیابان بیچ رود که ما بعدا" دیدیم صنایع دستی گران تر و در بعضی مغازه ها قیمت ها دوبرابر لوک دود بودند. در هنگام خروج عکس های خودمان را دیدیم که روی بشقاب و زمینه ساعت قرار داده بودند چون در بانکوک خیلی عکس خریده بودیم دیگر نخریدیم یک مقدار پیاده روی کردیم تا خیابان و یک تاکسی با طی کردن 150 بت تا هتل گرفتیم البته تاکسی در پاتایا بسیار کم و گران است و خیابان های پاتایا عریض نیستند و کوچک هستند و غالبا هم یک طرفه می باشند بجای تاکسی از وانت های سرپوشیده ای استفاده می کنند که این وانت ها دو ردیف نیمکت به موازات هم داشتند که تقریبا چهار نفر می توانستند در هر ردیف بشینند و یک سری دکمه در بالای سر برای اعلام پیاده شدن و یک رکاب برای راحت سوار شدن داشت و دربعضی از وانت ها یک نفر هم در عقب وانت می ایستاد بر روی رکاب و یک راننده وجود داشت و قیمت برای هر نفر ده بت تا 50 بت بستگی به مسیر داشت که برای مسیرهای کوتاه ده بت بود که امکان دربست کردن وانت ها نیز وجود داشت. اگر موتور سواری نیز بلد باشید می توانید با کرایه موتور تمام شهر را به راحتی بگردید. سپس به هتل رفتیم و استراحت کردیم . برای شام از هتل بیرون آمدیم و از درب سمت بیچ رود خارج شدیم در هر دوطرف هتل فروشگاه وجود داشت به سمت راست حرکت کردیم بیچ رود یک خیابان یک طرفه بود که جهت آن به سمت Walking street بود یک سمت آن فروشگاه ها و هتل ها قرار داشتند و سمت دیگر آن دریا بود که محلی برای پیاده روی و دوچرخه سواری داشت و ساحلی شنی و زیبا که یکی از جاذبه های شهر پاتایا است که برای استفاده عموم می باشد. که در ساحل می توانستی تخت و چتر کرایه کنی البته در روز و آنجا آفتاب بگیری وبه همین دلیل به نام خیابان ساحلی نام گذاری شده است عکس های زیر ساحل پاتایا را در زمان و جزر مد اقیانوس نشان می دهند.
در نزدیکی هتل به فست فود ساب وی Subway که برند ساندویج زنجیرهای سرد در سراسر دنیا است رفتیم چیزی شبیه ساندویچ هایدی خودمان بود ساندویچ های خوشمزه ای بود و سایز نان را هم خودمان انتخاب میکردیم تقریبا 350بت برای سه نفر شد. در پاتایا برعکس بانکوک شهر تا صبح بیدار است و غذاخوری ها نیز 24 ساعته باز است بعد از شام سوار تاکس وانت ها شدیم و ابتدای وایکینگ استریت Walking street پیاده شدیم. که معروفترین خیابان پاتایا است و توسط پلیس توریست محافظت می شود ورود ماشین و موتور به این خیابان از ساعت 8 شب تا 3 صبح ممنوع بود البته ماشین حمل مواد غذایی استثنا است ساعت ده شب بود و هنوز خیابان شلوغ نشده بود معمولا از ساعت 12 شب به بعد خیابان شلوغ و صدا بسیار بلند می شود و تا صبح بیدار است .
تا ساعت یازده آنجا بودیم بعد برگشتیم چون بیچ رود یکطرفه بود سوار تاکسی وانت شدیم که از سمت سکندرود برگشت فردا تور جزیره ثبت نام کرده بودیم 1000 بت داده بودیم که البته اگر خودمان می رفتیم کنار اسکله یک سوم تمام می شد.
صبح برای صبحانه رفتیم صبحانه بسیار بهتر از هتل بانکوک بود و گارسون ها نوعی بلوز و شلوار سنتی پوشیده بودند . چند نوع آب میوه تازه انواع میوه های استوایی به صورت برش شده چند نوع مربا و مارمالاد و انواع نان های غنی شده دارای مغز پنیر و کره و شیر و کورن فلکس چند نوع شیرینی چند نوع سوشی غذای مخصوص ژاپنی ها ماهی سرخ شده برنج تایلندی انواع سوسیس و کالباس و............... صبحانه بسیار مفصلی بود واز 7 تا ساعت 11صبح صبحانه به صورت بوفه باز می توانستی استفاده کنی. بعد از صبحانه در لابی منتظر عارف شدیم که با یک ون ساعت 8:30 دنبال ما آمد و در انتهای بیچ رود پیاده شدیم بهتر است برای رفتن به جزیره دمپایی یا صندل بپوشید چون جزرو مد شده بود قایق موتوری نمی توانست به ساحل زیاد نزدیک بشود مسیری را در ساحل به سمت دریا رفتیم تا به قایق رسیدیم قایق تند رو که شش نفر سوار شدیم با یک قایق ران بسیار چابک داشت جایقه نجات پوشیدیم قایق حرکت کرد و تقریبا در وسط دریا کنار یک کشتی بزرگ پیاده شدیم و آنجا می توانستیم با 100 بت با چتر به هوا رفت که با پوشیدن جلیقه نجات و وصل کردن طناب های چتر توسط یک قایق موتوری از روی عرشه کشتی به هوا بلند می شد و بعد از چند دور حدودا 5 دقیقه دوباره روی عرشه کشتی فرود می آمد .بعد از این توقف کوتاه سوار قایق شدیم و از ابتدا مسیر مدام از ما عکس می گرفتن که در برگشت برای فروش گذاشته بودند. بعد از حدود 15 دقیقه در کنار ساحل جزیره باید پیاده می شدیم که آب تقریبا" تا زانو می رسید برای ما که با بچه بودیم یک مقدار ترس داشت. البته همسفرها کمک کردن وبه سلامت به ساحل رسیدیم . به هرنفر یک کیف مشکی با آرم شرکت پرنسس داده شد و یک کلید کمد برای گذاشتن وسایل مان در آن و همچنین ژتون آب معدنی و ناهار و دستشویی به ما داده شد .و می توانستیم رایگان از تخت و چتر آفتاب استفاده کنیم جزیره بسیار قشنگ استوایی پوشیده شده از گیاهان میان دریای آبی قرار داشت احساس خانواده دکتر ارنس در انسان بیدار می شود. شن های سفید و بسیار نرم ساحل آب بسیار تمیز و زلال آن یکی از ویژگی های جزیره است در جزیره می توان سوار جت اسکی شد غواصی کرد اسکی روی آب انجام داد موج سواری کرد در ساحل شنا کرد.
آب دریا نیز خیلی خیلی شور بود می شد حمام آفتاب گرفت داشتن ضد آفتاب ضروری است شن بازی کرد سوار بنانا شد می توان موتور 200 بت کرایه کرد بدون هیچ مدرکی و تمام جزیره را گشت می توان در بین درختان پیاده روی کرد و روز لذت بخشی را در جزیره گذراند. ما با ساناز به ساختن قصری شنی پرداختیم و سوار بنانا شدیم.
بعد برای ناهار رفتیم که ناهار شامل مرغ و ماهی سرخ شده و برنج سفید پخته شده به سبک تایلندی سالادی شبیه سالاد شیرازی خودمان نوشیدنی و آب و هندوانه و آناناس به عنوان دسر بود .بعد از ناهار گشتی پیاده در جزیره زدیم و ساعت چهار آماده برگشت شدیم که چون آب دریا بالا آمده بود قایق بسیار به ساحل نزدیک شد. بعد از 15 دقیق در ساحل پاتایا پیاده شدیم عکس ها روی بشقاب آماده بود البته کیفیت بشقاب ها خوب نبود در جاهای دیگر چینی بود و اینجا بشقاب ها پلاستیکی بودند. با ون به هتل برگشتیم وخیلی خسته بودیم خوابیدیم. بعد از بیدار شدن به اطراف هتل رفتیم و مغازه ها را نگاه کردیم که دارای صنایع دستی بودند و البته قیمت ها بالاتر از لوک دود بود بعد به فستیوال سنتر که در نزدیکی هتل بود رفتیم فروشگاه بزرگ چند طبقه که البته قیمت ها نسبت به بانکوک بالاتر بود و در این فروشگاه انواع فست فود ها در طبقه منفی یک وجود داشت شامل KFC مک دونالد و برگر کینگ که ما برگر کینگ را برای شام انتخاب کردیم که شامل همبرگر و مرغ سوخاری بود در این فروشگاه فیش ماساژ که همان ماساژ پا با ماهی بود نیز وجود داشت بعد از شام به قسمت پیاده رو ساحل رفتیم و مشغول قدم زدن شدیم که محیط بسیار تمیز بود با اینکه مملو از توریست بود البته پاتایا ساحل دیگری نیز دارد به اسم جامتین که ما آنجا نرفتیم. در آخر به هتل رفتیم صبح فردا تور باغ استوایی نانگ نوچ را ثبت نام کرده بودیم نفری 900 بت بدون ناهار که البته این قیمت مناسب بود چون ورودی باغ نانگ نوچ برای خارجی ها 700 بت بود با هزینه تاکسی شاید گران تر هم می شد.
صبح روز هفتم در تایلند و روز سوم پاتایا بیدار شدیم برای صبحانه رفتیم که صبحانه بسیار لذیذ و کاملی بود. در لابی منتظر عارف شدیم ساعت 8:30 با اتوبوس دنبال ما آمد و بعد از چند هتل دیگر به سمت باغ نانگ نوچ حرکت کردیم. این باغ در خارج از پاتایا قرار دارد بعد از طی مسیر درقسمت گل های ارکیده پیاده شدیم. که ابتدا یک باغ کوچک از پر از گلدان های سفالی زیبا و همچنین گل های سفالی به اشکال مختلف مثل قلب بود با گیاهان استوایی مثل درختان موز با برگ های بزرگ و پهن دارند.
بعد از آن قسمت انواع گل های ارکیده بود که بسیار زیبا بودند در این دوقسمت گشتیم و فراوان عکس گرفتیم. درقسمت خروجی یک قایق و یک ماشین بود که با گلدان های خیلی کوچک ساخته شده بودند که درون آنها هم نشستیم و عکس گرفتیم همچنین طوطی های تربیت شده سفید و آبی بود که به آسانی روی دست می نشستند و هرکس می خواست می توانست با آنها عکس بگیرد.
سپس دوباره سوار اتوبوس شدیم بعد از طی مسیر کوتاهی به قسمت گیاهان تزیین شده و گل های گوناگون رفتیم که باید از یک مسیر سنگی زیبا بالا می رفتیم و از آنجا نگاه می کردیم که البته اجازه وارد شدن به این قسمت را نداشتیم چون یک قسمت گیاهان مینیاتوری زیبا بود و عارف می گفت در واقع ماکتی از باغ کاخ ورسایی فرانسه است. در این قسمت تعدادی از خانه های سنتی تایلندی را می توان دیدکه بسیار زیبا می باشند و از آن بالا گروهی را می دیدیم که سوار بر فیل بودند و گله ای از مجسمه آهوان را درقسمت دیگر می شد دید.
بعد از این قسمت دوباره سوار اتوبوس شدیم و به قسمتی که باید سوار فیل می شدیم رفتیم. یک سکوی بزرگ چوبی ساخته بودند که از آن بالا می رفتیم فیل ها کنار سکو می ایستادند البته یک فیل بان نیز سوار بر فیل بود بر روی زین فیل دو نفر سوار می شدند که ما نیز سوار شدیم البته چون ساناز بغل من بود من بسیار ترسیدم البته سواری مهیجی بود بعد از یک گشت دوباره به سمت سکو برگشته و پیاده شدیم بعد از این قسمت به سمت سالن تاتر رفتیم عارف بیلیط ورود به تاتر را به ما داد و گفت بعد از پایان تاتر به سمت پشت تاتر برای دیدن شوی فیل ها بروید که در واقع یک بیلیط برای دو برنامه بود در قسمت بیرونی قبل از ورود به سالن تعدادی وسایل زیبا بازی گذاشته بودند که ساناز چند دقیقه ای با آنها بازی کرد. که سالن تاتر سالن دو طبقه بود و چون به سمت بیرون باز بود دارای پنکه های بسیاری بود که همراه باد آب به صورت آبپاش و با قطره های بسیار ریز پرتاب می کردند. در این تاتر یک تاتر زیبای تایلندی همراه با رقص و آواز تایلندی دیدیم درواقع یک نمایش زیبا فرهنگی از کشور تایلند بود که در یک قسمت از تاتر جنگ با فیل ها نیز داشتند.
بعد از تاتر دختران تایلندی با لباس سنتی و گروهی طوطی آبی برای گرفتن عکس وجود داشت. بعد از آن نیز قسمت برای نمایش فیل ها که یکی از زیباترین قسمت سفر ما به پاتایا بود. در این قسمت ابتدا چند فیل وارد شدند و آهنگ زیبای نیز در زمان شو پخش می شد که چند نفر هم بین جمعیت خوشه های موز می فروختند که می توانستیم بخریم وبه فیل ها غذا بدهیم. بعد یک گروه از فیل ها با روانداز قرمز که سوار بر هر کدام یک مرد نارنجی پوش بود به صورتی که هر کدام با خرطومش دم فیل جلوتر را گرفته بود به شکل یک خط وارد شدند و بعد از یک گشت به صورت خط ایستادند و فیل سوارها بر روی سر فیل ها ایستادند و بعد از نمایش فیل ها به سمت مردم می آمدند که موز دریافت کنند وبسیار زیبا موزها را با خرطوم های شان می گرفتند و می خوردند.
بعد از این نمایش دارت فیل بود که دو فیل به صورت مسابقه دارت با خرطوم شان به سمت هدفی که با بادکنک ساخته شده بود پرتاب می کردند به این صورت که سر شان را عقب می دادند روی یک دست می نشستند و بعد سر را جلو می آوردند و با شدت هدف را نشانه می گرفتند به از پایان برنامه شان به سوی مردم می آمدند و تعظیم می کردند دست هایشان را خم می کردند وسرشان را پایین می آوردند.بعد از آن نمایش فیل ها با سه چرخه بود که فرمان آنرا با خرطومشان می گرفتند و دست ها روی پایدان ها قرار داشت و پاهای آنها در عقب سه چرخه بود و سه چرخه سواری می کردند. بعد مسابقه هند بال بود یک فیل درون دروازه و دوفیل با توپ به سمت دروازه شوت می کردند و سوار برهر فیل یک فیل بان بود. در این قسمت هر فیل یک ربان بزرگ قرمز داده شد که به صورت مارپیچ با آن بازی می کرد بعد به آنها حلقه داده شد که با خرطوم شان با نیز بازی می کردند بعد از آن قسمت نقاشی دو فیل بر روی بوم بود و بعد از پایان نقاشی نقاشی را می فروختند. و درخاتمه ماساژ توسط فیل ها بود که از حاضران دعوت می شد به داخل بروند و روی زمین دراز بکشند و فیل با دستش شکم آنها ماساژ می داد از روی آنها می گذشت و حتی با آنها شوخی می کرد البته فیل یکی از نمادهای تایلند نیز هست.
بعد از این نمایش به سمت درب خروج رفتیم و دوباره عکس های آماده برای فروش وجود داشت. با اتوبوس به سمت هتل حرکت کردیم در مسیر کسانی که برای پارک آبی ثبت نام کردند از ما جدا شدند. درب هتل پیدا شدیم برای ناهار به رستوران ایرانی البرز رفتیم. که در آنجا تورهای شهر پاتایا را هم با قیمت های بهتر انجام می داد به هر حال ما تورها را رفته بودیم بعد از ناهار به هتل رفتیم و استراحت کردیم. بعد از ظهر به ساحل رفتیم و چتر و تخت کرایه کردیم آفتاب گرفتیم بعد به پیاده روی در ساحل گذشت و برای شام به فستیوال سنتر رفتیم. بعد از شام به هتل رفتیم و چمدان های خودمان را بستیم.
روز هشتم برای ساعت 4 در لابی با عارف قرار گذاشتیم برای این روز برنامه مشخصی نمی شود داشت وتور نمی توان رفت چون اتاق را باید ساعت 12 تحویل می دادیم دیر بیدار شدیم ساعت ده برای صبحانه رفتیم بعد از صبحانه به اتاق رفتیم و چمدان ها را برداشتیم اتاق را تحویل دادیم 2000 بت را گرفتیم چمدان ها را به قسمت بار هتل سپردیم. با عارف تماس گرفتیم که نام چند مرکز خرید دیگر شهر پاتایا را پرسیدیم 1- بیگ سی Big C نزدیک هتل بود 2- لوتوس 3- اوت لت که این دو نزدیک به هم هستند4- رویال گاردن 5- مایک 6- فود لند FOOD LAND 7- کرفور و چند تای دیگر ما تصمیم گرفتیم به لوتوس بریم یک وانت تاکسی دربست کردیم 150 بت و رفتیم به لوتوس که در طرف دیگر پاتایا بود تا ساعت 2 آنجا بودیم مقداری خرید کردیم مناسب بود و سپس یک تاکسی معمولی بعد از چک وچونه 180 بت گرفت و ما را به هتل برگرداند خریدها را در چمدان جا دادیم و برای ناهار به ساب وی رفتیم. سر ساعت اتوبوس آمد و بعد از دو هتل دیگر که اتوبوس پر شده بود قبل از حرکت به سمت فرودگاه به سمت جمیز گالری یا مرکز جواهرات رفتیم یک توقف یک ساعته داشتیم که با نسکافه هم از ما پذیرای شد جواهرات زیبا و سنگ های قیمتی نتراشیده زیبا و البته تراشیده شده برای فروش آنجا بود بعد به سمت فرودگاه بانکوک حرکت کردیم . بعد از رسیدن به فرودگاه و به سمت کانتر ماهان که تازه باز شده بود رفتیم گرفتن کارت پرواز و تحویل بار با لیدرها خداحافظی کردیم تا لحظه آخر در فرودگاه ماندند که بسیار لیدرهای کاردانی بودند و به نظر من شرکت پرنسس بسیار قوی در قسمت توریست بود.
به سمت کنترل گذرنامه رفتیم در فرودگاه چندین مجسمه بزرگ ازقهرمانان افسانه ای تایلند ساخته شده است. به خاطر ساناز بدون نوبت ما را عبور دادند و بعد از گذشتن از کنترل پاسپورت در فری شاپ فرودگاه گشتیم وسپس به سمت گیت سوار شدن رفتیم پرواز سر وقت ساعت 22:30 به وقت بانکوک انجام شد و ساناز تا تهران خواب بود شام داخل هواپیما نیز از تایلند تهیه شده بود. ما ساعت 2 صبح شنبه به وقت تهران به فرودگاه امام خمینی رسیدیم پس ازکنترل پاسپورت و برداشتن بار از قسمت گمرک عبور کردیم به سمت تاکسی فرودگاه رفتیم قیمت ها در تابلو نوشته شده بود برای سمند 25 هزارتومان ولی هیچ کدام حاضر نبودند این قیمت ببرند بالاخره یک تاکسی از راه رسید و قبول کرد کرایه مصوب ما را به مقصد برساند. سفر به پایان رسید اما جاذبه های دیدنی هر دو شهر بسیار فراوان هستند ومن فکر می کنم حتی یک ماه برای دیدن این دو شهر هم کم است. درهمان مسیر برگشت تصمیم گرفتیم بازهم به سفر تایلند برویم و برعکس بسیاری از نظرها بسیار برای مسافرت خانوادگی هم مناسب بود.
نویسنده : پریسا مختاری