سلام به همه دوستان

دوست دارم از تجربه اولین سفرم به شهر وان براتون بگم شاید بتونه تا حدودی به دردتون بخوره

سفر من به شهر وان کاملا غیر منتظره شد طوری که یکی از بستگان تماس گرفت تا برای سفر به وان آماده بشم و روز بعدش یعنی 12 خرداد 94 ما راهی شدیم

سفر ما با تور ماوی گشت تهران بود ولی چون ما ساکن ارومیه بودیم از ارومیه با تور وان همراه شدیم به سمت این شهر.

حدود نیم ساعت از ارومیه تا مرز سرو راه بود تقریبا ساعت 7:30 به مرز سرو رسیدیم اونجا پیاده شدیم و برای بازرسی به داخل سالن رفتیم. با فضایی که اصلا انتظار نداشتم روبرو شدیم یه محیط قدیمی کثیف و به جرات میشه گفت مخروبه .

از ما خواستن کیفارو برای بازرسی باز کنیم و این حرکت بسیار آزار دهنده بود هرچند بازرسی به صورت کاملا جزئی بود ولی تا همین حدش هم اذیت کننده بود.

یک بار هم توسط پلیس ترکیه کیف ها بازرسی شد، البته از طریق دستگاه بود و روی گذرنامه ها مهر ورود خورد و ما وارد کشور ترکیه شدیم.

اختلاف ساعت ما با ترکیه حدود یک ساعت و نیم بود، یعنی وقتی ما وارد مرز ترکیه شدیم حدود ساعت 6:15 بود به وقت ترکیه ولی با این حال ون های ترکیه اونجا منتظر بودن برای سوار کردن مسافرا با هزینه 10 لیر تا اولین شهر یعنی یوکسکوا.

بعد از سوار شدن همه اعضای گروه اتوبوس حرکت کرد البته اتوبوس اون سمت اتوبوس ترکیه بود که توسط مدیر تور هماهنگ شده بود و ما با همون اتوبوس هایی که از ایران اومده بودیم نرفتیم مسیر مرز ایران تا وان یه مسیر سرسبز و زیبایی بود که اکثر مسیر به همین شکل بود و ما بعد از حدود چهار ساعت به شهر وان رسیدیم.

تو شهر وان چون هتل ها متفاوت بود یک سری از اعضای گروه به هتل منوآ و ما هم به هتل رسمینا رفتیم.

هتل رسمینا یه هتل تازه ساخت و تمیزی بود و بخاطر موقعیت خوبی که داشت دسترسی به بازار راحت بود
بعد از تحویل گرفتن اتاق ها و کمی استراحت رفتیم بیرون برای ناهار ، چیزی که خیلی برام جالب بود قیمت ها بود بر خلاف اینکه من شنیده بودم قیمت غذا تو شهرهای ترکیه گرونه ولی اصلا اینطور نبود و نه تنها گرون نبود تو خیلی موارد خیلی هم ارزون تر بود.

بعد از ناهار و کمی گشتن اطراف، به هتل برگشتیم و عصر همون روز برای پیدا کردن فروشگاه ها و جاهای دیدنی رفتیم.

قبلا شندیده بودم که قیمت پوشاک تو شهر وان خیلی مناسبه طوری که اکثر بوتیک دارای ایران برای خرید به این شهر میان چون هم نزدیکه هم قیمتاشون مناسب.

چندتا از فروشگاه های معروف رو پیدا کردیم و قیمتاشونو مقایسه کردی واقعا قیمتا خیلی خوب بود ولی مشکلی که من بهش برخوردم این بود که از قیمت بعضی اجناس خبر نداشتم و نمیدونستم که این جنس با این قیمت برای خرید مناسب هست یا نه چون تصور اینکه دوباره موقع برگشت قراره کیف ها ریخته بشه زمین برای بازرسی و اذیت های دم مرز برای جابجا کردن کیفا یه مقدار از خرید اضافه منصرفم میکرد چون واقعیت اگه اختلاف قیمت اون جنس با ایران خیلی نباشه واقعا ارزش خرید نداره برای تحمل اون شرایط، خلاصه روز اول ما صرف پیدا کردن فروشگاه های معروف و مقایسه قیمتا شد .

روز بعد رفتیم برای گشتن و خرید ، در روز دوم شهر وان پر ایرانی بود طوری که به جرات میتونم بگم تو فروشگاه ها و خیابون های وان بیشتر از مردم ترکیه ایرانی بود اونجا، البته دلیلشم بخاطر اون سه روز تعطیلی بود دیگه طوری شده که روی شیشه مغازه ها هم فارسی نوشتن

فروشنده هاشون تا حدودی فارسی میدونن یعنی اصلا احساس غربت به آدم دست نمیده مخصوصا تو شرایطی که این جور تعطیلی ها پشت سر هم میشه.

وقتی با فروشنده هاشون صحبت میکردم میگفتن همیشه تو تعطیلیای ایرانی ها اینجا شلوغ میشه و از این موضوع خیلی خوشحال بودن به هر حال بازار وان دست ایرانیاست. وقتی ما رفتیم برای خرید اکثر تیشرت ها یا پوشاک هایی که برای خرید در روز بعد در نظر گرفته بودیم سایزهای پر فروشش فروخته شده بود. دم صندوق فروشگاه ها تا کجا صف وایساده بودن و این برام تجربه شد چیزی رو که دیدم و حس کردم قیمتش مناسبه همون لحظه بخرم چون احتمال زیاد برم برگردم دیگه نباشه.

برای همین چندتا از فروشگاه های معروف که هم قیمتاش مناسبه هم جنس پوشاک و تنوعشون، میتونن اینا باشن :
دفاکتو

رودی پارک

ال سی

وان پارک

اگه تو این فروشگاه ها چیزی به چشمتون خورد که خوشتون اومد حتما بخرین چون هم قیمتش از همه جا مناسب تره هم جنس خوبی دارن و مهم تر اینکه پر تردد ترین فروشگاه های وان هستن به احتمال زیاد اگه برین و برگردین دیگه نباشه.

خب اینم بگم این جور شرایط فقط تو اینجور تعطیلیاست وگرنه بقیه روزای عادی اگه بخواین برین وان اینطور نیست به قول خود فروشنده هاشون بعد تعطیلات ایرانیا درو دیوارو نگاه میکنن.

یه نکته هم یادآوری کنم که شهر وان کوچیکه و همه این فروشگاه ها تو یه خیابون هستن و اصلا تو وان نیاز نیست با تاکسی جایی برین و اصلا مشکل زبان نخواهید داشت تا حدودی متوجه منظورتون میشن حتی برای تخفیف دادن.

دو روز رو ما به گشت شهری رفتیم و تقریبا میشه گفت کل شهر وان رو گشتیم

چند تصویر از خیابان ها و بازار های شهر وان :

روز سوم به همراه تور به قلعه، دریاچه و کلیسای وان رفتیم

نکته ای که اینجا باید بگم در مورد رفتن به جزیره با توره یا خودتون به تنهایی :

اگه از لحاظ هزینه بخوایم به موضوع نگاه کنیم خب قطعا اگه خودتون بریم خیلی هزینش کمتر میشه ولی پیشنهاد من اینه که با تور این یه روز رو برین چون تور خودش ون اجاره میکنه و به جزیره که رسیدین یکی از کشتیارو دربست برای تور میگیره بیشتر خوش میگذره هرچی باشه از ایران با اوتوبوس اومدیم وان یه جو صمیمی و راحتی بین اعضا ایجاد میشه و وقتی همه دور همه با هم میگردن خب بیشتر خوش میگذره حتی شاید یه مقدار هزینش بیشتر باشه ولی چون شهر وان جای گشتنی زیادی نداره که بگین هزینه گشتن با تور زیاد میشه تنها یکی دو مورده که گشت شهری نیاز نداره با تور باشی چون چیزی نداره ولی جزیره دور هم بهتر میتونه باشه.

اونجا هزینه تور برای دیدن قلعه ، شهر گربه ها و جزیره همراه با ناهار 95 میشد. در حالی که اگه میخواستیم خودمون بریم حدود یکی دو لیر تا قلعه بود ، 8 لیر تا جزیره ، 15 لیر رفتو برگشت کشتی ، 5 لیر ورودی جزیره و حالا 15 لیرم ناهار و 8 لیر برگشت از جزیره تا شهر چیزی حدود 53 لیر دیگه نهایت اگه بخواین بستی بخورین و آبی چیزی 60 لیر یعنی حدود 35 لیر کمتر.

تور جزیره خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت که من اینو بخاطر مدیریت خوب ماوی گشت میدونم که تونسته بود یه همچین جو صمیمی و دوستانه رو بین اعضای گروه ایجاد کنه که واقعا از همینجا ازشون تشکر میکنم.

ما اول به قلعه و خانه گربه ها رفتیم گربه هایی که بسیار معروفن بخاطر رنگ چشمان تابه تاشون و اینکه فقط تو شهر وان میمونن.

تصاویری از خانه گربه ها و قلعه :

بعد از اون به جزیره رفتیم محیط جزیره واقعا زیبا بود دریاچه تمیز و قشنگی داشتن فضای داخلی جزیره خیلی آرامش بخش بود داخل جزیره یه کلیسای قدیمی بود که داخلش یه چاه بود که به چاه آرزوها معروف بود یه قسمت داخل چاه بود که مردم سکه مینداختن داخلش اگر سکه روی اون قسمت برامده میافتاد و داخل چاه نمی افتاد میگفتن آرزوش برآورده میشه

تصاویری از جزیره و کلیسا :

حدود یک ساعت زمان بود برای گشتن داخل جزیره بعد از اون برگشتیم رفتیم ناهار یه غذاخوری و پارک کنار دریاچه . و از اونجا به هتل برگشتم و فردای اون روز برگشتیم به ایران و موقع برگشت با ترافیک جمعیت در مرز برخوردیم و بعد از اون وارد ایران شدیم.و این پایان سفر 3 شب و چهار روزه ما به شهر وان،
یه چند نکته ای که بصورت جمع بندی در مورد وان میتونم بگیم اینه که :

شهر وان شهر خیلی کوچیکیه و بیشتر معروف شدن اخیرش بخاطر قیمت مناسب فروشگاه هاش و نزدیک بودنش به ایران برای رفت و آمده. اصلا نباید اون با شهرایی مثل استانبول ، ازمیر و .... مقایسه کنین به هرحال هرچی باشه شهریه که چند سال پیش زلزله به کل مخروبش کرده بود و یه شهر رو به رشده.

اگه روزایی به وان سفر میکنین که تو ایران چند روز تعطیلیه پشت سر همه ، با تعداد زیادی ایرانی همراه خواهید شد که خیلی هاشونم با ماشین های شخصی خودشون اومدن.

شهر وان جاذبه های دیدنی زیادی نداره به غیر از قلعه که خیلی خاص نبود و جزیره که میشه گفت قشنگ بود. تو شهر وان اصلا نیازی به تاکسی و گشتن با ماشین نیست چون اکثر فروشگاه های معروفش تو یه خیابون متمرکزن.
خیلی مشکل زبانی نخواهید داشت چون متوجه منظورتون میشن و میتونن منظور خودشونو بهتون بفهمونن.
تو فروشگاه های معروف اصلا تخفیف نمیدن چون قیمتا روی تمام اجناس زده شده که اکثرا خودشون با تخفیف هستن. تخفیفاشون واقعا اعمال شدست چون همون جنس رو تو فروشگاه های عادی ببینید با قیمت واقعی می فروشن.

امیدوارم این سفرنامه بتونه تا حدودی کمکتون کنه.

موفق باشین.

نویسنده : امید فیض الهی