« همه آنهایی كه عاشق سفر هستند، نمُردهاند » (جان رونالد روئل تالكین) به نام خالق سفرهای رویایی اگر كتاب « ارباب حلقهها » را خوانده باشید، احتمالاً از تخیلات ذهنی و رؤیاپردازیهای ذهن آقای تالکین (نویسنده
بخش اول: با صدای مامان که میگفت ناهار آماده شده، از روی کتاب تستم بلند شدم، تقریبا چرت زده بودم، یادم اومد قبل از اینکه خوابم ببره داشتم فکر میکردم چطور باید بهشون از پیشنهادی که ریحانه داده حرف بزنم. امکان نداشت بپذیرن. چشمهام رو مالیدم،
سلام دوستای عزیزم.من پارسا هستم.11 سال دارم.و عاشق حیوانات و سفر هستم.برای اثبات عشقم به سفر همین بس که وقتی 5 روزه بودم اولین سفرم رو در کریر CAREER نوزادی به همراه مادر و پدرم شروع کرده ام. ( فکر کنید مادر و پدر به
سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیز در سایت لست سکند امروز بالاخره بعد ازمدت ها زمان خالی بدست آوردم که سفرنامه و خاطرات سفر شیرازی که با همسرم به این شهر زیبا داشتیم، را اول برای خودم و بعد برای اشتراک گذاری با دوستان
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه و این پست بتونه اطلاعات مفید و سرگرم کننده ای رو براتون به ارمغان بیاره. چند روز پیش حوالی اوایل شهریورماه 1401 سفری به دور نیمه شرقی ایران را همراه با همسرم از مبدا شهر قزوین آغاز کردیم. راستش خانه
سفرنامه اصفهان روزهای آخر خدمت سربازی من، همزمان با تعطیلات عید فطر شده بود و از لحاظ روحی به شدت دنبال یک مسافرت بودم که این چند روز پایانی سریعتر، تمام شود. به همین خاطر، تصمیم به یک مسافرت چند روزه در تعطیلات عید فطر گرفتم،
هبوط من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم یه شب مهتاب... جاده ای بیانتها در میان تپه هایِ خاکی نورِ ضعیف خورشید در حال طلوع در هوای ابریِ بهمن ماه تقابل گرمای بخاری
سفر چه کوتاه باشه چه زیاد لذت خودشو داره چه با قطار باشه چه با هواپیما چه با اتوبوس یا هر وسیله نقلیه دیگه لذت خودشو داره البته! چیزی که توی سفر مهمه همسفر خوبه اگه همسفر خوب داشته باشی اون مکانی که سفر میکنی
پاییز هزار رنگ در اصفهان و شیراز قبل از شروع تشکر میکنم از تمام عزیزانی که منت میذارن و با نوشتن سفرنامه های خوبشون تجربیاتشون رو در اختیار دیگران قرار میدن و ممنون از تیم لست سکند که این بستر رو فراهم کردن ... این اولین تجربه
صِیدِ دُرِّ یَتیمِ خَلیجِ فارس یا سفر بدون برنامه به جزیره ی ممنوعه سفری که مارو تا جزیره ی دعوتنامه لازم ِ خارگ بُرد، از اون سفرهای پیشبینی نشده بود. حتی وقتی تهران رو، بدون هیچ مقصد مشخصی ترک میکردیم به ذهنمون هم نمیرسید سر از
هفته اول اردیبهشت 98 بود و تازه ایمیل تأییدیه انتشار سفرنامه شیرازم از لست سکند رسیده بود؛ ولی خودم در حال برنامه ریزی سفر کاشان و ابیانه! بعد از سفر قبل متوجه شدیم از وسط ماه اردیبهشت، ماه رمضون شروع میشه. تو تعطیلی های خرداد
در سفرنامه قبل با عنوان "سفر به روستای گلگون ایران، ابیانه" با من و همسرم در سفر به این روستای زیبا همراه شدید، در ادامه به کاشان سفر کردیم تا زیبایی های این شهر رو به قاب تصویر بکشیم. روز سوم سفر - بیست و پنجم
اردیبهشت در راه است من کوله بار خود را بسته ام و به اردو بهشت می روم... سلام. افسانه هستم از خوزستان، عاشق سفر و تاریخ و طبیعت. سفر این دفعه ی من به قطعه ای زیبا از سرزمین شگفت انگیز ما ، ایران است. اردیبهشت ،
خلاصه سفر: مبدا کاشان؛ سفر زمینی با سه ماشین سواری؛ تعداد همسفران 11 نفر؛ طول مسیر رفت و برگشت 1600 کیلومتر یعنی حدودا 16 ساعت؛ بعلاوه 400 کیلومتر رفت و برگشت به درک و باغ میوه های گرمسیری و گردش در شهرها. تعداد روزهای سفر: گردش داخل ایرانشهر، چابهار، روستای درک،
ندا حرکتمون ساعت چند شد؟ ندا کجا همو ببینیم؟ ندا من نهار فردا رو آماده کردم. ندا لباس گرم برداریم؟ فکر کنید من نشستم تو همایش سایت لست سکند و معرفی برترین های سفرنامه نویسی و دل تو دلم نیست که لیست برنده ها مشخص