6
2.5K
5 آبان 1403 17:00
با صدای بلند اصابت چرخ هواپیما به زمین از خواب شیرین پریدم، چند لحظه بعد ساک به دست جلوی مرد سفید پوش که مهر ورود می زد صف کشیدیم او مودبانه پرسید برای چه منظوری به اینجا آمده اید با شنیدن کلمه (تعطیلات) لبخند آرامبخشی
اصفهان نیمی از جهان گفتند نیمی از وصف اصفهان گفتند شور و شوق سفر درونم جریان یافته بود و همچون چشمه ای دوباره جان گرفته در حال جوشش بود؛ این به معنی شروع ماجراجویی دوباره ای برای من بود. مقصد از قبل
سلام رفقای سفربرو، اوایل آبان بود که به فکر سفر دبی افتادم همه چیز هم از دیدن یه ویدیو آتیش بازی سال نو 2023 برج خلیفه تو اینستاگرام شروع شد، مشتاق شدم حتما ازنزدیک ببینم، قبل از سفر، دبی از نظر من یه شهر مصنوعی
همیشه یک کشش و علاقهای برای نوشتن سفرنامه در من بوده و هست، مخصوصاً روزها و هفتههای اول بعدِ برگشتن از سفر، منتها مثل اغلب تصمیمهام! در درون ذهنم خاک میخورد، ولی این بار میخوام توصیههای ذهن اهمال کارم را نشنیده بگیرم و سفرنامه گرجستان
خرداد ماه 1402 است و هوا نسبتا گرم. دمای هوای تونس را چک میکنم که چند درجه ای از تهران خنک تر است! با خودم میگویم آفریقا مگر نباید گرم باشد؟! با تردید یکی دوتا سوئیشرت در چمدان جا میدهم. چند ماه قبل، اولین بار
رویای یک سفر زمینی و ماجراجویانه با ماشین شخصی به کشور ترکیه، چند سالی بود که در ذهن من وجود داشت که سرانجام در خرداد ماه 1402 این رویا به حقیقت پیوست. من تجربه سفر زمینی به گرجستان را داشتم که با ماشین شخصی همراه
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و عاشقان سفر، به خصوص کاربرای عزیز سایت لست سکند... الان که دارم اولین کلمات و جملات را به عنوان سفرنامه یادداشت می کنم برام باور کردنی نیست که آخرش به آرزوم رسیدم و این سفر رو با همسرم
دورترین سفرها از نخستین گام ها شروع می شود. { کنفسیوس}. فرانسه قهوه هایش معروف است و هندوستان عاشقانه هایش ! همین است که همه چیز از یک قرار ساده شروع میشود ! در کافه پاریس حوالی گاندی ! ▪️شعر از مصطفی تجلی زمستان 1401 بود و
دیباچه: گویند پیش از ازل تنها بود... نه آسمانی ، نه زمینی ، نه چرخی ، نه موجودی ... هیچ ...، هیچ... ،هیچ ... جز خودش... بر خویش نگریست. ناگاه برق جادوی جمالش، از کمند تیغ غیرت جلالش گریخت... عاشق شد و عشق آتش بر خرمن هیچ زد... از شراره آتش عشق،
مردمانی ریزنقش، سختکوش و سوار بر موتورسیکلت سه عبارتی است که بهطور مشخص ویتنامیها را توصیف میکند. مردان و زنانی با قدی کوتاه و اندامی باریک که احتمالاً ناشی از رژیم غذایی سالم و همچنین کار و فعالیت شدید آنهاست در کشوری زیبا در مدت
قسمت اول: همدان، لالجین، تویسرکان، ملایر، نهاوند چند سالی بود که قصد رفتن به کردستان رو داشتیم ولی هر بار، بنا به دلایلی، مقصدمون عوض میشد. البته چند باری برای خرید، به سقز و بانه رفته بودیم اما این بار تصمیم داشتیم به قصد سیاحت، به
براتیسلاوا به پراگ، آغاز یک عاشقانه بسیار پیش می آید که شما دلتنگ کسی و یا جایی میشوید. جایی که قبلا حضور داشتید و میخواهید دوباره در همان حال و هوا نفس بکشید، مثل دلتنگ خانه بودن، مثل دلتنگ وطن بودن و یا مانند دلتنگ شهری
ببین تا دگرباره چون تاختم سخن را کجا سر بر افراختم به یاد استاد کیومرث پوراحمد تقدیم میشود به مردم با صفای اصفهان اتوبوس به راه افتاد و آقای راننده، گلچین گنجینهی موسیقیاش را به رخ مسافران کشید. تمام ترانههای باهویت و بیبدیل موسیقی پاپ ایرانی از ضبط ماشین
سلام به همه ی عزیزان خیلی وقت بود که سفر به ازمیر برایم تبدیل به رویا شده بود چون هر وقت قصد رفتن میکردیم یک اتفاقی می افتاد ونمشد که نمیشد ومن همچنان امیدوار به رفتن سفر نامه های ازمیر را میخواندم اولین بار قبل
من سفرو خیلی دوست دارم ، خیلیییی، مسافرت هم زیاد رفتم اما خیلی طبیعت گرد نیستم ، طبیعت رو دوست دارم در حد خوردن چای و دستی در آب چشمه شستن و از هوای پاکش نفس کشیدن و گذشتن.....بنابراین سفرنامه ای که میخونید سفری پرماجرا
سالها پیش اولین سفر خارجی من به استانبول بود. سفری بسیار ناشیانه، حالا چرا؟ چون تحقیقات قبل سفرم صرفا چند مقاله گوگل شده بود و بعد از سفر کم کم متوجه میشدم که میتونستم فلان جا رو هم برم ببینم، فلان رستوران، فلان تفریح و
روی نقشه ، ویتنام چیزی مثل حرف اس انگلیسی است، شاید هم بیشتر به اسب آبی می ماندکه صورتش به سمت آب های خلیج چین و پشتش به کشورهای در خشکی لائوس و کامبوج است. اتفاقا به روایت تاریخ، سابقه دوستی و دشمنی ویتنام با
سلام نوروز 1403 ششم به چهاردهم با پرواز مستقیم ماهان رفتیم تور پوکت . ماهان به هر مسافر پتو و بالشت و چشم بند برای استفاده داخل هواپیما میده با خودتون بالش و پتو برای هواپیما نبرید .پرواز ما ساعت نه و نیم شب بود
نشون به اون نشون که از فروردین سال گذشته که تصمیم گرفته بودیم برای سیزدهبدر کویر باشیم، تا فروردین امسال هنوز رنگ تور کویر رو ندیدیم! هر بار تصمیم گرفتیم کاری پیش آمد و کنسل شد. پس فروردین امسال تصمیم مصممتری گرفتم و برنامه یزد
سلام . من مهدی فرخی هستم، 40 سالمه و حدود 20 سالی هست که سفر می کنم. اون اوایل توی سفرنامه هام رو در خود سفر و شب به شب می نوشتم ولی کم کم حوصله و انگیزه سفرنامه نویسی رو از دست دادم. در